مطالب دوستان به تو از دور سلام

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 30 بهم, 1402 نمیدونم چطوری باید با بچه ام برخورد کنم؟؟؟؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما دغدغه شما خیلی بجاست. واکنش شما به فرزندتون مناسب و معقول است چرا که بی تفاوتی نسبت به این قضیه باعث عادی شدن این ناهنجاری و باز شدن کار دزدی به مراتب بالاتر خواهد شد. اما چند نکته رو دقت داشته باشید 1- دزدی کردن انگیزه های متفاوتی ممکنه داشته باشه، نیاز داشتن باعث دزدی میشه و از طرف دیگه کنترل و تهدید شدید که و لو یک بار در ذهن نوجوان شما ماندگار باشه باعث دروغگویی، تا راه فراری برای توبیخ باشه. پس هم باید نیاز فرزندتون رو در حد متعارف بر طرف کنید تا فکر دزدی هم به ذهنش نخوره. مثل اینکه شما کارتی رو با مبلغ کم در خدمتش گذاشتید تا نیازهای جزئیش رو برطرف کنه. و این خوب هست بخصوص اینکه با این کار می تونید مدیریت خرج کردن و پس انداز کردن رو بهش یاد بدید. اما اینکه با این وجود که فرزند شما کارت داشته اما باز هم از کیف پولش پول برداشته شاید ناشی از این باشه که ایشون این رو به عنوان یک قانون الزامی تلقی نکرده که نباید از کیف پولش پول برداره. بهر حال فرزند شما فکر کرده که حالا که مالکیت این کیف پول واسه ایشون هست این حق رو برای خودش دیده که ازش پول برداره. شفافیت قانون در اینجا خیلی مهمه. و به نظر میرسه که حالا که نتونسته از خودش دفاع کنه متوسل به این شده که اگر راستشو می گفته شما به قصد کشت می زدیدش. 2- راجع به صدقات هم طوری برخورد کنید که بقول معروف کج دار و مریز باشه، یعنی نه خوش خیال باشه که شما باور کردید که کار خودش نیست، و نه به طور حتم وصله دزدی بهش بزنید که الزاما کار خودت بوده. برای این کار لازم هست از آفت دزدی براش بگید تا احساس راحتی و امنیت نکنه. به نوجوان توضیح دهید که سرقت غیرقانونی است، یک جرم است چه در حیطه خانه و چه جامعه. این رو گوشزد کنید که دزدی کردن شخص رو از نظرها می ندازه، از جانب دیگران مطرود و بی مقدار میشه، هم برای اهل خانه و هم برای دوستان و آشنایان. منزلت اجتماعیش رو از دست میده و در موقع نیاز کسی بهش کمک نمی کنه چون کسی اعتمادی بهش نداره. 3-در برخورد با نوجوانی که دزدی میکند، یا احتمال دزدی می دهید بدون اینکه صراحتا وصله بزنید که «تو دزدی کرده ای» توضیح دهید که اعتماد پایه و اساس همه روابط است. برای احساس نزدیکی به به دیگران باید به آن ها اعتماد کنیم. هنگامی که اعتماد شکسته شود، برقراری مجدد آن دشوار است و دزدی اعتماد دیگران نسبت به آن ها را از بین می برد. 4-اگر دزدی با قرائن یقینی محرز شد که فرزند شما دزدی کرده عواقبی مانند ممنوعیت از تماشای تلویزیون، تلفن یا رایانه، یا محرومیت آن ها از جمع های خانوادگی برای مدتی مشخص، از جبران هایی است که در مشاوره و برخورد با نوجوانی که دزدی میکند، توصیه می شود. 5- به فرزند خودتون یاد بدید که اگر کسی با این که می دونه دزدی کار زشتیه اما جلوی خودش رو نگیره ممکنه دزدی به یک عادت تبدیل بشه. و این امر می تواند منجر به عواقب جدی تر شود که حتی در بزرگسالی هم این خصیصه به همراه فرد باشد. و تبعات اجتماعی خاصی رو به همراه داشته باشد، نه کسی با او معامله می کند و نه تشکیل خانواده. بزرگ نمایی کردن این قضیه در چشم فرزندتون تا حدودی مناسب است 6- نوجوان زمانی دروغ می گوید که از واکنش شما می ترسد و می خواهد از خود محافظت کند.  باید به او این اطمینان را یدهید که بهتر از دروغ می توانید از او محافظت کنید. بهش گوشزد کنید که اولا نباید کاری کنی که لازم باشه به دروغ متوسل بشی، دوما اگر هم اشتباه کردی،د ر عین حال اگر راست بگی پیش من بیشتر جایگاه داری و دوست داشتنی تر هستی تا موقعی که جرأت به دروغ گویی داشته باشی. صداقت داشتن فرزند با والدین رو اگر فرزند شما یاد گرفت، باعث آرامش روانی ایشون خواهد شد، استرس نداره که نکنه لاپوشانی های من بر ملا بشه. (النجاه فی الصدق؛ نجات پیدا کردن در گرو راستگویی است) موفق باشید  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 29 بهم, 1402 چطور انرژی و انگیزه ام برگرده؟
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما از این که در این وادی پا گذاشتید، اصل این انتخاب پسندیده است. پس قدر خودتون رو بدونید. معدود شغلهایی هستند که انگیزه شخص فراتر از منافع شخصی است. معلمی بخصوص در این دوره زمونه یعنی گذشتن از خود، در چهت تنویر و افزودن دیگران. معلمی از حیطه خودمحوری فاصله داره و بیشتر به حیطه دگر محوری نزدیک تر است و یک مصداق بارز برای خدمت به خلق هستش که شما می تونید این انگیزه رو تا آخرین سال خدمت خود داشته باشید. این جمله معروف از ایت الله فاضل لنکرانی رو ملاحظه بفرمایید: آیت‌الله فاضل لنکرانی می‌فرمود: «من 50 سال است دارم اسلام می‌خوانم. بگذار خلاصه اش را برایت بگویم: واجباتت را انجام بده؛ به جای مستحبات، تا می‌توانی به کار مردم برس؛ کار مردم را راه بینداز. اگر قیامت کسی از تو سئوال کرد، بگو فاضل گفته بود.» انگیزه های شما هر چقدر در خودتون متمرکز تر و خودمحوری تر باشه، یعنی در انگیزه فقط خودتون رو ببینید، سرد تر و از شور و شوق کمتری برخوردار خواهید شد، اما هر چه از وادی خودتون خارج بشید و روی خلق خدا و هدایت اونها و تنویر ذهن اونها متمرکز بشید، انگیزه شما بیش از پیش تقویت خواهد شد. برای تقویت انگیزه شما می تونید از معلمان متعهد و موفقی که سالیان سال در این وادی بودن بشنوید و گفتگو کنید که این وادی چقدر می تونه شیرین باشه در عین سختی هاش. اگر شما بدانید که شاگردان شما ، راهبران کشور در آینده خواهند شد، این نقش مفید بودن رو جامعه رو بیشتر حس خواهید کرد. عوامل کم انگیزگی خودتون رو بشناسید که نوعا بخاطر دریافت افکار و سیگنالهای منفی است که در ذهن خود پرورش می دید. گاهی این افکار منفی ناشی از ضعف اعتماد به نفس هست، گاهی استرس از آینده که چه خواهد شد و .. وادی معلمی همچون وادی رسالت انبیاء الهی است که پیامبران چون اتکاء به نظر و لطف خدا داشتند شما نیز باید اینگونه باشید. علاوه بر فضیلت تعلیم، خود تعلّم هم فضیلت دارد. معلم علاوه بر تعلیم خودش هم در وادی تجربه مواردی رو تعلّم خواهد کرد، چون بخشی از علم، تجربه است. پس شما در وادی پا گذاشتید که از دو طرف شما رو بالنده خواهد کرد. تعامل با بچه، فایده دیگر معلمی است که با تعامل با بچه ها شما کودک درون خودتون رو زنده و یادآور میشید. و این به نشاط زندگی شما خواهد افزود، هر چند الان که در معرکه قرار نگرفتید، چنین تصوری رو نداشته باشید و این طبیعی است. خلاصه اینکه شما برای تقویت انگیزه باید از لاک خودتون بیرون بیایید و فراتر از خود؛ حقائق رو بهتر و زیباتر ببینید. دانش آموزان منتظر حضور یک معلم پویا و کوشایی مثل شما هستند. و بچه ها چنین معلمی رو دوست دارند، پس رابطه تقابلی معلمی و شاگردی اقتضا می کنه که شما هم برای روز دیدار روز شماری کنید و از این تعامل علمی خرسند باشید. و در این راه همیشه خدا و کار برای خدا رو فراموش نکنید تا این اخلاص درونی پیشروان خدمت شما باشد. بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 29 بهم, 1402 رفتار خانمم تغییر کرده( عصبی و استرسی شده)
سلام خدمت شما هموطن گرامی ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر طبعا داشتن یک زندگی آرام در کنار همسر یکی از امتیازاتی است که هر کسی در ازدواج خود توقع دارد. که شکر خدا شما قبل از این موضوع از این امتیاز برخوردار بودید. همانطور که مهربانی و حرف شنوی همسرتون در برهه اول زندگی دلیل یا عوامل خاصی داشته که بعضی موارد به خود خانم و بعضی به خود عملکرد شما بسته بوده، مثلا توجه به نیازهای عاطفی و مادی زن که توسط شما انجام میشده، عامل استمرار بخشی بوده که همسر شما هم با شما همراهی کنه، مهربان باشه و مطیع. همانطور که این اوصاف پسندیده بی علت نیست ، عملکرد فعلی ایشون که همون دوری گزینی از شما، بی خبر گذاشتن شما نسبت به ساخت و ساز و عصبی و پرخاشگری که در مقایسه با گذشته دارن هم بی علت نیست. طبعا این علت هم از دو عنصر خارج نیست. یا شما یا همسر شما یا هر کدام به نسبتی ممکن است دخیل در این ماجرا باشید. چون ما دسترسی برای گفتگو با همسر شما نداریم پس در وهله اول خود شما به عنوان یک عامل که در این قضیه حضور دارید، به انگیزه اصلاح این چالش یک بررسی اجمالی به خود و عملکرد خود بکنید ببینید کجا کم گذاشتید، کجا سخت گرفتید، کجا تخطی کردید و اعتماد همسرتون رو سلب کردید. با وجود اینکه عمری را همسر شما طبق میل شما رفتار کرده، بررسی کنید متقابلا کجا بر خلاف میلش عمل کردید، کجا به طوری عمل کردید که آرامش روانی همسرتون رو سلب کنید که اینگونه پرخاشگر و عصبانی شده و ... همه اینها زمینه هایی برای تأمل و واکاوی است و الزاما به این معنی نیست که خدای ناکرده متهم ردیف اول این قضیه شما هستید. اما این قاعده کلی رو هم در نظر داشته باشید که آدمها نوعا خودشون رو مبرا از خطا و اشتباه می دونن، و اولین نظر و ملکه ذهنی او این است که دیگران رو در صف اول انتقاد قرار بده. اگر دوست دارید که همسر شما مجددا تحت خیمه مستحکم شما قرار بگیره که مدتی است از این بنای محکم که او رو تکیه گاه خودش به حساب می آورد، و مأمنی برای تامین عاطفه خودش می شمرد محروم شده، اگر دوست دارید به حالت قبل برگردید، لازم هست که با هم یک صحبت صمیمانه داشته باشید، چالشها و نواقص رو شناسایی کنید. در وهله اول نقاط قوت همدیگر رو گوشزد کنید و در وهله دوم نقد پذیر باشید و لو اینکه تلخ باشه و در وهله سوم در صدد اصلاح بر بیایید. زن و شوهر در وهله اول اگر حق گو، و جق جو و منصف و دلسوز هم باشند می تونن بهترین عرصه مشاوره رو پیاده کنند، چون خودشون بهتر از نواقص و نقاط قوت هم مطلع هستند. هر چند مشاوره حضوری خوبیهای خودش رو هم خواهد داشت. مشاور مهارتهایی رو به زن و شوهر ارائه میده که راحتتر می تونن مسیر حل مساله و چالشهای پیش رو رو بر طرف کنند و همچون گذشته برای هم بسوزن. مشاور متخصص به راحتی می تونه ذهنیتهای منفی رایج بین زن و شوهر رو که در مشاجرات پیش میاد، بر طرف کنه و با کنار زدن پرده های خودخواهی و غرور و نفرت، بین زن و شوهر ایجاد مودت و صمیمیت برقرار کنه. در آخر: پیشنهاد ما برای حل این مساله این است که در وهله اول خودتون مشاوره خودتون باشید، و اگر به راه حل مناسبی نرسید حتما به مشاوره حضوری مراجعه بفرمایید بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 28 بهم, 1402 سوال اخلاقی/ اعتقادی: از وقتی وسواس فکری داشتم نمازم ترک کردم
سلام و عرض ادب خدمت شما هموطن گرامی تشکر از شما و اعتماد شما به مجموعه اندیشه برتر سوال فرمودید که بخاطر خطایی که انجام دادید از مرگ می ترسید. دچار وسواس شدید و نماز رو ترک کردید. آنچه در مرتبه اول باید بهش پرداخت حفظ آرامش شماست. و در مرتبه بعد، اصلاح نگرش شما به خدا بخاطر گذشته شما و در مرتبه بعد برگشت به نماز و اصلاح رفتارتون و غلبه بر وسواسی تون هستش. خب ببینید این ترس ناشی از ناامیدی است و ناامیدی از این ناشی میشه که فکر می کنید به بن بست رسیدید یا نگرش کاملی از خدای خود ندارید اجازه بدید یه مثال بزنم: مثل اینکه در یه کوچه بن بست واقع شدید و حیوانی ابتدای کوچه با شما مواجه شده، اینجا در چند صورت طبعا باید بترسید 1- مجهز نباشید 2- راه فراری نداشته باشید 3- یا حیوان رو قوی و درنده ببینید، یا اینکه خودتون رو ضعیف تر از حیوان بیینید. با توضیحاتی که عرض میشه براتون روشن میکنم که در مورد مساله شما ، شما هم مجهز هستید و هم راه فرار دارید و هم قوی تر از گناه هستید. چون یکی از آثار خطا و گناه اینه که نگرش و دیدگاه آدمی رو دستخوش تغییر قرار میده، که با واقعیت فرسنگها فاصله داره. 1- شما مجهز هستید. کسی رو دارید که به راحتی می تونه دست شما رو بگیره و از مخمصه نجات بده، که لازم هست شناخت خودتون رو نسبت به این نیروی کمکی ارتقاء بدید. اون هم کسی نیست جز خدا.   خدا بسیار بزرگتر از کوهها و آسمانها و حتی خطایی است که انجام دادید. پس دلتون رو می تونید با رفتن در آغوش خدا خوش کنید. دقت کنید همون خدایی که گفته این کار گناه هست، همون خدا گفته اگر دوباره به سمت من بیایید اون خطا رو نادیده می گیرم. چیزی غیر از این و بالاتر از این می خواهید. اینم حرف من نیست، حرف خود خودشه قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾ بگو اى بندگانم که بر خویش ستم کرده اید، از رحمت الهى نوميد مباشيد، چرا كه خداوند همه گناهان را میبخشد، كه او آمرزگار مهربان است‏ (۵۳ زمر) خب وقتی خدا و دوستی به این مهربانی دارید که بالاتر و مهربونتر از خودش کسی نیست، نزدیک و در دسترس شما هست ( وَإِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنّي فَإِنّي قَريبٌ ؛ هنگامی که بندگان من از تو درباره من سوال کردند بگو من خیلی نزدیکم.186/ بقره )، مختار هستش و  هیچ کس نمی تونه او رو بخاطر تصمیماتش بازخواست کنه، با همه این توصیفات که یک چنین خدایی دارید، چه ترسی می مونه؟! 2- راه فرار دارید: به این دعا که بخشی از یک مناجات هستش دقت کنید: إِلَهِي أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَابا إِلَى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحا فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبَابِ بَعْدَ فَتْحِهِ : خدايا تويى كه به روى بندگانت درى به سوى بخششت گشودى‏ و آن را توبه ناميدى، و خود فرمودى:«بازگرديد به جانب خدا، بازگشتى خالصانه»، پس عذر كسى ‏كه از ورود به اين در، بعد از گشوده شدنش غفلت ورزد، چه مى ‏تواند باشد؟ اصلا خود خدا دستور به فرار از گناه و گمراهی به سمت خودش رو صادر کرده که فرمود  «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ ۖ ؛ پس به سوی خدا بگریزید (50/ذاریات) پس همانطور که دیدید باز هم راه فرار هست و راه بن بست نیست و این اراده بعلاوه اصلاح شناخت شما رو می خواد 3- و در اخر باید بگم که شما از گناه قوی تر هستید. یعنی با پشیمانی که خدا رو شکر دارید و عزم بر ترکی که دارید و تعهدی که از این ببعد نسبت به ورود معنویت به قلب و روان خودتون دارید (با انجام واجبات و ترک محرمات) می تونید اون گناه رو متلاشی کنید به گونه ای که به تدریج اون اثر رو ذوب کنید و در نهایت اون  اثر رو در وجود خودتون اصلا نبینید. کما اینکه حضرت رسول ص فرمود: «التّائبُ مِن الذَّنبِ كَمَـنْ لا ذَنْبَ لَهُ . [ كنز العمّال : 10174. ] پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : كسى كه از گناه، توبه كندمانند كسى است كه اصلا گناهى نكرده است.» همانطور که عرض شد، گناه، نوع نگرش شما رو به هستی و حقیقت تغییر خواهد داد. اما بعد که توبه کردید و بجای اثار بد گناه، نور و معنویت اومد به قلبتون (که البته مدتی طول می کشه)، تازه متوجه بعضی حقائق می شید که ای بابا ، خدا از اول هم مهربون بوده و من بی خودی آیه یأس می خوندم. اینم حرف من نیست و حرف خودش هست. به این ایه و بخصوص اخر آیه دقت کنید وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا ؛ (110 نساء) و هر کس کار زشتی کند یا برخود ستم ورزد، سپس از خدا آمرزش بخواهد، خدا را بسیار آمرزنده و مهربان خواهد یافت. پس همانطور که می بینید راه باز هست و اراده شما هم قوی و طرف شما هم مهربان و دم دست. درون، وقتی زیبا شد،همه چیز رو زیبا خواهید دید. زندگی رو زیبا و پر معنی خواهید دید. خالق زیبایی ها رو دوست خواهید داشت. اونوقته که خدا رو به عنوان یک دوست که شایسته پرستش هست دوست خواهید داشت، در نهایت اشتیاق شما برای دیدن این دوست بیشتر و بیشتر خواهد شد، و شما نه تنها از مرگ نخواهید ترسید بلکه همچون یه پرنده که از قفس می پره از این قفس دنیا، مشتقانه آزادی و انتظار دیدار خدا رو خواهید داشت. «فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ؛ پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد، و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.» » (110 سوره کهف) پس با این نکته باید عرض کنم که خدا مهربونه و مهربونیش از مهربونی مادر هم بیشتره چرا که خدا خالق مادر هستش. پس درسته که کار بدی کردید اما این دلیل نمیشه که جلوی کار و راه خوب رو بر خودتون ببندید. ترسی که دارید بخاطر این هست که از ارتباط با خدا خودتون رو محروم کردید. مثل کودکی که از روی عمد چادر مادرش رو رها کرده و در بازار واهمه این رو داره که هر اتفاقی ممکنه براش بیفته. شما مجددا باید به دامان و در  پناه خدا برگردید. و در وادی امن و امنیت الهی قرار بگیرید. مجددا نماز تون رو بخونید و هیچ اعتنایی به شکهایی که در نماز براتون ایجاد میشه نکنید. چون شک، برای افراد وسواسی هیچ اعتباری نداره و رضایت دل و قلب این اشخاص به هیچ وجه ملاک رفتار نیست. بلکه هر چه هست ملاک، عرف مردم متدین هست. چه در کمیت نماز و چه در کیفیت نماز. که اگر لازم باشه در این زمینه بیشتر بحث خواهیم کرد. برای این منظور پیشنهاد میشه به این لینک مراجعه بفرمایید http://btid.org/node/213569 وقتی توبه کردید گویا هیچ گناهی نکردید و وقتی مجددا به نماز برگشتید، شما بهشتی خواهید شد. چون نماز کلید بهشت هستش. که در این صورت هیچ واهمه ای نباید داشته باشید.اصلا بهشت رو برای شما آفریدن و لذا از این فرصت باید استفاده کرد و با عشق و دوستی با خدا به خوشبختی همیشگی رسید. واهمه شما از این بابت هست که تاکنون آنچه خودتون دوست داشتید انجام دادید، (چه گناه، چه ترک نماز)، اما اگر کاری که خدا دوست داره انجام بدید (توبه، برگشت به نماز، رعایت احکام وسواسی )، از این حالت خارج خواهید شد، هم وسواسی شما حل میشه و هم از زندگی لذت خواهید برد و مشتقانه انتظار بهشت خدا را خواهد کشید. در صورت تمایل، بعد از دو هفته گزارشی از روند پیشرفت کاری خودتون رو به ما بدید، تا در ضمن عزم و اراده شما، راهنمایی های بیشتری خدمت شما عرض کنم بهترین ها رو برای شما آرزومندم
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 26 بهم, 1402 سوال اخلاقی: در مقابل فحاشی و بی احترامی و تهمت مادرم نسبت به شوهرم چه راهی گذاشته ؟
سلام مجدد خدمت شما کاربر محترم از آنچه توصیف کردید و این که می فرمایید که هیچ دلیلی برای کنشگری های مادرتون پیدا نمی کنید و شوهر شما هم از این قضیه مات و مبهوت مانده، که چه بسا این نوع برخوردها ناشی از همون ذهنیت سنتی و قدیمی است که بین مادر زن و داماد وجود داره، بخصوص اگر این قضیه مربوط به مسائل روانشناختی باشه تقریبا نمی شه کاری کرد، یعنی تغییر دادن آدمها نسبت به خصوصیاتی که در اونها نهادینه شده خیلی سخت هستش. و تلاش شما نوعا بی نتیجه است. راه کلی حل این قضیه این هست که ذهنیت مادر شما عوض بشه و یک ذهنیت مثبت جایگزین اون ذهنیت سنتی و قدیمی بشه، حالا یا با هدیه دادن به مادر و  گفتن اینکه این از طرف شوهر تون هست یا کارهایی از این دست، اما باز هم این رویه زمان بر هست. نهایت کاری که می تونید بکنید این هست که شما تا می تونید از کارهایی که حس منفی در مادرتون ایجاد می کنه، به طور علنی پرهیز کنید و حتی المقدور کارهاتون رو مخفیانه انجام بدید. مثل کمک کردن به خواهر شوهر که لزومی نداشت مادر شما متوجه این قضیه بشه.  در مواقع چالشی قطعا شما باید شوهر خودتون رو مقدم بدونید، چرا که با حفظ احترامی که برای مادرتون دارید بعضی از کنشگری هایی که مادرتون دارند دخالت در امر شخصی و خانوادگی شما محسوب میشه، و حفظ پیوند محکم خانوادگی شما با شوهرتون در اولویت قرار داره. اما تا اونجا که می تونید باید به شکل صوری و ظاهری خودتون رو حامی مادرتون قرار بدید. به قول خودمونی باید فیلم بازی کنید. این فیلم بازی کردن بخاطر یک مصلحت عظیمی مثل حفظ روابط خانوادگی اشکالی نداره. وقتی با مادرتون مواجه میشید، گشاده رو باشید، ابراز دوستی کنید، گاهی کارهای خونه اش رو انجام بدید، به طور صوری حرف رو تایید کنید یا در قبال درخواستهاش کج دار و مریز برخورد کنید که در ظاهر شما رو مدافع و حامی خودش ببینه. اما در عمل جانب شوهر خودتون رو بگیرید. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 26 بهم, 1402 سوال اخلاقی: آیا وقتی سر قبر میت میریم وباهاشون صحبت میکنیم صدای ما رو میشنون ؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر 1- بله، اموات صداها را می شنوند. در کامل الزیارة از حضرت امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود:اگر مردگان را پیش از طلوع آفتاب زیارت کنید و سلام بگویید، می شنوند و جواب شما را می دهند (اما شما نیمی شنوید) و اگر بعد از طلوع زیارت کنید و سلام بگویید، می شنوند، اما جواب نمی دهند(محدث قمی، مفاتیح الجنان، بخش زیارت قبور مؤمنین.) 2 - برای صحبت با اموات لزومی نداره با صدای بلند صحبت کنید، اما اینکه صدای دل شما رو هم بشنوند یا خیر، بستگی به میت داره که ارزش روح او چقدر باشه، چقدر زلال باشه و چقدر سنگین و مکدر. اگر روح میت زلال و لطیف باشه، قبل از سخن گفتن شخص زائر، آنچه قرار است گفته شود قبل از گفتن متوجه میشود. و لذا بسته به روح میت (بنا بر عملکردی که در دنیا داشته) گاهی برای شنیدن لازم هست که کلام خود رو به زبان بیارید و به زبان درون بسنده نکنید 3- همچون جواب سوال قبل، باز بسته به  تعالی و درجه روح میت، اجمالا اموات متوجه حضور بازماندگان می شوند.  اما زیارت کردن در بعضی زمان ها مکروه هست مثل شب. در روایت است که هنگام شب ارواح مومنین و مومنات در وادی السلام جمع می شوند و ارواح کفار در برهوت. و از اینکه ارواح مومنین در شب به طور ویژه و بر سر مزار  توسط بازماندگان مورد توجه قرار بگیرند برایشان ناخوشایند است. چون در آن حال (شب) ارواح مومنین در یک موقعیت مکانی پر برکت و پر فضیلتی هستند (وادی السلام).  و دوست ندارن توجه شون به غیر اون منصرف بشه. 4- قبولی یا عدم قبولی هم بسته به دعا کننده است و هم روح میت. اگر دعا کننده اهل تقوا باشد، یعنی شرایط دعا رو رعایت کند، مثلا برای ریا نباشد،و ... دعایش قطعا پذیرفته خواهد شد، و بخصوص اثر این دعا برای خود دعا کننده (علاوه بر میت) هم نوشته خواهد شد. (اثر دعا منحصر برای میت نیست). اما این اثر داشتن برای میت منوط به قابلیت دریافت روح میت دارد. اگر میت کافر باشد، دعا در حقش اثری ندارد حتی اگر پیامبر ص دعا کند. اما نوعا دعا در حق مسلمان پذیرفته می شود. 5- صوت قران، اثر تکوینی و حاوی ثواب دارد، همانطور که نگاه کردن و نوشتن قران بدون قرائت اثر خودش را خواهد داشت. همه چیز قران نور است، حتی اگر صوت از سیستم باشد، و میت مسلمان باز بنا به ظرفیت و قابلیتی که دارد از این صوت بهره میبرد، اما قرائت خود شخص که هم نگاه را تامین می کند و هم صوت قران رو هر دو دارد و اراده و تصمیم شخص رو درگیر می کند از فضیلت بیشتری برخوردار است. 6- باز هم اجمالا اموات از بازماندگان یاد می کنند. البته بستگی دارد که شخص مومن یا کافر باشد. اگر مومن باشد هر از گاهی به خانواده خود سر می زنن و از اخبار نیکو و مسرت بخش با خبر می شوند و بالعکس کافر در جریان اخبار ناگوار و ناراحت کننده قرار می گیرند. 7- در عالم برزخ، زمان چندان معنی ندارد. کسی که در قدیم مرده باشه و کسی که الان مرده باشه، چه بسا همدیگر رو ملاقات کنند در صورتی که تناسب روحی با هم داشته باشند. 8- در عالم برزخ مکان مادی هم معنی ندارد. جغرافیا و محل فوت تفاوتی ندارد. یکی قطب شمال باشد و دیگری قطب جنوب، اگر تناسب روحی داشته باشند می توانند همدیگر رو ملاقات کنند 9- امر حق الناس بسیار مهم است، که اگر در این دنیا حلالیت طلبی شود بسیار راحتتر خواهد بود تا اینکه با گرفتاری های برزخ و معامله خوبیها و بدیها قضیه برطرف شود. در واقع اگر کسی این مساله رو در عالم دنیا حل نکند خسارت محض خواهد بود. حیا در این زمینه جا ندارد. اینکه فکر می کنید بعد از حلالیت طلبی ، به شما تیکه می ندازند یا مسخره می کنند، اینها وسوسه های شیطان است که راه نجات رو بر شما ببنده. پس به هیچ وجه نباید اعتنا کرد. حتی این تیکه پرانی ها و تحمل این قضیه بسیار راحتتر از گرفتاریهای چندین هزار سال عالم برزخ خواهد بود. اگر می خواهید که به شما تمسخر نکنن، پیشنهاد می دیم که قبل از حلالیت طلبی، آمادگی ذهنی ایجاد کنید، مثلا پیامک بدید و ابراز پشیمانی کنید، اون هم به طور مکرر. نهایت اگر باز هم تمسخر کردند مثلا بگن چیشد متحول شدی؟ بگید شکر خدا آره. کمی فکر کردم، آینده دور خودم رو دیدم، به خودم اومدم. اگر صادق باشید راحتتر به حل مشکل می رسید. (النجاه فی الصدق؛ راه نجات و خوشبختی در صدق و راستگویی است) بهترین ها رو برای شما آرزومندم  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 25 بهم, 1402 سوال اخلاقی: برادرم آدم عصبی و فوق العاده بد دهنه...
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما دلنگرانی شما رو متوجه شدم. امیدوارم هر چه زودتر این معضل و چالش خانوادگی به خیر و خوشی حل بشه. قدم اول این هست که ببینید منشأ این عصبانیت و خشونت چیست؟ آیا نیاز ابتدایی دارد که بر طرف نمی شود؟ آیا در خانواده مورد توجه قرار نمی گیرد که او هم برای تلافی چنین پرخاشگر شده است؟ آیا اعتیاد به فضای مجازی و دچار بعضی آسیبهای اون شده؟ یا ...! طبعا نیاز به ازدواج در این سن یکی از نیازهای یک جوان محسوب میشه که خود ازدواج همزمان چندین نیاز جوان رو بر طرف می کنه.هم نیاز عاطفی توسط همسر، هم نیاز جنسی و هم احساس شخصیت و منزلت اجتماعی که شخص در خود می بینید، به طور ویژه شخص رو متعادل تر خواهد کرد، بخصوص توجه خانواده به ازدواج ایشون، یکی از مصادیق توجه به نیازهای جوان از طرف خانواده خواهد بود که متقابلا  اثر مثبتی در عملکرد جوان و کنشگری او نسبت به اهالی خانواده خواهد داشت. پس بدون تردید امر ازدواج می تونه حداقل بطور موقت پرخاشگری ایشون رو حل کنه، توجه به ازدواج ایشون، خودش یک محبتی است که ایشون از جانب خانواده حس می کنه. که به طور طبیعی می تونه جوابگو باشه. پس در قبال سوال شما که گفتید چگونه با او رفتار کنید، باید گفت همانطور که نوجوان نیاز به توجه از طرف خانواده داره، جوان هم از این قاعده مستثنی نیست. البته توجه در هر مقطع سنی متفاوت است. و در سن جوانی علاوه بر شخصیت بخشی و دخیل کردن جوان در مسائل خونه و به شدت پرهیز کردن از امر و نهی از طرف اهالی خونه، نمونه بارز توجه می تونه همین ازدواج و فراهم آوردن مقدمات اون باشه. اما اینکه آیا ازدواج می تونه رویکرد ایشون رو تغییر بده، اجمالا جواب مثبت هست. قطعا بعضی از این پرخاشگری ها ناشی از نیاز به ازدواجی است که هنور بر طرف نشده هر چند خودش به زبان بگه که "من زن نمی خوام" اما باز به طور کلی و تضمینی نمیشه گفت بالکل مشکل حل میشه، پرخاشگری اگر ریشه در مسائل روانشناختی داشته باشه که در شخص نهادینه شده باشه، به طور حتم نمیشه در این قسمت قضاوت کرد. تغییر اشخاص اگر زمینه های روانشناختی و شخصیتی داشته باشه کمتر اتفاق می افته، که برای حل بهتر این مشکل باید حضورا پیش رواشناس متخصص مشاوره گرفته بشه. اما نوعا دلیل اصلی پرخاشگری و عدم آرامش روانی ناشی از نبود معنویت و بحران شخصیتی شخص خواهد بود. اما بهر حال نمی شه از ازدواج به عنوان یک نیاز ضروری چشم پوشی کرد و جوان رو به بهانه اخلاق بد و بددهنی او به حال خودش واگذاشت. موفق باشید  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 25 بهم, 1402 سوال اعتقادی/ اخلاقی: ازکجا بدونم خدا از خطاهای من چشم پوشی کرده؟
سلام خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر مفتخر هستیم که با کسی مکاتبه داریم که علی رغم خطاهای گذشته، اونقدر برای خودش ارزش قائل هست که به فکر جبران گذشته خودش هست. اونقدر برای سرنوشت خودش اهمیت قائل است که دغدغه کسب رضایت خدا رو داره، پس قدر خودتون رو بدونید و کماکان بر مسیر حق و معنویت و رنگ الهی داشتن گذران زندگی داشته باشید. توبه مراحلی دارد که کمترین آن، پشیمانی از گذشته و عزم بر ترک و اصلاح هست. (در غیر موارد حق الناس که اگر حق الناسی هم ضایع شده باشد باید جبران شود). قران در این زمینه می فرماید : فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ؛ پس هر که پس از ستمی که کرده توبه نمود و کار خود را اصلاح کرد از آن پس خدا او را خواهد بخشید، که خدا بخشنده و مهربان است. (39/ مائده) بالاترین مراحل توبه «توبه نصوح» هستش که انسان به کلی روح و بدنش از عوارض گناه پاک می شود که ذوب شدن گوشت بدن از این بابت هست. البته ذوب شدن بدن در رابطه با گناهانی است که شخص با حرام بدن خودش رو رشد داده، مثلا مال حرام، گوشت حرام، خوراکی حرام خورده در این صورت چنین توبه ای لازم میشه، نه در مورد هر گناهی. پس در رابطه با سوال شما باید گفت که اینگونه نیست که در قبال هر گناهی باید گوشت بدن نیز ذوب شود. اما راجع به سوال دوم شما که از کجا بدونیم خدا توبه شما رو بخشیده، این رو از دو طریق میشه فهمید 1- عملکرد خود شخص: اگر به آیه شریفه دقت بفرمایید بخشش توبه منوط به اصلاح و ترک گناه است. یعنی همین که شما بخاطر عزمی که بر ترک گناه داشتید و دارید و در صدد اصلاح بر اومدید، و رویکرد خودتون رو تغییر دادید، همین یعنی اینکه نظر مغفرت خدا شامل حال شما شده که در نتیجه میلی به گناه گذشته ندارید. و الا اگر نظر مغفرت خدا شامل حال شما نشده بود کما کان در شرایط گذشته زندگی می کردید. 2- حس درونی خود شخص: خود شخص بعد از توبه و برگشت به سمت خدا، یک حالتی در درون خود حس می کنم که واقعا اثری از گناه در خود نمی بیند. نه تنها لذتی از گناه نمی برد بلکه از گناه متنفر است، این حالت وقتی پیش می اید که معنویت بر قلب شخص حاکم شده و خدا بجای تاریکی گناه، نورانیت معنویت جایگزین کرده، در این حالت شخص به وضوح و بالوجدان می بیند که خدا در حقش مهربان بوده و هست. به این آیه شریفه دقت بفرمایید: وَمَنْ يَعْمَلْ سُوءًا أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُورًا رَحِيمًا ؛ کسی که کار بدی انجام دهد یا به خود ستم کند، سپس از خداوند طلب آمرزش نماید، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد یافت. (110 نساء) بهترین ها رو برای شما آرزومندم  
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 24 بهم, 1402 سوال اخلاقی: در مقابل فحاشی و بی احترامی و تهمت مادرم نسبت به شوهرم چه راهی گذاشته ؟
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر از توصیفات جنابعالی معلوم هست که شرایط بغرنجی دارید. از چالشی که در آن واقع شدید متاثر شدیم، امیدوارم هر چه زودتر از این شرایط خارج بشید ولذت با هم بودن رو مجددا مثل گذشته بچشید. اما نفرمودید دلیل این همه بغض و کینه نسبت به شوهر شما از چه بابت هستش؟ دلیل این همه اهانت و بی احترامی چی هست؟ شاید در صورت بیان، بهتر بشه راهنمایی کرد. اما سوال از شرع کردید، احترام به والدین واجب است در هر شرایطی. حتی اگر والدین اهل افترا و اهانت و دروغ باشند باز هم احترامشون لازم هست. البته میشه والدین رو مستقیم یا غیر مستقیم نقد و انتقاد کرد، اما نقد و انتقاد به معنای بی احترامی نیست. از طرف دیگه قطع صله رحم هم حرام است. یعنی اینگونه که قصد کنید که هیچ ارتباطی با والدین خود نداشته باشید. صله رحم الزاماً این نیست که حتما بهشون سر بزنید، خیر. تماس و پیامک هم می تونه مصادیقی برای صله رحم باشه. حتی اگر اونها جواب ندن، اما شما قطع کننده رابطه نباشید. با این وسائل ارتباطی جزئی، دیگه لازم نیست شما آویزون اونها باشید. و اصلا صله رحم رو نباید با این تعابیر (مثل آویزون شدن) همراه کرد. صله رحم یکی از واجبات الهی است که فوائد روحی و جسمی (مثل زیادی عمر) رو در پی خواهد داشت. اما پیشنهاد ما این است که : شما باید از یک نقطه شروع کنید و این نقطه رو توسعه بدید. به این معنی که در بین افراد خانواده پدری، ببینید چه کسی کمتر با شما تنش داره، اگر پدر شما اینگونه است خب از پدرتون شروع کنید. گاه گاهی ایشون رو به تنهایی برای مهمانی دعوت کنید، بدون هیچ چشم داشتی این کار رو بکنید. یعنی توقع نداشته باشید از این به بعد با یک دعوت از شما حمایت کنه.به هیچ وجه دلیل دعوت خودتون رو بر ملا نمی کنید. بعد از نفر اول ، نفر دوم رو که باز کمتر اهل تنش با شماست دعوت کنید، و همینطور ، شما با این کار دل اونها رو به سمت خود و شوهرتون جذب می کنید، و دیگه مثل قبل تنها نیستید. بعد که به یک تیم قوی تبدیل شدید، حالا نوبت به مادر و بقیه می رسه. بهر حال ذهنیتی که مادر و اطرافیان نسبت به شما و شوهر شما دارن باید برطرف بشه و شما باید از یک جایی شروع کنید، که به نظر میرسه این پیشنهاد می تونه راهگشا باشه. چون صرف بخشندگی و دعوت کردن باعث نرم شدن قلبها میشه. اگر هم می بینید که این کار شدنی نیست (که ما توصیه نمی کنیم تسلیم بشید، امتحانش ضرر نداره)، به همون حداقل صله رحم که تماس و پیامک باشه بسنده کنید. موفق باشید
تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 17 بهم, 1402 سوال اخلاقی: تنها اسمی که نباید شکسته بیان شود، فاطمه است...
سلام و عرض ادب خدمت شما سپاس از همراهی شما راجع به سوال شما این قضیه بستگی به نیت شخصی داره که این اسم رو می شکنه. اگر به قصد اهانت یا مسخره باشد قطعا اشکال دارد. اما گاهی گوینده از این شکستن اسم قصد رساندن دوستی و ابراز ارادت دارد. که در این صورت ایرادی نداره. کما اینکه امام خمینی ره در شعر خود اینگونه بودند. ‌‌ ‌‌‌فاطی که فنون فلسفه می خواند‌ ‌‌از فلسفه فاء و لام و سین می داند‌ ‌‌امید من آن است که با نور خدا‌ ‌‌خود را ز حجاب فلسفه برهاند. موفق باشید

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 29