با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
برای پاسخ به این پرسشها به چند نکته دقت کنید:
یک. جنها همانند انسانها یکی از مخلوقات خداوند هستند که خداوند آنها را برای عبادت آفریده است.[ذاریات: 56] بنابراین جنها همانند انسانها، خوب و بد نیز دارند.
دو. زمانی که خداوند اراده کرد انسان را خلق کند، زمین و محیط زندگی انسان را از وجود جنها، پاک کرد و به عبارتی محل زندگی جنها را از محل زندگی انسانها دور نگه داشت.
سه. جنها بدون دلیل وارد در زندگی انسانها نمیشوند. گاهی برخی از انسانها با انجام برخی از اعمال نادرست و ناشایست، محل زندگی خود را برای ورود جنها آماده میکنند.
کارهایی مانند، رعایت نکردن نظافت، پاکیزگی و آداب فردی و اجتماعی و در محیط زندگی، ارتکاب برخی از گناهان و... میتواند باعث ورود اجنه به زندگی انسان شود..
چهار. ازآنجاکه آفرینش جنها از آتش است، بهطور معمول از دید انسانها مخفی هستند. از سویی شیطان که همواره در صدد گمراه کردن انسان است، از آنها برای فریب دادن انسان استفاده میکند.
پنج. فضای مجازی نیز یکی از بهترین مکانها، برای فعالیت شیطان است. شیطان در فضای مجازی بسیار گسترده عمل می کند؛ هرچند فضای مجازی در اصل، برای خدمت به بشریت ایجاد شده است؛ ولی نباید از تاثیر زیانآور آن بر زندگی و سلامت جسمی، اجتماعی و روانی چشم پوشید. اما این به معنای حضور اجنه در گروهها و یا ورود از طریق فضای مجازی به زندگی انسان نیست. مراد این است که در فضای مجازی بستر گناه فراهم است و شیطان نیز به وسوسه انسان میپردازد تا او را آلوده کند.
شش. با توجه به موارد گفته شده باید گفت:
1. شیاطین جنی و انسانی در صددند از طریق فضای مجازی ما را به هلاکت بکشانند.
2.احتمال ورود جنها به گروهها و از این طریق وارد حریم شخصی بشوند، به خصوص گروههایی که افراد مشخصی دارند، بسیار بعید است؛ بلکه تا به حال چنین چیزی دیده و یا شنیده نشده است.
3.درست است که فضای مجازی یکی از ابزار مهم شیطان و یاران اوست؛ ولی اگر کسی تنها با توکل بر خدا، رعایت آداب فضای مجازی، رعایت اخلاق هنگام مواجهه شدن با فضای مجازی، خود را از اسارت و معتاد شدن به آن حفظ کند و بهطور کلی سواد رسانه داشته باشد، گرفتار نخواهد شد.
بنابراین هرگز خود را با افکار منفی، جنها و... درگیر نکنید و به قول خودتان، با این افکار الکی، ذهنتان را درگیر نکنید که اگر درگیر شدید، خارج شدن از این افکار منفی، بسیار مشکل خواهد بود؛ علاوه بر اینکه این افکار هم فشار روحی بر شما میآورد و هم زندگی شما را مختل میکند و به مرور زمان، گرفتار وسواس فکری و... خواهید شد.
پس از همین الان بدون هراس و اضطراب، از این افکار بیرون بیایید و مثبتنگر باشید. در این زمینه تکرار ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم و آیت الکرسی» و نصب تصویر آیةالکرسی در محل زندگی، بسیار مؤثر است.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
در مورد این آیه کریمه «وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» به چند نکته دقت کنید.
یک. فعل مضارع دلالت بر استمرار و دوام دارد؛ ولی زمانی که در جمله شرطیه قرار گرفت، دلالت بر استمرار ندارد؛ بلکه بر آینده دلالت دارد. به نوعی تعلیق شرط بر جزاست. یعنی اگر معصیت بیاید، عذاب را به دنبال دارد؛ هر چند یک مرتبه باشد.[بدون توبه]
دو. کلمه «یعص الله» در مقابل «یطع الله» است که در آیات دیگر وجود دارد و هر دو به یک مرتبه نیز محقق میشود. یعنی اگر کسی یک مرتبه گناه کند و یا یک مرتبه اطاعت کند، شامل این دو آیه خواهد شد.
سه. اطاعت کردن امر وجودی است و زمانی اطاعت کامل محقق میشود که تمام افراد اطاعت آورده شود؛ بنابراین با توجه به قرائن، [نه فعل مضارع] باید دوام و استمرار داشته باشد. از سویی «عصیان» به معنای مخالفت کردن از روی اختیار و عمد، بدون عذر است و مخالفت نکردن، نوعی کف نفس است و کف نفس نیز باید دائمی باشد؛ بنابراین آیه شامل تحقق یک «معصیت» نیز میشود.
پس معصیت خدا، با یک بار هم محقق میشود.
نکته قابل ملاحظه این است که در هر صورت اگر اهل معصیت، توبه کند [چه یک معصیت و چه هزاران معصیت و دوام داشته باشد] خداوند او را میآمرزد.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
خودارضایی یکی از بزرگترین گناهانی است که گریبانگیر برخی از انسانها به خصوص جوانان میشود و قرآن کریم به کسی که خودارضایی میکند، وعده عذاب داده است؛ یعنی یکی از گناهان بزرگ به حساب میآید.
عذاب اخروی بر این کار:
یک. کسی که مبتلی به این گناه شود، ملعون است و انسان ملعون، اگر توبه نکند و از دنیا برود، از رحمت الهی به دور است و گرفتار عذاب جهنم میشود.
دو. خداوند در روز قیامت اصلا به آنها توجه ندارد. خداوند با چند گروه سخن نگفته و توجه به آنها ندارد:
یک. منکران ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام و فضائل اهلبیت و قاتلان آنها[صحیفهالامام الرضا علیهالسلام، ص49]
دو. انسان دیوث و پست، انسان فحاش و ناسزا گو، زناکار ... [تفسیر عیاشی، ج1، ص179]
و...
بنابراین میتوان گفت که کسی که خودارضایی میکند اگر توبه نکند، در ردیف این افراد قرار میگیرد.
نکته دیگر اینکه هرگناهی عقوبت و آثار خاص خودش را دارد و نمیتوان گفت که کدام گناه بزرگتر است. ولی بر اساس ظاهر روایات و متون دینی، گناه خودکشی از گناه خودارضایی بیشتر است؛ زیرا در مورد خودکشی فرمودند که خدا هرگز او را نمیآمرزد.[در صورتی که عالمانه و عامدانه باشد] ولی در مورد گناه خودارضایی چنین چیزی وجود ندارد.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/208632
https://btid.org/fa/news/222488/%D8%AE%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D9%8A%D9%8A
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
برای پاسخ به این پرسش به چند نکته دقت فرمائید:
یک. امام حسن مجتبی علیهالسلام، همانند دیگر امامان معصوم، نسبت به تمام موجودات عالم، بهخصوص انسانها مهربان هستند؛ همانگونه که خداوند شدت محبت پیامبر به هدایت مردم را چنین میستاید: «رحمت برای جهانیان»؛[انبیا: ۱۰۷] «حریص بر هدایت مردم و رئوف و مهربان نسبت به مؤمنان»؛[توبه: ۱۲۸] بیشک این صفات در وجود امامان نیز بوده است.
دو. این شدت مهربانی و دلسوزی، مانع از انجام وظیفه الهی نمیشود؛ زیرا اگر این شدت مهربانی و دلسوزی را امام در همه جا به کار گیرد، دشمن به شدت از آن، برای رسیدن به اهداف شوم خود، سوءاستفاده میکند. لذا امام علیهالسلام در عین مهربانی با تمام آفریدگان، در انجام وظیفه الهی، بهخصوص در برابر دشمنان اسلام، نفوذناپذیر است و به عبارت دیگر، امام، جامع اضداد است؛ به موقع، مهربان و دلسوز و در جایی که باید سخت و خشن باشد، سختگیر و شدید است. حتی یاران و اصحاب آنها نیز چنین صفاتی را باید داشته باشند.[فتح: 29]
سه. جنگ، احکام، شرائط و تاکتیکهای خاص خودش را دارد؛ زیرا گاهی در جنگ، اسبها و شتران زیادی از بین میرفتند و این امر طبیعی بوده است؛ علاوه بر اینکه گاهی برای پایان دادن به جنگ، باید تجهیزات جنگی آنها را از بین برد و در جنگ جمل نیز با پی کردن شتر، جنگ به پایان رسید.
چهار. درست است که امام مجتبی علیهالسلام در غایت مهربانی و دلسوزی است؛ حتی نسبت به حیوانات؛ ولی زمانی که با ریخته شدن خون شتری، جان هزاران انسان، محفوظ میماند، هر عقل سلیمی، حکم به کشتن شتر میکند؛ علاوه بر اینکه این شتر پی شد و میتوان از گوشت او نیز استفاده کرد.
پنج. هرچند مقصر اصلی جنگ جمل، عایشه بود؛ ولی با جمع کردن مسلمانان به دور خود، اگر این جنگ ادامه پیدا میکرد، شاید صدها انسان کشته میشدند؛ بنابراین امام حسن علیهالسلام با پیکردن یک شتر، از جنگ و کشته شدن تعداد زیادی از مسلمانان از دو طرف، جلوگیری کرد.
شش. از طرفی عایشه، زن پیامبر بود و اگر آسیبی میدید، فتنه و آشوب شدیدی به وجود میآمد که جمع کردن آن، بسیار مشکل بود.
بنابراین پیکردن شتر به عنوان نماد فتنهای که برپا شده، عاقلانهترین، بهترین و راهبردیترین کار برای جمع کردن جنگ جمل بود که امام حسن مجتبی علیهالسلام انجام دادند.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/204202
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
در مورد این سؤال باید به چند نکته دقت داشت:
یک. تنها عالم علی الاطلاق بر آشکار و نهان، گذشته، آینده و حال، خداوند متعال است.[زمر: 46]
دو. خداوند گاهی برخی از این علم را در اختیار خوبان عالم قرار میدهد: «عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَدا إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُول»؛[جن: 26و 27] «(خداوند) دانای غیب اوست و هیچ کس را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد؛ مگر رسولانی که آنان را برگزیده و از آنان رضایت دارد».
سه. بر این اساس خداوند عالم بالذات است و برخی از علمش را در اختیار برگزیدگانش قرار میدهد، به همین خاطر امامان و پیامبران عالم هستند؛ ولی علمشان بالعرض است؛ یعنی از سوی خداست.
چهار. امام زمان علیهالسلام همانند سائر امامان معصوم، کامل است و داراي هيچگونه نقص، عيب و جهلی نيست و سرآمد همه کمالات هستند؛ ولی در برابر ذات خداي مهربان و علم بيانتهای او، فقير و محتاج است؛ بنابراین اگر بگوییم چیزی را نمیدانند دلیل بر نقص و عجز آنها نخواهد بود.
پنج. هرچند امام زمان علیهالسلام مانند سائر امامان، علم به گذشته، آینده و حال دارد؛ ولی به این معنا نیست که به همه علوم الهی اشراف داشته باشد؛ بلکه «إِنَّ اَلْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِمَ»؛[کافی، ج1، ص258] «هر گاه امام بخواهد بداند [از سوی خدا] به وى اعلام مىشود». البته این اعلام و دانستن نیز زمانی است که مصلحت در آن وجود داشته باشد.
ممکن است در امر ظهور، هم امام اراده «دانستن» نداشته باشد و هم مصلحت الهی در «ندانستن امام» قرار داده شده باشد. (دقت کنید)
بنابراین از ظاهر مجموع روایات اینطور برداشت میشود که امام زمان علیهالسلام نیز از زمان ظهور خبر ندارند [یا به دلائلی، اراده «دانستن» نکردهاند]؛ زیرا تصریح روایات نیز این مطلب را بیان کرده است. امام زمان علیهالسلام فرمود: «وَ أَمَّا ظُهُورُ الْفَرَجِ فَإِنَّهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ كَذَبَ الْوَقَّاتُون»؛[کمالالدین، ج2، ص484] «و اما امر زمان ظهور، فقط به دست خدای مهربان است و کسانی که وقت تعیین میکنند، دروغگو هستند»؛ همچنین در برخی از روایات چنین آمده است که زمان ظهور مانند زمان قیامت است که تنها علمش نزد خداست.[اثبات الهداة، ج5، ص205]
نکته پایانی: اینکه امام علیهالسلام از نشانههای ظهور نیز خبر میدهند، نیز دلیل بر آگاهی کامل به زمان دقیق ظهور نیست؛ بلکه نشانهها و علائمی است که برای امیدوار کردن جامعه در امر ظهور بیان شده است؛ ولی زمان دقیقش نامعلوم است؛ زیرا مسأله بداء، روایات ناگهانی ظهور، نوع عملکرد جامعه و... در آن تأثیر دارد. مانند پزشکی که علائم و نشانههایی را بیان میکند برای فلان بیماری خاص که اگر این علائم در کسی به وجود باشد، فلان بیماری را میگیرد؛ ولی در اینکه دقیقا کی این علائم رخ میدهد و چه زمانی بعد از این علائم بیماری میآید را خبر ندارد؛ زیرا نوع مزاج، مقاومت بدن و نوع آب و هوا و... در آن تاثیر دارد.
با این حال برخی بزرگان بر آنند که امام، از زمان ظهور خود باخبر هست، این اختلاف به دو نکته بر میگردد:
یک. امام، زمان ظهور را میداند؛ ولی به کسی زمان دقیق را خبر نمیدهد و فقط علائم و نشانهها را بیان میکند؛ یعنی به ظاهر مانند کسی است که خبر ندارد.
دو. اگر امام اراده و توجه به «دانستن» کند، میداند و اگر نخواهد، نمیداند؛ همانند انسان گرسنهای که توجه به گرسنگی خود نداشته باشد. گرسنگی هست؛ ولی چون توجه ندارد، گویا سیر است.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
گاهی برخی از خواب بیدار میشوند؛ ولی قدرت اینکه از جای خود بلند شوند را ندارند. حتی گاهی چشمانشان، حالت سنگینی دارد و به اطراف نگاه میکنند؛ ولی امکان حرکت دادن اعضای بدن را ندارند. گاهی دیگران را صدا میکنند؛ ولی گویا کسی سخن او را نمیشنوند. گاهی نیز احساس سنگینی در قفسه سینه را دارند و احساس میکنند که راه نفس کشیدن بر روی آنها بسته شده است.
به این حالت در مباحث علمی، فلج خواب میگویند؛ هرچند در عرف مردم به آن بختک میگویند و آن را با شیطان و جنها در ارتباط میدانند.
«فلجِ خواب»، حالتِ اختناق، سنگینی، قفل شدنِ بدن و عدمِ تواناییِ حرکتِ اندامهایِ بدن مخصوصا دستها و پاها است که گاهی هنگامِ خواب به انسان دست میدهد.
در مورد این حالت به چند نکته دقت کنید:
یک. معمولا بیشتر کسانی که دارای دلهره، اضطراب، افسردگی هستند، دچار چنین حالت میشوند.
دو. هرچند این حالت بیخطر است و از چند ثانیه تا چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد؛ ولی به دلیل اینکه تلاش او برای بلند شدن از جا، بینتیجه میشود، دچار ترس شدید و ناخوشایند شده و وحشت وجودش را میگیرد. و گاهی با خوابهایی روبرو میشود و آنقدر این حالت برای او واقعی به نظر میرسد که شخص فکر میکند حالت ماورایی دارد.
سه. در این حالت انسان کاملا هوشیار است و تصور میکند که ذهنش بیدار است؛ ولی بدن همچنان خواب است.
علت این حالت را در اموری همچون؛ خوابیدن به پشت، مصرف برخی از داروها، خوابیدن پا، بیماریهای روانی، عصبی و... ، جستجو کرد.
راهکارهای رهایی از این حالت
برای رهایی از بختک و فلج خواب چند راه پیشنهاد شده است:
یک. بیشتر زمان خواب را در شب و به خصوص در ابتدای شب قرار دهید، به اندازه بخوابید و از دیر خوابیدن پرهیز کنید.
دو. حالت خوابیدن را عوض کنید، به پهلوی راست بخوابید. سعی کنید رو به قبله باشید؛ طوری که صورت شما به طرف قبله باشد.
سه. راحتی در رختخواب، سکوت، تاریکی و دمای اتاق برای خواب خوب بسیار مهم است.
چهار. همواره در ساعات اولیه روز، یا زمانی که شکم خالی است؛ ورزش کنید؛ زیرا ورزش در کاهش استرس، بسیار تاثیر دارد.
پنج. سعی کنید سنگین به رختخواب نروید و حداقل دو ساعت قبل از خواب چیزی نخورید.
شش. پرهیز از مصرفِ دخانیات، الکل و مواد مخدر.
هفت. رعایت آداب خوابیدن [وضو قبل از خواب، خواندن برخی اذکار به خصوص آیةالکرسی و تسبیحات حضرت زهرا سلاماللهعلیها]
نکته دیگر اینکه این حالت هیچ ربطی به جنها و موجودات ماورائی ندارد. سعی کنید که هم خودتان و بچهها را از چنین تفکراتی به دور نگه دارید و از جن عاشق و... نیز سخن نگویید و آنها را از این حالتها خارج کنید.
به بچهها بگویید برای خارج شدن از این تفکرات و حالتها، چهار قل [کافرون، اخلاص، فلق، ناس] و آیةالکرسی بخوانند.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
برای پاسخ به این سؤال به چند نکته دقت کنید:
یک. انسان برای خوشبختی در زندگی و آرامش در مسیر حرکت خود به سمت ابدیت، نیازمند به منابعی است که او را در این امر خطیر هدایت کند و بهترین منبع در این زمینه، قرآن کریم و اهلبیت علیهمالسلام هستند؛ زیرا این دو همان دو امر گرانبهایی هستند که پیامبر در بین مردم باقی گذاشته است.[تفسیرقمی، ج1، ص173]
دو. احادیث پیامبر و اهلبیت علیهمالسلام، دستخوش تحریف و کم و زیاد قرار میگیرد و همین امر باعث میشود که برخی از اسرائیلیات و احادیث دروغین را به پیامبر صلیاللهعلیهوآله نسبت دهند و به واسطه آن در صدد گمراهی مردم از راه هدایت شوند.
بر همین اساس پیامبر صلیاللهعلیهوآله در موارد مختلف و متعدد فرمود: «آنچه از جانب من به شما رسید و موافق قرآن بود، آن را من گفتهام و آنچه به شما رسید و مخالف قرآن بود، من آن را نگفتهام».[کافی، ج1، ص69]
امام صادق علیهالسلام فرمود: «هر چیزی باید به قرآن و سنّت ارجاع داده شود و هر حدیثی که موافق با قرآن نباشد، دروغی خوش نماست».
بنابراین قرآن کریم منبع اصلی میشود برای اینکه حتی احادیث اهلبیت علیهمالسلام را نیز باید به قرآن کریم عرضه کنیم.
پس زمانی که عقل انسان به امری و کاری دعوت میکند؛ از کجا بدانیم که این کار صحیح است یا نیست؟
جواب: برای سنجیدن صحت آن باید به قرآن عرضه کرد؛ ولی دست ما کوتاه است. چه باید کرد؟
جواب: تا زمانی که پیامبر و اهلبیتش در بین مردم حاضر بودند، مردم از آنها سؤال میکردند و آنها نیز جواب میدادند؛ ولی از زمان غیبت امام زمان علیهالسلام دست مردم از امام حاضر کوتاه شد، امام زمان دستور دادند که در حوادثی که برای شما پیش میآید به فقیهان جامعالشرائط مراجعه کنید.[کمالالدین، ج2، ص484] کسانی که محبت دنیا در دلشان نباشد و کاملا بر دین و احکام آن اشراف دارند.[وسائلالشیعه، ج27، ص131]
این فقیهان هستند که بیش از چهل سال مطالعه، درس و بحث، امور و روایاتی که مشکوک است را به قرآن عرضه میکنند و به این ترتیب کار عموم مردم را آسان میکنند.
پس مراد از اینکه کارهای خودتان را به قرآن عرضه کنید؛ این است که کاری که با مجموعه دین[قرآن و سخنانان اهلبیت]، مخالفت داشته باشد را ترک کنید. حالا از کجا بفهمیم که این کارم با دین مخالفت ندارد، در جواب باید گفت که در اینجا باید به مختصصان دین و دینشناسان که همان علما و مراجع تقلید هستند، مراجعه کرد.
بنابراین در مسائل فقهی کلامی و رفتاری به علما و دانشمندان این امر مراجعه کرد؛ زیرا علما نائبان عام امام زمان علیهالسلام هستند.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
جنها موجوداتی هستند که از دو دسته کافر و مسلمان [شیعه] تشکیل میشوند و خداوند آنها را از محل زندگی انسانها دور کرده است؛ ولی گاهی به دلایلی آنها به انسانها نزدیک میشوند:
یک. گاهی خود انسان، راه را برای آنها باز میکند؛ زیرا مواردی وجود دارد که اگر انسان انجام دهد، احتمال ورود جنّها به او وجود دارد، مانند انجام برخی گناهان، رعایت نکردن نظافت شخصی و نظافت محل زندگی، ورود به حریم جنّها با گفتن برخی از اذکار و...
در این صورت باید با رعایت احکام الهی و نظافت، از نزدیک شدن آنها به محل زندگی خودش، جلوگیری کند.
دو. گاهی خود انسان همه اینها را رعایت میکند؛ ولی دیگران به علت حسادت و یا.... باعث میشوند که جنّها در زندگی دیگران وارد شوند.
به هر حال برای دور کردن جنها از محل زندگی فردی و خانوادگی، سفارشات زیادی در روایات وجود دارد:
یک. رعایت نکات بهداشتی و نظافتی (همان چیزهایی که در کتاب حلیةالمتقین علامه مجلسی آورده است).
دو. خواندن آیةالکرسی هر روز و نصب آن در خانه.
دو. خواندن مداوم دو سوره فلق و ناس.
سه. همراه داشتن یک قرآن کوچک و یا در اتاق او قرآن بگذارید و هر روز در آن نگاه کند و بخواند.
چهار. همراه داشتن حرز امام جواد علیهالسلام.
بنابراین اگر کسی این موارد را رعایت کند، به فضل خداوند دیگر از طرف جنّها آسیب نخواهد دید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
برای هر سؤالی که پیش میآید، باید با تمام جوانب، آن را نگاه کرد؛ زیرا زمان، مکان و شرائط در هر جامعهای با جامعه دیگر، بسیار متفاوت است.
در مورد این سؤال نیز باید به چند نکته اشاره کرد:
یک. شرائط جامعه در آن زمان، طوری بوده است که همه مردم کنیز و غلام داشتند، و خرید و فروش کنیز و برده، یکی از مهمترین تجارتهای آن زمان بوده است؛ بنابراین فقط امامان نبودند که کنیز داشتند.
دو. با بعثت پیامبر صلیاللهعلیهوآله یکی از مهمترین اقدامات اسلام، مبارزه با بردهداری بود؛ ولی از آنجاکه این امر بسیار ریشه دوانده بود، مبارزه مستقیم با آن امکانپذیر نبود. لذا اسلام برای ریشهکن کردن آن، راهکارهای زیادی را مطرح کرده است، از جمله اینکه آزاد کردن کنیز و برده را یکی از کفارات قرار داده است.
سه. یکی از برنامههای امامان علیهمالسلام، خریداری بردهها بود و بعد از مدتی آنها را آزاد میکردند که در این رفتار امامان چند نکته وجود دارد:
خریداری کردن کنیز و برده از مردم و نجات آنها از ظلم و ستمی که به آنها میشد.
تربیت کردن و آشنا کردن آنها با آموزههای اسلام.
تبلیغ زیباییهای اسلام، هنگام آزاد کردن آنها؛ زیرا این افراد که پس از مدتی آزاد میشدند، به تبلیغ اسلام میپرداختند.
نکته دیگر اینکه، کنیز و برده، دارای احکام و شرائط زیادی است که یکی از آنها این است که با خریدن کنیز، به مولای خودش محرم میشود. این حکم هم قبل از اسلام بوده است و اسلام نیز برای اینکه بخواهد ریشه بردهداری را بخشکاند، این حکم را تأیید کرد.
بنابراین کنیزداری در جامعه آن زمان، برای مردم بسیار اهمیت داشته است و مانند یک امر بسیار عادی بوده است که اگر کسی برده نداشته باشد گویا چیزی کم دارد. همچنین کنیز و برده در جنگها نیز جزء غنائم جنگی به حساب میآمده است؛ بر همین اساس برخی امامان نیز آنها را به کنیزی میگرفتند برای همان اهدافی که در بالا اشاره شد.
پس بعد از اینکه شرائط آن زمان را در نظر بگیریم، این امر بسیار امر عادی خواهد بود.
نکته پایانی اینکه اگر امامان کنیز یا برده نمیگرفتند، بسیاری از بردهها و کنیزها، تحت فشار و ظلم صاحبان خود باقی میماندند؛ لذا خریدن بردهها و کنیزها، از طرف امامان، نوعی الگوی رفتاری برای آزاد کردن بیشتر بردهها بود.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/152664
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
درباره این حالتی که گاهی برای برخی انسانها اتفاق میافتد، سه نظریه وجود دارد؛ هر چند هیچکدام از اینها دلیل محکمی ندارد.
یک. برخی روانشناسان میگویند، این امر یک حالت عادی بوده و مربوط به روند طبیعی مغز و حافظه انسان است و هیچ ارتباطی به روح و امور ماورائی ندارد.
دو. برخی دیگر آن را حاصل خوابها و رؤیاهای [صادقانهای] میدانند که انسان میبیند و آنها را فراموش میکند و زمانی که در عالم بیداری با واقعیتها روبرو میشود، آنها به یادش میآید و همین امر باعث میشود که فکر کند، قبلا آن را در جایی دیده است؛ بله؛ در خواب دیده است و فراموش کرده است.
سه. برخی دیگر با استناد به آیه172 سوره اعراف که بحث عالم ذرّ [الست بربکم] را مطرح کرده است، این اتفاقات را حاصل مشاهده همان چیزهایی میدانند که در عالم ذرّ، دیدهاند؛ زیرا در همین آیه و برخی روایات آمده است که خداوند خود و اهلبیت را به آنان نشان داده و آنها را شاهد بر ربوبیت خود قرار داده است.
بنابراین نمیتوان به صراحت حکم کرد که دلیل این اتفاق کدام یک از اینهاست؛ ولی هر کدام از این موارد، میتواند دلیل بر این اتفاقات باشد.
وفقکمالله
صفحهها