مطالب دوستان مهدی توحیدیان

تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 30 مهر, 1402 سوال اعتقادی: دلیل حرمت تراشیدن ریش
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  برای حرام بودن تراشیدن ریش، علت‌های فراوانی وجود دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:  یک. اجماع بین فقها و راویان. با توجه به مجموعه‌ روایات، بسیاری از فقها قائل به حرمت شده‌اند؛ هر چند برخی از آنها مانند کلینی در کافی، فقط به ذکر روایات اکتفا کرده‌اند.  دو. روایت امام صادق علیه‌السلام که ده مورد را از اسلام دانسته است: «فَأَمَّا الَّتِي فِي الرَّأْسِ‏ فَأَخْذُ الشَّارِبِ‏ وَ إِعْفَاءُ اللِّحَى وَ طَمُّ الشَّعْرِ... »؛[وسائل‌الشیعه، ج2، ص117] «آنهایی که در سر است، کوتاه کردن سبيل و رها کردن ريش و فرو خواباندن مو... » در این روایت «إعفاء اللّحی» آمده است که همان ریش گذاشتن و نتراشیدن ریش است که مطابق این روایت واجب می‌شود».  سه. شباهت به زنان: «لَعَنَ اللهُ الْمُتَشَبِّهاتِ بِالرِّجالِ مِنَ النِّساءِ، وَ لَعَنَ‏ اللهُ‏ الْمُتَشَبِّهينَ‏ مِنَ الرِّجالِ بِالنِّساءِ»؛[کافی، ج5، ص552] «لعنت خدا بر زنانی که خود را شبیه مردان می‌کنند و لعنت خداوند بر مردانی که خود را شبیه زنان می‌کنند» و بی‌شک، تراشیدن ریش یکی از مواردی است که مرد شبیه به زن می‌شود. بنابراین حرمت تراشیدن ریش:  یک. تعبد است چون خدا و اهل بیت فرموده‌اند؛   دو. شباهت مردان به زنان و شکسته شدن ابهت مردان؛  سه. دکتر (فینکور جرج) می‌گوید: برای ریش منافع بسیاری است، مانند: نگه‌داری دهان، مانع شدن از رطوبت اضافی دهان، سلامتی دندان و غده‌های لعابی.[رک، تراش ریش از نظر بهداشت، حسین عبداللهی] خلاصه: آنچه مشهور میان علماست این است كه تراشيدن ريش حرام است، امّا تراشيدن روى گونه‌ها و دو سمت لب پايين اشكال ندارد. همچنین احتياط آن است كه محاسن را بسيار كوتاه كه شبيه تراشيدن است نكنند. ملاک صدق ریش عرف متشرع است. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  http://btid.org/node/240801 موفق باشید.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 25 مهر, 1402 سوال اعتقادی: اگر در این دنیا ازدواج برام پیش نیاد دراون عالم هم همسری ندارم
با سلام و عرض ادب و احترام  نکته اول اینکه: مسلّم آن است که هر چه انسان در بهشت، اراده کند، خدا برایش آماده می‌کند.«وَ هُمْ في‏ مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُون؛[انبیاء: 102] و آنان در آنچه [از نعمت‌های الهی] دلشان بخواهد جاودانه‌اند». نکته دوم اینکه تمام لذت‌های حلال این دنیا در بهشت نیز وجود دارد؛ ولی حداقل دو تفاوت وجود دارد:  یک. لذت‌های حلال در دنیا، گاهی همراه با سختی، دل‌زدگی و... همراه است؛ ولی در بهشت تماما لذت است بدون هیچ سختی و خستگی.[حجر: 48] دو. لذت‌های بهشتی، فوق العادة قوی‌تر و لذت‌بخش‌تر از دنیاست به اندازه‌ای که قابل توصیف نیست.[زخرف: 71] یکی از لذت‌های بهشتیان همراه بودن با همسران بهشتی است که آن نیز لذت فوق‌العاده‌ای دارد، این لذت هم برای زنان است و هم برای مردان؛ پس به یقین لذت‌های جنسی نیز در بهشت وجود دارد؛ ولی نوع لذت از نوع لذت بهشتی است؛ یعنی متناسب با نعمت‌های بهشت، زیرا آنجا قدرت انسان در بهشت، چندین برابر می‌شود، پس باید لذت‌هایش نیز قوی‌تر و بیشتر است. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/61582
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 25 مهر, 1402 سوال اعتقادی: ازهمون زمان به بعد زندگی ماهمش با مشکلات روبروست
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  در اینگونه موارد، نخست باید دانست که اینطور نیست که اتفاقات به همدیگر متصل و مرتبط باشد؛ بنابراین معلوم نیست که واقعا مشکلات و... به خاطر دور ریخته شدن آن کاغذها و... باشد؛ زیرا مشکلات زندگی و کمبودهای مالی، دلیل‌های دیگری نیز دارد که هر کسی در زندگی خود می‌تواند آن‌ها را جست‌وجو کند. بر فرض که یقین کنید که اینها با هم ارتباط داشته است و به محض اینکه آن کاغذها دور ریخته شدند، این مشکلات برای شما حاصل شد، می‌توانید برای در امان ماندن از این مشکلات از چهار قل[هر روز]، آیت‌الکرسی[روزی یازده مرتبه]، سوره رعد و... به صورت مداوم بهرمند شوید.  علاوه بر این، تابلوی چهارقل، و آیت‌الکرسی را نیز در محل زندگی خودتان نصب کنید.  از همه مهمتر، ذهن و فکر خود را از این مسائل، خارج کنید و سعی کنید در این مورد اصلا فکر نکنید و با نگاهی پر از امید به آینده، سعی کنید که شاد زندگی کنید. اگر به راحتی این کار از شما بر نمی‌آید، تلاش کنید که به خود زندگی پر از امید و شاد را تلقین کنید.   نکته دیگر اینکه ازآنجا که آن خانه را فروخته‌اید و خمس به آن تعلق گرفته بود، سعی کنید، خمس آن را بپردازید؛ زیرا با دور ریختن کاغذها باید صاحب خانه متضرر شود، ربطی به شما ندارد؛ مگر از جهت خمس و مسائل مالی دیگر.  وفقکم الله
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 24 مهر, 1402 سوال اعتقادی: اگر در این دنیا ازدواج برام پیش نیاد دراون عالم هم همسری ندارم
با سلام با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  ابتدا باید دانست که اینطور نیست که اگر کسی در دنیا ازدواج نکند در آخرت نیز بی‌همسر می‌ماند؛ زیرا موارد و افرادی حتی از بزرگان به دلایلی، ازدواج نکرده‌اند، مانند حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها [ازدواج نکردن ایشان به دلیل این بود که کسی در شأن او پیدا نشد] و یا حضرت عیسی علیه‌السلام.  البته انسان باید تلاش کند و امیدوار باشد که در این دنیا نیز ازدواج کند.   همچنین در قیامت یک قانون وجود دارد که خداوند در قرآن کریم آورده است: «هُمْ في‏ مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُون‏»؛[انبیاء: 102؛ زخرف: 71] «آنان در آنچه دلشان بخواهد، جاودانه متنعّم هستند»؛ بنابراین خداوند هر چه را که اینها بخواهند به آنها می‌دهد، البته هر چیزی که خباثت نباشد و مطابق با فطرت و سرشت آنها باشد؛ هر چند خود انسان در قیامت، یقینا خبائث و زشتی‌ها را از خدا درخواست نمی‌کند.  بر این اساس داشتن همسر نیز یکی از نعمت‌های الهی است که خداوند در اختیار انسان قرار می‌دهد و کاری می‌کند که همه در رضایت کامل قرار بگیرد.[مائده: 119]  با توجه به این قاعده که هر چیزی که انسان بخواهد در بهشت موجود است، می‌توان اینطور نتیجه گرفت که چون طبع انسان به داشتن همسر گرایش دارد، پس همه انسان‌ها در بهشت همسر دارند؛ لذا مطابق نظر بزرگانی مانند علامه حسن زاده آملی، حورالعین اختصاص به مردان ندارد؛ بلکه زنان نیز حورالعین دارند.[آغاز و انجام، طوسی، تعلیقه حسن زاده آملی، ج1، ص225]  اما اینکه آیا اگر انسان در دنیا به کسی که علاقه دارد، در آخرت به او می‌رسد؟ اگر آن شخص اهل بهشت باشد و همردیف او باشد، امکان رسیدن به هم دارند؛ زیرا این نیز یکی از درخواست‌های انسان می‌شود.  نکته: گاهی این خواستن و علاقه مخصوص دنیاست؛ زیرا در قیامت چند اتفاق می‌افتد:  یک. با افزایش ظرفیت انسان، خواسته‌های دنیایی برایش ناچیز خواهد شد؛  دو. گاهی عیب‌های شخصی که در دنیا به او علاقه داشته بر ملا می‌شود؛ لذا علاقه نیز از بین می‌رود؛  سه. انسان در قیامت، دنبال خواسته‌های واقعی و حقیقی است؛ بنابراین ممکن است با دیدن همسرهای بهشتی، به طور کلی  دیگران را از یاد ببرد.  به  هر حال خداوند رضایت او را حاصل می‌کند.   همراه شدن با نزدیکان خانواده   پيامبر اكرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «هنگامى كه انسان وارد بهشت مى‏‌شود، سراغ پدر، مادر، همسر و فرزندانش را مى‏‌گیرد. به او مى‏‌گویند: آن‌ها به درجه و مقام و عمل تو نرسیده‌‏اند. عرض مى‌‏كند پروردگارا! من براى خودم و آن‌ها عمل كردم، در اینجا دستور داده مى‏‌شود كه آن‌ها را به او ملحق كنید». [تفسیر مراغی، داراحیاءالتراث، ج27، ص26] برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/16752
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 19 مهر, 1402 سوال اعتقادی: آیا زیارت ائمه(ع) در رؤیا نشانه تکامل فرد و رضایت خدا از اوست؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  خواب دیدن یکی از نعمت‌های خداوند برای انسان‌هاست؛ بنابراین اگر انسان بخواهد خواب‌های خوب و خوش ببیند، باید آداب و شرایط خواب را رعایت کند؛ علاوه بر اینکه زمان خواب دیدن را هم نیز باید در نظر گرفت. هرچند دیدن امامان علیهم‌السلام و زیارت آنها در خواب، نوعی کمال و توفیق از طرف خداست و به هر کسی داده نمی‌شود؛ ولی به معنای تکامل، رشد و رضایت خداوند از شخص نیست.  تنها چیزی که می‌توان از خواب دریافت کرد، بشارت از خواب‌های خوب است و انذار از خواب‌های پریشان است؛ زیرا گاهی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به اصحابش می‎فرمود: «هَلْ مِنْ‏ مُبَشِّرَاتٍ‏ يَعْنِي بِهِ الرُّؤْيَا»؛[کافی، ج8، ص90] «آیا بشارت دهندگانی هستند؛ یعنی کسانی که خواب خوب دیده باشند».  بنابراین این‌گونه خواب‌ها می‌تواند بشارتی از طرف خداوند به انسان باشد، از باب مثال اگر خواب امامان و یا زیارت آنها را ببیند، شاید بشارتی برای شوق زیارت در شخص باشد و نشانه محبت وافر به اهل‌بیت علیهم‌السلام است.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/183377
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 19 مهر, 1402 سوال اعتقادی: آیا گناه افراد پس از مدتی حضور در جهنم، پاک می‌شود؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  به طور کلی در مورد عذاب‌های الهی باید گفت که خداوند متعال به خاطر رحمت بی‌پایانی که دارد، معمولا انسان‌های با ایمان را با سختی‌ها و گرفتاری‌هایی که در دنیا و برزخ برایشان رخ می‌دهد پاک می‌کند. البته برخی از افراد مومن با این مقدار پاک نشده و چند مدتی را در جهنم می‌گذرانند اما در آن خالد نیستند؛ زیرا افرادی که در جهنم خالد هستند و هرگز از آنجا بیرون نمی‌آیند، خصوصیات خاصی دارند که به طور معمول شامل اینگونه افراد نمی‌شود.  در این مورد روایاتی وجود دارد که مؤید این مطلب است که به یک روایت از معانی الاخبار اشاره می‌شود. امام جواد علیه‌السلام از پدرانش نقل می‌کند که انسان‌ها سه گروهند، گروهی در عذاب خلود دارند و گروهی در بهشت خلود دارند و گروهی حالشان مبهم است... تا به اینجا می رسد: «فَاعْمَلُوا وَ أَطِيعُوا لَا تَتَّكِلُوا وَ لَا تَسْتَصْغِرُوا عُقُوبَةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّ مِنَ الْمُسْرِفِينَ مَنْ لَا تَلْحَقُهُ شَفَاعَتُنَا إِلَّا بَعْدَ عَذَابِ ثَلَاثِمِائَةِ أَلْفِ سَنَةٍ»؛[معاني الأخبار، جامعه مدرسین، ص: 288] «پس كار نيك انجام دهيد و از خدا اطاعت كنيد. مطمئن نباشيد و سزاى گناه را از طرف خدا ناچيز مشماريد! زيرا بعضی از اسراف‌کنندگان (گنهکاران)، بعد از سيصد هزار سال عذاب در جهنم، شامل شفاعت ما می‌شوند». از این روایت معلوم می‌شود که گروهی بعد از اینکه در عذاب الهی ماندند، بعد از عذاب، گناهان آنها پاک شده و توسط شفاعت اهل‌بیت علیهم‌السلام، نجات پیدا می‌کنند.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/101020
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 18 مهر, 1402 سوال اعتقادی: چرا امام زمان (عج) به داد زنانی که در چنگال داعش مضطر شدند نرسیدند؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  درباره این سؤال باید به چند نکته توجه داشت:  یک. چه بسیار زنان و مردانی که گرفتار دست ستمگران شدند و به حالت اضطرار رسیدند و توسط امام زمان علیه‌السلام نجات یافتند و چه بسا کسی هم از آن خبردار نشده است. البته برخی از این موارد در کتاب‌های مختلف با سند و مدرک ذکر شده است؛ بنابراین هرگز خداوند متعال خلف وعده نمی‌کند.                                                             دو. قرآن کریم می‌فرماید: «أَمَّنْ يُجيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَليلاً ما تَذَكَّرُون‏»؛[1] «[آیا مشرکان بهترند] یا کسی که دعای مضطرّ را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد، و شما را خلفای زمین قرارمی‌دهد؛ آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکّر می‌شوید».  سه. لغت‌شناسان مضطر را به «درمانده، بی‌چاره و کسی که گرفتار ناملایمات و سختی‌هایی شده که دستش از همه جا کوتاه است» معنا کردند. این کلمه در اصطلاح در مورد کسی به کار می‌رو که در گرفتاری‌ها و بلاهای زندگی از همه نامید شود و تنها امید او به خداوند باشد.[2]  چهار. مطابق این آیه بعد از اضطرار دعا نیز باید باشد؛ زیرا بسیاری از موارد، یکی از این دو نیست؛ گاهی اضطرار هست و دعا نیست و غالبا دعا هست و اضطرار نیست. در هر دو صورت استجابتی وجود نخواهد داشت، از باب مثال، اباصلت خادم امام رضا علیه‌السلام، بعد از یک سال اضطرار، حضرت جواد الائمه علیه‌السلام را خواند و استجابت آمد.[3]  پس اضطرار، قطع امید از غیر خدا و تنها روی آوردن به اوست و این امر باید همراه با دعا باشد. در این صورت استجابت یقینی است.  البته هر چند باید شرایط دعا نیز محقق شود. خداوند می‌فرماید: «أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعان فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي‏»؛[4] «دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می‌خواند، پاسخ می‌گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند». علاوه بر اضطرار، باید قبلش دعوت خدا را هم بپذیرد و به او ایمان بیاورد و یا لااقل طوری باشد که یقینا بعد از آن ایمان بیاورد؛ هر چند گاهی خدا بدون این دو مورد هم دستگیری کرده است.  بنابراین بعد از اضطرار و تحقق شرایط و رفع موانع، باید دعا و خواستن نیز محقق شود تا به استجابت برسد.  نکته پایانی اینکه: استجابت نیز دارای معانی و مصادیق مختلفی است که در این کوتاه نوشته نمی‌گنجد.  پی‌نوشت:  [1]. نمل: 62. [2]. رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، دارالکتاب، ج15، ص520. [3]. بحارالانوار، ج50، ص52.  [4]. بقره: 186.
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 06 مهر, 1402 سوالات تربیتی /اخلاقی:
با عرض سلام و خسته نباشید با آرزوی موفقیت و سعادت شما و فرزندتان نکاتی را برای شما بیان می‌کنیم. بیشتر بی‌حجابی‌ها و بدحجاب‌های جامعه امروز به خاطر علت‌های زیر است: مساله حجاب را نمی‏‌داند و فكر می‏‌كند عیبی ندارد. فلسفه حجاب و آثار شوم بی بند و باری را نمی‌‏داند. كمبودی دارد كه می‏‌خواهد خود را مطرح كند. طبق هوا و هوس و میل رفتار می‏‌كند. می‏‌خواهد از سایر بدحجاب‏ها عقب نماند. فكر می‏‌كند بی حجابی، رمز ترقی و روشنفكری است. می‏‌خواهد با دیگران فرقی داشته باشد. فكر می‏‌كند كه بد حجابی گناه ساده‌‏ای است و به دیگران لطمه‏‌ای نمی‏‌زند، در صورتی كه این اثرات را به همراه دارد. پاسخ سوال شما را با یک مثال شروع می کنیم، اگــر یــک تــار مــو در غذایــی خــوب و خوشــمزه باشــد، آیــا دنیــا بــه آخــر می‌رســد؟ خیـر. ایـن تـار مـو حتـی مـزه و طعـم غـذا را هـم تغییـر نمی‌دهـد، امـا بسـیاری از افـراد در چنیـن حالتـی دچـار دلزدگـی شـده و آن غـذای خـوب و خوشـمزه از چشمشـان می‌افتــد. از ســوی دیگر اصل مساله در تارمو نیست. بلکه اگر در تمام و یا بیشتر مسائل دینی این موضوع را مورد بررسی قرار بدهیم، مشکل هم چنان باقی است، به عنوان مثال: در یــک کــوزه و ظرف بزرگ روغــن که حالت مایع دارد، اگر یــک مــوش بیفتد، آیــا می‌شــود آن روغــن را خــورد؟ پاسخ شریعت این گونه است، نه نمی شود آن را خورد. حال سوال بالایی دوباره تکرار می‌شود: یـک مـوش کوچک‌تـر از آن اسـت کـه باعـث شـود این همه روغن را کنـار بگـذاریم و از خیـر آن‌‌ها بگذریم.  پاسخ همه این سوالات یک چیز است: آن چیـزی کـه در نظـر کوچـک اسـت و ما فکر می‌کنیم با ترک آن دنیا به آخر نمی‌رسد، موش و یا تار مو نیست بلکه این دیـن اسـت که درنظـر ما کوچـک اسـت، اگر عظمت دین را درک نکنیم، هر چیزی که با مزاج ما سازگار نباشد را کنار می‌گذاریم و می‌گوییم‌ آیا با ترک این امر کوچک دنیا به آخر می‌رسد؟! بنابرایـن، وقتـی از ایـن زاویـه بـه ماجـرا نـگاه کنیـم، متوجـه می‌شـویم کـه یـک تـار مـو شـاید بـه خـودی خـود اهمیتـی نداشـته باشـد، امـا وقتـی بـه ایـن توجـه کنیـم کـه حتـی نمایـش یـک تـار مـو هـم، سـرپیچی از فرمـان پـروردگار جهانیـان اسـت، نمایـش یـک تـار مـو بـه نامحـرم هـم مهـم می‌شـود. چطـور ممکـن اسـت روزانـه دسـت دعـا و نیـاز بـه درگاه پـروردگار بلنـد کنیـم و از او انتظـار داشـته باشـیم نیازهایمـان را تامیـن کنـد، ولـی در عمـل بـه دسـتوراتش اهمیـت ندهیـم؟!  
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 30 شهر, 1402 سوال اعتقادی: مهدویت
با عرض سلام و خسته نباشید درک کلیات بر عهده عقل و درک مصادیق و جزئیات، در حوزه حواس پنج‌گانه است. طبیعتاً برای اثبات امور جزئی ، برهان‌های عقلی اقامه نمی‌شود.در موضوع امامت ، عقل به همین مقدار حکم می‌کند که معرفی ، نصب و وجود راهنمایی الهی برای بشر حسن و لازم است و لذا خداوند برای حفظ هدفمندی و به کمال رساندن انسان‌ها، حتماً چنین راهنمایی را می‌فرستد، اما تشخیص و تطبیق امام بر مصادیق خارجی و توصیف و شناسایی او ، کار عقل صرف نیست .پس باید در کنار ادله عقلی ، به ادله نقلی (قرآنی و روایی) نیز توجه کرد و برای شناخت امام ـ‌به‌خصوص منجی موعود- به کتاب و سنت پیامبر و نیز به کرامات شخص مدعی منصب امامت مراجعه کرد.بر این اساس ادله عقلی درصدد اثبات لزوم و وجود فعلی امام است و رسالت اثبات یک شخصیت الهی (مهدی موعود) را بر عهده دارد.متکلمین برای اثبات وجود حضرت مهدی به دلایل مختلفی استدلال می کنند، از قبیل: برهان لطف، برهان عنایت، برهان فطرف، برهان واسطه فیض الهی، برهان علت غایی، برهان امکان اشرف، برهان مظهر جامع، برهان تجلی اعظم، برهان عدم تبعیض در فیض، برهان تقابل قطبین، برهان لزوم عقل بالفعل و برهان حساب احتمالات ....   عقل حکم می کند، معرفی، نصب و وجود راهنمایی الهی که معصوم از خطا و اشتباه باشد، برای بشر، حُسن و لازم است و از این‌رو خداوند برای حفظ هدفمندی و به کمال رساندن انسان ها، به طور حتم چنین راهنمایی را می فرستد؛ زیرا او بندگان خود را عبث و بیهوده نیافریده و راه رسیدن به هدف را بر ایشان هموار می سازد. در نتیجه عقل ایجاب می کند، در میان جامعه باید امامی باشد تا محور حق قرار بگیرد و جامعه را از خطا بازدارد و آنان را به سعادت حقیقی هدایت کند. همچنین اطاعت انسان ها از تکالیفی که خداوند بر بندگان واجب داشته و امتثال از دستورات الهی، بدون انجام اموری از جانب خداوند (مثل نصب امام معصوم، وعده و وعید و...) محقق نمی شود و خدای حکیم این امور را انجام می دهد تا نقض غرض در تکلیف لازم نیاید و این به دست امام صورت می گیرد. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید: همانا خداوند عزوجل جلیل تر و عظیم تر از آن است که زمین را بدون امام رها کند. جهت مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/211382
تصویر اعظمی علی اعظمی علی 30 شهر, 1402 اعتقادی: اثبات امام زمان...
با عرض سلام و خسته نباشید درک کلیات بر عهده عقل و درک مصادیق و جزئیات، در حوزه حواس پنج‌گانه است. طبیعتاً برای اثبات امور جزئی ، برهان‌های عقلی اقامه نمی‌شود.در موضوع امامت ، عقل به همین مقدار حکم می‌کند که معرفی ، نصب و وجود راهنمایی الهی برای بشر حسن و لازم است و لذا خداوند برای حفظ هدفمندی و به کمال رساندن انسان‌ها، حتماً چنین راهنمایی را می‌فرستد، اما تشخیص و تطبیق امام بر مصادیق خارجی و توصیف و شناسایی او ، کار عقل صرف نیست .پس باید در کنار ادله عقلی ، به ادله نقلی (قرآنی و روایی) نیز توجه کرد و برای شناخت امام ـ‌به‌خصوص منجی موعود- به کتاب و سنت پیامبر و نیز به کرامات شخص مدعی منصب امامت مراجعه کرد.بر این اساس ادله عقلی درصدد اثبات لزوم و وجود فعلی امام است و رسالت اثبات یک شخصیت الهی (مهدی موعود) را بر عهده دارد.متکلمین برای اثبات وجود حضرت مهدی به دلایل مختلفی استدلال می کنند، از قبیل: برهان لطف، برهان عنایت، برهان فطرف، برهان واسطه فیض الهی، برهان علت غایی، برهان امکان اشرف، برهان مظهر جامع، برهان تجلی اعظم، برهان عدم تبعیض در فیض، برهان تقابل قطبین، برهان لزوم عقل بالفعل و برهان حساب احتمالات ....   در مورد ادله قرآنی نیز بیان می‌کنیم که قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هاد». پس همواره یک بیم دهنده و هدایت‌گر در جوامع انسانی حضور دارد که از جانب خدا برگزیده‌شده است. امام صادق‌ علیه‌السلام  در تفسیر آیۀ یادشده فرمود: «در هرزمانی امامی از خاندان ما وجود دارد که مردم را به آنچه رسول‌الله آورده(دین اسلام) هدایت می‌کند». يكی دیگر از دلايل حيات حضرت حجت در عصر غيبت، آيات سوره قدر است: «فرشتگان و روح به اذن خدا، همه فرمان‌ها و سرنوشت‌ها را فرود می‌آورند». نكته مهم، واژه «تنزل الملائكة و الروح» است كه فعل مضارع معنای استمرار را می‌رساند. قيدی برای آن معين نشده تا بگوييم نزول در سال خاصی بوده و تمام‌شده، بلكه هرسال شب قدری دارد. هر شب قدر، ملائكه و روح، امر پروردگار را نازل می‌کنند. جايگاه نزول امر، قلب مقدس ولی‌عصر می‌باشد. امام جواد علیه‌السلام به شيعيان توصيه كرده‌اند كه به‌وسیله اين آيه با آن‌ها (مخالفان امامت) استدلال كنيد؛ «ای شيعيان! به آيه "انا انزلناه في ليلة مباركة» استدلال كنيد. اين سوره پس از رسول خدا، خاص ولی امر در هر عصری است». آيات ديگری نيز وجود دارد كه به‌نوعی دلالت بر زنده‌بودن امام زمان می‌کند، مانند سوره‌های: مائده / 56، مجادله / 22، صافات / 173، انفال / 7، قصص/ 5، نور/ 55، توبه / 32 - 33، فتح / 28، صف / 8 - 9 و ... دلیل روایی و نقل تاریخی نیز در مورد ولادت امام زمان در زمان و مكان معين و تداوم حيات معجزه گونه ايشان، بسيار زياد است. جهت مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/182271

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 76