نظرات به تو از دور سلام

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 23 خرد, 1400 دیندار باشید تا شایسته دیدار باشید!

سلام بر شما کارشناس موفقی که در تعامل و ارتباط با مخاطبین نمره 20 را به خود اختصاص داده اید!

در روایتی از امام باقر (ع) نقل شده :
بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَة

اسلام بر پنج پایه استوار است؛ بر نماز و زکات و روزه و حج و ولایت؛ 
و آنچنانکه به ولایت دعوت شده، به چیزی دعوت نشده است.
(الکافی ج ۲ ص ۱۸ باب دعائم الإسلام)

در پناه امام زمان (عج) باشید. آمین

یاعلی  

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 23 خرد, 1400 دیندار باشید تا شایسته دیدار باشید!

السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَهْدِيَّ اَلْأَرْضِ وَ عَيْنَ اَلْفَرْضِ

زخم صد شمشیر بر دل، هیچ تأثیری نکرد
نیش یک زخم زبان، قلبی دگرگون می کند

در روزگاری بچه شروری بود که اطرافیانش را با سخنان زشتش ناراحت می کرد. روزی پدرش جعبه ای پر از میخ به او داد و گفت: هر بار که کسی را با حرف هایت ناراحت کردی، یکی از این میخ ها را به دیوار انبار بکوب.

روز اول پسرک بیست میخ به دیوار کوبید، پدر از او خواست تا سعی کند تعداد دفعاتی که دیگران را می آزارد، کم کند. پسرک تلاش خود را کرد و تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار روز به روز کمتر می‌شد. روز دیگر پدرش به او پیشنهاد کرد تا هر بار که توانست از کسی بابت حرف هایش معذرت خواهی کند، یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد.

روزها گذشت تا این که یک روز پسرک پیش پدرش آمد و با شادی گفت: بابا، امروز تمام میخ ها را از دیوار بیرون آوردم! پدر دست پسرش را گرفت و با هم به انبار رفتند، پدر نگاهی به دیوار انداخت و گفت: آفرین پسرم! کار خوبی انجام دادی، اما به سوراخ های دیوار نگاه کن …

دیوار دیگر مثل گذشته صاف و تمیز نیست، وقتی تو عصبانی می شوی و با حرف هایت دیگران را می رنجانی، چنین اثری بر قلبشان می گذاری، تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری، اما هزاران بار عذرخواهی هم نمی تواند زخم ایجاد شده را خوب کند.

این داستان در حقیقت مثالی است از عمق نفوذ کلمات که شاید بی پروا گفته می شوند و بدون هدف پرتاب می شوند بدون آنکه بدانیم چه تاثیری  بر چه کسی در چه زمانی خواهند داشت.

منقول است: ای کاش گردن آدمی به اندازه زرافه دراز بود تا هر کلمه ای که بیرون می راند را قبل از گفتنش تفسیر کند و آثارش را بداند بعد آن را بگوید.

خداوند در آیات مختلف توصیه به نرمخویی و پسندیده سخن گفتن نموده است؛ برای نمونه می فرماید: 
_ و با او (فرعون) با کمال آرامی و نرمی سخن گویید. (1)
_ و با آنان سخن نیکو و دلپسند گویید.(2)
_ و هرگاه سخن مى‌گوييد، عدالت را رعايت كنيد.(3)
_ پس با آنان سخنى نرم بگو.(4)
_ و با آنان سنجيده و بزرگوارانه سخن بگو. (5)
_ و همیشه به حقّ و صواب سخن گویید.(6)

و به پیامبر مکرم اسلام می فرماید: به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. (7)

إمام علي عليه السلام می فرمایند:
ضربت زبان، دردناكتر از ضربت سرنيزه است.(8)

تو چه میدانی که زبانه شمشیر زبانت با یک دل غمزده سرد چه می کند؟!
نه تو میدانی و نه هیچیک از مردم این آبادی!!!!
...
___________________________
1.فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا (طه، 44)
2. وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلا مَعْرُوفًا (نساء، 5)
3. وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا (انعام، 152)
4. فَقُلْ لَهُمْ قَوْلا مَیسُورًا (اسراء، 28)
5. وَقُلْ لَهُمَا قَوْلا کرِیمًا (اسراء ، 23)
6. وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا (احزاب، 70)
7. فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم ۖ وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ (آل عمران ، 159)
8. ضَربُ اللِّسانِ أشَدُّ مِن ضَربِ السِّنانِ. (بحار الأنوار : 71/286/42)

اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 22 خرد, 1400 آیا می شود خدا را قبول داشت ولی اطاعتش نکرد

سلام بر شما کاربر گرامی

خب چه مشکلی هست که "تو انسان باشی، مسلمان باشی، با خدایت هر روز حرف بزنی، با زبان خودت هم شکرگزارش باشی، حق کسی را نخوری، دلی را نشکنی، غمگینی را شاد کنی، مریضی را مداوا کنی، تو به اندازه ی توانت خوب باشی و خوبی کنی" و به آنچه که خدا گفته است هم عمل کنی، نمازت را بخوانی و به تکالیفی که خدا گفته است؛ عمل کنی؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!! چه منافاتی داره؟؟؟؟!!!!!!
خدا خودش میگه نماز بخوان؛ پیامبرش هم از جانب خودش و مطابق میل خودش حرفی نزد ، وحی خدا رو میگفت؛(1) شما از کدام وحی و مکاشفه سخن می گویید که قسم هم می خورید " به خدا، خداهمین جاست؛ نه در مذهبت و نه در نمازت"؟؟؟؟؟!!!!!!!

این کدام باور هست؟ باور به خدا و گفته های او یا باور پندارهای شخصی خود؟!!! کدام ایمان است؟ ایمان به خدا یا ایمان به حدسیات خود؟!!!!! چند درصد احتمال صحیح و قطعی بودن این حدسیات هست که برای ما اطمینان حاصل کنه که فردای قیامت عمرمان را نباخته ایم؟! 

ما یک اصل و قانون عقلی داریم که میگه: "دفع خطر احتمالی لازم است". این اصل، برای اثبات معاد استفاده میشه. این اصل میگه:

اگر یک بچه به شما بگه در این لیوان آب، سم وجود داره شما از اون آب میل میفرمایید؟ قطعا خیر.
اگر یک فرد دیوانه که به عقلش هم اطمینان نداریم بگه در این سیم برق بدون حفاظ، برق جریان داره؛ بهش دست می زنیم یا از دست زدن به اون خودداری می کنیم؟!

حالا چطور شده که با موضوع معاد که از قطعی ترین خبرهاست و خبر از زندگی ابدی ما میده که قابل برگشت هم نیست اینقدر ساده و سطحی برخورد می کنیم؟! موضوع معاد که مهمترین خبر انبیای الهی است که در دستور کار و برنامه همه انبیای الهی بوده. همه انبیا پس از توحید ؛ معاد رو مطرح کردند و معاد را لازمه توحید دانستند. با این همه آیات و روایات نماز و معاد و محاسبه قیامت چگونه اینقدر با تساهل و تسامح برخورد می کنید؟!!!!!
چه کسی تابحال رفته آن جهان و توانسته برگرده و جبران کنه که ما اینقدر راحت و سطحی با این قضیه برخورد کنیم؟! اگر یک درصد هم حرف انبیا درست بود و رفتیم و دیدیم که بله؛ بهشت و جهنم هست و حساب و کتاب هست و بر ما جهنم مهر خورده و عذاب محقق شده، چه خواهیم کرد؟!!!!! اگر دیدیم فقط همین یک آیه درست بوده که فرموده: "فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ؛ پس واى بر نمازگزارانى * كه از نمازشان غافلند".(2) واقعا چه خواهیم کرد؟!!!!!
اگر از این دنیا بار سفر بستیم و آنجا همه این آیات و احادیث که فکر می کردیم ساختگی و من درآوردی هستند؛ درست از آب درآمدند؛ اگر واقعا بنابر احادیث از اولین چیزی که از ما پرسیدند؛ نماز بود؛ چه کنیم؟ اگر واقعا ملاک پذیرش سایر اعمالمان نماز بود، چه کنیم؟ (3) اگر رفتیم دیدیم که به راستی " حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ؛ فرمان عذاب مسلم شده و ما مستحق عذابیم"(4) چه خواهیم کرد؟

فردا زین خواب چه آگه شوی
سود نداردت خروش و فغان
چونکه نیندیشی از آن روز جمع
کانجا باشند کهان و مهان؟
آنجا آن روز نگیردت دست
نه پسر و نه پدر مهربان
زیر گناهان گران و وبال
سست شدت گردن و پشت و میان
جز به گه بازپسین دم زدن
از تو نجبند به شهادت زبان
چونکه به پرهیز و به توبه، سبک
نفگنی از گردن بار گران
گر به گمانی ز قران کریم
خود ببری کیفر از این بدگمان
سود نداردت پشیمان شدن
خود شود آن روز گمانت عیان
___________________
1. وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‌ ؛ و نه از روى هواى نفس سخن مى‌گويد. سخن او جز وحى كه به او نازل مى‌شود، نيست.(نجم، 3 و 4)
2.ماعون، 4 و 5
3. امام باقر (ع) فرمودند: إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلَاةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا؛ نخستين چيزى كه از بنده بازخواست می‌شود، نماز است. پس اگر پذيرفته شد، بقيّه‏[ى اعمال‏] هم پذيرفته می‌شود. (الكافي، ثقة‌الاسلام کلینی، ج‏3، ص268)
4. زمر ، 71

خدا توفیق درک و شعور بده که هم خودمان و هم دیگران را با افکار آشفته مون درگیر مسائلی نکنیم که فردا روزیکه از دست هیچکس کاری برنمیاد، برای خود هم ندانیم چه بکنیم!! آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 22 خرد, 1400 نامزدم میگه گزینه بهترازتو هست!

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

سلام بر شما کاربر ارجمند

ببینید آقا نامزد شما نه تنها گرم و سرد زندگی رو نچشیده؛ چیزی هم به دلش نمانده که حسرت خوردن رو تجربه کنه؛ تا آمده بفهمه کیه، شما نامزدش کردی! چه بسا تعریفش از خودش و خانمها این باشه که موجوداتی بسیار خواستنی هستند که هر زمانی اراده کنند همسر برمی گزینند و همسر هم موجودیست که آفریده شده که همه آرزوهای خانم رو اجابت کنه! 

یک وقتی من واسطه ازدواجی شدم. دلیلش هم این بود که مادر پسر به من سپرده بود که برای پسرشون واسطه بشم. من دیدم دختری موقری در فامیل هست که لیسانسش رو گرفته و شاغل هم هست و خوش چهره هم که هست و خلاصه امتیازات بالایی داره .... و متوجه شدم خیلی تمایل داره ازدواج کنه ولی خواستگار نداره. اون پسر هم با اختلاف سنی یکسال با خانم ، مهندس رسمی شرکت نفت ، خوش چهره و خوش اخلاق و خوش مشرب و خلاصه ایشون هم دارای امتیازاتی بود. متأسفانه پس از ازدواج هر بحثی میکردند، به مادر منتقل میکردند و مادرشون هم با من تماس میگرفتند. (بهرحال گاهی واسطه شدن این مسائل رو هم داره) در یکی از این دعواها مادر دختر به من گفت همونطوریکه واسطه این وصلت شدی حالا هم دخترم رو راضی کن طلاق بگیره. (من به احدالناسی پیشنهاد حتی بهم خوردن نامزدی نمیدم. چه برسه به طلاق؛ چون معتقدم هرکسی خودش باید به این نتیجه برسه و اگر قراره با مشورت هم به این نتیجه برسه؛ باید مشاور این پیشنهاد رو بده که اصول مشاوره میدونه؛ نه من!) ولی چون دختر در صحبت کردن و بیان مقصودش ضعیف بود، بهش گفتم مادرت میگه طلاق بگیر؛ نظر خودت چیه؟ گفت: من طلاق نمیخوام. گفت: من تا 22_23 سالگی یک خواستگار نداشتم؛ کلی نذر و نیاز و دعا کردم تا خدا به دل تو انداخت واسطه بشی. حالا تصور کن جدا شم کی منو میگیره؟ دیگه تو هم پشت دستت داغ میگذاری برای من قدمی برداری! گفتم پس بزرگ فکر کن و با این خیالات بچه گانه نه شوهرت رو اذیت کن و نه ته دل مادرت رو خالی کن و نه پشت دست من داغ بگذار!

خیلی از خانمهایی که در سن پایین ازدواج می کنند و بعد ناسازگاری می کنند؛ و بقولی خدا رو بنده نیستند؛ دلیلش اینه که خیال می کنند همانطوریکه بار اول ازدواج کردند؛ دوباره هم ازدواج می کنند. خیال می کنند که بقول صائب تبریزی:
 سر زلف تو نباشد، سر زلف دگری
از برای دل ما قحط پریشانی نیست
(یعنی تو نباشی؛ هزار نفر دیگه برای من هست) بعد که طلاق گرفتند می فهمند که خبری نیست!

البته خب حق هم دارند؛ بلوغ فکری به فاصله چند سال پس از بلوغ جنسی اتفاق می افتد. راستش رو بخواهید من نظرم این هست که پدر و مادرشون در حقشون جفا کردند که فرصت بهشون ندادن خودشون رو پیدا کنند و بفهمند کی هستند؟! چه جایگاهی دارند؟! و ... فورا شوهرشان دادند؛ خب اونم به بلوغ فکری نرسیده خیال میکنه ابر و باد و مه و خورشید و فلک درکارند و له له میزنند و مشتاقند تا تو را به همه رویاهات برسانند!!!!!!
لذا من برای شما پیشنهادی دارم و البته نگرانم شما از پیشنهاد من خطا برداشت کنید. ببینید پسرم من نمیگم نامزدیت رو بهم بزن. و نمیگم این دختر بدرد تو نمیخوره. این موارد رو با نوشتن دو سه تا پیام مجازی یکطرفه، بدون شنیدن صحبتهای خانم نمیشه قضاوت کرد و حکم داد. لذا صرفا در حد یک پیشنهاد بهش نگاه کن؛ لطفا. شما با شرایط خود بررسی کن و ... .
پیشنهاد من این هست که عقدتون رو عقب بندازید و به ایشون بگید نیاز به تأمل بیشتر دارید و یکماهی رو هیچگونه تماسی با ایشون نگیرید. و با آرامش و البته قاطعانه و بدون مشاجره و هرگونه پرخاشگری؛ ولی جوری که گرفتگی و ناراحتیتون در چهره تون کاملا نمایان باشه؛ به نامزدتون بگید که من باید بیشتر فکر کنم.باید فکر کنم به اینکه من نمیتونم سالی 12 مانتو بخرم. من نمیتونم بیخیال بشم که شما هرجا دلت خواست بری و اجازه نگیری(البته این را بدانید که الان، از نظری شرعی هیچ وظیفه ای در قبال اجازه گرفتن ازشما نداره) باید به این فکر کنم که دختر 13 ساله ای که 23 سالم بود عاشقش شدم، الان بعد از سه سال متوجه شده که براش بهتر از من هست. باید به این فکر کنم که نامزدم گناهی نکرده که باید درس بخونه ولی میخواد به زور همسر من بشه. باید به خیلی از حرفها و رفتارهات فکر کنم؛ شاید خدا هم برات خواست از اسارت عشق من آزاد شدی!!!!!!!!!!(البته شما با ادبیاتی بگو که کاملا رساننده باشه و کاملا متوجه بشه که باید ترمز بکشه)!
البته تأکید میکنم این پیشنهاد به منزله بهم زدن نامزدی نیست. و فقط یک دنده بک گرفتن از جانب شماست که ایشون متوجه شه اگه میخواد به شما برسه باید ترمز بکشه!
شما یکماه هیچ گونه تماسی با ایشون نگیر. ولی خانواده ها رو هم درگیر نکن. و بین خودتون دونفر مطرحش کنید. اگر قراره به خانواده هم گفته شه اجازه بده ایشون بگه و بعد مردانه حرفهات رو بزن! این پیشنهاد این خاصیت رو هم داره که هرکدامتون در عالم تنهایی و بدون داشتن دیگری بررسی کنه که این ازدواج چقدر براش ارزشمند هست و چقدر باید روش سرمایه گذاری کنه!

پسرم؛ پیشنهاد اولیه من چنانکه در پیجهای قبلی هم گفتم رفتن به مشاوره متخصص و متعهد هست. ولی خب مشاوره ؛ جلسه ای 150 هزار تومان شاید برای همه مقدور نباشه. و این هست که آدم متوجه میشه چقدر باید قدردان مشاوران اینجا باشه که در طبق اخلاص مشاوره می دهند. 

امیدوارم که عاقبت بخیر باشید و هرچه بصلاحتون هست مقدر بشه. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 21 خرد, 1400 رابطه رأی ندادن و تضعیف نظام

سلام بر شما کاربر محترم

دوست عزیز من تازه متوجه شدم شما استدلال خواستید. ولی استدلال، عامه پسند نیست. برای گفتگو با مردم به همان شیوه ای که کارشناس محترم فرمودند، صحبت بشه؛ قابل فهم تر، ملموس تر و بهتر هست. ولی خب از آنجاییکه شما استدلال خواستید این استدلالها تقدیم شما:

استدلال اول: (قیاس اقترانی حملی؛ شکل اول)
مقدمه اول (صغری): عدم مشارکت در انتخابات نظام اسلامی، بی تفاوتی نسبت به اجرای احکام دین اسلام است.
مقدمه دوم(کبری) : بی تفاوتی نسبت به اجرای احکام دین اسلام، باعث تضعیف نظام اسلامی می شود.

نتیجه: عدم مشارکت در انتخابات نظام اسلامی، باعث تضعیف نظام اسلامی می شود.

استدلال دوم: 
صغری : ضرورت اجرای احکام اسلامی، نیازمند انتخاب قوه مجریه اسلامی و اصلح است.
کبری : انتخاب قوه مجری اسلامی و اصلح، نیازمند مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری است.

نتیجه: ضرورت اجرای احکام اسلامی، نیازمند مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری است.

استدلال سوم: (قیاس اقترانی شرطی)
اگر انسانی واقعا خواستار اجرای احکام دین اسلام باشد؛ در انتخاب قوه مجریه متدین و اصلح دقت و شرکت می کند.
اگر انسان در انتخاب قوه مجریه متدین و اصلح دقت و شرکت نکند، موجب تضعیف نظام اسلامی می شود.

نتیجه: اگر انسانی واقعا خواستار اجرای احکام دین اسلام باشد؛ موجب تضعیف نظام اسلامی نمی شود.

دوست عزیز خوبه؟ خخخخخ
,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,

خداوند به اولین حاکم از جانب خودش یعنی پیامبر اکرم(ص) امر می کند که باید با مردم مشورت کنی، می فرماید؛ « وَ شَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ »(1)؛ این همان جمهوریت است.
«الأمر» به قرینه آیه بعدی امور اجتماعی را شامل می شود؛ در آیه دیگری آمده است که جامعه مؤمن، جامعه اهل مشورت است و کارهای اجتماعی را با هم مشورت می کنند؛ « وَ أَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ »(2).
خب الان که حاکم دینی؛ ولی فقیه است و از مردم می خواهد که مشورت دهند که رییس جمهور چه کسی باشد؟! و این مشورت دادن را به شیوه انتخابات برگزار می کند.
بنابر آیه « وَ شَاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ » هم بر رهبر واجب است که با مردم مشاوره کند و انتخابات برگزار کند و هم بر آحاد ملت واجب است که در انتخابات شرکت کنند.
مقام معظم رهبری با صراحت بیان کردند که شرکت در انتخابات بر هر نفر شرعاً و عقلاً واجب است.

در استفتائات مقام معظم رهبری آمده:
س: آیا شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی ایران شرعا واجب است و عدم شرکت حرام است؟
ج) شرکت درانتخابات نظام جمهورى اسلامى براى افراد واجد شرایط، یک وظیفه شرعى، اسلامى و الهى است.

س: آیا شرکت در انتخابات جمهوری اسلامی ایران واجب عینی است یا کفایی؟
ج) واجب عینى است.

س: با توجه به این که زن جهت شرکت در انتخابات می‌بایست از منزل خارج شود آیا واجب است از شوهر اجازه بگیرد ؟ و اگر شوهر به همسرش اجازه شرکت در انتخابات را ندهد یا رضایت نداشته باشد تکلیف زن چیست؟
ج) شرکت در انتخابات منوط به اذن شوهر نیست.

س: حکم رأی دادن سفید و بی نام چیست؟ در صورت عدم شناخت و تحقیق ، یا تحقیق کافی و عدم وصول به نتیجه و تحیّر در انتخاب اصلح چطور؟
ج) در هر صورت اگر رأی سفید دادن موجب تضعیف نظام اسلامی باشد، حرام است.(3)
_________________________
1. آل عمران، 159
2. شوری، 38
3. استفتائات جدید مقام معظم رهبری

موفق باشید.

یاعلی

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29