سلام مجدد
شاید بتوان علت بخش قابل توجهی از نداشتن تمرکزتان را کمی اعتماد به نفس شما و همچنین توجه بیش از اندازه به نظرات دیگران دانست.
لذا ما معتقدیم برای بالا بردن سطح تمرکز، بهترین کاری که شما میتوانید انجام دهید این است که مهارتهای بالا بردن اعتماد به نفس را به کار گرفته و همچنین نسبت به قیل و قالها و نظرات دیگران بیتوجهی را در خود تقویت کنید.
به این ضرب المثل دقت داشته باشید که در دروازه را میشود بست اما در دهان مردم را نمیتوان، نکتهای حقّ که امام صادق علیهالسلام به آن چنین اشاره میفرماید: «إِنَّ رِضَا النَّاسِ لَا يُمْلَكُ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ؛ يعنی رضايت مردم را نمیشود به دست آورد و دهان مردم را هم نمیشود بست» [وسائل الشيعة ج ۲۷ ص ۳۹۶]
پس بهجای اینکه خود را متوجه حرف دیگران سازید توصیه میکنیم سعی نمایید با تفکر و همچنین گرفتن مشورت، بهترین راه را انتخاب و آن راه صحیح را با تمام قوا انجام دهید و پیرامون اینکه دیگران چه تفکری نسبت به شما دارند کوچکترین فکری نکنید چراکه فرض این است شما بهترین راه را انتخاب کردهاید و حرف مردم نیز از دو حالت خارج نیست یا شما را تشویق میکنند که خب خدا رو شکر یا بر اساس جهل میخواهند حرفهایی بزنند، که ذرّهای اهمیت نخواهد داشت زیرا فرض بر این است که شما بهترین کار ممکن را انجام دادهاید پس ناراحتی و یا حرف و حدیثهای آنها کمترین ارزشی ندارد.
سعی کنید برای کمالات اجتماعی، علمی و معنوی خود بیافزایید و خود را حقیقتاً به خداوند متعال نزدیک کنید و رضایت او را فقط مورد توجه قرار دهید و مطمئن باشید اگر قرار باشد منفعتی به شما برسد فقط از جانب خداوند متعال است، که اگر چنین تفکر و روحیهای داشته باشید و بدانید که عزّت و یا موفقیتی از جانب مخلوقات به شما نخواهد رسید، حتما موفق خواهید بود.
در اینجا توجه به این حدیثی قدسی تذکری برای من و شما خواهد بود که خداوند متعال میفرماید:
«وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ مَجْدِی وَ ارْتِفَاعِی عَلَى عَرْشِی لَأَقْطَعَنَّ أَمَلَ کُلِّ مُؤَمِّلٍ [مِنَ النَّاسِ] غَیْرِی بِالْیَأْسِ وَ لَأَکْسُوَنَّهُ ثَوْبَ الْمَذَلَّةِ؛ سوگند بعزت و جلالم، بمجد و ارتفاع و بلندى مقامم بر عرش، آرزوى آن کسى را که بغیر من امیدوار باشد ناامید خواهم کرد و لباس مذلت و جامه خوارى را به او میپوشانم» [کافی ج ۲ ص ۶۶]
پس در پایان تاکید میشود سعی بر تقویت داشتههایتان نموده و فقط خود را متوجه به وظایفتان و نزدیک شدنتان به خدا نمایید.
موفق باشید.
سلام و احترام
آمادگی برای ازدواج امری نسبی است که برای افراد مختلف باتوجه به تفاوتهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی میتواند شرایط متفاوتی را داشته باشد و سبب گردد برای یک فرد حکم شود که آمادگی برای تشکیل یک زندگی مستقل را داشته و برای فرد دیگری با شرایط به ظاهر مشابه حکم شود هنوز آمادگی ازدواج را نداشته باشد.
از باب نمونه شرایط آمادگی برای تشکیل خانوده در محیط روستایی با محیط شهری کاملا متفاوت است و همچنین گاهی ممکن است یک نفر از نظر روحیات در ۱۹ سالگی شرایط مساعدی برای ازدواج داشته باشد و حال آنکه فردی در ۳۵ سالگی حکم شود که شرایط روحی و رفتاری مناسبی ندارد.
پس اینکه بخواهیم یک نسخه واحد اینجا مطرح کنیم و بگوییم این موارد در هر فردی باشد او آماده ازدواج است، کاملا غلط میباشد، زیرا آمد که شرایط فردی و محیطی برای افراد مختلف بسیار متفاوت است و باید مجموع حالات را درنظر گرفت و این حاصل نمیشود مگر از طریق مصاحبه حضوری و بررسی ویژگیهای فکری، رفتاری، فرهنگی، خانوادگی، محیطی و... فرد موردنظر که مشاور بر اساس سالها مطالعه و تجربه آن را به دست آورده و طبیعتا در قالب چندخط نوشته قابل انتقال نیست.
همچنین گرفتن تست شخصیت از خود فرد و نظرسنجی از اطرافیان برای فهم اینکه آیا فرد صلاحیت و آمادگی لازم را دارد یا خیر، میتواند کمک کننده باشد.
با این حال، در صورت تمایل میتوانید توضیحات بیشتری از خصوصیات فردی و خانوادگی، و همچنین جامعهی محل زندگی فرد موردنظر بیان کنید تا به صورت مصداقی، تا حدودی امکان بررسی فراهم و راهنمایی ارائه گردد.
امیدواریم موفق باشید.
سلام و احترام
پیرامون قسمت اول سوالتان باید بگوییم در اینگونه موارد توصیه ما به افراد این میباشد که در هنگام مواجهه با افرادی که تحت تاثیر محیط و اطرافیانشان ماهها و شاید سالها فکرشان آلوده شده، لازم است تا حد امکان از تعاریف و موضعگیریهای مستقیم و برخوردهای احساسی خودداری کرد و صرفاً خود را مهربانانه و به عنوان یک دلسوز و دوست واقعی به دانشآموز نزدیک و از طریق وابسته کردن او به خود، زمینه علاقهمند شدنش به اشخاص و اموری که میخواهید را فراهم آورید.
امری که در روایات و پیرامون اعمال عبادی نیز شاهد آن هستیم. از باب نمونه امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «کونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیرِ أَلْسِنَتِکمْ لِیرَوْا مِنْکمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیرَ فَإِنَّ ذَلِک دَاعِیةٌ؛ با غیر زبان خویش مردم را (به کیش و مذهب خود) دعوت کنید، مردم باید ورع و کوشش و نماز و خیر شما را ببینند، این رفتارها خود دعوت کننده خواهد بود.» [کافی ج 2، ص78]
اما پیرامون سوال دومتان باید بگوییم تا جایی که ممکن است و میتوانید از روش تغافل و وانمود کردن به ندیدن و ندانستن شوخیهای نامربوط لازم است استفاده کرد، و نباید کاری کنید که دیوار حیا بین دانشآموزان و شما ریخته شود.
اما اگر احیاناً به صورت کاملا هنجارشکنانه در مقابل شما کاری را انجام دادند، طبیعتاً باید از عمل آنها مناسب با وضعیت دانشآموز و کار صورت گرفته، انزجار خودتان را اعلام کنید، که در این زمینه با توجه به تفاوت شرایط و حالات و وضعیت خود دانشآموزان و کار انجام شده، نمیتوان نسخه واحدی را معرفی کرد اما چنانکه آمد اولویت تا حد امکان با تغافل است و در مرحله بعد اگر ممکن بود اعلام انزجار، و در نهایت معرفی به مسئولین انضباطی مدرسه میتواند راهکار مواجهه با این مسئله باشد.
امیدواریم موفق باشید.
سلام و احترام
از بابت اینکه خواستگاران متعددی دارید بسیار خوشحال هستیم چراکه این امر میتواند حکایتگر وجود نکات مثبت در شما و خانواده محترمتان باشد.
منتها این که بیان داشتید تا به امروز تمامی آنها را رد کردهاید علت این کار و ملاکهایی که داشتهاید را مشخص نکردید و زوایای مسئله بر ما مخفی است و همین کار را برای ارائه راهنمایی بسیار مشکل خواهد کرد.
به هر حال لازم است بدانیم بایدها و خواستههای ذهنی شما چیست و به چه چیزی میخواهید برسید تا بررسی صحیح مسأله ممکن شود.
از باب نمونه باید دانسته شود که بیشتر خواستگاران شما باتوجه به اینکه از نظر مادی خوب بودهاند، آیا از نظر رفتاری، ایمانی، اخلاقی، بد بودند که آنها را رد کردید یا صرفا به خاطر اختلاف سنی آنها را کردید یا...
پس لازم است علت رد کردن خواستگاران مشخص شود اما باید بگوییم اگر علت صرفاً به خاطر تفاوت سنّی باشد، این امر برای رد کردنها به تنهایی دلیل موجّهی نخواهد بود چرا که سن فقط یکی از معیارها است و باید در کنار سایر معیارها آن را دید و در نهایت بررسی کرد میزان تناسب شما و فرد مقابل چه مقدار میباشد.
البته ما نیز با مادرتان همنظر هستیم که اگر ملاک و معیار صحیحی پشت رد کردن خواستگارها نباشد، از بین رفتن برکات را به دنبال خواهد آورد.
البته این دلیل نخواهد بود که فردی بخواهد شما را تحت فشار قرار دهد و یا شما صرفا به خاطر رهایی از فشارهای اطرافیان تصمیمی بگیرید که با حقیقت وجودی و تمایلات شما اصلا سازگار نباشد.
اما پیرامون خواستگار فعلیتان اینکه بیان داشتید "الان پسر سالم نیستش" عبارتی کاملا مبهم و قابل تأمل بود که یقینا ما را از اظهار نظر منع خواهد کرد چرا که اگر معنای حقیقی و متعارف این عبارت قصد شده باشد طبیعتاً این ازدواج را به صرف اینکه پسر، خانوادهای مذهبی دارد، نمیتوانیم توصیه کنیم!
البته چنانکه آمد متن سوال شما ابهامات بسیار زیادی دارد و ارائه راهنمایی را برایمان غیر ممکن خواهد ساخت ولی در هر صورت از شما میخواهیم به دور از اینکه خود را تحت هرگونه فشاری بخواهید قرار دهید وجود یا عدم وجود تناسبها را بیشتر دقت کرده و در صورت صلاحدید ملاک و معیارهایی که باعث میشود خواستگاران متعددی که دارید را رد کنید و همچنین توصیفات کاملتری از خواستگار فعلیتان را برای ما ارسال کنید تا در نهایت امکان بررسی دقیق مساله و ارائه راهنمایی جامع فراهم شود.
برایتان آرزوی موفقیت داریم.
با سلام و احترام
متاسفانه یکی از دردهای امروز برخی جوامع و گروهها این است که بعضی تفکرات غلط چنان در ذهن افرادشان نفوذ پیدا کرده است که اگر فرد دیگری بخواهد خود را از آنگونه تفکرات دور نگاه دارد و زندگی سالمی داشته و معامله خود را با خدا انجام دهد و به دنبال عشق باشد به گونهای با او رفتار میکنند که انگار مقصر است!
آنچه شما انجام دادهاید که از باب مدارا با شریک زندگیتان و خانواده او بوده جای تحسین دارد و معتقد هستیم شما با خدای خود معامله کردهاید و به دنبال یک زندگی ساده و به دور از حاشیه بودهاید و هر فرد دیگری که نگاه مادی نداشته باشد و خود نیز زندگی سالمی را دنبال کرده باشد شما را تحسین و یا حداقل برای تفکرات شما احترام قائل خواهد شد و خون به دل شما نخواهد کرد که چرا در راستای آسان گرفتن به همسرتان کاری را انجام دادهاید.
واقعا سوال اینجا است که آیا سزاوار میباشد اگر فردی به دنبال پول و طلا نبود و برای امر خیر ازدواج از برخی مسائل مادی بگذرد او را سرزنش کرد و به او گفت چرا پول نگرفتی و چون پول نگرفتی بیارزش شدی و اگر پول میگرفتی ارزش پیدا میکردی؟!
یعنی ارزش داشتن یک فرد به پول گرفتن یا نگرفتن او است؟! یقینا خیر.
ما معتقد هستیم آنچه بخشنده عزت و ارزش است خداوند متعال میباشد که بر اساس راه پاکی که انسان آن را طی کرده به او عنایت خواهد داشت، و نه هیچ چیز دیگری.
در این مورد توجه به این نکته قرآنی خوب است که بدانیم خداوند متعال میفرماید:
«فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِله جَمِيعًا [نساء/ ۱۳۹] یقیناً همه عزت و قدرت فقط برای خدا است»
در پایان به شما میگوییم مطمئن باشید که آنچه شما انجام دادهاید در دایره انسانیت و گذشت و عشقورزی به همسر قلمداد خواهد شد و امیدواریم خداوند متعال برکتی به زندگی شما دهد که آنچه انجام دادهاید الگویی باشد برای باقی زندگیها.
با آرزوی خوشبختی شما.
سلام و احترام
برخی از مواردی که در رابطه با رفتارهای همسرتان یاد کردید را طبیعتا نمیتوان مطلوب دانست.
البته این رفتارها از مواردی است که لازم بود شما پیش از ازدواج مورد بررسی قرار داده و به جمعبندی صحیحی پیش از این میرسیدید.
اما آنچه در حال حاضر میتوانيم به شما توصیه داشته باشیم این است که سعی بفرمایید رفتارهای همسرتان را با دیدی منفی نگاه نکنید. شاید در نگاه اول برای برخی از خوانندگان این سوال، چنین به نظر برسد که همسرتان عامدانه کارهایی این چنینی را انجام میدهد، و یا چنین تصوّر شود که حتی اطرافیانش را به شما ترجیح میدهد اما آنچه به نظر میرسد این است که رفتارهای همسرتان از روی غرض ورزی نیست بلکه به حسب عادت رفتارهای فردی و خانوادگیاش است که ریشه در دوران مجردی داشته و مطلقا قصد ناراحت کردن شما را ندارد!
پس از محبتهایی که به او دارید مطلقا خسته نشده و به او غیر مستقیم تفهیم کنید که اگر او عزّت داشته باشد شما نیز عزّت پیدا خواهید کرد و اگر شما عزّت و احترام داشته باشید بر عزّت ایشان نیز افزوده خواهد شد.
پیرامون این نکته نیز باید دقت زیادی داشته باشید که نباید همسرتان را خواسته یا ناخواسته در مقابل خانوادهاش بخواهید قرار دهید و نباید طوری رفتار کنید که احساس کند شما مدام به کارهای خانواده او ایراد میگیرید، چون یقینا این حسّ بر پیچیدگی مسئله و دوری شما از خواستههایتان خواهد افزود.
اینکه ساعت ده شب یا یک شب اقوام ایشان به منزل شما بدون هماهنگی قبلی میآیند یقینا مساله مورد تاییدی نیست منتها باید بپذیرید که نمیشود در مدت کمی تغییر و تحول اساسی در رفتارهای آنها ایجاد کرد و ناراحتی شما، تنها سختی مدیریت کار و درنهایت اسباب تحقق سوءتفاهم را به دنبال خواهد آورد که شاید قابل جبران نباشد.
امور زندگی را بر خود سخت نگیرید، و سعی کنید بر اساس موقعیت فعلی زندگیتان را زیبا کنید.
اینکه مثلا کُمُد ندارید و وسایل و لباسها را ناچار هستید گوشه خانه قرار دهید را برای خود مطلقا کسرشأن درنظر نگیرید و خود را ناراحت نکنید و در ذهنتان مرور نکنید که الان بقیه چه فکر خواهند کرد و...
مهم آن است که شما بر اساس داشتههایی که دارید زندگی را زیبا بسازید و مطمئن باشید باقی افراد هم زحماتی که شما میکشید را حتی اگر اظهار هم نکنند میفهمند.
در مورد تنهاییتان در طول روز، توصیه ما این است که اسباب سرگرمی مفیدی را برای خود فراهم آورید. ببینید به چه چیز علاقه دارید و احساس میکنید در چه کاری موفق خواهید شد، حتما آن را انجام دهید.
مثلا حفظ قرآن، کسب مهارتهای آشپزی، خیاطی، قالیبافی و... میتواند علاوه بر سرگرمی بر موفقیتهای اجتماعی، مادّی و معنوی شما بیافزاید.
همچنین فراهم آوردن زمینههای آوردن فرزند و در نهایت تولد فرشتهالهی نیز بسیار از نظر روحی میتواند شما را از تنهایی درآورد.
امیدواریم در کنار همسرتان خوشبخت و شاد زندگی خوبی را داشته باشید.
با سلام و احترام
باید دانست در این موارد معمولا یک طرفه نمیتوان مسئله را به صورت کامل ارزیابی کرد و لزوم صحبت هم با زن و هم مرد را نمیشود انکار کرد.
همچنین برخی از عبارات مورد استفاده در سوال مفاهیمی نسبی بوده که باید به صورت دقیق مشخص و بررسی شود.
مثلا وابسته بودن مرد یا زن به خانوادهاش به خودی خود نه تنها بد نیست بلکه میتوان آثار مفید زیادی را برای آن در نظر گرفت اما چگونگی این وابستگی و منظور از شدت، از نگاه شما باید مورد ارزیابی قرار بگیرد.
در این متن سوال آنچه که بیشتر مورد توجه قرار میگیرد اختلاف نظر شدیدتان با مادرشوهرتان است که این اختلافات مرتبط با شوهر نیز شده.
در این گونه مسائل گاهی اوقات ضعف رفتاری مرد باعث شده که سوء تفاهمهایی بین عروس و مادر به وجود آید که با تغییر سبک زندگی و رفتاری مرد میتوان این مسئله را به خوبی حل کرد و البته در برخی از موارد نیز شاهد بودیم که نگاه نادرست عروس و لجبازیهای او باعث دوری مرد از زن و چسبندگی بیشتر به مادرش شده که با تغییر سبک رفتاری خانم میتوان شاهد تغییر رفتار مرد باشیم و یا علتهای دیگری که در سایر موارد دیده میشود و میتوان احتمال داد، که هر کدام راهکار خاص خود را خواهد داشت.
در هر حال با توجه به اینکه دسترسی به خصوصیات اخلاقی و رفتاری شما و شوهرتان نداریم متاسفانه نمیتوانیم راهنمایی جامعی داشته باشیم.
منتها از شما میخواهیم که حتما نقش خود را در وقایع زندگی پررنگ ببینید و مطمئن باشید در هر صورت، با تغییر رفتار خود میتوانید تغییرات قابل توجهی را در رفتارهای همسرتان شاهد باشید و بدانید که درگیر شدنتان با همسر و توهین به خانواده او بیشک بر پیچیدگی رفتارهای همسر شما خواهد افزود و اینگونه رفتارها نه تنها نمیتواند کاری را درست کند بلکه به احتمال زیاد کانون گرم خانواده را نیز با مشکلات زیادی مواجه خواهد ساخت.
از شما میخواهیم بدانید که اگر حاکم بر قلب همسرتان باشید و با محبت او را جذب خود کنید حتماً دیر یا زود احترامات بیشتری را از همسر خود شاهد خواهید بود چراکه این وعدهای است که خداوند متعال فرموده:
«وَ لَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ [فصلت/ ۳۴] هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!»
برایتان آرزوی موفقیت داریم.
سلام و احترام
متاسفانه سوالتان بسیار کلی و مبهم است!
شما حتی از جنسیتتان و این که قرار است به خواستگاری بروید یا برای شما قرار است خواستگار بیاید و میزان تحصیلاتتان و اینکه در ۲۳ سالگی مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی هستید یا ارشد و منبع درآمدتان چیست و همچنین اگر آقا هستید وضعیت سربازیتان به چه صورت است و موقعیت اقتصادی و فرهنگی خانوادهتان و اینکه چند خواهر و برادر دارید و آیا آنها ازدواج کردهاند یا نه و اینکه در محیط زندگی شما و بالخصوص تفکرات خانواده شما پیرامون فرهنگ ازدواج و امتیازات شما برای ازدواج و یا موانع احتمالی موجود چیست و... هیچ چیزی بیان نکردید لذا ارائه راهنمایی حقیقتا ممکن نخواهد بود.
در صورت صلاحدید پیرامون ابهاماتی که مطرح شد نکات تکمیلی را ارسال و بفرمایید سوالتان دقیقاً پیرامون چه چیز خواستگاری است تا امکان ارائه راهنمایی ممکن شود.
در هر صورت برایتان آرزوی خوشبختی را داریم.
سلام و احترام
در اینگونه مسائل لازم است با خود فرد به اصطلاح ناراضی صحبت کرده و ریشههای تفکراتی او را استخراج و همانها را برطرف کرد، امری که متاسفانه نمیتوان در فضای مجازی و آن هم از طریق واسطهگری اطرافیان، به راحتی ممکن دانست.
لذا توصیه اول ما این است که حتما اسباب مراجعه فرزندتان به مشاوری آگاه و صدالبته متدیّن و خانواده دوست را به صورت حضوری فراهم آورید تا از این طریق اسباب ارتباط بهتر فرزندتان با شما و سایر اعضای خانواده دنبال شود.
نکته دیگری که ما از شما میخواهیم این است که سعی بفرمایید به وظیفه مادری خود به نحو احسن عمل کرده و با محبت سنجیده دخترتان را جذب خود نمایید و تا حد امکان در اختلافات فرزندانتان ورود پیدا نکنید.
همچنین به دور از هرگونه افراط و تفریط سعی کنید شنونده صحبتهای فرزندانتان و خصوصا دختر بزرگترتان باشید و با محبتی که به او خواهید داشت دخترتان باید احساس کند با بهترین دوست خود مواجه است نه با کسی که میخواهد او را نصیحت کرده و مدام راه را به او نشان دهد.
به این نکته نیز توجه داشته باشید که مقدار قابل توجهی از رفتارهایی که فرزندتان دارد به خاطر ویژگیهای سنّی و احتمالا دوستانی است که با آنها معاشرت دارد و میتوان با یک برخورد خوب و سنجیده تغییر سمت و سو به آن داده و آن را به درستی مدیریت کرد که البته در این مسیر دوری فرزند کوچکترتان از رفتارهای تنش آفرین و بالعکس انجام رفتارهای محبتآمیز بسیار کمککننده خواهد بود.
منتها چنانکه آمد برای بهبود کامل رویه ایشان لازم است خود فرزندتان به مشاور مراجعه داشته باشد و عوامل روحی که حالات امروز او را سبب شده و همچنین ایدهآلها و فانتزیهای ذهنی او کشف و مدیریت شود.
برایتان آرزوی موفقیت داریم.
صفحهها