این خانم چون آب خوردند روزه شون باطل هست و باید قضاش رو بجا بیارند. ولی چون عمدی نبوده کفاره نداره.
اگه تمایل داشتید نظر مراجع رو براتون کپی کردم؛ استفاده کنید.
این دو سوال و جواب اول نظر ایت الله مکارم شیرازی هست:
اگر خانمی به تصور این که هنوز حیض ادامه دارد، غسل قبل از اذان صبح را ترک نموده باشد، اما در طول روز متوجه شود از حیض پاک شده است، روزه او چه حکمی دارد؟
پاسخ :اگر در طول روز بفهمد و نیت روزه کند درست است و اگر مبطل انجام داده، قضا دارد ولی کفاره ندارد.
اگر خانمی به هر علت (مثلا خواب) متوجه نشده است که از حیض پاک شده و بعد از اذان صبح بفهمد که پاک شده است، وظیفه ی او چیست؟
پاسخ :هرگاه حائض یا نفساء بعد از بیدار شدن، متوجه شود که قبل از اذان صبح پاک شده، روزه او صحیح است و باید برای نماز غسل نماید.
___________________
و این دو مساله هم نظر امام خمینی (ره) هست که در سایت khamenei.ir هست:
١٦٣٩ اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحيح بودن آن اشكال دارد.
١٦٤٢ اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود ودر غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمم هم نكند، روزهاش باطل است. ولى چنانچه كوتاهى نكند، مثلا منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتى كه تيمم كند روزه او صحيح است.
حضرت امیر (ع) خودشون در نامه 45 نهج البلاغه که نامه ای رو به فرماندار بصره عثمان بن حنیف انصاری می نویسند که ایشون دعوت مهمانی سرمایه داری از مردم بصره رو می پذیرند، در باب ساده زیستی؛ جواب این سوال رو میدهند که فکر میکنم نه تنها در ساده زیستی بلکه در کلیه امور زندگی میشه بهش اقتدا کرد.
حضرت امیر می فرمایند:
ألا و إنَّ لِكُلِّ مَأمومٍ إماما يَقتَدي بِهِ و يَستَضيءُ بِنورِ عِلمِهِ ، ألا و إنَّ إمامَكُم قَدِ اكتَفى مِن دُنياهُ بِطِمرَيهِ ، و مِن طُعمِهِ بِقُرصَيهِ ، ألا و إنَّكُم لا تَقدِرونَ عَلى ذلكَ ، و لكِنْ أعِينوني بِوَرَعٍ و اجتِهادٍ ، و عِفَّةٍ و سَدادٍ؛
هان! هر پيروى را پيشوايى است كه به او اقتدا مى كند و از نور دانشش پرتو مى گيرد. بدانيد كه پيشواى شما از دنياى خود به دو جامه كهنه و فرسوده و از خوراكش به دو گرده نان بسنده كرده است. البته شما از عهده چنين كارى بر نمى آييد، اما با پارسايى و سخت كوشى [در عبادت] و عفّت و درستكارى مرا يارى رسانيد.
در قرآن هم آیه 21 احزاب متضمن همین معناست.
لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا؛
مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
بهرحال هر فردی در زندگیش نیازمند الگویی هست که از هر حیث برتر و نمونه باشه. و البته طبق فرمایش حضرت امیر (ع) ما نمی تونیم عین معصوم زندگی کنیم ولی از فضایل حضرت میشه درس گرفت و بهرحال تلاش خودمون رو باید بکنیم به راه و روششون نزدیک بشیم.
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
ان شاء الله توفیق عمل بده و الا که
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
خدا از ما تلاش میخواد؛ اگه هرکسی به اندازه وسع خودش تلاش کنه خدا هم کمکش میکنه؛ ان شاء الله
اگر هر فردی مطابق فرمایش حضرت (ع) در پارسايى و سخت كوشى [در عبادت] و عفّت و درستكارى تلاش کنه که نزدیک به سیره مقتدا و رهبرش بشه؛ فکر نمی کنم جایی برای این مساله باشه که
گیرم پدر تو بود فاضل
از فضل پدر تو را چه حاصل
ما از فاضل بودن پدران امت سرمشق میگیریم و اگر الگو نداشتیم باید جای شبهه و این سؤال بود که چگونه رفتار کنیم!!!
_ افسوسهای بی فایده در قرآن:
حسرت اول بعد از آن است که میبینند تنها راه نجات و سعادت راهی بود که فرستادگان الهی به مردم ارائه کردند و خود در آن راه پیشقدم شده و مردم را به آن دعوت کردند؛ ولی اینها به جای تبعیت و همراهی با رسولان حق، آنها و راهشان را مسخره کردند و از گام نهادن در آن به شدت خودداری کردند.
حسرت دوم نسبت به دوستانی است که در دنیا برگزیدند. دوستانی که به ظاهر دوست بودند اما در واقع دشمنان خطرناکی بودند که باعث گمراهی و بدبختی آنها شدند و با آنکه دین و راهکار هدایت و سعادت در دسترس اینها قرار داشت اما آن به ظاهر دوستان آنها را از پیروی دین منع کرده و به گناه و بازیهای دنیایی مشغول کردند. (نقش دوست در سعادت و شقاوت انسان) (27 تا 29 ، فرقان)
_ فردای قیامت پیامبر (ص) و در واقع قرآن از مهجور ماندن (دور انداختن و ترک کردن) قرآن گلایه و شکایت می کند.(1)
(وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً).(30 - فرقان)
_ بتی که پرستش آن بین ما رواج دارد، بت نفس ماست. هر جا که فرمان یا همان خواست دل با حکمی از احکام الهی در ستیز شد همان جا میتوان فهمید که ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم.
(أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ)(فرقان- 43)
_ چقدر از مال خود را انفاق کنیم؟
مؤمنین انفاقی عادلانه و دور از هر گونه اسراف و سختگیری دارند؛ نه آن چنان بذل و بخشش میکنند که زن و فرزندشان گرسنه بمانند و نه آن چنان سخت میگیرند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.
(وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ کَانَ بَینَْ ذَالِکَ قَوَامًا).(67- فرقان)
_ راه تبدیل سیئات به حسنات:
اگر گنهکاری واقعاً از کرده خود پشیمان شد و در عقیده و عمل خود بازنگری کرد و راه جبران و صلاح را پیش گرفت خداوند به او وعده داده که گناهانش را تبدیل به حسنات خواهد کرد.
(مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا).(70- فرقان)
_ در ماجرای ناقه ثمود، قاتل شتر فقط یک نفر بود؛ اما خداوند نفرمود «فعقرها احد منهم؛ یکی از آنها شتر را کشت»؛ بلکه فرمود « فَعَقَرُوهَا؛ همه او را کشتند» و بعد هم نفرمود فقط آن یک نفر عذاب شد بلکه فرمود همه آنها به عذاب الهی گرفتار شدند . حال سوال این است که چرا خداوند گناه یک نفر را به همه نسبت داد و همه را گرفتار عذاب کرد؟
جواب: عذاب خداوند همه را گرفت؛ چون همگان به آن گناه رضایت دادند. (156 تا 158 شعراء)
______________________
1_ هجر قرآن فقط این نیست که به کلی قرآن را دور بیندازند. اگر یک آیه یا یک سوره آن را ترک کردند، صدق هجر میکند. عامه که آیات راجع به ولایت را ترک کردند، و بسیاری آیات حجاب و آیات ربا، و بسیاری از آیات احکام، مثل آیات حدود؛ حد سرقت، قذف، زنا، دیات و قصاص را ترک کردند.
در قيامت از شما، قرآن شكايت ميكند
حق، مجازات شما را در قيامت ميكند
خدایا در این ماه بهره ام را از برکت هایش کامل گردان، و راهم را به سوی نیکی هایش هموار نما، و از پذیرفتن خوبی هایش محرومم مساز، ای هدایت کننده به سوی حق آشکار.
سوال شما را خواندم ناخواسته این مسأله به ذهنم آمد که اگر آقای هوشنگ مرادی کرمانی مثل شما فکر میکرد کتاب "قصه های مجید" رو نمی نوشت. یا مثلا اگر خانم سیده زهرا حسینی حساسیت شما رو داشت کتاب وزین "دا" رو نمی نوشت. یا اگر میشل اوباما مثل شما فکرش درگیر میشد کتاب "شدن" رو نمی نوشت. یا اگر لوییز هی اینقدر با خودش بالا و پایین میکرد اخر کتاب "شفای زندگی" قسمتی از خاطراتش رو نمی نوشت و بخاطر جذب مخاطب پیاز داغش رو زیاد نمی کرد... بازهم بگم؟؟؟؟؟
می بینی همه این نویسنده های مشهور، خاطرات خودشون رو کتاب کردند! و برای چندمین بار زیر چاپ رفته !!! و هنوز هم تازگی و قشنگی خودش رو داره!!! هنوز هم خریدار داره و هیچ کس نویسنده هاشون را بابت نوشتن خاطراتشون مذمت نمی کنه!
شما فرض کن خاطره نوشتی! نمیشه؟!
من خودم یکزمانی خاطرات دوران خوابگاهم رو به شعر نوشتم. همه دوستهای خوابگاهم از روش فتوکپی گرفتند.
پس ببین اینقدرها هم که فکر میکنی کار شاقی نکردی که فکر خودت رو درگیر کنی!
سلام بر شما عباداتتون قبول
این خانم چون آب خوردند روزه شون باطل هست و باید قضاش رو بجا بیارند. ولی چون عمدی نبوده کفاره نداره.
اگه تمایل داشتید نظر مراجع رو براتون کپی کردم؛ استفاده کنید.
این دو سوال و جواب اول نظر ایت الله مکارم شیرازی هست:
اگر خانمی به تصور این که هنوز حیض ادامه دارد، غسل قبل از اذان صبح را ترک نموده باشد، اما در طول روز متوجه شود از حیض پاک شده است، روزه او چه حکمی دارد؟
پاسخ :اگر در طول روز بفهمد و نیت روزه کند درست است و اگر مبطل انجام داده، قضا دارد ولی کفاره ندارد.
اگر خانمی به هر علت (مثلا خواب) متوجه نشده است که از حیض پاک شده و بعد از اذان صبح بفهمد که پاک شده است، وظیفه ی او چیست؟
پاسخ :هرگاه حائض یا نفساء بعد از بیدار شدن، متوجه شود که قبل از اذان صبح پاک شده، روزه او صحیح است و باید برای نماز غسل نماید.
___________________
و این دو مساله هم نظر امام خمینی (ره) هست که در سایت khamenei.ir هست:
١٦٣٩ اگر زن نزديك اذان صبح از حيض يا نفاس پاك شود و براى هيچ كدام از غسل و تيمم وقت نداشته باشد، يا بعد از اذان بفهمد كه پيش از اذان پاك شده، روزه او صحيح است، ولى اگر در وسعت وقت قضاى رمضان را گرفته باشد،صحيح بودن آن اشكال دارد.
١٦٤٢ اگر زن پيش از اذان صبح در ماه رمضان از حيض يا نفاس پاك شود ودر غسل كردن كوتاهى كند و تا اذان غسل نكند و در تنگى وقت تيمم هم نكند، روزهاش باطل است. ولى چنانچه كوتاهى نكند، مثلا منتظر باشد كه حمام زنانه شود، اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نكند، در صورتى كه تيمم كند روزه او صحيح است.
یاعلی
با سلام و قبولی طاعات و عبادات
حضرت امیر (ع) خودشون در نامه 45 نهج البلاغه که نامه ای رو به فرماندار بصره عثمان بن حنیف انصاری می نویسند که ایشون دعوت مهمانی سرمایه داری از مردم بصره رو می پذیرند، در باب ساده زیستی؛ جواب این سوال رو میدهند که فکر میکنم نه تنها در ساده زیستی بلکه در کلیه امور زندگی میشه بهش اقتدا کرد.
حضرت امیر می فرمایند:
ألا و إنَّ لِكُلِّ مَأمومٍ إماما يَقتَدي بِهِ و يَستَضيءُ بِنورِ عِلمِهِ ، ألا و إنَّ إمامَكُم قَدِ اكتَفى مِن دُنياهُ بِطِمرَيهِ ، و مِن طُعمِهِ بِقُرصَيهِ ، ألا و إنَّكُم لا تَقدِرونَ عَلى ذلكَ ، و لكِنْ أعِينوني بِوَرَعٍ و اجتِهادٍ ، و عِفَّةٍ و سَدادٍ؛
هان! هر پيروى را پيشوايى است كه به او اقتدا مى كند و از نور دانشش پرتو مى گيرد. بدانيد كه پيشواى شما از دنياى خود به دو جامه كهنه و فرسوده و از خوراكش به دو گرده نان بسنده كرده است. البته شما از عهده چنين كارى بر نمى آييد، اما با پارسايى و سخت كوشى [در عبادت] و عفّت و درستكارى مرا يارى رسانيد.
در قرآن هم آیه 21 احزاب متضمن همین معناست.
لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كانَ يَرجُو اللَّهَ وَاليَومَ الآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثيرًا؛
مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
بهرحال هر فردی در زندگیش نیازمند الگویی هست که از هر حیث برتر و نمونه باشه. و البته طبق فرمایش حضرت امیر (ع) ما نمی تونیم عین معصوم زندگی کنیم ولی از فضایل حضرت میشه درس گرفت و بهرحال تلاش خودمون رو باید بکنیم به راه و روششون نزدیک بشیم.
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
ان شاء الله توفیق عمل بده و الا که
بزرگی سراسر به گفتار نیست
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
خدا از ما تلاش میخواد؛ اگه هرکسی به اندازه وسع خودش تلاش کنه خدا هم کمکش میکنه؛ ان شاء الله
اگر هر فردی مطابق فرمایش حضرت (ع) در پارسايى و سخت كوشى [در عبادت] و عفّت و درستكارى تلاش کنه که نزدیک به سیره مقتدا و رهبرش بشه؛ فکر نمی کنم جایی برای این مساله باشه که
گیرم پدر تو بود فاضل
از فضل پدر تو را چه حاصل
ما از فاضل بودن پدران امت سرمشق میگیریم و اگر الگو نداشتیم باید جای شبهه و این سؤال بود که چگونه رفتار کنیم!!!
یاعلی
نکات کلیدی جزء نوزدهم
_ افسوسهای بی فایده در قرآن:
حسرت اول بعد از آن است که میبینند تنها راه نجات و سعادت راهی بود که فرستادگان الهی به مردم ارائه کردند و خود در آن راه پیشقدم شده و مردم را به آن دعوت کردند؛ ولی اینها به جای تبعیت و همراهی با رسولان حق، آنها و راهشان را مسخره کردند و از گام نهادن در آن به شدت خودداری کردند.
حسرت دوم نسبت به دوستانی است که در دنیا برگزیدند. دوستانی که به ظاهر دوست بودند اما در واقع دشمنان خطرناکی بودند که باعث گمراهی و بدبختی آنها شدند و با آنکه دین و راهکار هدایت و سعادت در دسترس اینها قرار داشت اما آن به ظاهر دوستان آنها را از پیروی دین منع کرده و به گناه و بازیهای دنیایی مشغول کردند. (نقش دوست در سعادت و شقاوت انسان) (27 تا 29 ، فرقان)
_ فردای قیامت پیامبر (ص) و در واقع قرآن از مهجور ماندن (دور انداختن و ترک کردن) قرآن گلایه و شکایت می کند.(1)
(وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً).(30 - فرقان)
_ بتی که پرستش آن بین ما رواج دارد، بت نفس ماست. هر جا که فرمان یا همان خواست دل با حکمی از احکام الهی در ستیز شد همان جا میتوان فهمید که ما خداپرستیم یا مطیع بت نفسیم.
(أَ رَءَیْتَ مَنِ اتخََّذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ)(فرقان- 43)
_ چقدر از مال خود را انفاق کنیم؟
مؤمنین انفاقی عادلانه و دور از هر گونه اسراف و سختگیری دارند؛ نه آن چنان بذل و بخشش میکنند که زن و فرزندشان گرسنه بمانند و نه آن چنان سخت میگیرند که دیگران از مواهب آنها بهره نگیرند.
(وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ کَانَ بَینَْ ذَالِکَ قَوَامًا).(67- فرقان)
_ راه تبدیل سیئات به حسنات:
اگر گنهکاری واقعاً از کرده خود پشیمان شد و در عقیده و عمل خود بازنگری کرد و راه جبران و صلاح را پیش گرفت خداوند به او وعده داده که گناهانش را تبدیل به حسنات خواهد کرد.
(مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیَِّاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کاَنَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا).(70- فرقان)
_ در ماجرای ناقه ثمود، قاتل شتر فقط یک نفر بود؛ اما خداوند نفرمود «فعقرها احد منهم؛ یکی از آنها شتر را کشت»؛ بلکه فرمود « فَعَقَرُوهَا؛ همه او را کشتند» و بعد هم نفرمود فقط آن یک نفر عذاب شد بلکه فرمود همه آنها به عذاب الهی گرفتار شدند . حال سوال این است که چرا خداوند گناه یک نفر را به همه نسبت داد و همه را گرفتار عذاب کرد؟
جواب: عذاب خداوند همه را گرفت؛ چون همگان به آن گناه رضایت دادند. (156 تا 158 شعراء)
______________________
1_ هجر قرآن فقط این نیست که به کلی قرآن را دور بیندازند. اگر یک آیه یا یک سوره آن را ترک کردند، صدق هجر میکند. عامه که آیات راجع به ولایت را ترک کردند، و بسیاری آیات حجاب و آیات ربا، و بسیاری از آیات احکام، مثل آیات حدود؛ حد سرقت، قذف، زنا، دیات و قصاص را ترک کردند.
در قيامت از شما، قرآن شكايت ميكند
حق، مجازات شما را در قيامت ميكند
در خدمت قرآن باشیم. آمین
یاعلی
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ
دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان
خدایا در این ماه بهره ام را از برکت هایش کامل گردان، و راهم را به سوی نیکی هایش هموار نما، و از پذیرفتن خوبی هایش محرومم مساز، ای هدایت کننده به سوی حق آشکار.
یاعلی
سلام بر شما دوست عزیز
سوال شما را خواندم ناخواسته این مسأله به ذهنم آمد که اگر آقای هوشنگ مرادی کرمانی مثل شما فکر میکرد کتاب "قصه های مجید" رو نمی نوشت. یا مثلا اگر خانم سیده زهرا حسینی حساسیت شما رو داشت کتاب وزین "دا" رو نمی نوشت. یا اگر میشل اوباما مثل شما فکرش درگیر میشد کتاب "شدن" رو نمی نوشت. یا اگر لوییز هی اینقدر با خودش بالا و پایین میکرد اخر کتاب "شفای زندگی" قسمتی از خاطراتش رو نمی نوشت و بخاطر جذب مخاطب پیاز داغش رو زیاد نمی کرد... بازهم بگم؟؟؟؟؟
می بینی همه این نویسنده های مشهور، خاطرات خودشون رو کتاب کردند! و برای چندمین بار زیر چاپ رفته !!! و هنوز هم تازگی و قشنگی خودش رو داره!!! هنوز هم خریدار داره و هیچ کس نویسنده هاشون را بابت نوشتن خاطراتشون مذمت نمی کنه!
شما فرض کن خاطره نوشتی! نمیشه؟!
من خودم یکزمانی خاطرات دوران خوابگاهم رو به شعر نوشتم. همه دوستهای خوابگاهم از روش فتوکپی گرفتند.
پس ببین اینقدرها هم که فکر میکنی کار شاقی نکردی که فکر خودت رو درگیر کنی!
ان شاء الله خوش باشی؛ عزیزم. آمین
یاعلی
صفحهها