مطالب دوستان یگانه پور حسین

تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 20 تير, 1401 راهکار دعوت دیگران به نماز
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی دلسوزی شما برای اصلاح امور عبادی دیگران، به ویژه خویشان، جای بسی شکر و سپاس‌گذاری دارد. این دغدغه شما در اصلاح امور عبادی بندگان، بی‌گمان ناشی از معرفت ایمانی و شعوری دینی بالای شماست که باید قدر این نعمت را بدانید و آن را ادامه دهید. اما درباره اصلاح امور عبادی و هدایت دیگران به سوی راه درست، شما تا اندازه ای تکلیف و وظیفه دارید و اگر از آن اندازه گذشت تکلیفی به عهده شما نیست. در این اصلاح شرط اول آن است که فرد خود بخواهد امور عبادی خود را اصلاح کند، در غیر این صورت، اگر هزاران بار هم شما تذکر بدهید فایده ای در اصلاح ندارد. گاهی فرد می‌خواهد اصلاح کند اما عادت غلط و گاهی بی سوادی یا کم سوادی یا لج بازی اجازه اصلاح رفتارهای عبادی در نماز و دیگر مسائل دینی را به او نمی دهد. به نظر می‌رسد پدر و مادر بزرگوار شما از سر عادت یا فشار اقتصادی و دیگر امور مانند آن مرتکب چنین عملی می‌شوند و عمدی در این کار نیست. اما در عین حال چون صورت نماز را به هم می زند نماز باطل می شود. بنابر این شما تلاش کنید با نصیحت و حفظ احترام کامل و بامحبت ایشان را از این رفتار غیر متعارف و غلط آگاه و ترک دهید. درباره نماز عمه و دیگر اقوام نیز با توجه به اینکه به قیامت و حساب و کتاب اعتقاد دارند با بیان فلسفه نماز و اهمیت آن، آنها را به این امر واجب و مقدس تشویق کنید و از عواقب دنیوی و اخروی و برزخی کسانی که نماز و تکالیف الهی را عامدانه ترک می کنند یا سبک می شمارند، سخن بگویید، از روایات و داستان هایی که در این زمینه وجود دارد استفاده کنید. در پایان دو کتاب و یک لینک برای راه های تشویق به نماز برای استفاده شما معرفی می گردد: کتاب آشنایی با نماز و کتاب شیوه های دعوت به نماز اثر استاد قرائتی؛ https://b2n.ir/t05243 http://btid.org/node/160698 موفق باشید.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 20 تير, 1401 جذب مبلغ نویسنده
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سؤال شما چند نکته لازم به بیان است: 1. ثبت و بارگذاری رزمه علمی شما بستگی به شرایط جذب آن مرکز دارد اگر ثبت رزمه از شرایط شرکت در همکاری با آن نهاد یا سازمان یا مرکز است باید ثبت نمایید زیرا اگر ثبت نکنید اصلا شما را به همکاری دعوت نمی کنند و بی گمان شرط تماس و دعوت شما طبق رزمه و تخصص شما صورت می‌گیرد. 2. علاقه شما برای همکاری آن هم بدون هیچ چشم داشت مالی و تنها به خاطر ادای تکلیف، کاری پسندیده و قابل تحسین است اما نباید فراموش کرد که امروزه بیشتر مراکز برای بازدهی کارهای علمی و فرهنگی خود تنها با متخصص همان فن قرار داد امضا می کنند. البته تخصص شما به امر تبلیغ در حوزه حجاب و دیگر امور فرهنگی می تواند به شما کمک کند تا در این مراکز حضور پیدا کرده و خدمت رسانی کنید، از این رو شما همان مقدار رزمه تبلیغی و یا علمی که دارید و مدارک آن نیز موجود است برای آن مرکز ارسال و یا در سایتی که معرفی می کنند بارگذاری کنید ان شاء الله که مورد قبول و از شما مبلغ عزیز استفاده کنند. 3. بر فرض هم که اصلا شرایط ظاهری برای ثبت رزمه برای شما هم وجود نداشته باشد ولی می دانید توانایی تبلیغ در این زمینه را دارید، با همان مرکز تماس بگیرید و شرایط خود، تخصص و توانایی‌های خود را برای آنها بیان کنید شاید که مورد قبول قرار گرفت و شما را به همکاری دعوت نمایند. 4. کار تبلیغی برای شما به تخصصی که دارید، در هر زمانی و مکانی وجود دارد و برفرض هم که فلان مرکز شما را دعوت نکرد اما کار تبلیغی و جهادی که به پایان نمی‌رسد و شما می توانید در جاهای دیگر، مانند تبلیغ چهره به چهره، مدارس، هیئات، مساجد و ... تکلیف خود را انجام دهید.  موفق باشید.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 20 تير, 1401 مسخره کردن اقوام
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی بی گمان مسخره کردن انسان ها گناهی نابخشودنی است که اگر انسان بدون توبه از دنیا رود و از طرف مقابل که مورد مسخره او قرار گرفته، طلب حلالیت نطلبد، عذاب سختی در انتظار اوست مگر اینکه وراث و بازماندگان برای او طلب حلالیت بطلبند. ارتباط مریضی شما با گناه پدر که مریض دیگری را مسخره کرده می تواند هم به آن موضوع ارتباط داشته باشد و هم می تواند ارتباطی نداشته باشد؛ ارتباط داشته باشد زیرا انسان‌ها ثمره رفتارهای خوب و زشت خود یا دیگران را در این دنیا یا دنیای دیگر تجربه می کنند و این خاصیت نظام خلقت و عالم اسباب و مسببات است. می تواند ارتباط نداشته باشد زیرا هر انسانی تجسم رفتارهای زشت و خوب را فقط خودش به دوش می گیرد و این بار گناه را دیگری به دوش نمی گیرد. این مرض می تواند علت های مختلفی داشته باشد که ارتباطی به این سخریه ندارد برای نمونه: بر اثر انتقال میکروب و یا ویروسی چنین شده چنان که در این عالم خیلی انسان ها گرفتار همین بلاها به صورت طبیعی می شوند و گاهی صدها دارو نیز استفاده می کنند و درمان یا نمی شوند و یا به صورت تدریجی درمان می شوند. گاهی می تواند آزمایش های الهی باشد که در این عالم انسان ها به طرق مختلفی آزمایش می شوند: برخی با پول، برخی قدرت و گروهی با مرض یا مرگ و ... . در هر صورتی برای شما آرزوی عافیت کامل و شفای عاجل از درگاه خداوند متعال داریم. در پایان اگر شما بتوانید از باب احتیاط و اینکه قوت قلبی برایتان حاصل شود، فردی را به نزد آن کسی که مورد مسخره قرار گرفته بفرستید تا طلب حلالیت نماید بسیار به جا و خوب است. برخی بزرگان نیز در چنین حالاتی سفارش به دادن صدقه و قربانی و تقسیم گوشت آن بین فقرا می‌کنند که برای شفای مریض تأثیرگذار است. ان شاء الله موفق باشید.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 16 تير, 1401 کشتن مورچه های خانگی
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به دو سؤال شما کاربر محترم باید گفت: 1. کشتن آن دسته از حیوانات موذی که به سلامت و آرامش انسان آسیب می‌رسانند، و یا سلامت انسان را تهدید می‌کنند، مورد پذیرش تمام عقلای عالم بوده و شرع نیز آن‌را ممنوع اعلام نکرده است. بنابر این کشتن حیوانات موذی و آزار دهنده از نگاه اسلام جایز است. بخشی از مورچه ها نیز چون آزار دهنده و گاهی سمی هستند از بین بردن آنها اشکال ندارد چنان که از امام موسی کاظم علیه السلام در این باره سوال شد که فرمودند: «مورچه را نکشید، مگر این‌که موجب اذیت و آزار شما گردد.» البته کشتن حیوانات موذی در تمام ادیان الهی مطرح بوده است چنان که در زرتشت جزء باورهای اعتقادی آنان لحاظ می شد. در استفتائی که از دفتر مقام معظم رهبری مبنی بر کشتن برخی حیوانات موذی از جمله مورچه شده چنین پاسخ داده شده است: یک قانون و حکم کلی این است که حیواناتی که اذیت نمی‌کنند و آزاری نمی‌رسانند را آزار نرسانید؛ اما این حکم کلی استثنا هم دارد. نمی‌توانیم بگوییم هیچ حیوانی را نکشید. حالا ممکن است مورچه‌های داخل خانه آزار می‌رسانند، خب اگر اذیت می‌کنند کشتن آنها اشکالی ندارد؛ اگرچه سوزاندن حیوانات نهی شده است. درباره‌ی سوسک، مگس و مارمولک هم همین‌طور است؛ حتی ممکن است آزار و اذیت آنها ظاهری هم نباشد، اما ناقل میکروب باشند و سبب بیماری بشوند که این هم خودش یک نوع آزار است. بنابراین ازبین‌بردن حیوانات موذی اشکالی ندارد. اما اگر فردی بدون قصد کشتن، مثلاً حواسش نبود و پایش را گذاشت روی یک حیوان بی‌آزاری و آن حیوان کشته شد، او مرتکب گناه نشده است؛ اگرچه مراقبت‌کردن خوب است. اما اینکه کدامیک از حیوانات یا حشرات موذی هستند و کشتنشان جایز است برمی‌گردد به تشخیص خود افراد. این حیوانات زیاد هستند؛ چه آنهایی که آزار معمولی ظاهری متعارف می‌رسانند و چه آنهایی که آزارشان در ظاهر نیست اما ناقل بیماری و میکروب هستند البته برخی اساتید اخلاق نیز بهتر می دانند که مورچه هایی که داخل خانه لانه کردند را نکشید و برای دفع آنان از راه هایی مانند بستن جلوی لانه آنها با سیمان یا ریختن نفت و مواد بدبو و .... تا به مرور دفع و از آنجا بروند. 2. نسبت به بخش دوم سوال شما نیز باید بگوییم که ما نباید به قصد کشتن حیوانات هر چند موذی که در طبیعت هستند برویم و آنها را بکشیم که این کار جایز نیست و گناه محسوب می شود. زیرا کشتن حیوانات موذی در صورتی جایز است که شما از ناحیه آنان احساس خطر نموده، یا در مقبال خطر آنان قرار گرفته باشید یا احتمال خطر را در آینده از سوی آنان دهید در غیر این صورت جایز نیست. با تشکر از دقت و اهمیت شما کاربر گرامی به طرح مسائل دینی برای مطالعه بیشتر می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: https://b2n.ir/h12570
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 15 تير, 1401 این مطلبی که در مجلس روضه مطرح میکنند درسته؟
با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی درباره شهادت امام جواد و کیفیت شهادت بین مورخان و سیره نویسان اختلاف وجود دارد: 1.برخی روایات تاریخی شهادت او را به سعایت ابن ابی‌دؤاد( ح ۱۶۰ -۲۴۰ ق) (قاضی بغداد) در نزد معتصم دانسته‌اند. او نیز امام را به وسیله منشی یکی از وزیرانش مسموم و به شهادت رساند. 2. برخی مورخان نیز معتقدند معتصم او را به وسیله  ام الفضل مسموم کرد. البته درباره کیفیت چگونگی شهادت امام جواد علیه السلام توسط ام فضل نیز سه روایت مختلف اما نزدیک به هم بیان شده است که در هیچ کدام از این روایات بسته شدن درب به روی امام و هلهله کنیزان سخن به میان نیامده است و تنها سخن از خوراندن زهر به امام یاد شده است. برای نمونه: مسعودی مورخ بزرگ اسلامی درباره کیفیت شهادت امام به وسیله ام الفضل چنین می‌نویسد:  ام الفضل انگور رازقى را زهرآلود كرد و به نزد آن امام مظلوم آورد. وقتی حضرت از آن انگور مسموم تـنـاول نـمـود، اثر زهر در بدن مباركش ظاهر شد. در این هنگام آن ملعونه از کار خود پشیمان شد و گریه و زارى كرد، حضرت فرمود: اکنون كه مرا كشتى گریه مى كنى، به خدا سوگند كه به بلایى مبتلا خواهى شد كه درمان نشود...، و همان شد که امام علیه السلام فرموده بود و با مرضی هلاک شد که درمان پذیر نبود و درنهایت زیانكار دنیا وآخرت گردید. در کلامی از شیخ عباس قمی نیز سخنی نزدیک به مسعودی آمده که ام الفضل انگور رازقى را زهرآلود كرد و به نزد آن امام مظلوم آورد. وقتی حضرت از آن انگور مسموم تـنـاول نـمـود، اثر زهر در بدن مباركش ظاهر شد. بنابر این، با جستجویی که از سوی پاسخ دهنده این سوال در منابع صورت گرفت این بخش از مقتل امام که «ام فضل فرمان داد تا کنیزان هلهله کنند تا صدای امام را نشنود» در منابع قدما و متاخرین ذکر نشده و به نظر می رسد بعدها به عنوان زبان حال از سوی برخی در روضه ها اضافه شده باشد.  برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/172489
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 15 تير, 1401 انحرافات کتاب آیات شیطانی
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی محتوای کتاب آیات شیطانی سلمان فارسی اشاره‌ای به افسانه غرانیق است. بر پایه روایتی تاریخی ضعیف و شبیه به افسانه، پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله هنگام خواندن آیات ۱۹ و ۲۰ سوره نجم، آیاتی را تلاوت کرد که سخن از شفاعت بت‌ها می‌نمود و همان شب جبرئیل بر پیامبر نازل شد و به وی تذکر داد که آن آیات، وسوسه‌های شیطانی بوده است. سلمان فارسی با همین پیش فرض که الهامات شیطانی بر زبان پیامبر ساری و جاری شده همه آیات قرآن را برگرفته از الهامات شیطانی دانسته و نام کتاب خود را آیات شیطانی گذاشته است. از جمله انحرافات شیطانی می توان به موارد زیر اشاره نمود: 1.   در این رمان، از پیامبر اسلام با عنوان ماهوند یاد می‌شود؛ نامی به معنای تجسم شیطان که در قرون وسطی از سوی مخالفان اسلام برای اتهام دروغین بودن پیامبری حضرت محمد به کار می‌رفته است. 2. قرآن کریم در آیات شیطانی کتابی آمیخته از داستان، افسانه و پندارهای شیطانی معرفی شده است. 3. در کتاب آیات شیطانی، اتهام انحراف اخلاقی به همسران پیامبر(ص) داده شده است. 4. طواف پیرامون کعبه را به شکل صفی طولانی تصویر می‌کند که مراجعان به فاحشه‌خانه در انتظار ورود به آن هستند. 5. در این کتاب برخی صحابه پیامبر(ص) از جمله بلال و سلمان فارسی، با تعبیرهایی مانند هیولای سیاه، و نیز پدیده پست جهان آدمیت معرفی شده‌اند. و .... . برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/photogallery/199548
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 15 تير, 1401 منظور از آمرزش گناهان حال و آینده چیه؟
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سؤال شما باید گفت: در بسیاری از روایاتی که در بیان فضیلت برخی اعمال وارد شده، «[غَفَرَ اللهُ لَهُ] ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وَ ما تَأخَّر ...» آمده است که درباره «ما تاخر» آن چهار دیدگاه وجود دارد؟ دیدگاه اول: روایاتی که سخن از آمرزش گناهان گذشته، حال و آینده می دهد بیشتر ناظر به این است که فرد را به سوی اعمال و رفتارهای خوب سوق دهد و از او شخصیتی بسازد که آن شخصیت در اثر اعمال معنوی، تصمیماتش الهی شود و آینده‌ی خود را شکل دهد و بدون تردید این آینده، آینده‌ی انسان گناه‌کاری نخواهد بود. دیدگاه دوم: روایاتی که می‌فرمایند گناهان گذشته و آینده به سبب انجام فلان عمل آمرزیده می‌شود؛ بیشتر یک اصطلاح است، نه آن‌که گمان کنیم خداوند مانع گناه انسان در آینده‌ی او می‌شود و انسان را از اختیار خارج می‌کند. در این روایات مراد از ذنب گناه نیست بلکه معنای واقعی آن آثار سوء و بدی است چنان که در آیه « «لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا؛ تا خداوند از گناه گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدايت كند» که درباره پیامبر نازل شد مراد از ذنب گذشته و آینده گناه نیست بلکه مراد این است که ما به وسیله این فتح و پیروزی در حدیبیه تمام آثار بدی که کفار در گذشته و و آینده نسبت به تو در ذهن برای عملیاتی کردن آن داشتند با این پیروزی خنثی و پوشاندیم. از آن جایی که پیامبر قبل از هجرت تمام بساط عقيدتی قريش را به هم زد و با مبانی اعتقادی و بت پرستی آن‌ها مبارزه كرد و بعد از هجرت هم در جنگ های متعدد شخصيت‌های برجستۀ قريش را به خاک ذلت نشاند از این رو، قريش نسبت به پیامبر كينۀ سخت در دل داشتند و آثار بدی از اين عمل كرد رسول خدا چه قبل از هجرت و چه بعد از هجرت، در دل داشتند لذا خداوند شوكتی و فتحی برای پیامبر در این صلح حدیبیه قرار داد که مشركان قريش از هر گونه انتقام‌گيری مأيوس شدند و ديگر آن آثار بدی كه در نزد قريش برای آینده نسبت به حضرت بود خداوند با این پیروزی پوشش داد. دیدگاه سوم: مراد از آمرزش گناهان آینده یعنی خداوند توفیق توبه مقبوله را به فرد عنایت می فرماید. دیدگاه چهارم: مراد از واژه «ما تأخر» در روایات، گناهان آینده نیست تا ترویج اباحه گری باشد بلکه مراد آمرزش گناهانی است که اخیراً و به تازگی انجام داده است. یعنی گناهانی که در گذشتۀ دور و نزدیک انجام شده مورد آمرزش قرار می گیرد. بنابر این مراد از «ما تاخر» در این روایات، گناهان آینده نیست زیرا اگر چنین باشد این مجوزی برای رواج اباحه گری و سلب اختیار از انسان می شود و موجب سو استفاده افراد سودجو برای ارتکاب هر گناهی میشود تنها به بهانه اینکه انجام فلان عمل مستحبی مانند اشک بر امام حسین یا برخی نمازها و ... گناه آینده را می بخشد. پس مراد این است که خداوند به برکت این عمل مستحبی گناهی را که اگر ناخواسته فرد مؤمن در آینده مرتکب شد توفیق توبه برای بازگشت از آن گناه به او داده می شود و نسبت به گناهانی (غیر از حق الناس) که در گذشته و یا به تازگی انجام داده آمرزش الهی به برکت آن عمل مستحبی شامل او می شود. 
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 14 تير, 1401 سوال اخلاقی: به چشم چرانی عادت کرده ام...
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی برای کنترل چشم چرانی اساتید اخلاق راه های مختلفی را تذکر می دهند که عمل به این تذکرات تا اندازه زیادی چشم شما را کنترل می کند: 1. کف نفس: به معنای اینکه انسان نفس خود را در مقابل گناه حفظ کند و نفس خود را از ارتکاب به عمل زشت مراقبت نماید. زیرا نفس با دیدن نامحرم سیر نمی شود و نه تنها سیر نمی شود بلکه گاهی کار را به جای باریک تری می کشاند و فرد را به عمل زنا و خیانت در حق خانواده و فرزندان می کشاند. از این جهت دائما فکر کنید که اگر نفس را عادت به مراقبت از نگاه به نامحرم نکنید هرگز توبه شما و جدا شدن شما امکان پذیر از گناه نیست پس باید اراده کنید و خود بخواهید که از این گناه دور شوید و در این دور شده نیز اصرار داشته باشید. 2. فکر به عواقب چشم چرانی: چشم چرانی هنگامی که به صورت يک عادت مزمن در می آيد، يک بيماری روانی تلقی می شود و همان طوری که بيماری ساديسم نقطه مقابل بيماری مازوشيسم است، شهوت و بيماری چشم چرانی نيز نقطه مقابل بيماری خودنمايی است. چشم چرانی می تواند فرد را به زنا محصنه بکشاند و آبروی فرد را در انظار عمومی ببرد و در نتیجه حسرت و اندوه طولانی برای او پیش آورد. بنابر این تامل و فکر در عواقب این عمل شنیع می تواند انسان را تا اندازه زیادی از چشم چرانی محافظت نماید. چنان که امام صادق علیه السلام به این امر اشاره و می فرماید: چه بسا نگاه هايی که غصه های طولانی را در پی دارد. برای ملکه شدن این رفتار در وجود فرد باید حد الامکان از تماس با نامحرم و از جاهای پردد تردد که جولانگاه بدحجابان و نامحرمان است، پرهیز شود. 3. توجه به حضور خداوند در همه جا و نیز توجه به سنت های رایج الهی می تواند کمک زیادی به کنترل چشم در مقابل نامحرم کند. شما باید بدانید یکی از سنت های الهی این است که اگر فردی به ناموس دیگران به چشم شهوت نگاه کند، چشمان ناپاک فرد دیگری نیز همان نگاه را نسبت به همسر، دختر، مادر یا خواهر شما روا خواهد داشت. 4. از دیگر راهکارهای کنترل چشم این است که برای اوقات شبانه روز خود برنامه داشته باشید و وقت خود را از طریق کار، ورزش، تفریح، مسافرت، مطالعه، تحصیل علم و دانش و... پر کنید تا زمینه های رشد و تعالی شما فراهم و به همان مقدار از گناه چشم دور شوید. 5. نباید اجازه دهید زمینه های چشم چرانی برای شما فراهم شود. امروزه اسباب و ابزارهای زیادی برای سوق دادن انسان ها به سوی چشم چرانی وجود دارد که باید تا حد الامکان از این ابزار فاصله گرفت. زیرا در این صورت استفاده زیاد از این ابزارها کنترل کاری بس دشوار خواهد بود؛ بنابراین برای کنترل چشم، باید از نگاه به عکس ها و تصاویر مستهجن در قالب فیلم، سی دی، اینترنت، ماهواره و... خود داری کنید و موبایل را نیز در حد ضرورت خود استفاده کنید. برای مطالعه بیشتر به لینک های زیر مراجعه نمایید https://btid.org/fa/news/10168 https://btid.org/fa/news/22745
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 14 تير, 1401 سوال اخلاقی: چرا طلبه ها دارای مشکلات معیشتی هستن؟؟
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سؤال شما کاربر گرامی باید گفت: 1. مشکلات معیشتی طلاب اختصاص به امروز و فردا ندارد بلکه از گذشته تاکنون وجود داشته است. زندگی طلبگی اقتضائات خود را دارد. بخشی از این کسری‌های معیشتی مقتضای ذی طلبگی است از آن جهت که طلاب و روحانی نقش هدایت گری دارند و به عنوان الگوی رفتاری و اخلاقی جامعه شناخته می شوند از این رو این کسوت اقتضا می کند تا از جهت سطح معیشتی و رفاه نسبت به دیگر اقشار جامعه کم تر و نهایتاً در حد متوسط جامعه خود را نگه دارند چراکه اگر سطح زندگی روحانیت در جامعه از دیگر اقشار مردم بالاتر و پر زرق و برق تر باشد بدون تردید تاثیرگذاری آنها در جامعه کم خواهد شد و اعتماد مردم به آنها از بین خواهد رفت چنان که امروزه به سبب رعایت نکردن عده ای بسیار کم از جامعه حوزوی این بدبینی تا اندازه ای ایجاد شده است. 2. بدون تردید دعا برای رزق و روزی جزئی از فرهنگ‌ و باورهای دینی ماست و کسانی که با باور به خداوند و توکل به او دنبال کسب رزق و روزی می‌روند بدون روزی نمی مانند. در این میان دعا نقش به سزایی در افزایش روزی دارد که طلاب نیز همانند همه مردم برای کسب روزی معنوی و مادی دعا می کنند اما این بدان معنا نیست که اگر دعا کردند حتما باید دعا مستجاب و روزی آنان افزایش پیدا کند زیرا گاهی خداوند مصلحت این افزایش را نمی‌بیند یا مصلحت می‌بیند و با تاخیر مستجاب می‌شود یا به جای روزی مادی روزی معنوی به او بدهد و ... . علاوه بر اینکه زندگی معیشتی بیشتر طلبه ها به شهریه ای بسیار کم گره خورده است که امروزه پاسخ گوی نیازهای آنها نیست. بر همین مبنا برخی از آنان وارد بازار کار شده و در کسوت های مختلفی علاوه بر خدمت به جامعه معیشت خود را نیز سپری می کنند. گاهی نیز بر اثر همین فشارهای معیشتی برخی از استعدادهای خوب حوزه به جهت تأمین هزینه های زندگی مجبور به فعالیت های غیرمرتبط با کارویژه های روحانیت شده اند. 3. از این دو نکته ای که بیان شد مهم تر این که: ورود به وادی طلبگی و روحانیت محدودیت های بسیاری را برای طلاب ایجاد می کند که یکی از آن ها در کنار تمام محدودیت هایی که وجود دارد، محدودیت در اشتغال و کسب و کار است زیرا اکثر طلاب علوم دینی که در حوزه های علمیه مشغول به کار هستند به دلیل تحصیل و موظف بودن به حضور در کلاس، مطالعه و مباحثه قسمتی از روز را که باید به کسب و کار مشغول باشند را مشغول درس هستند. از طرفی هم بسیاری از مشاغل را هم بخاطر رعایت زی طلبگی نمی توانند اختیار کنند و از طرفی هم سایر مشاغل نیاز به سرمایه دارد که از این حیث هم طلاب و روحانیون در مضیقه هستند. برای مطالعه بیشتر به لینک‌های زیر مراجعه نمایید: https://btid.org/fa/news/211837 https://b2n.ir/q47338 با تشکر از سوال خوب شما کاربر گرامی      

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0