مطالب دوستان روئین تن مهدی

سلام. من 28 سالمه و لیسانس تاریخ دارم ایشون هم31 ساله و لیسانس عمران دارن هم کفو هسیم ولی ایشون میخاد مثلا تو عروسیمون که خانما میرقصن میگه بهشون بگو نرقصن! چون گناه داره و کلا میخاد یه جوری زندگی کنه به قول خودش وقتی امام زمان اومد بگه ازت راضیم به منم میگه همراهم باش البته چند ساله متحول شده و صبح و بعدازظهر سر کلاسای استادشون میره و فقط استادشون رو قبول داره. اصلا هم نمیاد مشاوره.خودم رفتم مشاوره گفتن ایشون که اینجوریه آدما رو دین گریز میکنه و فردا میشه بابای بچت و... حتما با هم بیاین که نمیاد. من گفتم دو ماه دیگه عقد کنیم بیشتر آشنا شیم. هفته ای یه بار میریم  پارک و حرف میزنیم. با توجه با اینکه نمیاد مشاوره من وقتی بیرون میریم چه جوری بیشتر بشناسمش؟؟؟

سلام وقت بخیر چجوری میشه با شکست عشقی کنار اومد؟

یکی اینکه در این سن ۴۱ سالگی که هستم چه کنم که اهل بهشت باشم. یعنی از فرصت باقیمانده چگونه استفاده کنم که اهل بهشت شوم و دوم اینکه چه کار کنم که در پیری حسرت عمر گذشته را نخورم و رضایت داشته باشم خدا خیرتون بدهد

سلام خیلی متشکرم از راهنمایی شما همسرم گوشیش رمز نداره. ....شک من هم به این واسطه که از دور اسم ذخیره شده  دیدم ولی نتونستم درست بخوانم تا حدودی یا حروف فارسی بود با فامیل همراه با صدای خانم واین که همسرم بشدت از این که من ناگهان متوجه تماس شدم رنگش پرید دست پاچه شد به اندازه ای که گوشی بدون قطع تماس انداخت رو صندلی کناری....من بهش یاداوری کردم تماس قطع نشده بسیار ترسید تا جایی که نمیتونست تماس قطع کنه گوشی خاموش کرد .... حدود 20دقیقه از خانه زدبیرون وقتی برگشت ازش پرسیدم کجا رفتی برا یکی از همکاراش آچار چرخ برده تو ایتا دیدم با یه خانم که تقریبا فکر میکنم همون اسم بوده چند تا پیام ردوبدل بدل کردن .....بعد دیدم پیام ها پاک شده....نمیدونم پیام ها همسرم پاک کرده یا اون طرف دیگه از این قابلیت ایتا خیلی اطلاع ندارم....  شماره اون طرف برداشتم به طور ناشناس زنگ زدم یه خانم جواب داد که احساس میکنم همون صدا بود ولی از همون روز که با همسرم حرف شد و بهش گفتم که متوجه شدم بهم دروغ گفته....احساس میکنم بیشتر دست زیر گرفته. ....از بحث وجدل دوری میکنه ....تا الان دقت نکرده بودم ولی تو این چند روزه تماس مشکوک نداشته بعد کارش راننده تاکسی بین شهری.... صبح تا غروب بیرون به طور معمول 14سال کارش اینه میدونم به خاطر شغلش خانم ها زیادی باهاش تماس میگیرن ولی این بار واقعا مشکوک بود چند شب پیش خیلی ضعیف عمل کردم وفا صبح گریه کردم چند بار بیدارش کردم تا باهاش صحبت کنم ولی بد برخورد کردو وجود بچه‌ها رو بهانه قرار داد البته از این که بچه ها متوجه بشن خیلی ترس داره تهدید به خودکشی کردم بازم گفت به خاطر بچه‌ها اگه بر فرز راستم باشه هیچی نگم روز بعدش باهاش تماس گرفتم گفتم راستش بگه پشت گوشی گریه افتاد و گفت بهتر از من براش پیدا نمیشه ویه تا موتو به دنیا نمیدم ودارم اشتباه میکنم گفت اگه به کسی شک دارم زنگ بزنم خودم پیگیر بشم ولی میدونه من هیچ وقت این کار نمیکنم ....واقعا نمیدونم چکار کنم امروز یک لحظه کنترل خودم از دست دادم جلو بچه‌ها باهاش بد برخورد کردم ولی بر خلاف همیشه هیچی نگفت. ...درباره تماس های مشکوک یا رفت وآمد مثل معمول همیشه هست. ... باعرض معضرت ولی رابطه جنسی چی بشه که در ماه یک بار پیشنهاد بده که انم خیلی مطلوب نیست حدود یک سال میشه که ایجوری شده همسرم 52سال داره آدم خیلی زرنگ هم هست حواس جمع هیچ وقت یک اشتباه دوبار انجام نمیده. ...ما در ظمن باغ داریم تقریبا  وبیشترکارهای باغ همراه همسرم هستم تو تمام کارهایی که میخواهد کنه حمایتش میکنم حتی اگه جایی با کسی بحث کنه که حق باهاش نباشه هم حمایتش میکنم. ....تو فامیل خیلی ها حصرت رابطه من وهمسرم میخورن چون هیچ وقت نزاشتم کسی از هیچ مشکل زندگیمون با خبر بشه به کسی هم اجازه دخالت تو زندگیم نمیدم این کارا من باعث لوص شده وبهش اجازه داده بخواد دست به رابطه با یک زن دیگه بشه حالا شرعی یا غیره. ... آیا شما فکر میکنید من در حمایت از همسرم زیاده‌روی کردم لوص شده؟ ؟؟؟؟یادم رفت بگم اون روز بعد از بیرون رفتنش که گفتم تماس و شماره از رو گوشیش پاک شد یک دختر 25ساله دارم ازدواج کرده یه بچه 6ماه داره. ....دوتا پسر 23و21ساله دارم دانشجو. ...ما این بچه‌ها رو خیلی باختی بزرگ کردیم حالا یک زندگی نسبتا خوبی داریم ولی این کار همسرم خیلی داره عذابم میده. .... ببخشید زیاد حرف زدم فقط با شما میتونم درد دل کنم بسیار از صبوری شما متشکرم  اگه امکان داره بازم راهنمایی کنید سپاس گذارم