نظرات روئین تن مهدی

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 05 آذر, 1402 سوال اخلاقی: مراتب امربه معروف ....

سلام خدمت شما کاربر محترم

ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر

بهتر بود جنسیت خودتون رو بفرمایید چون در تذکر و نهی از منکر نسبت به جنس موافق یا مخالف گفتن بعضی تعابیر «مثل عزیزم» احکام متفاوتی داره. فرض رو بر این می گیریم که شما خانم هستید و از این لحاظ بکار بردن تعابیری مثل «عزیزم» که حاکی از دوست داشتن مخاطب هست ایرادی نداره. (که در غیر اینصورت بحث محدودیتهای گفتاری با نامحرم پیش می اومد و قضیه فرق می کرد)

در رابطه با سوال شما باید گفت که مراحل امر به معروف و نهی از منکر 1- انزجار قلبی 2- امر یا نهی زبانی 3- مرحله برخورد  فیزیکی و به قول معروف مرحله یدی است. که این مرحله کار حکومت و به اصطلاح کار نیروی انتظامی است.

اما چند نکته:

1- شما موظفید از مرجع تقلید خودتون پیروی کنید. مرحوم ایت الله قاضی هم جایگاه خودشون رو دارند اما شما مکلف به پیروی از نظر ایشون نیستید. ضمن اینکه توضیح ندادید که دوست شما در مورد نظر مرحوم اقای قاضی چه گفتن و نظر مرجوم آقای قاضی چه بوده که عملکرد شما بر طبق مبنای ایشون چیست؟

2- ما ایرادی در صدق این امر به معروف و نهی از منکری که انجام دادید ندیدیم یا حداقل متوجه منظور دوستتون نشدیم که ایرادش کجاست. امر به معروف و نهی از منکر در مفهومی کلی عبارت است از هر گونه تلاشی که به منظور اثر گذاردن بر دیگری صورت می گیرد تا وی را به انجام کار واجبی دعوت کند، یا از کار حرامی باز دارد. که شما هم چنین کاری کردید. شما با این جمله ای که فرمودید به مخاطب خود نشون دادید که کارش ایراد داره و ازشون خواستید که حجابش رو رعایت کنه و خود مخاطب هم همین برداشت رو کرده که شما در جایگاه نهی از منکر هستید.

اگر لازم می دونید که باز هم این بحث با همفکری دوستتون ادامه پیدا کنه در ادامه بفرمایید

لینک زیر در این رابطه شاید برای شما مفید باشد

http://btid.org/node/239554

از تلاش خداپسندانه شما که در امر نشر دین و رعایت ظواهر دین توسط دیگران کوشا هستید سپاسگزاریم و از خداوند برای شما توفیقات روز افزون خواستاریم

موفق باشید

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 04 آذر, 1402 سوال اخلاقی - اعتقادی: تاثیر قضا و قدر در نوع دعا کردن

سلام خدمت شما و ممنون از نظر لطف شما

سوال اول:
احتمالا منظورتون اینه که "این خوراک شبهه داره یعنی چه" یا به اصطلاح "غذای شبهه ناک"

کل آفرینش عالم سبب و مسببات است چه در عالم مادی باشه و چه در عالم غیب. بخاطر همین گفته شده هر حکمی تابع مصالح و مفاسدی است که در اون شی یا موضوع وجود داره. مثلا حرمت شراب و پاکی آب .

به تعبیر دیگر در عالم دنیا، هر چیزی ملکوتی داره. که به چشم ظاهر دیده نمی شه اما اثر و تاثیر خودش رو خواهد داشت که بعضی که چشم برزخی داشته اند چنین قضایایی رو با چشم دل دیده اند.

اینکه گفته می شود مال یا خوراک شبهه ناک، برگرفته از همین قضیه است. اما به ظاهر هیچ فرقی بین خوراک پاک و خوراک شبهه ناک وجود ندارد. طعام غیر غصبی با طعام غصبی هر دو به یک شکل اند. اما باطن و ملکوت اونها با هم متفاوت است. یعنی چرک آلود و دیگری پاک و طاهر.
خوراک شبهه ناک در جایی به کار میره که احتمال میدیم این خورک غصبی باشه، مال خمس نداده باشه، یا اصلا حاوی مواد حرام باشه که ما از اون اطلاعی نداریم.

اینجا دو حکم داده می شه.

1- حکم شرعی: چون در این موارد ما علم و یقین نداریم که این مال حرام هست یا غصبی است خوردن اون اشکالی نداره یعنی در قیامت کسی بابتش عذاب نمی بینه، یا ضمانتی بر عهده شخص نمیاره.

2- حکم اخلاقی: وادی اخلاق مربوط به کسانی است که تمایل به تعالی روح و تهذیب نفس دارند. هر چند در این موارد حکم شرعی به حلیّت داده می شود اما چون بالاخره این مال مشکوک، اگر حرام باشد، اثر وضعی خودش رو در این دنیا بنا به مقدمه ای که گفته شد خواهد داشت لذا یک شخص متخلق از مال و خوراک شبهه ناک پرهیز می کند. اثر وضعی مال و خوراک شبهه ناک ممکنه در سلب توفیق شخص (مثلا نماز شب ) تاثیر خود را بگذارد. اما بهر حال عقاب اخروی ندارد. 
بعضی افراد بخاطر اینکه از مال شبهه ناک در امان بمانند مثلا اگر به خونه ای می روند که نمی دانند این غذایی که جلوی آنها گذاشته می شود خمس داده شده یا نه، خودشان یک پنجم قیمت غذا رو به عنوان خمس پرداخت می کنند. تا از آثار وضعی احتمالی در امان بمانند.

 

سوال دوم:

مفاهیم فلسفی چون مفاهیم عینی و ملموس نیستند و صرفا مفاهیم عقلی و انتزاعی هستند لذا هم یادگیری اون نسبت به علوم تجربی و عینی سختتر هستش و هم یاددادن این مفاهیم به مخاطب سخت هستش. یعنی چه معلم و چه شاگرد، هر دو در حال تحصیل این گونه علوم به شدت در حال تصور و پردازش ذهنی هستند. سختی این قضیه وقتی مضاعف میشه که مخاطب اصلا در مفاهیم تصوری الفاظ ضعیف باشه.
این ویژگی مطالب فلسفی است که باعث شده این علم به اصطلاح خشک و بی روح باشه و ذهن رو خسته کنه.

همین ابهام و سختی تصور بعضی از مفاهیم و انتقال علوم فلسفی هست که بعضی به شوخی این طور گفته اند که :
"کلاس‌هایی که صبح برگزار میشه را هم استاد می‌فهمد، هم شاگرد، کلاس‌هایی که بعد از ظهر برگزار میشه ره استاد می‌فهمه، اما شاگرد نمی‌فهمه، اما کلاس‌هایی که شب برگزار میشه را نه استاد می‌فهمه، نه شاگرد."

عموما علوم عینی بهتر از علوم مفهومی قابل تعلیم و یادگیری است. و این متناسب به مخاطب فرق می کند. اگر دقت داشته باشید معجزات پیامبران برای مدت مدیدی عینی بوده، اما برای پیامبر خاتم متناسب با سطح شعور و فهم مردم به عنوان یک معجزه جاوید، قرانی می شود که با مفاهیم سروکار دارد. با تحلیل و استدلال سرو کار دارد.

امیدوارم به جواب درخوری رسیده باشید.

موفق باشید

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 02 آذر, 1402 سوال اخلاقی: اشکال از من هست.. یا همسرم ‌مشکل برزخی دارند؟.

سلام مجدد خدمت شما

خواهش می کنم

امر به معروف یعنی امر به خوبیها و هر چیزی که باید سرجایش باشد که به «عدل» تعبیر میشه. و «معروف» یعنی هر آنچه پیش فطرت آدمی شناخته شده باشد. و یکی از اون موارد «عدل» است

و منحصر به حجاب و ناهنجاریهایی که در بستر جامعه است نمیشود.

موفق باشید

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 02 آذر, 1402 سوال اخلاقی: بین دعا و سلام و قران و نماز کدام ارجحیت دارند؟؟؟؟

سلام خدمت شما کاربر محترم

ضمن سپاس از ارتباط مجدد شما

دین شریعت اسلام همان طور که قران می فرماید دین آسانی است. خود خدا در قرآن می فرماید خدا برای شما آسانی می خواد و نه سختی.

یکی از آسونی های دین اسلام همین بحث طهارت و نجاست هست. خدا از بابت خودش آسانی رو گذاشته حالا نوبت ماست که بخوایم حرف خدا رو مقدم بدونیم و به حکم خدا رضایت بدیم، یا نه حکم خودمون و رضایت قلبی خودمون رو مقدم بدونیم. حکم سخت توسط خود ما آفریده میشه. و الا خدا فقط آسونه می خواد. متاسفانه خیلی ها فراتر از حکم خدا می خوان به خودشون سخت بگیرن و لذت زندگی رو از خودشون سلب کنن.

حکم خدا که باعث راحتی است و متاسفانه بعضیها بهش عمل نمی کنن این هست که «تا موقعی که یقین به نجاست چیزی نداریم، باید گفت پاکه و لو اینکه در واقع نجس باشه (دقت کنید، و لو اینکه در واقع نجس باشه)» خدا بیش از توانایی و علم  ما حکم و تکلیفی نمی خواد. پس نباید جلوتر از خدا حرکت کنیم و از لذت بندگی بیفتیم.

در مساله شما چیزی که به نفع شما تموم شده همین شک و تردیدی است که در نجاست جای جای خونه دارید. و چون تردید دارید بنا به حکم خدا باید بگید ان شاء الله پاکه. و دیگه به هیچی فکر نکنید که نه، ممکنه نجس باشه. شما مکلف به واقعیت نیستید. بلکه مکلف به علم و یقین خودتون هستید. که از علم و یقین هم خبری نیست. چون با کوچکترین احتمالی می تونید تردید ایجاد کنید و این تردید یعنی یقین نداشتن به نجاست. خدا گفته در این جور مواقع بگید ان شاء الله این شیء، این سنگ، این فرش، یا روی فرش پاکه.

یقین داشتن باید به نحوی باشه که بتونید واسش قسم بخورید که اینجا یا اونجا نجسه. پس شما به هر نقطه ای از خونه اشاره کنید و از خودتون بپرسید که آیا حاضرید قسم بخورید که اینجا یا اونجا نجس هست ؟ اگر نمی تونید (چون یقین صددرصدی ندارید)، حکم اونجا طهارته و نیاز به آب کشیدن نیست. حالا چه به قول معروف دل شما بشینه یا نشینه. چه رضایت قلبی بدید یا ندید، فرقی نداره. اوج بندگی شخص در همینجاها معلوم میشه در جایی که شخص دلش راضی نمیشه، حکم خدا رو بر رضایت قلبیش مقدم بدونه.

جمع بندی: پس با این توصیفات به کار خودتون برسید و هیچ اعتنایی نکنید.

موفق باشید

 

تصویر روئین تن مهدی روئین تن مهدی 02 آذر, 1402 سوال اخلاقی: آیا ختم حمدالشفا صحت دارد؟؟؟؟

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم

ضمن سپاس از همراهی شما

چیزی تحت عنوان «ختم سوره حمد» یافت نشد. اگر منظور شما قرائت سوره حمد برای بهره مندی از آثاری است که دارد به چند روایت بسنده می شود.

1- حضرت امام رضا (ع) در این‌باره می‌فرمایند :

«کسی که به او دردی رسیده است برای رفع آن هفت بار سوره‌ی حمد را قرائت کند ، اگر درد آرام نشد هفتاد بار بخواند ، آرام خواهد شد .» ان شا‌ءالله (1)
شاید منظور شما از ختم همین دستور العملهایی است که باید چندین بار خوانده شود.

2- پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: فضیلت سوره حمد مانند فضیلت حاملان عرش است، هر کس آن را قرائت کند، ثوابی مانند ثواب حاملان عرش به او داده می شود. (2)

3-در روایتی رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است:اگر سوره حمد را در یک کفه میزان و باقی سوره های قرآن را در کفه دیگر قرار دهند، سوره حمد هفت برابر سنگین تر است.(3)

رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:هرکس سوره حمد را قرائت کند خداوند به عدد خواندن تمام کتاب هایی که از آسمان نازل شده به او ثواب و پاداش عنایت می فرماید.

پی نوشت:

1- اصول کافی : ۴/۴۲۹ و مکارم‌الاخلاق : ۳۶۳.
2- مستدرک الوسائل، ج۴، ص۳۳۰
3- مجمع البیان، ج۱، ص۳۶

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 209