نظرات به تو از دور سلام

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 11 ارد, 1400 آیا امکان داره؟

سلام بر شما دوست عزیز

سوال شما را خواندم ناخواسته این مسأله به ذهنم آمد که اگر آقای هوشنگ مرادی کرمانی مثل شما فکر میکرد کتاب "قصه های مجید" رو نمی نوشت. یا مثلا اگر خانم سیده زهرا حسینی حساسیت شما رو داشت کتاب وزین "دا" رو نمی نوشت. یا اگر میشل اوباما مثل شما فکرش درگیر میشد کتاب "شدن" رو نمی نوشت. یا اگر لوییز هی اینقدر با خودش بالا و پایین میکرد اخر کتاب "شفای زندگی" قسمتی از خاطراتش رو نمی نوشت و بخاطر جذب مخاطب پیاز داغش رو زیاد نمی کرد... بازهم بگم؟؟؟؟؟

می بینی همه این نویسنده های مشهور، خاطرات خودشون رو کتاب کردند! و برای چندمین بار زیر چاپ رفته !!! و هنوز هم تازگی و قشنگی خودش رو داره!!! هنوز هم خریدار داره و هیچ کس نویسنده هاشون را بابت نوشتن خاطراتشون مذمت نمی کنه!

شما فرض کن خاطره نوشتی! نمیشه؟!

من خودم یکزمانی خاطرات دوران خوابگاهم رو به شعر نوشتم. همه دوستهای خوابگاهم از روش فتوکپی گرفتند. 

پس ببین اینقدرها هم که فکر میکنی کار شاقی نکردی که فکر خودت رو درگیر کنی!

ان شاء الله خوش باشی؛ عزیزم. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 11 ارد, 1400 چت های غیر اخلاقی همسر در فضای مجازی

سلام بر شما کاربر محترم

یک مدت به ظاهر هم که شده حساسیتی روی این رفتار همسرتون نداشته باشید.(گفتم به ظاهر ؛ چون فرمودید مشاور گفتند "بیخیال باش و به خودت برس؛ اما نمیتونم"). گفته شده که حدیثی هست از پیامبر (ص) که فرموده اند : "إنّ ابنَ آدمَ لَحَريصٌ على ما مُنِعَ؛ همانا انسان نسبت به چیزی که منع شود، حریص است". (كنز العمّال : ۴۴۰۹۵).

حساسیت شما بیشتر ایشون رو به این کار حریص میکنه... البته منظورم این نیست که نسبت به این قضیه بی تفاوت و منفعل باشید؛ خیر! بلکه بجای اینکه ذهنتون رو مشغول این مسأله کنید که چرا ایشون دست برنمیداره. نکنه دروغ میگه. مبادا فلان بشه و گوشیشون رو چک کنید و خودتون رو دلواپس تر کنید ... . ذهنتون رو متمرکز روی این مساله کنید که خودتون چه کنید که توجه ایشان را جلب کنید... چگونه و از چه راههای شرعی می توانید جذابیت سازی کنید... . چه بسا لازم باشه اطلاعات خودتون رو در زمینه هایی که ایشون تمایل دارند بالا ببرید و بیاموزید! 

این دلشوره ها که شما دارید کار رو خرابتر میکنه. یعنی اینکه با وجود دو بچه نه اعصابی برای مادر بودن باقی میمانه ؛ نه دل و دماغی برای همسر داری! در حالیکه نوع چت خاصی که فرمودید دارند؛ گویای حال درونیشان هست. 

حال متکلم از کلامش پیداست

از کوزه همان برون تراود که در اوست

لذا اون حال، مقتضای این پریشانی نیست. شما تدبیر و ترتیبی اتخاذ کنید که جوابگو باشه و تناسب داشته باشه. بگذریم.

بانوی عزیز؛ افکار ناجور و دلشوره و عدم آرامش، شما رو از میدان خارج و از هدفتون دور میکنه؛ در حالیکه شرایطی که در اون قرار دارید می طلبه که با قوت و قدرت کامل در موقعیت خودتون بعنوان یگانه همسر ایشون باقی بمانید. 

در بدو امر ممکنه بپندارید که چنین چیزی ممکن نیست و از توان شما خارج هست و ... . ولی اگر با خودتون خلوت کنید و ارزیابی کنید که این دلشوره  و عدم آرامش چقدر مؤثر بوده و چقدر شما رو از مرحله پرت کرده؛ به این نتیجه خواهید رسید که باید اصلاحی در روشتون ایجاد کنید. اگر هم فکر میکنید نتیجه ای نداره و سودمند نیست که چیزی از دست نخواهید داد؛ چون با روشهای قبلی هم چیزی بدست نیاورده بودید که از دست بدید. لذا امتحان روشهای دیگر خالی از لطف نیست. در کنار این تغییر روش؛ بر کار ایشون هم صحه نگذارید و این حس رو به ایشون منتقل کنید که از این بابت بسیار دلگیرید ولی عشق به زندگی و خانواده تون شما رو به مدارا سوق داده!

ان شاء الله که ایشون در رفتارشون تجدید نظر کنند و دل شما هم آرامش پیدا کنه. آمین

یاعلی 

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 11 ارد, 1400 مشکلات و موانع ازدواج!

سلام بر شما خواهر دلسوز و مهربان

هر زمانی برای انجام کاری مناسب هست. از زمانش که بگذره، فرصتهای طلایی از دست میره و به همان میزان استقبال طلایی کم میشه. بهتر هست با خواهرتون در یک فضای دوستانه و خیرخواهانه صحبت کنید و ایشون رو متقاعد کنید از ملاکهاشون کم کنند. اولویتهاشون رو نگه دارند و مازاد رو پیرایش کنند. به اصطلاح "اهم فی الاهم" کنند و "شیئا فشیئا" بیایند پایین. (یعنی از مواردی که براشون ملاک اصلی نیستند، بزنند و دونه دونه کسر کنند تا برسند به یک تعدیلی که هم خدا راضی باشه هم ایشان). 

هیچ میدانی چرا چون موج
در گریز از خویشتن پیوسته میکاهم ؟
زانکه بر این پرده تاریک
این خاموشی نزدیک
آنچه می خواهم نمی بینم
و آنچه می بینم نمی خواهم.

شما هم خواستگارانتون رو به این دلیل رد نکنید. هر کس خدایی داره. هیچ کس تنها نیست. فوقش میشه با خواستگارتون توافق کنید که در خانه ای کنار خواهرتون سکونت کنید. چه بسا با ازدواج شما گره بخت خواهرتون هم باز شد. زیاد از این اتفاقها افتاده! وقتی من ازدواج کردم پسرهای فامیل همسرم از خواهرام خواستگاری کردند. الان من و یکی از خواهرانم عروس یک خانواده ایم. دو خواهر دیگه هم دارم که آنها هم هر دوشان عروس یک خانواده شدند. خدا رو چه دیدید!!!!!!! ما چه می دانیم خدا چه آینده ای برایمان در نظر دارد!!!!

 از تو در شگفت هم نمي توانم بود
که ديدن بزرگيت را، چشم کوچک من بسنده نيست.
مور، چه مي داند که بر ديواره ي اهرام مي گذرد
يا بر خشتي خام.
تو، آن بلندترين هرمي که فرعونِ تخيّل مي تواند ساخت
و من، آن کوچکترين مور، که بلنداي تو را در چشم نمي تواند داشت....

ان شاء الله دو نفر بیاد که اون دو نفر تمامِ تمام باشند. گرچه که نیست؛ ولی دلتون رو راضی کنند. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 11 ارد, 1400 فرمول و راهکاری برای درمان وسواس

سلام بر شما کاربر گرامی

موقع تلفظ حرف (ح) در گلو گرفتگی ایجاد میشه ؛ مثل زمانی که میخواهیم دستهامونو با هوای دهانمون گرم کنیم (میگم حا حا). و زبان شما از سقف دهانتون فاصله میگیره.

(خ) که مشکلی نداره. شما اگه (خ) رو به همان صورتی که بلدید ادا کنید، قاعدتا باید درست باشه؛ چون (خ) از حروف خاص عربی نیست. در زبان فارسی هم (خ) به درستی ادا میشه و خلط با حرف دیگری نمیشه. (مثل (ح) نیست که در زبان فارسی (هه) تلفظ میشه).

تفاوت (ح) با (خ) این هست که (ح) همانطوریکه گفته شد زبان از سقف دهانتون فاصله میگیره. یعنی اگر مثلا بخواهید انگشت وارد حلقتون کنید؛ راحت رد میشه و دیگر اینکه (ح) از وسط حق ادا میشه.

ولی (خ) أدنی الحلق هست یعنی از مرز بین حلق و دهان (یعنی اول حلق، اونجا که زبان کوچک هست) با خراشیدگی ادا میشه که این خراش بهیچ وجه در (ح) نیست. (گرفتگی (ح) به معنی خراشیدگی در (خ) نیست). از طرفی موقع اداء (خ) اگر بخواهید انگشتتون رو وارد حلقتون کنید ؛ رد نمیشه. (اینکارو الان انجام ندید حالتون بهم میخوره.خخخخ. اگه خواستید انجام بدید، بعد از افطار انجام بدید).

در مورد نیت، همین اندازه که اگر مثلا در اثناء نماز کسی ازتون بپرسه دارید چه نمازی میخونید، بدانید که مثلا دارید نماز ظهر را که 4 رکعت هست میخوانید؛ کافی هست. لازم نیست اینقدر وسواس به خرج بدید.

در رابطه با خطور نجاست به ذهن، از علائم وسواس هست؛ اصلا اهمیت ندید. مشکلی ایجاد نمی کنه! شما تا زمانی که یقین به نجاست لباس و مکان و بدنتون نداشته باشید؛ همه شان برایتان پاک هستند. (اصل کلیه: همه چیز پاک هست؛ مگر یقین داشته باشید نجس هست).

براتون آرزو میکنم نوری به قلبتون بتابه که از شر وسواس رها بشید. 

از همه اوهام و تصویرات دور

نور نور نور نور نور نور

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 11 ارد, 1400 ارتباط واکس و پیشگیری از بیماری با قضا و قدر الهی

سلام بر شما کاربر محترم

در روایتی (البته با اقوال گوناگون) آمده است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام، در پای دیواری نشسته‌ بودند، متوجه شدند که دیوار شکسته است و ممکن است فرو ریزد، فورا برخاست‌ و از آنجا دور شد. [درست مثل این که شما احتمال گرفتن کرونا را دهید و برای دور شدن از بیماری واکسن بزنید ]؛ رهگذری اِشکال کرد که: «یا علی! از قضاء الهی می‌گریزی»؟ یعنی‌ اگر مقرر شده باشد که صدمه‌ای به تو برسد چه زیر این دیوار و چه آن دیوار نشسته باشی، آن آسیب به تو می‌رسد و اگر قرار باشد که نرسد، هر کجا باشی محفوظ می‌مانی. حضرت در پاسخ وی فرمود: «اَفِرُّ مِنْ قَضاءِ اللهِ اِلی قَدَرِهِ – من از قضای الهی به قدرش فرار می‌نمایم / توحید صدوق ، چاپ سنگی، ص . 337».

"قدر" یعنی اندازه گیری و "قضا" یعنی حکم کردن ، پایان دادن، حتمیت و قطعیت بخشیدن. این جمله حضرت علی (ع): "من از قضای الهی به قدرش فرار می‌نمایم". به این معناست که از دیواری که حد و اندازه ای که براش در نظر گرفته شده (ویژگی اش) سست و لرزان و شکننده بودن است و حکم قطعی و پایان آن فروریختن است؛ دور می شوم. یعنی اگر به نشستن در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، حادثه نیز از من دور خواهد شد. 
وقتی ما واکسن کرونا استفاده نکنیم، هر آینه در معرض ابتلاء خواهیم بود. در حالیکه اگر با حسن انتخاب خودمان واکسن بزنیم، خود را از ابتلاء مصون و ایمن می کنیم. 

بنابراین واکس زدن منافاتی با قضا و قدر الهی ندارد.

سلامت جسم و جان هم میهنان همواره آرزوی ماست.
اللهم اشف کل مریض. آمین

یاعلی

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29