فرهادی حصاری محمدرضا

تصویر فرهادی حصاری محمدرضا
گروه: 
دانش آموزی

مطالب ارسالی

01 بهم، 1401    0
به نام خدای مهربون؛ خدایی که ما انسان‌ها رو آفرید؛ سلام به گلای سرسبد خونه؛ به دردونه‌های خنده‌رو و باادب. باز امشب اومدم تا مهمون دلای گرمتون بشم تا همه با هم یه قصه جدید بشنویم. شما چقدر پدربزرگ و مادربزرگتون رو...
01 بهم، 1401    0
به نام خداوند هفت آسمان  خداوند بخشنده و مهربان | قصه راز قهرمانی نیشو سلام به نوگلا و نونهالای زیبا و مهربون؛ باز امشب پیش شما اومدم تا با هم به جنگل خیالی خودمون بریم و یه قصه خوب رو بشنویم . روزی روزگاری...
28 دى، 1401    0
به نام خداوند شادی آفرین؛ خدای دانا و مهربون؛ سلام به همه دردونه‌های نمونه؛ سلام کوچولوهای مهربونم؛ حالتون خوبه؟ خدا رو شکر؛ امشب می‌خوام براتون یه قصه قشنگ از شهری دور بگم؛  اگه آماده‌این، خوب به من گوش بدین....
27 دى، 1401    0
بسمه‌تعالی | قصه تصمیم عجولانه درخت جوان سلامی به گرمی آفتاب ظهر تابستون و به پاکی برف دونه‌های زمستون. سلام دخترخانم‌های خنده‌‌رو و آقا پسرهای مهربون . گلای من! حالتون چطوره؟ توی یه شب دیگه از شب‌های سرد...
27 دى، 1401    0
به نام خدایی که آسمون و زمین رو برای ما انسان‌ها آفریده و همه ما رو دوست داره. سلام به گلای باغ زندگی؛ خدا رو شکر که یه شب دیگه از شب‌های سرد زمستون تونستم مهمون خونه‌های گرم شما بشم. مهربونای من! باز امشب هم با یه...
27 دى، 1401    0
به نام خدا | قصه درخت تنومند و پرندگان مهربون به نام خدای مهربونی که ما رو آفرید؛ خدای بزرگ و بخشنده‌ای که ما رو دوست داره. سلامی به سفیدی برف زمستون و به گرمی آفتاب تابستون. بچه‌های گلم! باز امشب با یه قصه دیگه...
27 دى، 1401    0
به نام خداوندی که همه ما رو آفرید؛ سلام به شما کوچولوهای مهربون؛ سلام به بنده‌های خوب خدا، امشب اومدم تا با هم به شهر قصه ها بریم؛ پس اگه آماده‌این، چشماتونو ببندین، دستای خیالتونو به من بدین تا با هم به شهر قصه ها بریم...
27 دى، 1401    0
به نام خدای شادی‌آفرین. خدای آسمون و خدای زمین. سلام... سلام... سلام... | قصه شب «درس زیبای مرد باغبون به پسرهایش» سلامی به گرمی خورشید مهربون. سلام به کوچولوهای باادب؛ حالتون خوبه؟ خدا رو شکر؛ باز امشب اومدم تا یه...
24 دى، 1401    0
به نام خدای زیبایی آفرین. سلام به همه شما کوچولوهای باهوش. کوچولوهای مهربونی که همیشه قدر پدر و مادر و زحمت‌هایی که می‌کشن رو می‌دونن. امشب هم اومدم تا با هم یه قصه بشنویم؛ این بار می‌خوام شما رو با خودم به سرزمین پرنده...
21 دى، 1401    0
به نام خدا | قصه شب تولد نگران کننده سعید کوچولو سلام به دخترها و پسرهای خوب و نازنین؛ سلام به روی مثل ماهتون؛ حال و احوالتون چطوره؟ خوب هستید؟ خدا رو شکر. امشب می‌خوایم به یه جشن تولد بریم؛ یه جشن که آخرش به خوبی و...

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 447