مطالب دوستان یگانه پور حسین

تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 22 ارد, 1401 جن یا چشم زخم؟
با سلام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سوال شما باید گفت: نمی توان به طور قطع گفت که این حوادث و کارهایی که برای این مریض بدحال ایجاد می شود از سوی جنیان یا چشم زخم ایجاد شده است، هرچند امکان آن به عنوان یک احتمال وجود دارد. زیرا افراد زیادی در این عالم هستند که ناگهان دچار برخی امراض جسمی مانند فلجی، بی حسی بدن و امثال آن می‌شوند اما امراض جسمی آنان ارتباطی به تأثیر امور ماورایی ندارد بلکه این امور و امراض جسمی می تواند بر اثر حوادث طبیعی یا ژنتیکی و عوامل دیگری حاصل می شود. گاهی نقل چنین سخنانی از سوی مریض به سبب خیالاتی است که در ذهن او تصور می شود چنان که بیمارانی با همین ویژگی هایی که فرمودید، بوده اند که دچار تخیلات واهی شده و لب به بیان چنین هزیان هایی نمودند اما وقتی به نزد پزشک رفته و تحت درمان قرار گرفتند تا حدود زیادی این مریضی کنترل و درمان شدند. شما کاربر گرامی و بزرگوار این خانواده را سفارش کنید که مریض خود را به نزد یک پزشک فوق تخصص اعصاب و روان و یک روان شناس اسلامی برده و تحت درمان قرار دهند، بدون تردید تحت درمان قرار گرفتن مریض، می تواند کمک زیادی در درمان چنین رفتارهایی مبنی بر دیدن جن و امثال آن داشته باشد و راه عقلانی همین است که به طبیب مراجعه شود. در پایان لازم است در کنار درمان، از دعا و توسل غافل نشوید و اگر بتوانید خود مریض را هم عادت به خواندن دعا و نیز انس قرآن نمایید بسیار می تواند در درمان روحی او تاثیر گذار باشد؛ همراه داشتن دعای حرز امام جواد علیه السلام با مریض همانند دعا می تواند در جلوگیری از چشم زخم و محافظت از او در مقابل بلاها و ناملایمات بسیار تاثیرگذار است. چند عمل دیگر نیز در روایات وارد شده که در درمان چنین حالاتی تاثیر گذار است که می توان از: 1. حرز ابی دجاجه که دعای آن در اینترنت موجود است و می توانید از روی آن دعا نوشته و آن را در نزد مریض نگه دارید. 2. تربت امام حسین علیه السلام ... اگر بتوانید تربتی آماده و آن را در آب زمزم یا فرات و یا اگر نبود در همین آب ریخته و به مریض دهید. از خداوند متعال عافیت و سلامتی کامل را برای ایشان از درگاه خداوند متعال خاضعانه و ملتمسانه خواستاریم.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 22 ارد, 1401 دلیل لزوم امام بعد از پیامبر
چرا شهادت امام حسین رمز بقای اسلام و دین شد؟ در پاسخ به این سوال شمانیز باید گفت: پس از رحلت پیامبر بدعت ها در جامعه اسلامی زیاد شد و کسانی بر اریکه قدرت تکیه زدند که صلاحیت جانشینی حضرت را نداشتند، این حکومت ها تالی فاسدهای زیادی را به دنبال داشته و خفقان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی زیادی را نسبت به آموزه های نبوی ایجاد کردند. ثمره این خفقان ها کنار زدن سنت و امامت، فرو بردن مردم در جهل و کج فهمی و جمود فکری و نیز ایجاد بدعت و تفسیر ناصحیح از اسلام ختم شد و کار به جایی رسید که در دوران حکومت اموی به ویژه یزید دیگر نامی از اسلام ناب وجود نداشت و تنها نامی پوشالی از ان در بین مردم وجود داشت و گناه و بی بند و باری و فساد و فحشا شاخصه حکومت های اموی شد تا جایی که خلیفه مسلمین سگ بازی و میمون بازی و نوشیدن شراب در ملا عام و زن بارگی جزء کارهای روز مره وی محسوب می شد. از این رو امام حسین علیه السلام در چنین حالتی بر خود تکلین دانست تا دست به افشا زنی و پرده بردای از چهره پلید امویان و بیداری دل های تاریک مردم  زند و گرد تاریکی بر اسلام را که سال ها بر آن نشانده بودند بزداید و حیاتی مجدد در شریان های آن بدماند.   این افشاگری برای امام هزینه ای سنگین را به دنبال داشت و حضرت باید این تکلیف را در قالب حرکت کاروان عشق عملیاتی می کرد از این رو  با حرکت این کاروان عاشق به سوی میدان و وعدگاه عشق حرکت نمود و با ایثار و فداکاری و دادن قربانی از ناحیه فرزندان اصیل اسلام و آنهائی که مرگ و شهادت شان می‌تواند افشاگر و بیدارکننده باشد، در این راه سکوت مرگباری را که به جامعه اسلامی سایه افکنده بود و نیز چهره اصلی نهضت جاهلی بنی‌امیه را که بر جامعه اسلامی سایه افکنده بود درهم شکست، و چهره اصلی آن را که پشت ماسک‌های اسلامی نهفته بود آشکار ساخت. علاوه بر اینکه شهادت او توانست سیلی از قیام های شیعی مانند توابین و مختار و دیگر قیام های مخالف دستگاه اموی را ایجاد کند و پایه های این حکومت را متزلزل و  منجر به سقوط دولت اموی شود. بنابر این امام حسین علیه السلام با حماسه‌ای که در کربلا آفرید افکار خواب آلوده را بیدار کرد، و با طوفانی که از امواج خروشان خونش در تمام جهان اسلام به وجود آورد ثابت کرد که «بنی‌امیه» نه تنها جانشینان پیامبر اسلام نیستند بلکه عوامل نفوذی خطرناکی بر ضد اسلام‌اند که برای نابودی این انقلاب ریشه دار که ثمره خون‌های شهیدان است کمر بسته اند. در پایان این نکته را نیز باید تصریح نمود که حفظ و بقای اسلام در تمام دوران تاریخ به سبب همان قیامی است که تاکنون پابرجا و این خون ضامن بقا و حفظ اسلام ناب محمدی است. و چه فتنه هایی که به برکت همین خون و جهاد که هر سال از سوی دشمنان برای ضربه به کیان اسلام و شیعه طراحی می کنند خاموش می شود. برای مطالعه بیشتر می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید. https://btid.org/fa/news/76424 https://btid.org/fa/news/111953
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 22 ارد, 1401 دلیل لزوم امام بعد از پیامبر
چرا باید پس از پیامبر امام منصوب شود؟ چه نیازی به امام پس از پیامبر است و ... ؟ با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سوال اول شما کاربر گرامی  باید گفت: از نگاه عقل و نقل وجود امام پس از پیامبر لازم و ضروری است و ادله زیادی برای اثبات این امر وجود دارد که به طور خلاصه برخی از آنها عبارتند از: 1ـ تبيين مفاهيم قرآن كريم و حل معضلات آن 2ـ بيان بقيه احكام شرعي و مسايل جديد. 3ـحراست از دین و حفظ مسلمين از تفرقه و اختلاف. 4ـ تربيت افراد جامعه. 5ـ برقراري عدل و امنيت. 6ـ حفظ مرز و مال و جان مسلمين.    یکی از ین ادله  حفظ حراست از دین خداوند متعال است که به صورت اجمال برای نمونه توضیح داده می‌شود؛ این دلیل از چند مقدمه و یک نتیجه تشکیل شده است که به اختصار بیان می شود: 1. انسان براى تكامل اختيارى آفريده شده و تكامل اختيارى، در گرو شناخت صحيح سعادت و شقاوت است. از طرف ديگر، عقل و حس و بقيه قواى ادراكى انسان، براى چنين شناختى كافى نيست؛ بنابراين، حكمت خداوند اقتضا دارد كه راه ديگرى (یعنی وحى) در اختيار انسان قرار دهد تا از آن راه، به سعادت دنيا و آخرت پى ببرد، و الّا نقض غرض لازم مى‌‏آيد. 2.  با نبوت پيامبر اسلام(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) دستگاه نبوت، خاتمه يافت و پيامبر عظیم الشأن اسلام(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) خاتم پيامبران و دين اسلام، خاتم اديان نام گرفت. از طرف ديگر ختم نبوت، در صورتى صحيح است كه آخرين دين، دينى باشد كه تا پايان جهان، پاسخ‌گوى نيازهاى همه مردم باشد. یعنی اگر دین مبین اسلام آخرین دین الهی است و تا روز قیامت ادامه خواهد داشت و تجدید نخواهد شد؛ پس باید این قابلیت را داشته باشد که جواب‌گوی تمام نیازهای بشر تا روز قیامت باشد. بنابراين لازمه‌‏ اين سخن این است كه دين اسلام در معرض تحريف قرار نگیرد. 3.  درست است كه قرآن کریم از تحريف، محفوظ مانده است و تمام موارد لازم براى هدايت بشر، در آن وجود دارد، اما اين حقايق را قرآن به صورت اجمالی و كلّى بیان کرده است و هر كسی نمى‏‌تواند مراد از آيات قرآن را بفهمد، بلكه معلمى مى‏‌خواهد كه اجمال و ابهام را توضيح دهد. در زمان حيات رسول اكرم(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) خود حضرت عهده‌‏دار تعليم و تفسیر آيات قرآن کریم بود و پس از پايان دوره رسالت، این سوال وجود دارد که چه کسی باید راه پیامبر(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) را ادامه دهد و مشکلات پیش رو را پاسخ داده و از انحراف در دین جلوگیری کرده و راه حق و سعادت را به مردم بنمایاند؟ 4. ممكن است افرادى، مغرضانه يا ناآگاهانه، از دين، چيزى كم كنند و يا به آن، چيزى به عنوان بدعت، اضافه كنند؛ پس بايد يك حافظ و نگهبانى باشد كه تمام دين را بشناسد و بتواند از حريم دين، دفاع كند و مانع تصرّف و نفوذ اشخاص ناآگاه يا مغرض شود. اسلام كه از روشن‌ترين اديان، و تاريخش، روشن‌ترين تاريخ اديان، و كتابش تا به امروز، دست نخورده به دست ما رسيده است، با همه اين اوضاع، باز مى‌‏بينيم كه ده‌ها فرقه در اسلام وجود دارد كه هر كدام، چيزى دارند كه ديگرى ندارد. همه اين اختلاف‌ دليل بر اين است كه در دين، تصرّف شده است. بنابر این،  بر خداوند حکیم لازم است برای هدیت بشر و جلوگیری از گم‌راه شدن آنان، یا برای همیشه پیامبری را مبعوث کند، یا بعد از او امامی را با خصوصیات پیامبر(علم و عصمت) قرار دهد تا او بتواند از انحراف در دین جلوگیری کرده و راه هدایت و حقیقت را به بشر نشان دهد. راه اول که امکان‌پذیر نیست، زیرا از ضروریات اسلام خاتمیت و جاودانه بودن است، پس راه دوم متصور است و خداوند متعال نیز همین راه را انتخاب کرده و امامی را با خصوصیات پیامبر اکرم(صلى‌اللّه‌عليه‌وآله) قرار داد تا مفسر و مبین قرآن کریم بوده و از انحراف در دین جلوگیری کند. برای مطالعه بیشتر می توانید به لینک های زیر مراجعه نمایید: https://btid.org/fa/news/88489 https://btid.org/fa/news/51779 https://btid.org/fa/news/51777
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 21 ارد, 1401 افکارم و اهداف و رفتارم، کلا خداست
‌با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی حس قشنگ شما نسبت به خداوند بسیار زیباست و هر خواننده ای به این حس قشنگ غبطه می خوره. در مطالب شما نکات قابل توجهی وجود داشت که هر کدام درس های بزرگی می تواند برای دیگران به دنبال داشته باشد برای نمونه: کیفیت ارتباط گیری با خدا، انس با قرآن، انتخاب دوست معنوی، کمک به دوستان برای حرکت در مسیر معنویت، برنامه برای خواند نماز شب، امید به خداوند در همه کارها، انتخاب دوست خوب، خوب درس خواندن، فخر فروشی نکردن، انس با دعای عهد و زیارت عاشورا و .... از طرفی نیز برخی کارها در مطالب شما بود که باید در اصلاح آنها بکوشید، برای نمونه: زود رنجی، ضعف عمل، اعتماد نکردن به دیگران، ناراحت کردن دیگران، ضعف عقاید و .... . برای بهتر شدن و اصلاح این امور که در آنها احساس ضعف نمودید راه کارهایی ارائه می شود: ۱. تقویت باورها و عقاید. شما برای اینکه ضعف عقاید را برطرف کنید باید کمی مطالعه خودتون را نسبت به امور اعتقادی به ویژه مباحث توحید شناسی بیشتر کنید. در این میان دو کتاب به شما معرفی می شود که کمک بزرگی به شما در تقویت معرفت شناسی و اصلاح باورها دارد و شما را نسب به اصول عقاید تقویت می کند. کتاب اصول عقاید آیت الله مصباح یزدی‌؛ منشور عقاید آیت الله سبحانی و کتاب اصول عقاید استاد قرائتی. ۲. درمان زود رنجی برای زود رنجی باید علت آن را کشف نموده و در رفع آن کوشش کنید. الف. زود رنجی گاهی به سبب اعتماد به نفس پایین و داشتن نگرش منفی به دیگران است. در این صورت باید دید خود را نسبت به امور اطرافتان وسیع تر و امور اطراف را مثبت ببینید و از منفی بافی  دوری کنید. ب. از حساسیت و وسواسی بی اندازه نسبت به امور اطرافتان باید اجتناب کنید چون این حساسیت در قضاوت افراد و رنجش از آنها تاثیر دارد. ج. سعی کنید در هر مساله ای ابتدا از دیگران انتظار بدترین برخورد را داشته باشید و خود را برای تحمل آن آماده کنید. این مساله باعث می'شود برخوردهای بهتر از مورد انتظار در شما ایجاد خوشنودی نماید. د. در هیچ شرایطی بعد از یک رابطه به آن دیگر فکر نکنید. یا در صورت امکان نذر کنید که مثلا اگر این افکار را داشتید فلان مبلغ صدقه بدهید یا یک روز روزه بگیرید و ... ، این روش بسیاری از بزرگان برای تمرین عملی و خودسازی بوده است.   ۴. بی اعتمادی به دیگران این عادت خوبی نیست که به هیچ کس اعتماد نداشته باشیم زیرا موجب بدبینی به افراد شده و استرس و اضطراب، ترس و خود مراقبتی را در انسان نیز ایجاد می کند. روایات نشان می دهد که حس اعتماد را باید از کودکی به فرزند یاد داد آن هم اعتمادی که پشتوانه منطقی داشته باشد نه هر اعتمادی .... برای جلوگیری از بی اعتمادی باید اعتماد به نفس خود را افزایش دهیم؛ با یک مشاور و روان شناس دینی حتما صحبت کنیم و از او راه کار بگیریم؛ از افراد شکاک دوری بجوییم؛ به جای دامن زدن به بی اعتمادی به حل آن بپردازیم، از وسواس فکری دوری کنیم و وقت خود را صرف کارهای مثبت کنیم ... . جمع بندی و نتیجه: دغدغه شما کاربر گرامی در راه تقویت مبانی دینی و حرکت در این راه بسیار قابل تمجید است و باید با مطالعه کتب عقایدی و ارتباط با کارشناسان دینی باورهای خود را قوی تر نمایید. انس با قرآن و معانی آن و فکر در آیات قرآن و روایات می تواند در این امر کمک بیشتری کند. از وسوسه ها و بدبینی های کاذب و وسوسه انگیز و نیز افراط در عدم اعتماد بی اندازه بهدیگران نیز باید اجتناب نمود. علاقه شما به آمدن حوزه برای درک معارف بیشتر و تقویت باورها کار بسیار خوبی است و شما می توانید پس از امتحان کنکور برای آمدن به حوزه در صورت داشتن شرایط آن اقدام کنید و بدون تردید می تواند علاوه بر تقویت امور علمی و معنوی شما در پیشرفت و تاثیرگذاری شما در عرصه های اجتماعی نیز بسیار تاثیر گذار باشد. برای مطالعه بیشتر درباره راه کارهایی که ارایه شد به لینک های زیر مراجعه نمایید: https://btid.org/fa/news/6346 https://btid.org/fa/news/11441 https://btid.org/fa/news/124096   در پایان برای شما کاربر گرامی آرزوی موفقیت در همه عرصه های علمی و معنوی را از خداوند متعال خواستاریم.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 19 ارد, 1401 چرا امروزه رویت هلال ماه اینقدر سخت شده است؟
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سوال شما کاربر عزیز باید گفت: بدون تردید، تأثیر گناهان در زندگی انسان، از امور مسلمی است که آیات قرآن و روایات بر آن تصریح دارد. برخی از این آثار موجب خسران ابدی او شده و بسیاری نیز در حد یک اخطار و هشدار می باشد. آنچه در روایت امام علی علیه السلام آمده از این قسم بوده و به ۱۲ گناهی که در آخرالزمان در بین مردم پدیدار و رواج پیدا می کند اشاره می کند که موجب از بین رفتن نعمت ها در بین آنها می شود. این روایت از جهت سندی به سبب حضور سعد بن طریف یا ظریف ضعیف است؛ اما از جهت محتوا به سبب مخالفت نداشتن با متون دینی قابل قبول است. در حقیقت این روایت ناظر به اثر وضعی اعمال انسان است؛ چراکه عالم هستی، عالم اسباب و مسببات است؛ در نتیجه بسیار اتفاق خواهد افتاد که انسان نتیجه‌ی اعمال و رفتار ناشایست خویش را در همین دنیا با چشم خویش ببیند، و اگرچه تمام این رفتارهای ناپسند در زمان پیامبران و ائمه(علیه السلام) نیز وجود داشت؛ اما در آخر الزمان گسترش بیشتری می‌یابد. برای مطالعه بیشتر می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید https://btid.org/fa/news/207653 با تشکر از دقت و سوال خوب شما کاربر گرامی
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 19 ارد, 1401 ارتباط با امام مهدی عج
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی برای راه کار به شما کاربر گرامی یک مقدمه و برخی اعمال را پیشنهاد می دهیم: 1. مقدمه: جذب محبت بین محب و محبوب باید طرفینی باشد و لذا محب باید کاری کند تا نظر محبوب یعنی امام زمان خود را که دوست دار محبان عاشق است، به خود مجذوب کند.   بدون تردید عشق و محبت شما کاربر گرامی به سوی محبوبتان امام زمان عج قلبی است و این احساس زیبای شما قابل تمجید و غبطه خوردن است و چنان که خود بیان کردید برای ابراز این علاقه و جذب محبت امام کارهایی را نیز انجام می دهید که شرکت در دعای ندبه و دعای برای فرج وی بخشی از این اعمال است؛ اما نباید فراموش کرد که ارتکاب برخی گناهان و توبه نکردن از آنها می تواند به مرور زمان و به صورت تدریجی از این محبت بکاهد و در نتیجه آن محبتی که از حضرت باید دریافت و حس شود صورت نپذیرد؛ بنابر این شما کاربر گرامی برای اینکه این حس قشنگ محبت محبوب و توجه او را نزدیک خود بیشتر حس کنید و آن را تقویت کنید، باید در صدد انجام کارهایی باشید که مورد پسند و رضایت امام زمان عج باشد. 2. معرفی برخی اعمال برای جذب محبت محبوب و ارتباط گیری دلی با وی برخی از اعمالی که تاثیر به سزایی برای جذب محبت امام عصر دارد و می تواند این حس قشنگ شما را به حضرت عمیق تر و دلی تر کند به شما کاربر عزیز معرفی می شود امیدواریم که مورد بهره برداری معنوی شما قرار گیرد: ۱. ترک گناه، انجام واجبات و ترک محرمات  در میان همه اعمال حسنه ای که برای شادمانی و رضایت مندی و نیز نزدیکی امام زمان عج به عاشق تاثیر دارد، بندگی واقعی و خالصانه شما نسبت به خدای تبارک و تعالی می‌باشد، و بندگی خالص یعنی انجام واجبات و ترک محرمات برای کسب رضایت خداوند متعال‌. اگر بتوانیم در این راه موفق شویم و خدا از ما راضی شود، در این صورت قطعاً امام زمان نیز از ما رضایت خواهند داشت و اگر قلب حضرت حجة‌بن الحسن (عجل الله) از ما خشنود باشد، احساس نزدیکی روحی به ایشان خواهیم کرد. بنابر این به طور قطع می توان گفت: مهم‌ترین عنصر در برخورداری از توجهات امام عصر عج انجام اوامر الهی و ترک گناه و کارهای حرام می‌باشد. ۲. دعا برای تعجیل در ظهور آن حضرت و سلامتی ایشان که باید با توجه و حضور قلبی انجام گیرد و اگر بعد از نمازهای یومیه باشد تاثیر آن بهتر است. ۳. سلام و صلوات فرستان بر ایشان در هر صبح و شام‌ ... برخی بزرگان این عمل سلام و صلوات را عامل مهمی برای توجه حضرت به محب و دوست دار خود می داند چرا که وقتی شما هر صبح و شب سلام می دهید و از آن جایی که جواب سلام واجب است حضرت پاسخ خواهد داد و این ارتباط گیری معنوی حس نزدیکی را در شما ایجاد خواهد کرد. ۴. دادن صدقه برای سلامتی حضرت هرچند مقدار آن کم باشد   ۵. تلاش در جهت اصلاح خود و جامعه‌ ۶. انس با دعای عهد تاثیر به سزایی در این ارتباط گیری و جذب محبوب است. امیدوارم خداوند متعال توفیق انجام  این اعمال را به همه ما عنایت فرماید تا بتوانیم از این درگاه معنوی، رابطه خود را با محبوب بیشتر نموده و بستر نزدیکی او به خود را فراهم و بیشتر حس کنیم. برای مطالعه بیشتر در این باره می توانید به لینک زیر مراجعه فرمایید https://btid.org/fa/news/24578 با تشکر از سوال خوب شما کاربر گرامی
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 18 ارد, 1401 چرا زنان نمیتوانند چند شوهر همزمان داشته باشند؟
چرا زنان نمیتوانند چند شوهر همزمان داشته باشند و  اینکار برای زنان حرام است؟ فلسفه حرمت را بیان فرمایید؟ با سلام  و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سوال شما کاربر گرامی باید گفت: نخست: احکام اسلام همه متناسب با نیازهای واقعی و ویژگی‌ها و خصلت‌های ذاتی انسان‌ها وضع گردیده است. تشریع این احکام  از سوی خداوند دارای حکمت است، هرچند امروزه از بیشتر این حکمت ها بی اطلاعیم . دوم:  صاحب نظران برای منع چند شوهری برای زنان،  علت ها و حکمت های مختلفی بیان کرده اند، هرچند این علت ها تمام علت نیست و می تواند در گذر زمان کامل تر  شود؛ اما از  پشتوانه عقلی و منطقی و تجربی برخوردار است؛ در ادامه به برخی از این علل اشاره می کنیم: 1. اقتضای طبیعی و طبع زن و غیرت و طبیعت مرد است که از چنین امری روی‌گردان است. پیشرفت علم و صنعت نه تنها منکر این حقیقت نیست بلکه پژوهش های تجربی در حوزه علم روانشناسی آن را ثابت کرده است. مساله غیرت، امری اعتباری نیست تا بتوان با رشد علم و دانش با آن مخالفت و بر خلاف مقتضای آن رفتار نمود. این در حالی است که از نظر روانی تفاوتی اساسی بین ساختار روانی و گرایش‌ها و عواطف زن و مرد وجود دارد. روانشناسان معتقدند که زنان به طور طبیعی «تک شوهرگرا» می‌باشند و فطرتا از تنوع همسر گریزانند، و خواستار پناه یافتن زیر چتر حمایت عاطفی و عملی‌یک مرد می‌باشند و تنوع گرایی در زنان را نوعی بیماری می دانند. 2. حکمت بهداشتی: بدون تردید ارتباط جنسی می تواند زمینه مناسب برای شکل گیری بیماری ها و عفونت های مختلف و انتقال آن را فراهم آورد این احتمال در ارتباطات متعدد جنسی بیشتر و خطرناکتر است. در این میان زن به لحاظ ساختار جسمی و فیزیکی (داشتن رحم که محل تجمیع ترشحات مرد است) و هم به خاطر فعل و انفعالات طبیعی رحمی (حیض و نفاس و…) قابلیت بیشتری برای دریافت، پرورش و انتقال بیماری ها و عفونت ها به همسر و فرزندان را دارد. بنابر این، تک همسری در زنان ضمن اینکه از نظر بهداشتی زمینه شکل گیری عفونت های خطرناک ( که به وسیله ارتباط مکرر جنسی ممکن است در زن حاصل شود) را منتفی می کند زمینه انتقال آن به مرد دیگر یا فرزندان و … نیز منتفی می نماید. 3. مصلحت حفظ نسل: تک همسری در مورد زن نوعی جلوگیری از مخلوط شدن نطفه ها در رحم زن و جلوگیری از آسیب های حقوقی، روانی، عاطفی و تربیتی در مورد نسل است. با تک همسری اگر فرزندی متولد شد، به طور یقین مشخص می شود که مربوط به چه کسی است و در نتیجه محارم، و حقوق و تکالیف پدر و بستگان(ارث، نفقه، ازدواج. . . ) این فرزند معلوم می شود. ممکن است سوال شود که با پیشرفت علوم ژنتیک و پزشکی و … امکان تشخیص فرزند در رحم یا نسب فرزند وجود دارد، که باید گفت: این دلیل نمی تواند مجوز چند همسری زنان باشد، زیرا: اولا، این یکی از حکمت های ممنوعیت چند همسری زنان است نه همه آن و نه علت آن. ثانیا تشخیص پزشکی و علمی اموری خطاپذیر بوده که همواره امکان خطا در مورد آن می رود. ثالثا، علوم تجربی با تمام پیشرفت خود امکان اثبات بی ضرر بودن رابطه متعدد جنسی زن را برای جنین شوهر اول یا دوم ندارد. 4. مصلحت اعضاء خانواده: خانواده اجتماعی کوچک است که زیربنای اصلی تعالی فرد و اجتماع بشر را تشکیل می دهد از این رو اهمیت به‌سزایی در اندیشه اسلامی دارد و از ساز و کار ظریف و پیچیده ای تبعیت می‌کند که تمام جوانب مصالح فردی و خانوادگی و اجتماعی اعم از مصالح دنیوی و اخروی در ان لحاظ شده است. تربیت و پرورش فرزندان و زمینه سعادت و شقاوت دنیوی و اخروی آنها در خانواده شکل می گیرد. از طرف دیگر تقسیم کار ویژه ای برای اعضاء خانواده در نظر گرفته شده است که در ضمن آن وظایف و اختیاراتی برای پدر و مادر پیش بینی شده است. تعدد شوهر ضمن انکه نقض کننده حقوق و اختبارات اوست در تربیت و تعالی روحی و روانی و تربیتی فرزندان تاثیر منفی بسزایی خواهد داشت. با تشکر از سوال خوب شما کاربر فهیم  
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 18 ارد, 1401 آیا می شود به خدا سلام کرد؟
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی در پاسخ به سوال شما باید گفت: 1. سلام یکی از اسماء الهی است و به معنای سلامتی، امنیت و صلح می باشد. در اسلام این واژه برای تحیت و درود گفتن به کار می رود. بنابر این، سلام به معنای طلب سلامتی برای مخاطب است که در مورد خداوند مفهومی ندارد. 2. نسبتی بین سلام با آیه «فتبارک الله احسن الخالقین» وجود ندارد. آیه «فتبارک ...» در مقام بیان این معناست که خداوند بهترین خالق ها در خلق موجودی به نام انسان است که خلقتی پیچیده و اسرار آمیز دارد. زیرا خداوند موجودی خلق نموده که دارای دو بعد روحانی و جسمانی و دارای قوای عقلانی و نفسانی است، در عین حال از جنس خاک و در یک سیر منطقی و دامنه دار از نطفه، علقه، مضغه، پیدایش عظام و ... پا به عرصه دنیای خاکی گذاشت که این خلقت قبل از آن درباره هیچ موجودی سابقه نداشته است. با تشکر از سوال خوب شما کاربر فهیم.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 18 ارد, 1401 رمالی یا احضار جن
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی سؤال شما دارای بخش های مختلفی است که لازم است ابتدا به تک تک آنان پاسخ داده شده و در ادامه جمع بندی کنیم: 1. احضار جن و انجام برخی کارها از سوی احضار کنندگان اجنه: احضار جن از سوی برخی افراد غالبا برای اغراض دنیوی و با اعمال شیطانی حاصل می شود و از نگاه اسلام  چنین احضاری حرام و می تواند مفاسد زیادی را به دنبال دارد. باید آگاه بود که غالب افرادی که از آینده خبر می دهد  و از سحر شدن افراد گزارش می دهند و یا کارهای غیر عادی انجام می دهند، بی گمان از اموری شیطانی و برخی طلسم ها استفاده کرده و غالبا چنین افرادی شیاد و دروغگو هستند. البته اگر صاحب اراده از انبیا و اولیای الهی باشد و صاحب مقام یقین که جز برای خدا اراده‎ای نمی‌کنند، آن‌گاه این اراده، آلوده به هوا و هوس نمی‌شود در نتیجه اراده‎ای ربانی است که تاثیرش حدود معینی ندارد، بی گمان این افراد می توانند ارواح را به راحتی احضار کنند که البته در این احضار نیز مبنای عقلایی و شرعی وجود دارد. بنابر این باید بین افراد فرق گذاشت و مراقب بود که به چه کسی رجوع می شود، رجوع به گروه دوم یعنی علمای ربانی برای گرفتن دستورالعمل و مشاوره برای رفع کارها سخت و مشکلات کار پسندیده و راه گشاست زیرا چنین افرادی تنها هدفشان رفع مشکلات مردم و کار خیر است و برای رفع مشکلات نیز غالبا به دعا و برخی کارهای مشاوره ای و دستورالعمل های اخلاقی بسنده می کنند و هرگز از راه های احضار جن و شبیه به آن استفاده نمی کنند. اما در عین حال تا جایی که امکان دارد به دنبال چنین اموری که غالبا با نگاه ساحری و به همراه دروغ است دوری کنید که عواقب خوبی نمی تواند به دنبال داشته باشد؛ بی گمان اگر کار شما به صورت موقتی هم از سوی چنین افراد حل شود اما بدانید مشکلات زیادتری را می تواند  بعدا برای شما ایجاد کند. البته در برخی روایات ائمه علیهم السلام از رجوع به چنین افرادی منع شده و رجوع کننده به چنین افرادی را مساوی با کفر آن شخص به قرآن شمرده اند، چنان که امام صادق علیه السلام می فرمایند: «کسى که به سراغ جادوگر، یا پیش گو، یا آدم هاى دروغگویى که از آینده خبرمى‏ دهند، برود، و گفتار آنها را تصدیق کند، نسبت به قرآن مجید کفر ورزیده است.» 2. درباره استخاره شما در این امر نیز باید گفت: برای هر امری نباید استخاره گرفت، استخاره درباره امور بی اهمیت و پیش پاافتاده صحیح نیست. در کاری که انسان می توان با عقل و مشورت و علم به آن رسید، استخاره جایگاهی ندارد. بنابراین استخاره باید بعد از تعقل و مشورت و طی کردن راه حل های معمول مسائل و مشکلات باشد و اگر شخص به مرز تحیر و سرگردانی رسید آنگاه به استخاره رو آورد.  حل مشکلات شما باید از مجرای شرعی و طبیعی خودش پی گیری و حل شود و بدون تردید اگر به دنبال حل آن بروید خداوند متعال هم که مسبب الاسباب است در رفع این مشکلات کمک و راه حلی پیش و پای شما قرار خواهد داد، هرچند در این راه از دعا و توکل به خدا و صبر در مقابل مشکلات نیز غافل نشوید که به تعبیر قرآن قطعاً پس از هر سختی و تحمل در مقابل آن راحتی فراهم خواهد شد. نتیجه و جمع بندی: بنابر این به سخنان چنین افرادی اعتماد نکنید هرچند برخی کارهای عجیب و غیر عادی برای جذب شما یا دیگران انجام دهند که غالبا از طریق سحر صورت می گیرد. جن ربانی وجود ندارد و به کار بردن چنین واژگانی دروغ است. برای چنین اموری نیاز به استخاره و عمل به آن نیست. سعی کنید برای حل مشکلات خود و پیدا کردن راه حلی به مشاوره رجوع کنید تا راه کارهای برون رفت از مشکلات به شما ارائه دهد. در این راه از خداوند نیز طلب کمک و دعا نموده و در مقابل مشکلات نیز صبور باشید که این صبر می تواند به مرور زمان راحتی را برای شما به دنبال داشته باشد. برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://btid.org/fa/news/60098   با تشکر از سوال خوب شما کاربر گرامی.
تصویر زاهدی مقدم محمد زاهدی مقدم محمد 18 ارد, 1401 کروی بودن زمین در آیات و روایات
با سلام و احترام خدمت شما کاربر گرامی  پاسخ شما کاربر گرامی را در چند مطلب بیان و مورد بررسی قرار می دهیم: مطلب اول: اینکه ما بخواهیم هر علمی را از دین استخراج کنیم، نه با منطق علمی و نه با زبان قرآن و اهداف آن در نگاه به طبیعت سازگار نیست، و دست کم این تلقی که می شود طبیعات اسلامی را با استفاده از ظواهر قرآن و بر اساس برداشت های ما درست کرد، باطل است. لذا نباید انتظار داشت برای بیان هر نظریه ای و علمی اسناد قرآنی و روایی ارائه داد. مطلب دوم: درباره کروی بودن زمین یا تخت بودن آن دو دیدگاه وجود دارد که طرفداران هر دو دیدگاه  شواهد و قرائنی ارائه می دهند، هرچند دیدگاه کروی بودن قول مشهور  و از نظر علمی به‌طور کامل به اثبات رسیده است. این  دیدگاه متکی به شواهد تجربی فراوانی است که در دوران فیثاغورث در فلسفه مطرح شد و از سوی ارسطو با ارائه قرائن زیادی به اثبات رسید و تا کنون نیز همین نظریه پابرجاست.   مطلب سوم: دیدگاه تخت بودن زمین متعلق به زمان گذشته بوده که ابزار و تکنولوژی کنونی در دسترس نبود و در این میان برخی دانشمندان اسلامی تلاش می کردند تا از طریق استناد به برخی آیات آن را اثبات کنند یا با نگاه به آسمان و صاف بودن آب دریا استدلال می کردند که آسمان و آب را خطی به نام افق صاف به هم وصل می کند از این رو آنها دلیل صاف بودن افق را صاف و تخت بودن زمین می دانستند و صافی آب دریاها را نیز به خاطر اینکه روی زمین تخت قرار گرفته اند تلقی می کردند. هرچند امروزه نیز گروهی به نام تخت گرایان وجود دارند که طرفداراین نظریه بوده و شواهد تازه ای برای آن ارائه می دهند. مطلب چهارم: برخی برای کروی بودن زمین آیات و روایاتی می دهند که می توان آن ها را با شواهد تجربی ثابت نمود. برای نمونه: آیه «فَلا اُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغارِبِ اِنَّا لَقَادِرُونَ؛ [معارج/40] سوگند به پروردگار مشرق‌ها و مغرب‌ها كه ما قادريم»  برخی از مفسرین می‌گویند: این آیه حاکى از تعدّد مشرق‌ها و مغرب‌هاست که لازمه آن کروى بودن زمین است؛ زیرا به طور مسلّم اگر زمین مسطّح و هموار باشد، براى جهان جز یک مشرق و یک مغرب نخواهد بود. و در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نیز نقل شده است: «تو باید که مشرق و مغرب منطقه خود را ملاک عمل قرار دهی!»[وسایل الشیعه، ج 1، ص 237] و این‌ها همه به خاطر کرویّت زمین می‌باشد. بنابر این به نظر می رسد نظریه کروی بودن زمین با توجه به شواهد فراوانی که از سوی دانشمندان از گذشته تا کنون ارائه شده، نظریه برتر و قابل قبول باشد. برای مطالعه بیشتر درباره شواهد قرآنی و روایی درباره کروی بودن زمین به لینک زیر مراجعه نمایید: https://btid.org/fa/video/135377  

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0