ظاهرا این دستور العمل در کتب معتبر وارد نشده اما جزو دستورالعملهای مجرب هست که آیت الله شاه آبادی این دستور العمل را به نقل از دو تن از علماء بیان کرده اند و به آن عمل کرده و بهره برده اند (خبرگزاری رسا نیز این نقل را از ایشان آورده).
بهر حال شما می توانید به قصد رجاء (امید نتیجه از خدا) به آن عمل کنید.
دستورالعمل صحیح آن اینگونه است
جمعه شب که نماز را خواندی و شام میخوری کمی پیاز در دست بگیر و بگو:
اللهم صل علی محمد و آل محمد.
اللهم صلِّ علی النبیّ القرشیّ و العن الیهود الخیبری
به استفتاء از رهبری در مورد واکسیناسیون دقت بفرمایید
سؤال: اگر طبق مقررات زدن واکسن الزامی شود، تکلیف چیست؟
جواب: اگر حکومت اسلامی با ملاحظه مصالح عمومی کشور، مقرراتی را اعلام کند، همه باید عمل کنند.
طبق نظر برخی از علماء، این حکم حکومتی بوده، چرا که مصالح عمومی در نظر گرفته شده است.
چند نکته:
1- هر اجباری، مخالف با قانون نیست.قوانین راهنمایی و رانندگی یک اجبار است که در صورت عدم رعایت جریمه می شوید. با این حال قوانین راهنمایی و رانندگی را به صلاح جامعه میدانید. واکسیناسیون هم به صلاح جامعه است و کارشناسان به آن تاکید دارند
2- همانطور که می دانید واکسن ، پیشگیری نسبی می کند و نه صددرصدی. افرادی که بعد از واکسن جان خودشون رو از دست دادن، معلوم نیست از بابت واکسن بوده باشه. بیماری زمینه ای کماکان مؤثر هست.
3- الان شما صحیح و سالم هستید که ان شاءالله سلامت شما کماکان محفوظ بماند. اما شما از آینده خبر ندارید. هم خدای ناکرده از ابتلای خودتان و هم از ناقل بودن خودتان. که در صورت کوتاهی شاید ضامن بیماری دیگران شوید.
4- بهترین کار این هست که نه واکسن را ترک کنید و نه واکسن چینی بزنید (که نسبت به اون دلچرکین شده اید). واکسن ایرانی برکت بزنید که تولید داخل و از اطمینان کاملی برخوردار است.
5- این حرفها و شبهات همیشه بوده. حتی موقع واکسیناسیون فلج اطفال که چقدر شایعات راه انداختن. و با این شایعات بعضیها هنوز که هنوزه نزدند. با این حال مساله ای برای آنها که زدند پیش نیامد.
6- هر چند با واکسن نزدن شما، مخالف رهبری محسوب نمی شید (به این نسبت دادنها اعتنا نکنید)، اما با تجربه ای که ما از رهبری سراغ داریم که در زمینه های مختلفی حرفشون درست از آب در اومده، به نظر و موضعشون اعتماد کنید که ضرر نمی کنید.
بله همانطور که فرمودید این امورات و به طور کلی امورات معنوی و درونی قابل اندازه گیری نیست . چون امور معنوی با مقیاسهای دنیوی عینی و قابل قیاس نیست.اما قابل ارزیابی هست. و ارزیابی این امورات به حسب خودش هست.
خود شخص می تواند میزان آن را تا حدودی با درک درونی خود پی ببرد وارزیابی کنیم. مثلا ما بعینه می بینیم نماز ما نماز شهدایی نیست. معرفت ما معرفت مهدوی نیست. از آن طرف بدی ما همچون بدی یزید علیه اللعنه نیست.یا امانتداری و صداقت و حساسیت ما نسبت به بیت المال بالاتر از فلان دزد و اختلاس گر است .واز این دست مقایسه ها!
گاهی این امور معنوی و پنهانی خود و دیگران را با نشانه های رفتاری به عنوان آینه ای از درون می توان دریافت.
مثلا در روایت آمده است که اگر می خواهید پی ببرید که چقدر نمازتان قابل قبول است نگاه کنید که چه قدر در مقابل گناه، خودمدار هستید. همانطور که قبولی نماز، خط کشی شده نیست ، نشانه آن هم خط کشیده شده نیست. بلکه با همین روش قابل ارزیابی است.
عناوینی مثل اضطرار و انقطاع و معرفت هم اینگونه اند. این امورات را شخص در درون خود می یابد.
به عنوان نمونه تبتل که همان انقطاع است در قران ذکر شده است.
توضیح اینکه این مفهوم از آیه شریفه: «وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ اِلَیْهِ تَبْتیلاً» گرفته شده.
یعنی نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند (بهکلی از غیر او دل ببر)
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود در تبتل به این حالت باش که یک انگشت خود را گاهی به آسمان ببری و گاهی پایین آوری و دعا کنی!
سید بن طاووس (رحمةاللهعلیه) میگوید: این حالت که با یک انگشت به آسمان اشاره میشود، بیان نمادین این مطالب است که انسان با تمام وجودش به خدای متعال عرضه میدارد که من تنها به سوی تو منقطع شدهام و فقط به تو دلبستهام.
چند نکته اینکه
1- این عناوینی که فرمودید خود نشانه های کمال است . پس ثمر دهی آن را منوط به استجابت دعا ندانید که اگر دعا مستجاب نشد، گمان کنید هیچ چیزی به شما نرسیده.
2- همانطور که می دانید هیچ دعایی رد نمی شود.اما اینطور نیست که همه دعاها در این دنیا مستجاب شود و لو اینکه شرایط دعا فراهم باشد ممکن است به صلاح دعا کننده نباشد.
اجابت دعا الزاما به معنای برآورده شدن خواسته دعا کننده نیست، بلکه نوع اجابتها متفاوت است. در روایت هست که اگر انسان حاجتمند، برای رفع گرفتاری خود دعا کند و استجابت دعای او به مصلحت نباشد، خداوند در قیامت از او عذرخواهى مىکند و مىفرماید: اگر دعاى تو مستجاب نشد، مصلحت نبود و علّت آن را براى او روشن مىکند و به گونهاى براى او جبران مىنماید که آن بنده میگوید اى کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود.[1]
3- اضطرار، یک گام از دعا است و گام دوم خواستن از خود خداست. نه خدای توهمی. خیلی از افراد هستند که دعا می کنند اما دعایشان برآورده نمی شود . چون خدایی را می خوانند که باورشان نیست که کارساز است و بر هر کاری قادر. گاهی خدایی را می خوانند که هنوز چشم امیدشان به مردم است که فلانی کار او را راه بندازد. زبانش خدا را میخواند اما قلب و دلش، امیدوار به عنایت خلق الله . خدا در قرآن می فرماید «دعای هر کسی که «مرا» بخواند مستجاب می کنم». [2] نه خدای موهوم. و نه خدایی که مثلا قدرت بخشیدن کوهی از گناهان را ندارد. و البته شناخت خدا، نیاز به معرفت وشناخت واقعی دارد. که یکی از راههای شناخت واقعی خدا، تزکیه نفس است.
سلام و عرض ادب خدمت شما و احسنت بر ذهن پرسش گر شما!
ما دو نوع شخصیت داریم
شخصیت حقیقی، و شخصیت حقوقی
در تشهد شهادت میدهیم که حضرت محمد ص ، بنده و رسول خداست *...عبده و رسوله*
«عبد» به عنوان شخصیت حقیقی و «رسول» (یعنی پیامبر) به عنوان شخصیت حقوقی است
در وهله اول پیامبر مثل ما «عبد» بودند، و هیچ فرقی بین ما و ایشون نیست.
حضرت مثل ما میخورد، میخوابید، ازدواج میکرد، راه می رفت، بازی می کرد و ...
خداوند همه بندگانش رو به عبادت دعوت کرده، بلا استثنا حتی پیامبر ص، را به عبادت و حتی نماز امر کرده اند (وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ) (أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ)
پیامبر وقتی به نماز می ایستادند، مکلف بودند نظیر دیگر بندگان، با شخصیت حقیقی خود نماز بخوانند.
چون از حیث بندگی، فرقی بین ما و ایشون نیست. و ما بهر چه مکلف هستیم، ایشون هم همینطور.
و یکی از تکالیف، همین نماز با همین سبک و سیاق هست. همانطور که ما بندگان عادی خدا در تشهد مکلفیم به توحید و رسالت شهادت دهیم، پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به همین امر مکلف هستند.
در مورد صلوات هم همینطور است. خداوند در قران میفرماید اهل ایمان بر محمد صلوت بفرستند « إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا. ».
حضرت محمد ص، به عنوان یکی از اهل ایمان،از جانب شخصیت حقیقی خود، مکلف هستند به این دستور الهی عمل نمایند.
اما در مورد سلام (که سوال شماست) هم قضیه همینطور است.
پیامبر ص، بنا به دستور الهی به خودشان هم سلام میدادند.
نظیرش (سلام بر خود) هم در قرآن (سوره مریم آیه 33) هست که حضرت عیسی به خودشان سلام دادند. « وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ »
کشتن شدن حیوانات ولگرد از روی تصادف و بدون اختیار گناهی در پی ندارد و نیاز به کنکاش و پیگیری نیست. فقط توصیه می شه برای دفع بلاهای احتمالی که بخاطر سنّتهایی که بر این عالَم حاکم است و ممکن است به شما برسد صدقه بدید. و برای رفع عذاب وجدان استغفار کنید، کافی است.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی:
ظاهرا این دستور العمل در کتب معتبر وارد نشده اما جزو دستورالعملهای مجرب هست که آیت الله شاه آبادی این دستور العمل را به نقل از دو تن از علماء بیان کرده اند و به آن عمل کرده و بهره برده اند (خبرگزاری رسا نیز این نقل را از ایشان آورده).
بهر حال شما می توانید به قصد رجاء (امید نتیجه از خدا) به آن عمل کنید.
دستورالعمل صحیح آن اینگونه است
جمعه شب که نماز را خواندی و شام میخوری کمی پیاز در دست بگیر و بگو:
اللهم صل علی محمد و آل محمد.
اللهم صلِّ علی النبیّ القرشیّ و العن الیهود الخیبری
اللهم صل علی محمد وآل محمد
و بعد پیاز را بخورید.
موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما
به استفتاء از رهبری در مورد واکسیناسیون دقت بفرمایید
سؤال: اگر طبق مقررات زدن واکسن الزامی شود، تکلیف چیست؟
جواب: اگر حکومت اسلامی با ملاحظه مصالح عمومی کشور، مقرراتی را اعلام کند، همه باید عمل کنند.
طبق نظر برخی از علماء، این حکم حکومتی بوده، چرا که مصالح عمومی در نظر گرفته شده است.
چند نکته:
1- هر اجباری، مخالف با قانون نیست.قوانین راهنمایی و رانندگی یک اجبار است که در صورت عدم رعایت جریمه می شوید. با این حال قوانین راهنمایی و رانندگی را به صلاح جامعه میدانید. واکسیناسیون هم به صلاح جامعه است و کارشناسان به آن تاکید دارند
2- همانطور که می دانید واکسن ، پیشگیری نسبی می کند و نه صددرصدی. افرادی که بعد از واکسن جان خودشون رو از دست دادن، معلوم نیست از بابت واکسن بوده باشه. بیماری زمینه ای کماکان مؤثر هست.
3- الان شما صحیح و سالم هستید که ان شاءالله سلامت شما کماکان محفوظ بماند. اما شما از آینده خبر ندارید. هم خدای ناکرده از ابتلای خودتان و هم از ناقل بودن خودتان. که در صورت کوتاهی شاید ضامن بیماری دیگران شوید.
4- بهترین کار این هست که نه واکسن را ترک کنید و نه واکسن چینی بزنید (که نسبت به اون دلچرکین شده اید). واکسن ایرانی برکت بزنید که تولید داخل و از اطمینان کاملی برخوردار است.
5- این حرفها و شبهات همیشه بوده. حتی موقع واکسیناسیون فلج اطفال که چقدر شایعات راه انداختن. و با این شایعات بعضیها هنوز که هنوزه نزدند. با این حال مساله ای برای آنها که زدند پیش نیامد.
6- هر چند با واکسن نزدن شما، مخالف رهبری محسوب نمی شید (به این نسبت دادنها اعتنا نکنید)، اما با تجربه ای که ما از رهبری سراغ داریم که در زمینه های مختلفی حرفشون درست از آب در اومده، به نظر و موضعشون اعتماد کنید که ضرر نمی کنید.
موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر گرامی:
بله همانطور که فرمودید این امورات و به طور کلی امورات معنوی و درونی قابل اندازه گیری نیست . چون امور معنوی با مقیاسهای دنیوی عینی و قابل قیاس نیست.اما قابل ارزیابی هست. و ارزیابی این امورات به حسب خودش هست.
خود شخص می تواند میزان آن را تا حدودی با درک درونی خود پی ببرد وارزیابی کنیم. مثلا ما بعینه می بینیم نماز ما نماز شهدایی نیست. معرفت ما معرفت مهدوی نیست. از آن طرف بدی ما همچون بدی یزید علیه اللعنه نیست.یا امانتداری و صداقت و حساسیت ما نسبت به بیت المال بالاتر از فلان دزد و اختلاس گر است .واز این دست مقایسه ها!
گاهی این امور معنوی و پنهانی خود و دیگران را با نشانه های رفتاری به عنوان آینه ای از درون می توان دریافت.
مثلا در روایت آمده است که اگر می خواهید پی ببرید که چقدر نمازتان قابل قبول است نگاه کنید که چه قدر در مقابل گناه، خودمدار هستید. همانطور که قبولی نماز، خط کشی شده نیست ، نشانه آن هم خط کشیده شده نیست. بلکه با همین روش قابل ارزیابی است.
عناوینی مثل اضطرار و انقطاع و معرفت هم اینگونه اند. این امورات را شخص در درون خود می یابد.
به عنوان نمونه تبتل که همان انقطاع است در قران ذکر شده است.
توضیح اینکه این مفهوم از آیه شریفه: «وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ اِلَیْهِ تَبْتیلاً» گرفته شده.
یعنی نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او دل ببند (بهکلی از غیر او دل ببر)
امام صادق (علیهالسّلام) فرمود در تبتل به این حالت باش که یک انگشت خود را گاهی به آسمان ببری و گاهی پایین آوری و دعا کنی!
سید بن طاووس (رحمةاللهعلیه) میگوید: این حالت که با یک انگشت به آسمان اشاره میشود، بیان نمادین این مطالب است که انسان با تمام وجودش به خدای متعال عرضه میدارد که من تنها به سوی تو منقطع شدهام و فقط به تو دلبستهام.
چند نکته اینکه
1- این عناوینی که فرمودید خود نشانه های کمال است . پس ثمر دهی آن را منوط به استجابت دعا ندانید که اگر دعا مستجاب نشد، گمان کنید هیچ چیزی به شما نرسیده.
2- همانطور که می دانید هیچ دعایی رد نمی شود.اما اینطور نیست که همه دعاها در این دنیا مستجاب شود و لو اینکه شرایط دعا فراهم باشد ممکن است به صلاح دعا کننده نباشد.
اجابت دعا الزاما به معنای برآورده شدن خواسته دعا کننده نیست، بلکه نوع اجابتها متفاوت است. در روایت هست که اگر انسان حاجتمند، برای رفع گرفتاری خود دعا کند و استجابت دعای او به مصلحت نباشد، خداوند در قیامت از او عذرخواهى مىکند و مىفرماید: اگر دعاى تو مستجاب نشد، مصلحت نبود و علّت آن را براى او روشن مىکند و به گونهاى براى او جبران مىنماید که آن بنده میگوید اى کاش هیچ یک از دعاهایم در دنیا مستجاب نشده بود.[1]
3- اضطرار، یک گام از دعا است و گام دوم خواستن از خود خداست. نه خدای توهمی. خیلی از افراد هستند که دعا می کنند اما دعایشان برآورده نمی شود . چون خدایی را می خوانند که باورشان نیست که کارساز است و بر هر کاری قادر. گاهی خدایی را می خوانند که هنوز چشم امیدشان به مردم است که فلانی کار او را راه بندازد. زبانش خدا را میخواند اما قلب و دلش، امیدوار به عنایت خلق الله . خدا در قرآن می فرماید «دعای هر کسی که «مرا» بخواند مستجاب می کنم». [2] نه خدای موهوم. و نه خدایی که مثلا قدرت بخشیدن کوهی از گناهان را ندارد. و البته شناخت خدا، نیاز به معرفت وشناخت واقعی دارد. که یکی از راههای شناخت واقعی خدا، تزکیه نفس است.
موفق باشید
پینوشت:
1- کافى، ج 2، ص 491 - 490
2- 186 بقره
سلام و عرض ادب خدمت شما و احسنت بر ذهن پرسش گر شما!
ما دو نوع شخصیت داریم
شخصیت حقیقی، و شخصیت حقوقی
در تشهد شهادت میدهیم که حضرت محمد ص ، بنده و رسول خداست *...عبده و رسوله*
«عبد» به عنوان شخصیت حقیقی و «رسول» (یعنی پیامبر) به عنوان شخصیت حقوقی است
در وهله اول پیامبر مثل ما «عبد» بودند، و هیچ فرقی بین ما و ایشون نیست.
حضرت مثل ما میخورد، میخوابید، ازدواج میکرد، راه می رفت، بازی می کرد و ...
خداوند همه بندگانش رو به عبادت دعوت کرده، بلا استثنا حتی پیامبر ص، را به عبادت و حتی نماز امر کرده اند (وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ) (أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَىٰ غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ)
پیامبر وقتی به نماز می ایستادند، مکلف بودند نظیر دیگر بندگان، با شخصیت حقیقی خود نماز بخوانند.
چون از حیث بندگی، فرقی بین ما و ایشون نیست. و ما بهر چه مکلف هستیم، ایشون هم همینطور.
و یکی از تکالیف، همین نماز با همین سبک و سیاق هست. همانطور که ما بندگان عادی خدا در تشهد مکلفیم به توحید و رسالت شهادت دهیم، پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به همین امر مکلف هستند.
در مورد صلوات هم همینطور است. خداوند در قران میفرماید اهل ایمان بر محمد صلوت بفرستند « إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ ۚ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا. ».
حضرت محمد ص، به عنوان یکی از اهل ایمان،از جانب شخصیت حقیقی خود، مکلف هستند به این دستور الهی عمل نمایند.
اما در مورد سلام (که سوال شماست) هم قضیه همینطور است.
پیامبر ص، بنا به دستور الهی به خودشان هم سلام میدادند.
نظیرش (سلام بر خود) هم در قرآن (سوره مریم آیه 33) هست که حضرت عیسی به خودشان سلام دادند. « وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ »
موفق باشید
سلام عرض ادب خدمت شما:
کشتن شدن حیوانات ولگرد از روی تصادف و بدون اختیار گناهی در پی ندارد و نیاز به کنکاش و پیگیری نیست. فقط توصیه می شه برای دفع بلاهای احتمالی که بخاطر سنّتهایی که بر این عالَم حاکم است و ممکن است به شما برسد صدقه بدید. و برای رفع عذاب وجدان استغفار کنید، کافی است.
موفق باشید
صفحهها