نظرات به تو از دور سلام

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 19 خرد, 1400 عشق یا عقلانیت در رد کردن خواستگارها

سلام بر شما کاربر محترم

عزیزم شما نفرمودید که این آقا چه مدت هست که نامزد کردند؟!

با توجه به اینکه شما از 14_15 سالگی با این آقا رابطه داشتید؛ 7 سال مدت کمی نیست. آیا از اول آشناییتون ایشون نامزد داشتند؟ اگر اینجوری هست که ورود شما به این رابطه کاملا اشتباه بوده ولو اینکه این آقا علاقه ای هم به نامزدشون نداشتند، شما نباید ورود میکردید و اجازه می دادید تکلیفشون رو با خودشون و ... روشن کنند.

و اگر هم در طول این 7 سال نامزد کرده؛ خب همانطوریکه آمادگی نامزد کردن دخترخاله اش رو داشته؛ میتونست به جای دختر خاله اش شما رو عقد کنه!

فرض کنیم علیرغم میل باطنیش ، به اصرار خانواده اش، دختر خاله اش رو نامزد کرده؛ خب این آقا شایستگی تأهل رو نداره و مردی که نتونه در عین احترام به خانواده از دخالت خانواده به مهمترین انتخابش جلوگیری کنه ؛ در زندگی هم از دخالتهای کوچک و بزرگ ایشان هیچ ممانعتی نمیکنه و فرد مناسبی برای ازدواج نیست. و ازدواج با چنین مردانی هرگز خالی از دردسر نیست. در ثانی کسی که به دختر خاله اش رحم نمیکنه که بهرحال فامیلش هست و ... باید ازش ترسید. حالا چه قصدش این باشه که با ایشون ازدواج کنه و شما رو بازی بده (چراکه الان داره بنوعی به نامزدش خیانت میکنه و یک دختر دیگر رو فریب میده اونم به مدت 7 سال) و چه قصدش این باشه که بالاخره نامزدیش رو بهم بزنه (چون هیچ ابایی از اسمی که روی دختر فامیل گذاشته و علاقه و رابطه ای که ایجاد کرده نداره!).

بنابراین رابطه شما یا از اول اشتباه بوده و یا از یکجایی به بعد باید قطع می شده و به اشتباه ادامه پیدا کرده!!!!

بخاطر اینکه 7 سال دلتون اسیر یک چنین موجودی بوده ؛ بهرحال دل کندن از ایشان برای شما قطعا آسان نیست و دلتون حالا حالاها گیر خواهد ماند و متأسفانه ایام سوگ در انتظار شماست. لذا علیرغم معتقداتم و صرفا به مصلحت سرکار خانم، پیشنهاد میکنم که یکماه دیگه به ایشان فرصت بدید که تکلیفش رو با زندگی خودش و شما روشن بکند و پس از یکماه رابطه تون رو به کل قطع کنید و هرکس به زندگی خودش بپردازد. 

خواهش میکنم برای نجات از دلگرفتگی و دل شکستگی رابطه از دست رفته فورا هم به اولین خواستگارتون جواب مثبت ندید و اجازه بدید یک کم حزنتون کم بشه که عقلانی تر تصمیم بگیرید.

دخترم ؛ از ته دل براتون بهترین آینده و سعادتمندترین زندگی رو آرزو میکنم. آمین

عذر میخوام از صراحت لهجه.یقین بدانید توصیه ام به شما صرفا خیرخواهانه و مادرانه بود. بر نیتم ببخشایید.

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 19 خرد, 1400 حکم استفاده از ماهواره

السلام علیک یا صاحب الزمان

سلام بر شما کاربر محترم

س 1213: آیا خرید و نگهداری و استفاده از دستگاه گیرنده برنامه ‏های تلویزیونی از ماهواره جایز است؟ و اگر دستگاه گیرنده مجانی به دست انسان برسد چه حکمی دارد؟
ج: دستگاه آنتن ماهواره‏اى از اين جهت که صرفاً وسيله‏ اى براى دريافت برنامه‏ هاى تلويزيونى است که هم برنامه ‏هاى حلال دارد و هم برنامه‏ هاى حرام، حکم آلات مشترک را دارد. لذا خريد و فروش و نگهدارى آن براى استفاده در امور حرام، حرام است و براى استفاده‏ هاى حلال جايز است. ولى چون اين وسيله براى کسى که آن را در اختيار دارد زمينه دريافت برنامه ‏هاى حرام را کاملاً فراهم مى‏کند و گاهى نگهدارى آن مفاسد ديگرى را نيز در بر دارد، خريد و نگهدارى آن جايز نيست مگر براى کسى که به خودش مطمئن است که استفاده حرام از آن نمى‏کند و بر تهيه و نگهدارى آن در خانه‏ اش مفسده ‏اى هم مترتّب نمى‏شود. لکن اگر قانونى در اين مورد وجود داشته باشد بايد مراعات گردد.(مقام معظم رهبری)

................................................

سوال: نظر شما درباره ماهواره و استفاده از آن چیست؟

پاسخ :با توجه به اینکه برنامه های ماهواره غالباً برنامه های فاسد یا آمیخته با فساد است استفاده از آن جائز نیست.(آیت الله مکارم شیرازی)

.................................................

سؤال: با توجه به این که برنامه های ماهواره شامل برنامه های مفید وعلمی نیز هست، نظر حضرتعالی در رابطه با استفاده از ماهواره چیست؟

پاسخ: اگر بیم کشیده شدن خود یا بعضی از خانواده خود به استفاده آن در حرام باشد (مانند نگاه کردن به فیلم های لخت یا نیمه لخت) نگه داری آن جایز نیست.(آیت الله سیستانی)

(پایگاه اطلاع رسانی دفتر مراجع ذکر شده)

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 18 خرد, 1400 چطوری با دختری که حتی عکسشو ندیدم آشنا بشم؟

ان شاء الله خیره

اون لهجه فاطمه گودرزی در فیلم عمه ماه منیر بود که لری لرستانی صحبت میکرد. وگرنه من لر نیستم که بلد باشم.خخخخخخ

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 18 خرد, 1400 همسرم خیلی محدودم کرده

سلام بر شما بانوی عزیز

بمیرم برای دلت که اینقدر پره!
عزیزم، برخی آقایون اگر ببینند خیلی بر چیزی پافشاری میکنی؛ باهات مخالفت میکنند. بنابراین برای اینکه به خواسته ات برسی باید از هرگونه اصرار برای رسیدن به خواسته ات خودداری کنی. دلیلش اینه که مرد ایرانی اوائل زندگی میخواد میخ اقتدارش رو بکوبه. حالا اگه نگیم میخواد گربه کشی کنه البته!  
اینم راه چاره داره! شما حساسیت نشان نده. (البته باید یک کم صبور باشی). 
اینکه اول جوری دیگری خودش رو نشون داده، حالا اینجوری میکنه _اگه واقعا میخوای زندگی کنی_ رو رها کن!
عزیزم، شما الان در این موقعیتی! برای این موقعیت راه چاره بیندیش. عقد دورانش گذشت. زمانی فکر کردن و پرداختن بهش (حتی در ذهنت) مؤثر هست که قصدت این باشه که جدا شی و دنبال علت برای طلاق بگردی و بخواهی قصورات طرف رو بشماری که سریعتر به هدفت برسی!
شما اگه میخوای زندگی کنی، زندگیت رو بساز. با همین آدم، با همین شخصیت، با همه خوبیها و بدیهاش. با قد بازیهاش. با بدخلقیهاش. با... با ... با ... و البته با دل مهربونش!!!!! با اهل کار بودنش!!!!! و.... برای همه اینها چاره اندیشی کن. 
فکر کردن به گذشته تمرکز و انرژیت رو برای بهبود زندگیت میگیره!
مگه آدم بی عیب پیدا میشه؟! به خدای احد و واحد ما خودمون هم آنقدری که فکر می کنیم خوب نیستیم. منتها در جایگاه شوهر هیچوقت نبودیم و نیستیم. خب به نیت خودمون نگاه می کنیم، می بینیم نیت بدی نداریم، فکر می کنیم خب دیگه همه چیز تمامیم. در حالیکه همسر ما با نیت ما زندگی نمی کنه با عمل ما زندگی میکنه. با اون اخم و تخمهایی که آینه جلومون نیست خودمون رو ببینیم! با اون لبخندهای کنایه آمیزی که خودمون حواسمون نیست، گاهی میزنیم! با اون حرکات دست پا و نازک کردن چشم و ابرو و ... . همه اونا رو می بینه! پس گاهی اگه در جایگاه همسرت باشی هم می بینی که اونم یک جاهایی داره تحمل میکنه!
فدات شم؛ نمیگم که ایراد در خود شماست. والله ؛ نه! اصلا من نمیگم شما این ایرادات رو داری ؛ نه بخدا! 
ولی از نوشته هات حس کردم یک کم حساس و دستپاچه ای!
یک کم اگه از حساسیتهات بزنی، و همسرت حساسیت از شما نبینه، خیال نمی کنه شما میخوای حرف، حرف خودت باشه. 
جوری رفتار نکن که بفهمه رفتن خونه آقاجونت خیلی برات مهمه که اونم بخواد این وابستگی و رفت و شدها رو از سرت بندازه!
درصد زیادی از آقایون اول ازدواج با رفت و آمد زیاد به خونه پدر زنشون مخالفت میکنند.

مساله بعدی؛ من اصلا درک نکردم اصرار شما برای ماندن خانه پدرتون چی هست؟! 
خب اینکه بد نیست با هم برید و برگردید. مثلا اگه ایشون بخواد یک هفته بره خونه پدرش بمونه بنظر شما خوبه؟! اونوقت شما نمیگید منو ول کرده رفته اصلا به فکر من نیست؟!
اینکه دوست داره خانمش همیشه کنارش باشه کجاش بده؟! 
یکجایی اشاره کردید همسرتون با خانمی روابط نامقبولی داره؛ خب اینم در نظر بگیرید ایشون اگه ریگی به کفشش بود تازه موقعیتی مهیا میکرد که شما کمتر خانه باشی!
اگر زیرک باشی؛ همسرت رو به نبودنت عادت نمیدی!!!!!!!
جوری زندگی کن که همسرت در یک ساعت نبودنت پرپر بزنه!!!!!
چرا صبح که همسرت سرکاره، تماس تصویری نمی گیری؟! 
مساله بعد؛ تازه تقریبا یکساله ازدواج کردی، بعد میگی هنوز یک مسافرت با خانواده ام نرفتیم؟! بابا اللهم بیر بیر... .
حالا اینقدر فرصت پیش بیاد که بهت پیشنهاد بدند بگی وقت ندارم!!!!!

عزیزم؛ پیشنهاد میکنم یک برگه بردار خوبیها و بدیهای همسرت رو بنویس. البته طول میکشه تا خوبیهاش رو وارد برگه کنی (احتمالا یادت نیاد) بعد مثل عمل ساده کردن ریاضی، ساده کن! برای اون دونه درشتها سعی کن با حوصله و آرامش راه چاره پیدا کنی. بعد به اصلاح موارد دیگه هم بیندیش. 
ولی فعلا در مقابل مواردی که ارزش چندانی نداره خودت رو به تغافل بزن. یکجاهایی حرکاتش رو به شوخی بگیر و بگذر! اصلا وانمود کن که شوخی پنداشتی! بزن به شوخی و جو رو عوض کن. یکمواردی رو حمل مثبت کن مثل اونجا که سیری هی بهت تعارف میکنه. ولی در مقابل اون دونه درشته کوتاه نیا. ولی بشرطی مقاومتت اثر داره که جا براش باز کرده باشی و اطرافش رو از حساسیتها وگیر دادنهای اضافه خلوت کرده باشی.

گلکم، یک جا گفتی همسرت دل مهربونی داره، بعد ذکرت شده الهی بمیرم؟!
فدات شم ؛ "إنّ المؤمنَ أشدُّ مِن زُبَرِ الحديدِ ، إنّ زُبرَ الحديدِ إذا دَخلَ النّار تَغيّرَ ، وإنّ المؤمنَ لو قُتِلَ ثُمّ نُشِرَ ثُمّ قُتِلَ لم يَتغيّرْ قلبُهُ"[ بحار الأنوار : 67 / 303 / 34 ].
عزیزم؛ کی گفته آدمها غیر قابل تغییرند که فکر میکنی چون یک عمر اینجوری زندگی کرده دیگه تغییر نمیکنه؟! شما هم 10 سال دیگه آدم امروز نیستی!
به امید تغییر نمیشه ازدواج کرد. ولی معنیش این نیست که ابدا تغییر حاصل نمیشه!

و نکته آخر؛ اگه همسرت اینجا سوال نوشته بود جور دیگری جوابش میدادم. ولی چون شما پیگیر اصلاح زندگیت هستی، پس لازم هست تغییر رو از خودت شروع کنی! (اینو گفتم که خیال نکنی که همه تقصیرات گردن شماست. ولی شما این توانایی رو داری که اون کوتاهیها رو مدیریت کنی؛ توانت رو باور داشته باش؛ نگو تنها راهم مرگه چون اون عوض نمیشه. نگو اعصاب حرف زدن باهاش رو ندارم... هنوز اول راهی؛ یک نفس عمیق بکش و نفس تازه کن و استارت بزن. تو میتونی!).

در هرحال اگر خاطرت رو آزردم عذرخواهی میکنم. ولی برات آرزو میکنم یکروز مثل من به گذشته پر تلاطمت بخندی. آمین

یاعلی

تصویر به تو از دور سلام به تو از دور سلام 18 خرد, 1400 چطوری با دختری که حتی عکسشو ندیدم آشنا بشم؟

سلام بر شما آقا علیرضا

علیرضا به احترام سابقه دوستیت و محبتت می نویسم وگرنه راهکار زیادی نمیدونم.
معمولا زوجین قبل از ازدواج فقط همدیگه رو بررسی می کنند و فقط کفویت همدیگه رو می سنجند. و بعد از ازدواج یک بخش قابل ملاحظه ای از مشکلاتی که باعث اختلاف زوجین میشه اون مواردی بوده که قبل از ازدواج اصلا براشون مهم نبوده که بررسی شه!

بنظر من بعنوان کسی که هیچ شناخت و نظر و سابقه ذهنی در مورد تهران نداره؛ فرهنگ و آداب و رسومات تهرانیها رو یکبار خاصه ازدواج بررسی کن. اگه اصاتا آذری یا شمالی یا ... باشه هم باید در مورد فرهنگشون تحقیق کنی.
و بعد انعطاف پذیری خودت رو بررسی کن. ببین چقدر در تعامل با فرهنگهای غیربومی خودتون موفق هستی؟ نه به این معنی که چقدر تحمل میکنی؛ نه!
ببین چقدر میتونی باهاشون ارتباط بگیری؟چقدر میتونی تفاوت فرهنگها رو بپذیری؟ چقدر با وجود اختلافها، با این افراد مچ میشی طوری که اذیت نشی؟چقدر از بودن در کنار فرهنگهای مختلف احساس راحتی و رضایت داری؟!
خانواده ات و دوستانت میگن انعطاف پذیری یا سر سختی؟
ازدواج ؛ ازدواج دو نفر تنها نیست. پیوند دو خانواده است. از طرف اون دختر که پیوند دو خانواده هم تنها نیست. پیوند ایشون با قوم لر هست. معمولا مردان لر؛ مردان قدی هستند. شما چگونه ای؟
معمولا ارتباط فامیلی در کلان شهرها کم هست. برخلاف فرهنگ روستاها و حتی شهرستانها که همه خونه یکی هستند. این باعث میشه که اونی که از کلان شهر وارد خانواده روستایی یا شهرستانی میشه ؛ خشک، سرد و نچسب قلمداد بشه. در حالیکه روابط زیاد اون خانواده هم برای او مخل آزادی، آسایش و آرامشش هست. و حس اسارت بسیار آزاردهنده است.
حقیقتا گاهی تفاوت فرهنگها واقعا اذیت کننده میشه؛ ولی بازم میگم بستگی به انعطاف پذیری داره. اگر با چشم باز وارد بشیم هم در میزان انعطاف پذیریمون تاثیر داره. چون حداقل میدونی انتخاب خودت بوده! و بعد از ازدواج هم اگر اهل زندگی باشیم باید تا جاییکه خلاف امر خدا نباشه، چشم پوشی کنیم.
خیلی از این زوجینی که بعد از ازدواج حاضر نمیشن خانمشون رو تا خونه پدرش و دید و بازدیدهای فامیلیش همراهی کنند، برای اینه که نمی تونند برای چند ساعت هم که شده فرهنگ اونها را بپذیرند. در روستاها و شهرهای با فرهنگ بومی، قبیله ای اگه خانم نتونه خودش رو با فرهنگ خانواده شوهر وفق بده که کلاهش پس معرکه است. اینها بعدها اختلاف ساز میشه!
گذشت همه یک اندازه نیست. دیدی که نگاه همه هم به مقوله طلاق یکسان نیست. بعضی افراد حاضر نیستند از دنیاشون بگذرند. ایده شون اینه که یکبار به دنیا میاییم چرا سختی بکشیم؟!

با کسی ازدواج کن که به فکر و فرهنگت افتخار کنه؛ نه اینکه از بالا به پایین نگاهت کنه که یک لر را هرگز تاب نمی آورد.خخخخخخ

خلاصه دقت کن که اتفاقا خودتم، هم خیلی حساسی و هم بسیار جساس! خخخخخ

خوشبخت وّشی روله!

یاعلی

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29