نظرات اسماعیلی احمد

تصویر اسماعیلی احمد اسماعیلی احمد 01 خرد, 1401 چطور امر به معروف کنم

عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر گرامی
ممنون از اعتمادی که به مجموعه اندیشه برتر دارید.

ابتدا لازمه بگم دغدغه ی شما و خانواده ی اون خانم بسیار به جا هست چون هر ناهنجاری که در اجتماع بوجود بیاد تبعات زیاد و گاهی غیر قابل جبران داره از جمله بحث بی حجابی.
اما این مسئله از دو بعد اجتماعی و دینی قابل بررسی هست:
شخصا همیشه بین دانشجویان استدلال اجتماعی و اخلاقی رو مطرح میکنم و غالبا بخاطر منطقی بودنش ناچار به پذیرش میشن، به این صورت که در وجود انسان ها زمینه هایی برای خطا و فساد وجود داره مثل حسادت، خشم، طمع و .... و ما اجازه تحریک و شعله ور کردن این امور رو نداریم و گرنه تبعاتش متوجه خودمون میشه. بطور نمونه در وجود همه انسانها طمع و حرص به مال هست پس من اجازه ندارم پولهای خودم رو در خیابان بریزم و توقع داشته باشم کسی به اون ها دست نزنه و دزدی نکنه (لذا از قدیم معروف بود که میگفتن مراقب پولهایت باش تا مردم را دزد نکنی)، در جریان عفاف و حجاب هم همین موضوع صدق میکنه از این جهت که در وجود انسان ها قوای جنسی و زمینه برای فساد در جامعه وجود داره (هرچند که اصل تمایلات جنسی و شهوت بعنوان یک نعمت خدادادی برای تشکیل خانواده و  تداوم نسل انسان، یک امر لازم  است اما مثل تمامی ابزار، میتوان از آن استفاده ی اشتباه هم کرد)، پس ما اجازه نداریم این تمایل را در افراد شعله ور کنیم چرا که امنیت روانی جامعه تهدید و و باعث فروپاشی نهاد خانواده میشه و با توجه به تفاوتهای فرهنگی و اعتقادی نمیتوان از همه انسان ها توقع داشته باشیم که نگاه خود را کنترل کنن، همانطور که همه ی مردم نسبت به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی یکسان نیستند.
و از طرفی در قانون گذاری باید قاعده کلی در نظر گرفته بشه نه برای هر فرد جداگانه قانون بذاریم، مثل اینکه پوشاندن موی سر لازم هست و این قابل تفسیر نیست که مثلا کسی بگه چند تار مو اشکال نداره، چون قوانین باید یک حد و تعریف خاص داشته باشن.
پس ما انسانها چه زن و چه مرد فارغ از دین و اعتقادات وظیفه داریم امور اجتماعی از جمله نوع پوشش رو در فضای عمومی رعایت کنیم، چرا که بحث حیا فراتر از واجبات شرعی است.

و اما از منظر دینی و اعتقادی هم ما موظف به رعایت برخی قوانین فردی و اجتماعی هستیم که هم در جهت کمال و رشد شخصیت ما و هم موجب پاداش اخروی است، و بطور کلی قوانین دینی هم همان امور انسانی است اما با یک تعریف واحد و مشترک.
بعنوان نمونه میتوان به برخی تعابیر دینی اشاره کرد از جمله قرآن کریم در سوره نور آیه 31  وسیره عملی اهل بیت اشاره کرد مثل نمونه تاریخی از زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها که  آن حضرت بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) یرای بیان خطبه فدک اینچنین به سمت مسجد می رفتند: «...لَاثَتْ خِمَارَهَا عَلَى رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءِ قَوْمِهَا تَطَأُ يُولَهَا، مقنعه خود را بر روی سر انداختند و سرتاسر بدن خود را با چادرشان پوشاندند و همراه با جمعی زنان قبیله خود راه افتادند در حالی که دنباله دامن شان روی زمین کشیده می شد.
و همچنین احادیث و نمونه های تاریخی بسیار دیگر که به راحتی در فضای اینترنت قابل جستجو هست.
در انتها پیشنهاد میکنیم برای اثر گزاری بهتر این بحث را حضوری و در فضای صمیمی مطرح کنید و حتما قبل از انتقاد به ویطگی های مثبت ا.ن شخص اشاره کنید چرا که فضای چت توان انتقال احساس مثل درک متقابل و همدلی را ندارد.

موفقیت و سربلندی شما آرزوی قلبی ماست.

تصویر اسماعیلی احمد اسماعیلی احمد 31 ارد, 1401 مقصر اصلی

عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر محترم
از شما بابت اعتماد و طرح موضوعتون تشکر میکنیم، موفقیت شما در تمام مراحل زندگی آرزوی قلبی ما در این مجموعه است.

در ابتدا مسئله ای که بهش اشاره کردید از این جهت که میتونه اثر مستقیم در زندگی مشترک و رابطه شما با همسرتون داشته یاشه بسیار حائز اهمیت هست، پس لازمه برای حفظ آرامش و رابطه پایدار عاطفی در زندگی کمی بیش از پیش بهش توجه کنید.
اما از منظر اخلاقی باید بگم در ازدواج برخی مسائل، بخش جدا نشدنی از زندگی هستند از جمله خانواده همسر، به این معنا که نمیشه انسان با کسی ازدواج کنه ولی نسبت به خانواده اون شخص بی تفاوت باشه یا نخواد رفت و آمد کنه و...

 واقعیت اینه که در مرحله اول بخشی از تعارض هایی که پیش میاد طبیعی هست، از این جهت که فرد جدیدی به یک خانواده اضافه میشه و زمان می بره تا افراد نسبت به اخلاق و روحیات هم آشنایی و پذیرش پیدا کنن. پس لازمه با درک شرایط و موقعیت، کمی با صبر و حوصله بیشتر به خودمون و دیگران زمان بدیم، هر چند میدونیم  گاهی افراد مقابل توقع صمیمیت بیش از حدی دارن و زمانی که اون تامین نشه حس سردی در رابطه بهشون دست میده که لازمه این سطح توقعات رو پایین بیارن.

اما نفرمودید چه اتفاقاتی باعث این سردی در روابط شما با خانواده همسر شده، چون حل اونها خیلی در حس رضایت طرفین کمک می کنه،  ولی توجّه داشته باشید که  وجود مادرشوهرتان می‌تواند یک فرصت مناسبی برای بهبود روابط شما با همسرتان باشد. مطمئنا هر چقدر رابطه شما با مادرهمسرتان توأم با احترام باشد و همچون مادر خود به ایشان احترام بگذارید، رابطه شما و همسرتان نیز بهتر خواهد شد. پس با دوری از هر گونه تنش با خانواده همسرتان، سعی کنید رابطه احترام آمیز خود را با آنها حفظ کنید و چه بسا گسترش دهید، از طرفی غافل نشیم که بسیاری از مسائل و سوء تفاهم ها میتواند با گفتگو حل شود (مثل اینکه افراد در فضای کاملا دوستانه راجع به حساسیت های رفتاری که دارن با هم صحبت کنن)
در آخر میتونید برای حل بهتر مسئله (همونطور که گفتید نیاز به توضیح مفصل داره)، با بیان جزییات بیشتر از عواملی که باعث این احساس شده، از راهنمایی کارشناسان مشاوره این مرکز استفاده کنید.

موفق و سربلند باشید.

تصویر اسماعیلی احمد اسماعیلی احمد 31 ارد, 1401 عدم موفقیت در امور عبادی

سلام وقت بخیر
ممنون از اینکه مشکلتون رو با ما در میون گذاشتید.

در ابتدا میتونم درک کنم که این حالت چقدر آزار دهنده است اما بخاطر وجود راهکارهای مناسب میشه از این مرحله به سلامت عبور کرد.
خیلی عوامل میتونه توی این جریان دخیل باشن مثل نداشتن نقطه ی هدف...
فرض کنید از اول با خودتون قرار میذارید از تهران به مشهد برید و ابزار و وسایل این سفر رو هم مهیا میکنید . اینطور دیگه بین راه دچار تردید و بی انگیزگی نخواهید شد چون همه نگاه و خواسته تون رسیدن به مقصد مورد نظر هست، پس لازمه ما هم برای کارها و اولویت هامون این رو مد نظر قرار بدیم.

اما چرا این حالت پیش میاد؟ ما بهش میگیم (زندگی جزیره ای) یعنی کلی کار مهم و ضروری و لازم که باید انجام بشن ولی نمیدونیم از کجا و چجوری شروعش کنیم، و این باعث عدم موفقیت در کل کارها میشه اما  راهکار چیه ؟
تغییر این (مدل جزیره ای) به (مدل حلزونی)

یعنی مثل صدف حلزون که طبقه طبقه است، لازمه ما هم کارهامون رو اولویت بندی کنیم.
مثل همون مثالی که زدید (نبود نظم در برنامه عبادی و مطالعه و ...) وقتی اولویت بندی انجام شد دیگه نباید کارها رو موازی و قاطی انجام داد، پس لازمه لیستی از کارها و برنامه های روزانه آماده کنید، بعد طبق اولویت اونها رو در لیست جدیدی قرار داده و زمان مناسب رو هم برای انجام اونها تعریف کنید، بعد از مدت کوتاهی که طبق برنامه پیش رفتید متوجه نظم کارها میشید و این خودش بعنوان الگویی در ذهن شما ثبت خواهد شد.
و در نهایت نمیشه  تاثیر اطرافیان رو نادیده گرفت یعنی لازمه حتما مراقب انتخاب افرادی که باهاشون همکاری و دوستی میکنیم باشیم و سعی کنیم بیشتر با افراد موفق همراه بشیم و گرنه ایجاد حس شکست و عدم انگیزه و ...اجتناب ناپذیره.

سلامتی و سربلندی شما آرزوی قلبی ماست.

تصویر اسماعیلی احمد اسماعیلی احمد 31 ارد, 1401 روش ترک گناه

عرض سلام و ادب خدمت شما کاربر محترم
از شما بابت اعتماد به مجموعه اندیشه برتر تشکر میکنیم.

در پاسخ به دغدغه ی شما لازمه بدونیم اولین شرط موفیقت در ترک گناه، آگاهیه که به خودی خود کمک بزرگی در رسیدن به هدف میکنه، شک نکنیم عامل اصلی بدبختی آدمی گناه است و اگر انسان بخواهد از گناه دوری کند و از این سمّ مهلک نجات یابد، رعایت نکات زیر ضروری است:

أ‌) تصمیم جدی و قاطع بر گناه نکردن؛ تا انسان عزم راسخ بر ترک گناه نداشته باشد، چندان توفیقی در عدم ارتکاب گناه به دست نمی آورد.

ب‌) توجه کامل به این که خداوند در همه حالات آگاه و ناظر بر اعمال ما است و حتی بر آنچه در دل ما میگذرد احاطه دارد و از آن ها هم با خبر است. اگر انسان چنین یقینی داشته باشد، خجالت می کشد گناه کند و از دستورهای خالقش سرپیچی نماید، برای این که انسان به چنین توجهی موفق شود، همیشه به یاد خدا بودن بسیار سودمند است. این که گفته می شود انسان باید همیشه به یاد خدا باشد، بدین خاطر است که با یاد خدا انسان از مهلکات دور می شود و به عوامل سعادت نزدیک می گردد. امیرالمومنین (ع) فرمود: «خدا را در همه جا یاد کنید، زیرا در همه جا با شما است». (1) حضرت در حدیث دیگر فرمود: «ذکر دو گونه است: یاد خدا به هنگام مصیبت و بهتر از آن یاد خدا در رویارویی با حرام است که این یاد خدا مانع از ارتکاب حرام می شود».(2) قرآن فرمود: «آیا (او که اهل گناه و شرک است) ندانست که خدا می بیند».(3)

ج) تفکر در عواقب زیان بار گناه. اگر انسان توجه کامل داشته باشد که معصیت علاوه بر آثار سوء و آسیب های دنیوی، چه عذاب های غیر قابل تحمل اُخروی به دنبال دارد، مطمئناً از گناه دوری می جوید.

قرآن می فرماید: « هر کس به خدای خود با حالت گناه وارد شود، جزای او جهنمی است که در آن جا نه می میرد و نه زنده می ماند».(4) در آیة دیگر فرمود: «(در روز قیامت) گناهکار دوست دارد که فرزندان، زن، برادر، همة خویشان و همة اهل زمین را فدا می کرد تا از عذاب نجات می یافت، (ولی) چنین نیست، (بلکه) آن آتش است و ...».(5) در جای دیگر فرمود: «در روز قیامت کافر گوید: ای کاش خاک بودم».(6)

د) مقایسه بین بهشت و جهنم، اگر انسان یک مطالعه اجمالی در آیات و روایات اهل بیت(ع) در مورد نعمت های بهشتی و عذاب های جهنمی داشته باشد، مطمئناً به بهشت شوق پیدا می کند و از جهنم می ترسد در نتیجه مرتکب گناه نمی شود. در این زمینه مطالعه جلد شش کتاب پیام قرآن اثر آیت الله مکارم شیرازی بسیار مفید است. قرآن در مقایسه بین ثواب و عذاب اخروی می فرماید: «وصف بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده (چنین است) که در آن، جوی هایی از آب گوارا، و جوی هایی از شیری که مزه اش تغییر ناپذیر است، و جوی هایی از شراب لذت بخش برای آشامندگان، و جوی هایی از عسل پاکیزه (وجود دارد) و برای شان در آن جا همه گونه میوه هست، نیز آمرزشی از جانب پروردگارشان. (آیا چنین کسی) همانند کسی است که جاودانه در آتش است و به آنان آبی جوشان نوشانده می شود که دل و روده های شان را پاره پاره می کند؟!».(7)

امیرمؤمنان(ع) فرمود: «مغبون کسی است که بهشت عالی را به گناه پست بفروشد».(8)

هـ) باور کردن این که شیطان و نفس امّاره، دشمن انسانند؛ وقتی انسان یقین پیدا کرد که اینان دشمن اویند، به حرف آنان گوش نداده و گناه نمی کند. قرآن می فرماید: «ای بنی آدم، آیا با شما پیمان نبسته بودم که شیطان را نپرستید که او دشمن آشکار شما است؟!».(9) در آیة دیگر فرمود: «نفس امّاره بسیار وادار کننده به بدی است».(10)

و) عمر انسان زودگذر است و در آینده بسیار نزدیک به نتایج اعمالش خواهد رسید؛ اگر انسان به این مسئله عنایت داشته باشد و فکر نکند که فعلاً خبری از سرای آخرت نیست، در عدم ارتکاب گناه مؤثر است، چرا که خیلی از افراد به خیال این که عواقب وخیم معصیت دیر به سراغ انسان می آید، مرتکب معصیت می گردند. قرآن فرموده: «آن ها (کافران) آن (روز عذاب را) دور می بینند، و ما آن را نزدیک می بینیم».(11)

ز) زیاد سبحان الله گفتن، که باعث می شود شیطان از انسان دور شود.
وقتی شیطان از انسان دور شود، دیگر گناه نمی کند. امام صادق(ع) فرمود: «شیطان گفته است: پنج کس مرا بیچاره ساخته و راه به آن ها ندارم و بقیه مردم در اختیار منند:1ـ کسی که با نیّت صادق به خدا چنگ بزند و در تمام کارها به او توکّل کند.2ـ کسی که در شبانه روز زیاد تسبیح گوید.3ـ کسی که هر چه برای خود می پسندد، برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد.4ـ کسی در وقت رویارویی با مصیبت ناله و فریاد نزند.5ـ کسی که به آن چه خدا قسمتش کرده است راضی باشد».(12)

در پایان حدیثی را که امام حسین(ع) دربارة رهایی از معصیت فرموده می آوریم:
مردی به خدمت حضرت رسیده و عرض کرد: من مردی گناهکارم و صبر بر معصیت (استقامت در برابر آن) ندارم، مرا موعظه فرما. حضرت فرمود: «پنج عمل انجام ده، آن گاه هر گونه که خواستی گناه کن:

1ـ روزی خدا را نخور و هر چه می خواهی گناه کن.2ـ از ولایت خدا بیرون رو و هر چه خواستی گناه کن.3ـ در جایی گناه کن که خدا تو را نبیند.4ـ به هنگام مرگ نگذار حضرت عزرائیل جانت را بگیرد و هر چه خواستی گناه کن.5ـ وقتی مالک دوزخ تو را به آتش می اندازد، داخل آتش نرو، آن وقت هر گناهی خواستی انجام ده».(13)
در این حدیث حضرت می خواهد بگوید: تو که بر هیچ یک از این پنج چیز قادر نیستی، پس چگونه گناه انجام می دهی و خود را بدبخت می کنی؟!

در نهایت توجه به این مسئله مهمه که اغلب گناهان انسان ریشه در بیکاری و نداشتن فعالیت مفید داره که با مشغول شدن به کارهای این چنینی تا حد زیادی از موقعیت گناه نجات پیدا میکنیم، و همانطور که فرمودید لازمه در این بین مراقب باشیم به ذهینت وسواس گونه دچار نشیم بلکه با اصلاح محیط، برخی دوستان، اطرافیان و حتی برخی صفحات و کانال های فضای مجازی، بطور کلی حذف هر عاملی که ما  رو بر انجام اون گناهان ترغیب میکنه، برای رسیدن به هدف به خودمون کمک کنیم.

پی نوشت ها:
1. صادق احسان بخش، آثار الصادقین، ج 6، ص 295، شمارة 8567.
2. همان، ص 294، شمارة 8562.
3. علق (95) آیة 14.
4. طه (20) آیة 74.
5. معارج (70) آیة 11 ـ 15.
6. نبأ (78) آیة 40.
7. محمد (47) آیة 15.
8. غررالحکم، ج 1، ص 356.
9. یس (36) آیة 60.
10. یوسف (12) آیة 14.
11. معارج (70) آیة 6.
12. آثار الصادقی، ج 6، ص 290، شمارة 8543.
13. همان، ص 349، شمارة 8789

سلامتی و سربلندی شما آرزوی قلبی ماست.

تصویر اسماعیلی احمد اسماعیلی احمد 29 ارد, 1401 در برخورد با مادر پیرم عصبانی می شوم !

با سلام خدمت شما، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.

ابتدا لازم به ذکر است که شما مشغول کار ارزشمند و مهمی هستید که بسیار قابل تحسین است لکن تقریبا همه افرادی که مراقبت از سالخوردگان فامیل را به عهده می‌گیرند، گاهی به درجاتی از احساس خشم، اضطراب و افسردگی می‌رسند؛ زیرا فشار ناشی از بار مراقبت از یک سو و استرس مسئولیتهای دیگری؛ مانند برآوردن نیازهای همسر و فرزندان و کارفرما در صورت اشتغال در بیرون از خانه از سوی دیگر، انرژی روانی‌شان را تحلیل می‌برد، اما چیزی از ارزش کارشان کم نمیکند.
شما کار دشوار و مسئولیت سنگینی را به عهده گرفته‌اید، لازم است بیشتر شرایط خودتان را درک کنید، وجود احساس خستگی و شاید گاه فرسودگی در این میان اجتناب ناپذیر است، ولی وقتی به این مسأله فکر می‌کنید که وظایفتان را به عنوان یک فرزند از دل و جان انجام می‌دهید، احساس آرامش و رضایت می‌کنید.

اما برای کم کردن فشار ناشی از این مسوولیت لازم است چند مسئله رعایت شود:

1. حتما در طول روز وقتی را به خودتان اختصاص دهید.
2. اگر خواهر یا برادر یا خویشاوندی دارید که می‌تواند بخشی از وظیفه مراقبت از مادر را در طی روز یا هفته به عهده بگیرد، از درخواست کمک ابا نکنید. گاهی اطرافیان دلشان می‌خواهد کمک کنند، ولی نمی‌دانند چگونه، لذا جلسه‌ای تشکیل داده و موضوع را به بحث بگذارید.
3. اگر بقیه اعضای خانواده هم کنار شما هستند مسئولیتها را در منزل تقسیم کنید، به طوری که همه کارها روی دوش شما نباشد.
4. در برخورد با مادرتان شرایطش را درک کنید، انسان در حال ناتوانی یا تحمل درد ناشی از بیماری به شدت آسیب پذیر و بی صبر می شود پس آرامش‌تان را حفظ کنید و اگر بهانه‌جویی کرد، با ملایمت و آرامش و با منطق، او را آرام کنید.
5. گاهی علت تنش در خانواده، این است که دیگران فکر می‌کنند سالمند، انرژی و وقت شما را به خود اختصاص داده و آنها را از سهم شان محروم کرده است. در این موارد برگزاری جلسه‌ای خانوادگی و گفت‌وگو درباره مسایل موجود به روشن شدن موقعیت و یافتن راه‌حل کمک می‌کند.
6. در کنار تمام این سختی‌های مراقبت، حضور مادر پیرتان در خانواده شما، می‌تواند برکت و روشنایی زندگیتان باشد و حتی یک دعای خیر مادر پیرتان، می‌تواند زندگی شما را متحول کند، چنانچه امام باقر(علیه السلام)  می‌فرماید: « مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ يُمَدَّ لَهُ‏ فِي‏ عُمُرِهِ‏ وَ يُبْسَطَ لَهُ‏ فِي‏ رِزْقِهِ‏ فَلْيَصِلْ‏ أَبَوَيْهِ‏ فَإِنَ‏ صِلَتَهُمَا مِنْ‏ طَاعَةِ اللَّه، كسى كه دلش مى‌خواهد عمرش طولانى شود و روزى‏ اش فراخ و گسترده گردد، بايد به پدر و مادرش نيكى كند، چون رسيدگى به آنان! طاعت حق محسوب مى‏‌گردد» [ بحار الانوار،ج۷۱، ص۸۵]

آرزوی سلامتی و موفقیت برایتان داریم.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 18