با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
داستان سفره حضرت رقیه سلاماللهعلیها در جایی نیامده و در هیچ روایت و حتی نقل تاریخی نیز برای آن، وجود ندارد؛ ولی ازآنجاکه هیچ دلیل خلافی برای آن وجود ندارد، برپایی سفره حضرت، اشکالی ندارد، برای روشنتر شدن به توضیح زیر دقت کنید.
تقسیم بندی احکام
یک. احکام الزامی
برخی از احکام اسلامی جزء واجبات و محرمات است که بیتردید انسان مسلمان باید واجبات را عمل کند. واجبات مانند: نماز، روزه، حج، زکات، خمس و...
و از طرفی باید محرمات [آنچه خدا حرام کرده است] را ترک کند. محرمات مانند: دروغ، غیبت، مال مردم خوردن و...
دو. احکام غیرالزامی
برخی از احکام غیرالزامی است؛ یعنی مستحب است، مانند: مراسمات مذهبی، جلسات امام حسین علیهالسلام، اطعام دادن به مؤمنان و... که اگر این اعمال را انجام دهد ثواب دارد و برای خود و خانوادهاش برکت دارد.
در مقابل مستحبات برخی از احکام، مکروهات است؛ یعنی انسان انجام ندهد، بهتر است. مانند: داد زدن در مسجد، نماز خواندن در حمام و... این بخش از مکروهات در هر عبادتی مواردی را دارد که به توضیح المسائل مراجعه کنید.
سه. مباحات
برخی از موارد، جزء هیچکدام از این موارد بالا نیست. مانند: آب خوردن، چایی خوردن، سفره انداختن برای حضرت رقیه سلاماللهعلیها، سفره امام سجاد علیهالسلام و...
این موارد، اگر با کلیات قرآن و روایات اهلبیت علیهمالسلام، مخالف نباشد، هیچ اشکالی ندارد؛ بلکه اگر به نیت توسل و تقرب به خداوند باشد[با نیت خالص] دارای ثواب هم هست.
ولی اگر با کلیات دین مخالف باشد، نه تنها ثواب ندارد در برخی موارد گناه هم هست؛ زیرا گاهی به انحرافات دینی کشیده شده و منجر به خرافات و.. خواهد شد. مانند اینکه اصل ذکر «یا علی گفتن» بسیار ثواب دارد؛ ولی اگر حلقهای تشکیل شود و با حالترقص و پایکوبی ذکر «یا علی» گفته شود، آرام آرام به تصوف و خرافه کشیده میشود و حرام است.
بنابراین انداختن «سفره حضرت رقیه» بیاشکال است، البته نباید چیزهای خرافی را در آن داخل کرد؛ یعنی فقط به نیت برآورده شدن حاجتها و شفای مریضها و... سفرهای به نیت حضرت رقیه انداخته شود، تا مؤمنان، ایشان را شفیع درگاه خدا کنند و حاجت خود را از خدا بخواهند.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/57780
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
در مورد ظرفیت و مقدار تکلیفی که خداوند از هر انسانی میخواهد باید به چند نکته توجه داشت:
اول. در قرآن کریم در دو آیه به صورت مختصر از مقدار تکلیف سخن آمده است:
آیه اول. «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسينا أَوْ أَخْطَأْنا... »؛[1] «خداوند هیچکس را، جز به اندازه تواناییش، تکلیف نمیکند. (انسان،) هر کار (نیکی) را انجام دهد، برای خود انجام داده و هر کار (بدی) کند، به زیان خود کرده است. (مؤمنان میگویند:) پروردگارا! اگر ما فراموش یا خطا کردیم، ما را مؤاخذه مکن... »
آیه دوم. «لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها... »؛[2] «آنان که امکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدست هستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمیکند... »
دوم. با توجه به این دو آیه می توان گفت:
یک. اصل تکلیف برای همه انسانها معلوم است و آن کف اعمال است، همین واجبات و محرماتی که در قرآن و روایات آمده است؛ بنابراین اگر کسی واجبات را بشناسد و آنها را عمل کند و محرمات را بشناسد و آنها را ترک کند و اگر در هر کدام از اینها کوتاهی کرد، فوراً توبه کند، این بهترین کاری است که یک انسان میتواند انجام دهد. حال اگر در این بخش موفق شد و همین راه را بهطور مستمر ادامه داد، رستگاری برای او محقق میشود.
دو. اندازه تکلیف که در این دو آیه آمده است به این معنا که خدایا در مواردی مانند فراموشی و کارهای سهوی و غیر عمدی و گناهانی که از روی خطا از ما سر میزند، ما را بازخواست نکن.
بنابراین، خداوند بار تکلیف «موارد فراموشی، سهوی و... خطاهای غیر عمدی و... را از دوش انسان برداشته است و برای آنها انسان را عذاب نمیکند. البته موارد آن را باید مطابق را رساله توضیح المسائل مرجع تقلیدمان به دست آوریم و طبق آن عمل کنیم.
همچنین در آیه بعد، اگر کسی ثروت برای انفاق ندارد، خدا او را تکلیف نمیکند، پس مازاد بر تکلیف این موارد است.
پس اگر کسی به واجبات عمل کرد و محرمات را ترک کرد، و از خطاهای غیر عمدی فوراً توبه کرد، کفایت میکند و این همان ظرفیت عمومی همه انسانهاست و اگر همین کار را انجام دهد کمکاری نکرده است؛ هرچند روز بهروز با عمل به این دستورات، ظرفیت وجودی او بیشتر میشود و باید اعمال را با کیفیت بیشتری انجام دهد؛ زیرا توانایی کیفی او بیشتر میشود، بنابر این انتظار اعمال با کیفیتتری از او میرود، در این بخش نیز خود انسان متوجه خواهد شد که توانایی او تا چه حد است.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/181993
پینوشت:
[1]. بقره: 286.
[2]. طلاق: 7.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه
جواب اجمالی:
بهترین نسخه کاربردی و سریع جهت کنترل خشم، ترک صحنه، قدم زدن، ذکر خدا (لاالهالاالله)، نادیده گرفتن اشتباهات دیگران، دهن به دهن نشدن با طرف مقابل و جلوگیری از حرف زدن از روی عجله است.
البته قبل از هرچیز پيشگيری مهمترین درمان این بیماری است؛ پیشگیری یعنی اینکه انسان با پشتوانه باورهای دينی، رعايت دستورهای اخلاقی، همانند محبت، صله رحم، ايثار، گذشت و عفو، توكل، توسّل و سرگرمیهای سالم، به زندگی خود آرامش ببخشد و خود را وارد عرصه نگرانیها، اضطراب، درگیریهای لفظی و... نكند.
جواب تفصیلی:
این نکته را باید توجه کرد که خشم و عصبانیت، مسئلهای نیست که بشود با یک نسخه آن را کنترل کرد؛ چراکه نسخهها با توجه به میزان مشکل پیچیده میشود. برای نمونه در مسئله خشم و عصبانیت، اگر این رذیله به رفتاری مسری برای فرد تبدیل نشده باشد و تنها گاهی این عمل به سراغ او میآید، چنین شخصی با ترک صحنه، چند قدم راه رفتن و دهانبه دهان نشدن با طرف مقابل به راحتی میتواند آن را کنترل کند.
اما اگر این خشم و عصبانیت به یک بیماری مسری تبدیل شود و در فرد ریشه بدواند؛ به گونهای که با کوچکترین مسئلهای بر خلاف میل او، عصبانی میشود و شروع به داد و فریاد، گاهی فحاشی و گاهی زدن طرف مقابل میکند، لازم است تا به یک استاد اخلاق یا مشاور دینی رجوع کند و از او مشاوره بگیرد، با او مأنوس شود، ارتباط خود را با او ادامه دهد تا در یک فرایند تدریجی از این بیماری رهایی یابد.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه
1. برگشت شما از این مسیر و ابراز پشیمانی از این رفتارها بسیار جای خرسندی دارد و انشاءالله همین راه را با قوت ادامه دهید. در حقیقت این برگشت، اولین قدم شما به سوی ساخت یک زندگی سالم و حرکت به سوی کسب زیباییها و رسیدن به افقهای روشن در زندگی است.
2. همین که شما ابراز پشیمانی کردید، و تصمیم بر جبران این نوع رفتارها و عدم بازگشت به سوی آنها را دارید، این نشان قبولی توبه و باز شدن درهای رحمت الهی به سوی شماست؛ درهای رحمتی که میتواند بسترساز تولدی جدید برای شما باشد؛ به شرطی که به خوبی از این لحظهها استفاده کنید.
3. تلاش کنید انگیزه خود را برای مبارزه با این نوع رفتارها قویتر کنید، به عواقب این نوع رفتارها توجه کنید؛ خود این توجه و غفلت نکردن کمک زیادی در ترک چنین رفتارها و عدم بازگشت به سوی آنها میکند.
4. برای اینکه چنین فکرهایی دیگر سراغ شما نیاید، بسیار خوب است که برای وقت خود برنامه ریزی کنید؛ برای مثال وقتی را برای ورزش، وقتی را برای تفریحهای سالم و نشاط آفرین با دوستان خوب، بخشی از زمان را برای مطالعه و وقتی را نیز برای همنشینی با والدین، برادران و خواهران بگذراید. این برنامه ها بسیار در مدیریت فکر شما، نشاط روح شما و خلاصی شما از این نوع رفتارها تاثیر دارد.
5. اگر بتوانید مهارتی را فرا گیرید تا بخشی از وقت شما را پر کند، در نشاط روحی شما، مدیریت فکری و رهایی شما از چنین رفتارهایی کمک میکند.
6. سعی کنید برای خودتان دوستان خوب و مؤمنی پیدا کنید. حقیقتا دوست خوب در نشاط روحی شما بسیار میتواند تأثیر بگذارد. در کنار این اموری که بیان شد دوستی با خدا و انس با معنویت نیز تأثیرگذار است.
7. در پایان سعی کن با پدر و مادرتان ارتباط بهتری برقرار کنید؛ سعی کنید تا جایی که ممکن است رفتارهای ناشایست پدر را نادیده بگیرید و اجازه ندهید در عواطف شما تاثیر بگذارید و اتفاقا برای جلوگیری از ایجاد چنین افکاری به او نزدیکتر شوید و او را مورد محبت خود قرار دهید. در هیچ حالی به او بیاحترامی نکنید.
۸. انس با خدا، انس با نمازهای اول وقت، انس با قرآن و معنویت میتواند کمک بزرگی در مدیریت فکری و رفتاری شما کند.
موفق باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
قرآن کریم هرگز تحریف نشده است؛ یعنی این مجموعهای که از قرآن کریم در قالب سورهها و آیات، بیان شده است، به همین شکل در زمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله تنظیم شده است و همان نیز به ما رسیده است. خداوند هم قرآن کریم را از هرگونه تحریفی حفظ کرده است و فرمود: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون»؛[1] «البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محققا محفوظ خواهیم داشت».
بر این اساس این ترتیب آیات و سورهها، همانی قرآن است که نازل شده و به دستور پیامبر صلیاللهعلیهوآله، جایگاه هر آیه و سورهای معلوم شده است و هیچ تغییری نکرده است؛ علاوه بر اینکه به همین قرآ ن استدلال میکردند.
نکته دیگر اینکه اگر این قرآن کوجکترین تحریفی در آن صورت گرفته بود، ائمه علیهمالسلام، آن را مطرح میکردند و مردم را از خواندن آن آگاه میکردند؛ زیرا وظیفه امام تبیین حقایق است.
مصحف امیرالمؤمنین علیهالسلام
اما اینکه در برخی نقلها هست که قرآن حقیقی نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام است، هیچ ربطی به تحریف قرآن ندارد؛ زیرا مصحف امام امیرالمؤمنین علیهالسلام، کتابی است مشتمل بر آیات و سورههای همین قرآن، به همراه بیان تفاسیر آیات و شأن نزولها و بیان برخی از حقایق آن.[2]
پس اصل قرآن با این قرآنی که در دست ماست تفاوتی ندارد؛ تنها فرق در شأن نزول ها و تفاسیر حقایق قرآن و ترتیب نزول آیات است که به مصحف امام علی علیهالسلام معروف است.
علت پنهان بودن مصحف امام این است که جریان حاکم پس از پیامبر صلیاللهعلیهوآله از پذیرش آن امتناع کردند و در دوران خلافت خود امام هم برای حفظ وحدت جامعه و فقدان زمینههای لازم برای اجرا شدن احکام و تفاسیر آن، امام از ارائه آن خودداری کرد و انشاالله توسط امام زمان علیهالسلام این تفاسیر و شان نزول ها و حقایق بیان خواهد شد.
پس بودن یک مصحف نزد امیرالمؤمنین علیه السلام، دلیل نمی شود که این قرآن تحریف شده باشد.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/49583
پینوشت:
[1]. حجر: 9.
[2]. رک، صفار، بصائرالدرجات، ج1، ص146.
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
در روایات آمده است که یک دسته از یاران امام زمان علیهالسلام، 313 نفرند که هنگام ظهور حضرت دور او جمع میشوند.
امام صادق علیهالسلام فرمود: «آنگاه که خداوند اجازه قیام و ظهور به امام زمان علیهالسلام داد، حضرت مردم را به سوى خویش دعوت کند... جبرئیل گوید: من نخستین کسی هستم که با تو بیعت میکنم! دستت را باز کن!... سپس بیش از 310 مرد نزد او بیایند و با او بیعت کنند. حضرتشان در مکه میماند تا یارانش به ده هزار نفر برسد و سپس عازم مدینه میشود».[1]
امام صادق علیهالسلام در ذیل آیه نیز فرمود: «وَ لَئِنْ أَخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إِلى أُمَّةٍ مَعْدُودَةٍ، قَالَ الْعَذَابُ خُرُوجُ الْقَائِمِ ع وَ الْأُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ وَ أَصْحَابُه»؛[2] «و اگر مجازات را تا زمان محدودی از آنها به تأخیر اندازیم، فرمود، مراد از عذاب قیام امام زمان علیهالسلام است و مراد از امت معدود، عده یاران ایشان هستند که به عدد اصحاب بدر هستند» که در این صورت 313 نفر خواهند بود.
بنابراین مشهور این دسته از یاران 313 نفر هستند؛ هرچند امام زمان علیهالسلام، یاران دیگری نیز دارند.
ظاهر این دسته از روایات این است که زمانی که حضرت، ظهور میکند این گروه 313 نفره به امام زمان ملحق شده و با وی بیعت میکنند، از این ظاهر چنین برداشت میشود که اینان در زمان ظهور و هنگام ظهور افرادی جوانمرد و قوی هستند.
بنابراین نمیتوان بهیقین گفت که الان زندهاند و یا از دنیا رفتهاند و بعد رجعت میکنند.
هرچند برخی معتقدند که برخی کسانی هم که از دنیا رفتهاند، بازگشته و جزء این 313 نفر خواهند بود.
بهطورکلی میتوان گفت: اينکه اصحاب حضرت يعني همان 313 نفر همه در زمان ظهور حضرت زنده هستند و يا برخي آنان از اموات و رجعت کنندگاني هستند که به فرمان خدا زنده شده و برخي ديگر از زنده ها هستند؛ از روايات چيزي فهميده نميشود و به روايتي دست نيافتهايم که دلالت داشته باشد در ميان اصحاب امام زمان عليهالسلام کساني هستند که رجعت نموده و به دنيا برگشتهاند و يا همه آنان در زمان ظهور حضرت زنده هستند.
اما یک دسته از یاران هستند که همیشه همراه حضرت هستند که آنها 30 نفرند، هر کدام از این 30 نفر از دنیا بروند، فوراً جایگزین میشوند. امام صادق علیهالسلام فرمود: «لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ غَيْبَةٍ وَ لَا بُدَّ لَهُ فِي غَيْبَتِهِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ نِعْمَ الْمَنْزِلُ طَيْبَةُ وَ مَا بِثَلَاثِينَ مِنْ وَحْشَةٍ»؛[3] «به ناچار صاحب الامر غيبت كند و به ناچار در زمان غيبتش گوشهگيرى كند، چه خوب منزلي است مدينه (گويا آن حضرت در ايام غيبت غالبا در مدينه و اطراف آن باشد) و در سى وحشتى نيست»؛ يعنى آن حضرت همراه 30 نفر از اصحاب و مواليان خود ميباشد و اين عده اگر چه گوشه گيرند ولى وحشت و ترسى ندارند.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/110416
پینوشت:
[1]. شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص382-383.
[2]. نعمانی، الغیبة، ص241.
[3]. کلینی، کافی، ج1، ص340.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه
در پاسخ به بخش اول سؤال شما کاربر گرامی باید گفت:
1. رزق و روزی همه مخلوقات عالم از قبل مشخص است و هر کس از روزی خود بهره میبرد و چنین نیست که اگر کسی دعا را ترک کرد، روزی او قطع شود، البته دعا به تنهایی برای روزی کافی نیست و باید در کنار دعا، به دنبال کسب روزی مقدر شده هم رفت.
امام علی علیهالسلام در کلامی زیبا روزی مقدر را چنین بیان میکند: «بدانید که آنچه خداوند برای بنده مقدر کرده است، بیکم و کاست، به او برسد؛ هر چند در چارهاندیشی و پیدا کردن راههای کسب روزی ناتوان باشد و نیز بیش از آنچه خداوند برایش مقدر کرده به او نرسد، هر چند بسیار زرنگ و چارهاندیش باشد».
البته این روایت بدان معنا نیست که انسان برای طلب روزی و افزایش آن دعا نکند؛ بلکه خواندن ادعیه و انجام بعضی کارها برای افزایش رزق و روزی سفارش هم شده است؛ چنانکه خواندن نماز شب، احترام به والدین و بیدار ماندن در بینالطلوعین تأثیر بسزایی در افزایش روزی مادی و معنوی دارد.
2. این نکته را نیز باید توجه کرد که دعاهایی که برای افزایش روزی وارد شده، تنها مرادشان روزی مادی نیست؛ بلکه روزی معنوی را هم شامل میشود. بنابر این انس با دعا و قرائت ادعیه روزی، میتواند در توفیقدهی به انجام اعمال، ترک معصیت، افزایش بار علمی، نورانیت قلبی، فهم خوب از دانستهها و ندانستهها و... کمک کند.
بنابراین قرائت ادعیه، در افزایش روزی مادی و معنوی تاثیر دارد؛ اما قطع شدن آن نیز موجب قطع شدن روزی نمیشود. هرچند بهتر است که شما با همان رویهای که قبلا در قرائت این ادعیه داشتید، همان راه را ادامه دهید تا نصیب بیشتری از رزق مادی و معنوی شامل حالتان شود.
اما نسبت به بخش دوم سؤال شما باید گفت:
1 اینگونه فکرها بیشتر القائات شیطانی است تا شما کاربر گرامی را از دعا و انس با خدا دور کنند. نباید به این گونه القاطات شیطانی اهمیت دهید و با همان روش قبل به کار خود ادامه دهید؛ البته میتوانید در نیت خود کمی بیشتر دقت کنید و آن را اصلاح نمایید؛ اصلاح به معنای ترک دعا نیست بلکه به معنای این است که شما دعا را برای انس با خدا وطلب کسب روزی از درگاه او انجام دهید.
2. در کنار قرائت دعاهای روزی، با دعاهای دیگر هم که برای نزدیک شدن به خدا، رفع گناهان، تأمین امنیت و سلامتی انسان و... وارد شده مأنوس شوید تا از این حالت یکجانبه به دعا رهایی پیدا کنید و تعادل معنوی برایتان برقرار شود.
3. به این نکته توجه کنید که خداوند همه جای زندگی شما هست، تنها نیاز دارد تا او را طلب کنید. حس بودن خداوند در زندگی نیز نیاز به برنامه و وقت گذاشتن برای او دارد، بدین صورت که بخشی از وقت شبانهروزی را در کنار کارو تلاش و کسب روزی، برای خود خدا و انس با او بگذارید. اهمیت به نماز اول وقت، انس روزانه با قرآن و دعا، مطالعه درباره مبانی دینی و... میتواند این حس بودن خدا را به شما تزریق کند.
4. نباید چنین تصوری کنید که خداوند در زندگی شما نیست؛ همین توفیق دعا دادن به شما هرچند برای طلب رزق و روزی یعنی حضور خداوند در زندگی شماست؛ سلامتی جسمانی، خانواده خوب، والدین خوب، کار خوب، فرزند خوب، اهمیت به تکالیف عبادی ومانند این موارد همه حاکی از حضور خداوند در زندگی شماست. لذا شما باید نگاه خود را اصلاح و دایره نگاه را عمیقتر کنید و هرچه خیر در زندگی میبینید، بدانید همه از خدا و همانجا خداوند حاضر است.
موفق باشید.
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی
ضمن تشکر از ارتباط شما با مجموعه
در پاسخ به سؤال شما رعایت چند نکته ضروری است:
1. دغدغه شما بجا و قابل تحسین است؛ اما نباید فراموش کرد که دوران نوجوانی و بخشی از دوران جوانی، از سخت ترین و پیچیدهترین دوران تربیتی است. دورانی که نوجوان و جوان با افکار مختلفی درگیر است؛ از یک طرف قوای شهوانی و از طرف دیگر غرور جوانی. و هر دو قوه هم نیاز به مدیریت دارد.
2. دقت داشته باشید که اینکه پسر شما در نمازسستی میکند، این بهانه نشود تا نسبت به فرزندتان ذهنیت منفی پیدا کنید و فکر نکنید که پسرتان دیگه از دست رفته است؛ چراکه ذهنیت منفی شما بر نحوه تعامل شما با پسرتان اثر خواهد گذاشت. پس نگران نباشید، شما اگر از راهش وارد بشوید جای نگرانی نیست.
3. در چنین مواقعی بهترین تربیت، مدارا و تعامل است. اگر قرار باشه از شما حرف شنوی داشته باشد، در فضای عاطفی محقق خواهد شد. به جوان خودتون اهمیت بدید، شخصیت بدید، تا به شما اهمیت بده. این شخصیت دادن رو به امر نماز هم گره نزنید. اگر بخاطر نماز نخوندن، ایشون رو طرد کنید و بهشون بهاء ندید، وارد معضلات دیگری خواهد شد که مجددا باید به فکر چاره باشید.
4. شما در حد وسعتان، بستر تربیت دینی او را در خانه و محیط خارج فراهم کنید. تذکرات دینی را در بیان خوب و رابطهای دوستانه به او گوشزد کنید، رفقای ایمانی برای او پیدا کنید و پیش و پای او قرار دهید. از همه مهمتر اینکه خود شما سعی کنید، نماز خودتان را به صورت جماعت یا حداقل با هم (آقا جلوتر از خانم باشه حتی در صورت نماز فرادی) بخوانید که در جلوی دید فرزندتان باشه. این کار اثر روانی و عینی بر تربیت دینی جوان شما خواهد گذاشت.
5. هرگز او را برای نخواندن نمازش سرزنش یا بازخواست نکنید؛ چراکه میتواند عواقب جبران ناپذیری به دنبال داشته باشد و او را از این عمل عبادی و دیگر امور عبادی زده کند. اینکه پسر شما در خواندن نماز کاهلی میکند، میتواند عوامل مختلفی داشته باشد:
برای نمونه یا خداشناسی و باورهای او ضعیف است؛ یا باورهای دینی او خوب است اما فلسفه نماز و اعمال عبادی را نمیداند، یا به سبب دوستان ناباب و بینماز است، یا فضای مجازی و ... این عوامل و سهل انگاری بخش قابل توجهی به امر نماز، میتواند بر فرزندا شما هم تأثیر داشته باشد. در چنین حالاتی انتخاب دوست خوب برای او، میتواند از بسیاری مشکلات جلوگیری کند.
6. پس از انجام این مقدمات، دعا را فراموش نکنید که بسیار تأثیر گذار است؛ چراکه ما در بخشی از تربیت معنوی فرزندان اثرگذار هستیم و ما بقی در اختیار ما نیست و باید دعا کرد؛ همان دعایی که ابراهیم برای عاقبت بخیر فرزندان خود کرد: «رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي رَبَّنا وَ تَقَبَّلْ دُعاءِ».
در پایان چون فرزند شما در یک خانواده مذهبی متولد شده و قبلا هم اهل نماز بوده، برگشت او به مسیر قبلی یعنی نماز خواندن، زیاد است، تنها ین نیاز به کمی صبر و البته انجام آن نکاتی دارد که بیان شد.
موفق باشید.
برای مطالعه بیشتر به مقالات زیر رجوع کنید:
http://btid.org/node/22231
http://btid.org/node/71260
سلام خدمت شما کاربر محترم
ضمن تشکر از ارتباط شما با مجموعه
پاسخ به سوالات شما کاربر گرامی، در چند نکته خلاصه میشود:
نکته اول:
حرز امام جواد علیهالسلام از معتبرترین و مؤثرترین ادعیه تأیید شده توسط ائمه علیهمالسلام و علما است. ازاینرو برای تأثیر و استفاده بیشتر از این حرز، باید آدابی را در هنگام نوشتن رعایت کرد؛ از جمله این آداب عبارتند از:
1. با دست نوشته شود؛ اگر خود نمیتوانید بنویسید، به فردی مورد مطمئن بدهید تا در زمان مناسب دعا برایتان بنویسد، یا اگر فردی را پیدا نکردید، از مغازهای که مورد اطمینان است، تهیه کنید.
2. بر روی پوست آهو اگر نوشته شود، بهتر است؛ اما اگر پوست آهو وجود نداشت، نوشتن بر روی کاغذ هم تأثیر خود را دارد.
نکته دوم:
حرز باید همراه فرد باشد و به توصیه مرحوم آیتالله بهجت رحمهالله بهتر است (داخل بازوبند یا پارچهای) روی بازوی راست بسته شود.
نکته سوم:
حرز امام جواد علیهالسلام اگر با شرایطی که بیان شد، نوشته شود، هرگز بیاثر نمیشود و نیازی به نوشتن دوباره آن ندارد.
نکته چهارم:
باز کردن و نگاه به آن اشکال ندارد؛ اتفاقاً باز کردن آن و نگاه به متن حرز امام، برای نورانیت قلب و فکر بسیار مفید است. این حرفها که گاهی برخی افراد بدون هیچ سند و مدرکی بیان میکنند، بیارزش و قابل استناد نیست؛ و لذا هیچ توجهی به آنها نکنید؛ در صورت ایجاد سؤال حتماً از اهلش بپرسید.
موفق و پیروز باشید
با سلام
برای دریافت پاسخ به لینک
https://btid.org/fa/forum/%DA%86%D9%84%D9%87-%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AD%D9%82-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3
مراجعه فرمایید
صفحهها