مطالب دوستان مهدی توحیدیان

تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 07 دى, 1402 سوال اعتقادی: اگه ابوبکر مؤمن نبود چرا پیامبر اکرم فرمودند ان الله معنا ؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم قرآن کریم یک مجموعه به هم پیوسته‌ای است که باید آیات آن را همراه با هم نگاه کرد؛ یعنی برای تفسیر یک آیه، باید آیاتی را که در آن موضوع است، نیز در نظر داشت. در خصوص این سؤال نیز همین طور است. قرآن کریم از دو نوع معیت سخن به میان آورده است:  یک. معیت عام که خداوند با تمام انسان‌ها هست؛ خداوند بعد از بیان آفرینش زمین و آسمان و بیان علم خداوند به همه چیز، می‌فرماید: «وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصير؛ و او [خدا] با شماست، هر کجا که باشید و خدا به تمام اعمال شما بیناست».[حدید: 4] این آیه نشان از معیت خداوند با همه انسان‌ها دارد. دو. معیت خاص که با گروهی خاص است، مانند: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقين‏؛ و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است».[بقره: 194] نکته اول. از جمع بین این دو دسته آیات چنین برداشت می‌شود که خداوند همراه همه انسان‌هاست، چه مؤمن، کافر یا منافق و... ؛ ولی نسبت به برخی عنایت ویژه دارد، مانند مؤمنین، متقین، صابرین و... و ازآنجا که خدا همراه همه هست، این انسان است که باید معیت خدا را بپذیرد و اگر پذیرفت، خدا علاوه بر معیت عام، معیت خاص خود را نیز شامل حال او خواهد کرد. معیت در این آیه40 سوره توبه، معیت عام است نه خاص، به چند دلیل: یک. سیاق آیه، هیچ دلالتی بر خصوصیت خاصی در فرد مورد نظر دیده نشده است که عنایت خاص شامل حال او شود. دو. نفی ایمان از وی، نیز دلالت بر معیت عام است. سه. خود ابوبکر هرگز به این آیه استدلال نکرد؛ زیرا خود نیز می‌داند که معیت و مصاحبت در اینجا، مانند «مصاحبت» در آیه37 کهف، در مورد کفار نیز به کار می‌رود.   چهار. بعد از اینکه دشمن تا نزدیک غار آمد، ابوبکر ترسید و مضطرب شد، پیامبر برای رفع اضطراب و دلداری او فرمود: ان الله معنا؛ لذا برای نگرانی او گفته شده است و دلالت بر فضیلت ندارد.[الافصلاح، شیخ مفید، ص190]؛ زیرا احتمال تهدید و توبیخ نیز در آن وجود دارد؛ به این معنا که از چه می‌ترسی، مگر نمی‌دانی خدا با ماست!؟ پنج. در برخی روایات چنین آمده است که ابوبکر به پیامبر عرض کرد، من نگران شما و برادرت علی‌بن ابیطالب هستم، حضرت فرمود: نترس خدا با ماست (پیامبر و امیرالمؤمنین علیهماالسلام)[الاحتجاج، طبرسی، ج2، ص611] بنابراین جمله «ان الله معنا» برای رفع نگرانی ابوبکر بیان شده تا او را متوجه خداوند و قدرت و عظمت بی‌نهایت او نموده و قدرت مشرکان قریش را در برابر قدرت پروردگار ناچیز جلوه دهد؛ بنابراین دلالت بر معیت خاص نیست. بر فرض این معیت خاص باشد، در صورتی سعادت ابدی و فضیلت به حساب می‌آید که تا آخر حفظ شود و از زمره مؤمنان خارج نشود؛ ولی تنها غصب خلافت و حمله به خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، کافی است بر خروج وی از این فضیلت. داستان «ابوالغادیه» در این زمینه عبرت‌آموز است. او از کسانی است که زیر آن درخت (تَحْتَ الشَّجَرَةِ) با پیامبر بیعت کردند؛ کسانی که خداوند با عنوان مؤمن از آنان یاد می‌کند و سکینه و آرامش خود را بر آن‌ها نازل می‌کند.[فتح: 48][منهاج‌السنة، ابن تیمیه، ج6، ص333] اما همین فرد در نهایت عمار یاسر را به شهادت می‌رساند و بی‌شک، کشنده عمار از ظالمان بوده و داخل آتش جهنم خواهد شد.[صحیح بخاری، ج4، ص21 کتاب الجهاد، باب مسح الغبار عن الناس] بنابراین ابوالغایة در ابتدای بیعت مؤمن بوده است؛ ولی در ادامه از زمره مؤمنان خارج و با کشتن عمار یاسر، جهنمی می‌شود. همچنین مانند فضائلی که در قرآن کریم برای اصحاب جنگ بدر بیان شده است؛ ولی افرادی در آن جنگ بودند که بعدها جزء سازندگان مسجد ضرار شدند؛ مانند ثعلبةبن حاطب.[تفسیرالقرآن العظیم، ابن کثیر دمشقی، ج4، ص186] بنابراین نخست باید گفت که معیت عام است، پس فضیلتی برای کسی نیست؛ بر فرض که خاص باشد نیز هیچ دلالتی بر فضیلت ابوبکر ندارد.
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 06 دى, 1402 سوال اعتقادی: هرکس غیر اسلام ، دینی داشته باشد ازش پذیرفته نیست
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم اسلام، کامل‌ترین و جاوانه‌ترین دین از همه جهات است؛ زیرا آموزه‌های آن با فطرت خدادادی انسان سازگاری کامل دارد.اسلام در علم‌آموزی و تعقل و تفکر در آموزه‌های خود، سفارش اکید کرده است؛ بنابراین بعد از اقامه حجت و دلائل عقلی، اگر کسی باز انکار کند و دینی غیر از اسلام انتخاب کند، از او پذیرفته نیست؛ فرقی نمی‌کند که در چه زمینه‌ای باشد. ازدواج سایر اقوام امام صادق علیه‌السلام فرمود: «نَهَى رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ يُقَالَ لِلْإِمَاءِ يَا بِنْتَ كَذَا وَ كَذَا وَ قَالَ لِكُلِ‏ قَوْمٍ‏ نِكَاحٌ‏؛ پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نهی کرد که به کنیزی بگویید ای دختر فلان و فلان و فرمود: برای هر قومی نکاحی است».[تهذیب‌الاحکام، ج7، ص472] به عبارت دیگر پیامبر نهی کرده است از اینکه به دختران و پسران دیگر اقوام زنازاده و... بگویید؛ زیرا آنها نیز بر اساس روشی که در ازدواج خود دارند، عمل کرده‌اند.بنابراین اگر بر اساس دین خودشان عمل کنند؛ هر چند از نظر اسلام دینی مردود باشد؛ ولی نکاح و ازدواج آنها صحیح است و زنا و باطل نخواهد بود. نکته مهم اینکه این حکم، از چند جهت با آیه قرآن تناقض ندارد: یک. آیه در صدد بیان پذیرفتن مبانی اعتقادی است که اگر از نظر اعتقادی دینی دیگر را قبول کند، از او پذیرفته نیست؛ ولی ازدواج یکی از احکام جزئی است که صحت و سقم آن را شارع مشخص می‌کند. دو. اصل پذیرش دین، باید بر اساس واقعیت، حکم عقل و نوعی تحقیقی باشد؛ ولی ازدواج یک امر اعتباری است و اعتبار آن نیز در شرائط مختلف متفاوت است؛ بنابراین شارع مقدس، ازدواج سائر اقوام را بر اساس همان دین، مورد تأیید قرار می‌دهد و این امر باعث خارج شدن بسیاری از انسان‌ها از حکم زنا و زنازادگی می‌شود. سه. باید بین صحت عمل و قبولی عمل فرق گذاشت؛ حکم ازدواج آن‌ها از نظر اسلام، صحیح است و لذا آن‌ها ازدواج آنها باطل نیست و زنازاده هم نیستند و این مضمون روایت است که آثاری بر آن مترتب می‌شود؛ ولی در پیشگاه الهی قبول نیست؛ زیرا بر اساس اسلام محقق نشده است. مانند کسی که نماز می‌خواند؛ ولی اصلا حواسش در نماز نیست؛ بلکه در نماز گناه هم انجام می‌دهد. این نماز صحیح است؛ ولی مورد قبول خداوند قرار نمی‌گیرد؛ نتیجه اینکه در روز قیامت به دلیل نماز خواندن، مؤاخذه نمی‌شود؛ اما به دلیل گناهی که در ضمن آن مرتکب شده، مؤاخذه می‌شود. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/55030
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 06 دى, 1402 سوال اعتقادی: شیطان چگونه به شکل مار حوا رو گول زد؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم داستان از این قرار است که خداوند بعد از خلقت حضرت آدم علیه‌السلام به ملائکه دستور داد که در مقابل حضرت آدم، سجده کنند. تنها شیطان تکبر کرد و سجد نکرد و همین امر باعث شد که از درگاه الهی، رانده شود؛ ولی بعد از سکونت حضرت آدم در بهشت [باغی از باغ‌های دنیا]، شیطان، آن دو را وسوسه کرد و باعث شد که حضرت آدم و حوا از بهشت رانده شوند. دقت در چند نکته:  یک. ابتدا شیطان همراه با فرشتگان دیگر، خداوند را عبادت می‌کرد و به تعبیر نهج البلاغه، حدود شش هزار سال، در حال عبادت خداوند بود؛ پس در بهشت نبود که از بهشت بیرون برود و دوباره وارد شده باشد. دو. مراد از بهشت که در این آیات آمده است، بهشت واقعی موعود که انسان‌ها بعدا وارد آن می‌شوند، نیست؛ بلکه به تعبیر امام صادق علیه‌السلام باغی از باغ‌های دنیا بوده است. خداوند پس از سکونت آدم و حوا در این باغ، به آنها فرمود از همه این میوه‌ها بخورید؛ مگر این میوه [سیب یا گندم...]. سه. شیطان به دلیل تکبر و کفری که داشت، از درگاه قرب الهی رانده شد و قسم یاد کرد که تا زمانی که زنده است آدم و فرزندان او را قریب دهد. چهار. شیطان برای فریب دادن آدم و حوا، باید وارد باغ شود. در برخی از روایات آمده است که شیطان با کمک مار و طاووس و وارد باغ شد و حضرت آدم و حوا را به خوردن آن میوه [و نافرمانی خداوند] تشویق کرد؛ هرچند برخی نظریات دیگری دارند که برای مشاهده آن می‌توانید به لینک زیر مراجعه کنید. پس شیطان از درگاه الهی رانده شد؛ نه از باغ بهشت؛ ولی وارد باغ بهشتی شد و آن‌ها را فریب داد.    برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/6128
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 06 دى, 1402 سوال اعتقادی: میگن جن شیعه داریم و کافر
 با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم بنابر آنچه که مشهور است جنّ‌ها، شیعه و کافر دارند و جنّ‌ها، سنّی ندارند؛ ولی ربطی به این بحث ندارد، اینکه پول یا غذایی چند برابر شود و بعد از تعریف کردن از بین برود، احتمالات زیادی دارد که باید میدانی بررسی شود. هرچند احتمال وجود جنّ و تأثیر آنها در زندگی انسان‌ها وجود دارد؛ ولی نمی‌شود هر چیزی را به آن‌ها نسبت داد؛ زیرا همیشه انسان‌های شیّاد، برای پر کردن جیب خود، هر کاری می‌کنند. بنابراین در صورتی که واقعا چنین اتفاقی بیفتد و توهم و شایعات نباشد، باید ابتدا سراغ انسان‌های شیّاد رفت و آن‌ها را توبیخ کرد و گاهی همین انسان‌های شیاد با تسخیر جنّ، باعث چنین کارهایی می‌شوند و اگر چنین افرادی پشت این اتفاقات نباشند، باید به دنبال تأثیر جن و شیاطین بود. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/260801
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 05 دى, 1402 سوالات اعتقادی: ..........
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  جواب سؤال اول درب داشتن خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها یک امر مسلّمی است که شیعه و سنی در روایات و تاریخ از آن یاد کرده‌اند و یک امر عرفی بوده که از آن زمان تا به حال برای ما باقی مانده است.  دلالت آیات قرآن بر وجود درب، در زمان حضرت یوسف علیه‌السلام که زلیخا آن درها را می‌بندند و حتی آنها را قفل می‌کند.[یوسف: 23]  هر عقل سلیمی چنین حکم می‌کند که وقتی در زمان قبل از اسلام، درب وجود داشته است، به طریق اولی در زمان پیامبر و حضرت زهرا علیهم‌السلام نیز درب وجود داشته است. بله! مانند درهای امروزی از آهن و... نبوده است؛ بلکه از چوب و میخ و...  نکته دیگر اینکه وقتی که در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله قادر به ساخت شمشیر از آهن بودند، قادر به ساختن درب از چوب و میخ نبودند، این یک امر بسیار بعید است.  همچنین اهل سنت نقل کرده‌اند که خانه همسر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در داشته است: راوی می‌گوید: «از محمد بن هلال درباره خانه عایشه پرسيدم، گفت: درب خانه‌اش به طرف شام باز مي‌شد، پرسيدم: يك لنگه داشت يا دو لنگه؟ گفت: يك لنگه بيشتر نداشت، گفتم: جنسش از چه بود؟ گفت از چوب درخت عرعر يا ساج».[الادب المفرد، البخاري الجعفي، ج 1، ص168] برخی فکر می‌کنند که آنان در کپرها و روی شاخه‌ها و... زندگی می‌کردند و... در حالی‌که چنین نیست.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/195328 جواب سؤال دوم قوانین اسلام، قوانین جاودان است و برای زندگی بهتر و سعادتمندانه انسان وضع شده است؛ بنابراین اگر انسان‌ها به مجموعه قوانین اسلام پایبند شوند و یا حداقل تمام احکام الهی را با هم در نظر بگیرند، بی‌شک به این نکته پی می‌برند که همه احکام و قوانین الهی از روی حکمت و برهان وضع شده و هیچ کم و کاستی ندارد. مشکل یا سؤال در جایی پدید می‌آید که به برخی از احکام عمل نمی‌شود و جامعه را با نابسامانی مواجه می‌کند. در مورد تفاوت دیه جنین پسر، با جنین دختر نیز همین امر حاکم است؛ زیرا زمانی که جایگاه زن و مرد در جامعه، عوض می‌شود و زنان [بر خلاف میل فطری و باطنی] به دنبال کارهای مردانه و... هستند، پس نظم طبیعی جامعه به هم می‌ریزد و سؤال پدید می‌آید که چه فرقی بین اینهاست؟ برای روشن شدن علت این تفاوت، توجه به چند نکته بایسته است: یک. بی‌تردید این تفاوت دیه جنین دختر و پسر، هیچ ارتباطی با تبعیض جنسیتی در آن‌ها و برتری پسران بر دختران ندارد؛ بلکه دختران در آموزه‌های دینی به برتری توصیف شده‌اند.[بحارالانوار، ج101، ص91] دو. تفاوت دیه در این دو، بر اساس مصالحی است که خداوند در نظر گرفته است و عین روایاتی است که از اهل‌بیت علیهم‌السلام به ما رسیده است؛ بنابراین این یک امر تعبدی است و چون خداوند حکیم فرموده می‌پذیریم.  سه. تفاوت دیه از زمانی شروع می‌شود که روح دمیده شود و مذکر و مؤنث بودن آن معلوم شود.  چهار. دیه در اینجا به عنوان ارزش کالای از دست رفته نیست که کسی بگوید ارزش دختر کمتر از پسر است؛ بلکه جبران کننده خسارت اقتصادى است که بر خانواده وارد شده است؛ زیرا هزینۀ زندگى در نظام اسلامى بر دوش شوهر[مرد] است و با از بین رفتن او، خسارت اقتصادى بیشترى بر زندگى خانواده وارد مى‌شود.  جنین پسر اگر رشد کند و به دنیا بیاید، هم به عنوان یک مرد کاری، کمک‌کار پدر و مادر خواهد بود و هم زمانی که خانواده تشکیل داد، نان‌آور و خدمت‌گذار خانواده و همسرش خواهد بود. در صورتی که جنین دختر زمانی به دنیا بیاید، اسلام هیچ توقعی از او در زمینه کار اقتصادی ندارد تا به پدر و مادرش کمک کند؛ همچنین زمانی که تشکیل خانواده داد نیز نفقه و خرج او به عهده شوهرش می‌باشد. این امر در نظام اسلامی کاملا قابل هضم است؛ ولی زمانی که نظم خانواده به هم بریزد، طبیعی است که چنین سؤالی مطرح می‌‎شود.  پس جنین پسر، بالقوة، نان‌آور و مرد کار و تلاش است که باید زحمت بکشد تا خانواده در رفاه باشند؛ ولی جنین زن، هیچ وظیفه‌ای نسبت به این امر ندارد؛ بنابراین خسارت اقتصادی از دست رفتن جنین پسر، بیشتر از جنین دختر است.  نکته مهم اینکه قوانین اسلام مربوط به جامعه عادی و موارد غالب است؛ زیرا ممکن است کسی بگوید اگر سرپرست یک خانواده زن بود چی؟ بله در این زمینه اسلام قوانین دیگری دارد. و یا کسی بگوید که چه کسی آینده را دیده و... بله! کسی آینده را ندیده است؛ ولی قوانین الهی بر فرض غالب مواردی است که آینده وجود دارد. خلاصه آنکه اسلام هم در زبان و هم در عمل مدافع حقوق زن است و او را ارج نهاده است؛ ولی اینجا بحث نان‌آور بودن و گرداندن خانواده است.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/162304
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 04 دى, 1402 سوال اعتقادی: چرا ما باید برای ائمه اطهار مخصوصا امام حسین علیه السلام عزاداری کنیم؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم در مورد عزاداری به خصوص برای امام حسین علیه‌السلام ابتدا باید گفت که بی‌شک امامان نیازی به عزاداری ما انسان‌ها ندارند. آن‌ها در دنیا وظیفه خود را انجام دادند و در قیامت نیز از جایگاه بلندی برخوردار هستند؛ ولی اینکه ما برای آنها عزاداری می‌کنیم، علت‌هایی دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم: یک. عزاداری یک دستور از طرف پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام است و بی‌تردید پیامبر هم دستور را از خداوند گرفته است و چون خداوند به همه چیز، آگاهی دارد و خیرخواه انسان‌هاست، مصلحت و خیر انسان‌ها را در عزدارای دیده است، ما نیز تعبداً می‌پذیریم. دو. عزاداری یکی از راه‌های شناخت امامان به خصوص امام حسین علیه‌السلام می‌شود. سه. در پرتو عزاداری است که انسان با اهداف امام حسین علیه‌السلام آشنا می‌شود و خود را با مشکلات روزگار و دشمنان خود، آماده می‌کند. چهار. دشمن‌شناسی یکی دیگر از آثار عزاداری بر امام حسین علیه‌السلام است. پنج. عزاداری باعث زنده نگه داشته شدن امر به معروف و نهی از منکر می‌شود. شش. انسان در پرتو عزاداری، روحیه شهادت‌طلبی، حقیقت‌جویی، مبارزه با طاغوت و ظالمان، زیر بار ظلم نرفتن و... را در خود زنده نگه می‌دارد. هفت. با برپایی عزاداری، انسان با انبوهی از معارف دین، اسلام و امامان علیهم‌السلام آشنا می‌شود. هشت. برپا کردن عزاداری، نوعی اعلام وفاداری و تجلیل از امام حسین علیه‌السلام است؛ زیرا عزاداری یکی از شعائرالله است که خداوند دستور داده است که آن را بزرگ و با عظمت بشمارید.[حج: 32] عزاداری همچنین آثار فراوان دیگری همچون ترک گناه، دمیده شدن روحیه امید در زندگی، جلوگیری از افسردگی و ... را در پی دارد. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/4433
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 04 دى, 1402 سوال اعتقادی: تکلیف نمازشب اول قبرش چیه؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم نماز وحشت یا نماز لیلةالدفن یا نماز شب اول قبر، یکی از نمازهای مستحبی است که معمولا مؤمنان برای کسی که از دنیا رفته است، می‌خوانند. زمان این نماز، همان شبی است که از دنیا رفته و به خاک سپرده می‌شود. این نماز اگر بین نماز مغرب و عشا خوانده شود، بهتر است. حال اگر کسی از دنیا برود و تا مدت‌ها کسی نداند، این تکلیف از آن‌ها ساقط می‌شود؛ حتی نماز میت که واجب است نیز از آن‌ها ساقط است؛البته حکم تا زمانی است که بدانند که از دنیا رفته است. زمانی که معلوم شد از دنیا رفته است، ابتدا باید نماز میّت برایش بخوانند (اگر تا به حال کسی برایش نخوانده است) و سپس می‌توانند رجاءً (به امید ثواب) نماز شب اول قبر نیز برایش بخوانند. نکته: قبر در بسیارى از روایات به معناى برزخ است و منظور از فشار قبر یا سؤال و جواب نکیر و منکر در شب اول قبر، شب اول انتقال انسان از این دنیا به عالم برزخ است، حال اگر کسی از مردن دیگری آگاهی پیدا نکند، این امر به زمان علم منتقل می‌شود.  نتیجه اینکه اول شبى که انسان از دنیا رفته است، شب اول قبر (برزخ) او به حساب مى‌آید، در نتیجه اگر کسى را حیوانات درنده بخورند یا در دریا غرق شود و... از شب اول قبر، معاف نمى‌شود. نکته مهم: این مطلب که قبر به معنای برزخ است، با خواندن نماز لیلة الدفن [شب اول قبر یا شب اول دفن] منافات ندارد؛ زیرا این‌گونه روایات ناظر به جنبه‌های حداکثری حوادث است؛ غالب انسان‌هایی که از دنیا می‌روند، با فاصله کوتاهی به خاک سپرده می‌شوند و شب اول دفن آن‌ها با شروع عالم برزخ یکی می‌شود. بنابراین اگر بین زمان مرگ فرد و روز دفن کردن وی، مدتی فاصله بیفتد، مثلا در دریا غرق شود، یا از شهری به شهر دیگر منتقل شود و... این نماز را باید تا هنگام دفن میت به تاخیر بیندازید تا در زمان مقرر خوانده شود.(امام خمینی، توضیح المسائل، 1387ش، ص100، مسئله 640). در مورد شخص غریق نیز همانگونه که گفته شد، هرگاه مطلع شدیم، می‌توانیم آن را به امید ثواب بخوانیم. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/274209
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 03 دى, 1402 سوال اعتقادی: چطور حضرت علی از بچگی توسط پیامبر بزرگ شد با حضرت فاطمه ازدواج کرد؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم حضرت علی علیه‌السلام فرزند حضرت ابوطالب و مادرش فاطمه فرزند اسد است؛ ولی حضرت فاطمه علیهاالسلام، فرزند حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله و مادرش حضرت خدیجه علیهاالسلام است؛ بنابراین حضرت علی با حضرت فاطمه علیهماالسلام، از دو خانواده بودند. دوم اینکه بزرگ شدن حضرت علی علیه‌السلام در خانه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، دلیل بر این نیست که آن‌ها با هم محرم شوند و یا خواهر و برادر باشند؛ زیرا محرم شدن شرائط خاص خودش را دارد؛ بنابراین می‌توانند با هم ازدواج کنند. سوم اینکه حضرت علی علیه‌السلام در خانه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، تمام مسائل شرعی را رعایت می‌کرد؛ مسائل محرم و نامحرم، مسائل نگاه و آداب اسلامی را موبه مو رعایت می‌کرد؛ زیرا هر دو معصوم بودند و از هر گونه گناه و خطا و اشتباهی خود را دور می‌کردند. متأسفانه برخی از بچه‌های امروز، به دلیل ناآگاهی از آداب و اخلاق اسلامی، خواسته یا ناخواسته با رعایت نکردن اخلاق اسلامی، مرتکب برخی گناهان می‌شوند و خود را گرفتار و آخرت خود را خراب می‌کنند. بنابراین هیچ اشکالی ندارد که کسی در خانه دیگری زندگی کند و با رعایت آداب اسلامی، بزرگ شود و با دختر آن خانواده نیز ازدواج کند. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید. https://btid.org/fa/news/2842
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 30 آذر, 1402 سوال اعتقادی: نحوه بیان بزرگان اهل سنت درباره وقایع مربوط به هتک حرمت به خانه حضرت علی(ع)
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم و با عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ابتدا باید گفت که بله! غالب این وقایع در بسیاری از منابع اهل تسنن وجود دارد.  علمای اهل سنت نسبت به وقایع شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها دو دسته‌اند:  بعضی از آن‌ها متعصب بودند و هیچ نقل تاریخی که از فضائل اهل بیت علیهم‌السلام و یا مصائب حضرات معصومین بوده است را در کتاب خودشان نقل نکرده‌اند و اگر هم نقل کرده‌اند، به چند شکل سعی داشتند آن را کمرنگ کنند:  یک. گاهی سند آن را تضعیف می‌کردند؛  دو. گاهی راوی را به شیعه بودن متهم می‌کردند؛  سه. در مواردی متن روایت را به گونه دلخواه خودشان تفسیر می‌کردند؛  چهار. در برخی نقل‌ها نیز با مشابه سازی روایات و جعل روایت، آن را در لابلای انبوهی از روایات جعلی قرار می‌دادند که از نگاه خواننده مخفی باشد؛ هر چند گاهی ناخواسته مواردی را تصریح کرده‌اند.  دو. علمایی که بدون تعصب، تاریخ و روایات و وقایع شهادت حضرت زهرا را نقل کرده‌اند. اینها نیز دو دسته‌اند: یک دسته کسانی که فقط به نقل وقایع اکتفا کرده‌اند و هیچ‌گونه توجیح و توضیحی نداده‌اند.  دو. دسته دیگر کسانی که بعد از نقل وقایع، سعی در توجیه آن‌ها داشتند.  هرچند علمای اهل تسنن، امروزه سعی دارند که از اساس، چنین وقایعی را افسانه جلوه دهند.  برای مطالعه منابع اهل تسنن در مورد وقایع حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به لینک‌های زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/book/99002 https://btid.org/fa/news/194590 https://btid.org/fa/news/58859 https://btid.org/fa/book/88569
تصویر شفیعی محمدهاشم شفیعی محمدهاشم 30 آذر, 1402 سوال اعتقادی: آیا سرکتاب باز کردن برای اینکه بفهمیم چه کسی سحر و جادو کرده، اشکال دارد؟
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم  اگر منظور از «کتاب باز کردن» استخاره با قرآن باشد، اشکالی ندارد که البته بعید است که این مورد باشد؛ ولی اگر مراد کتاب باز کردنی است که بین برخی از عوام، مرسوم شده است، باید بدانید که اکثر کسانی که وارد این مسیر می‌شوند، شیادانی هستند که به دنبال سودجویی هستند و نمی‌توان با اغلب این افراد اعتماد کرد؛ هر چند اگر کسی که اهل این کار باشد و از نظر معنوی و علمی مورد اعتمادی باشد، می‌توان به او اعتماد کرد.  همچنین باید بدانید که معصومان علیهم‌السلام ما را از مراجعه به افراد ساحر و کاهن نهی کرده‌اند. پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «مَنْ تَکَهَّنَ اوْ تُکَهِّنَ لَهُ فَقَدْ بَرِءَ مِنْ دِینِ مُحَمَّدٍ؛ [وسائل الشيعه، ج 17، ص149] «کسى که کهانت و پیش گویى کند و یا نزد پیشگو برود، از آیین اسلام برایت و بیزارى جسته است».  امام صادق علیه‌السلام فرمود: «مَنْ مَشى‏ الى‏ ساحِرٍ اوْ کاهِنٍ اوْ کَذّابٍ یُصَدِّقُهُ فیما یَقُولُ فَقَدْ کَفَرَ بِما انْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتابٍ»؛[وسائل‌الشیعه، ج17، ص150] «کسى که به سراغ جادوگر، یا پیش‌گو، یا آدم‌هاى دروغگویى که از آینده خبر مى‏‌دهند، برود و گفتار آنها را تصدیق کند، نسبت به قرآن مجید کفر ورزیده است».  در گذشته به خاطر اینکه بیشتر مردم سواد کافی نداشتند، برای نوشتن دعا نزد اشخاص باسواد می‌رفتند. به مرور زمان آنها با عنوان دعانویس، شناخته می‌شدند؛ ولی امروزه بسیاری از آنان، فاقد وجاهت و سواد کافی هستند و به جای دعاهایی که از اهل‌بیت علیهم‌السلام رسیده است از طلسم و جادو استفاده می‌کنند. بنابراین مراجعه به این افراد کار صحیحی نیست؛ مگر اینکه کسی باشد که از نظر دینی و ایمانی مردی شناخته شده و مورد احترام بزرگان دین باشد.  هرچند اصلا نیازی به این کار نیست؛ زیرا اولا کسی به این آسانی، سحر و یا جادو نمی‌شود؛ دوم اینکه اگر کسی آداب اسلامی و دینی را رعایت کند و اذکاری مانند آیت الکرسی را بخواند و ملزم به خواندن چهار قل[کافرون، اخلاص، فلق، ناس] باشد، گرفتار سحر و جادو نخواهد شد.  نکته: وجود مشکلات، سختی‌ها، مریضی‌ها، گره افتادن به کارها و... در زندگی کسی نشانه سحر و جادو شدن نیست؛ علت‌های فراوان دیگری دارد که باید بررسی شود.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.  https://btid.org/fa/news/261224

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 76