چه بسا خواستگارتان از آن دست افرادی هستند که در زندگی تجارب متعددی از افرادی را دیدند که به گونهای دچار مشکلات اخلاقی بودند و ...از آنجایی که خودشان شاید به مسائل دینی پایبند نباشند ولی در طولی زندگی به این نتیجه رسیدهاند که برای زندگی زناشویی میتوان با افرادی زندگی کرد که پایبندی محکمی به مسائلی دینی به ویژه مسائلی همچون حجاب و نماز و ... داشته باشند.برای همین دیگران تصور تضادی از چنین شخصیتهایی خواهند داشت. این گونه افرادی کسانی هستند که خودشان در طول زندگی دچار رفتارهای غلط شده و میشوند، ولی تمایل ندارند که شریک زندگیشان چنین رفتارهای غلطی را در زندگی داشته باشد.
با سلام، در ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید، تشکر میکنم.نکتهای که نباید از آن غافل شد این است که استفاده از اینترنت و رایانه به همان اندازه که میتواند مفید باشد، میتواند ضرر نیز داشته باشد. لذا برای دور شدن از آسیبهای احتمالی اینترنت و رایانه، لازم است نسبت به استفاده از این فناوری در خانه، فرهنگ سازی کرد و چه بسا این تهدید را به یک فرصت تربیتی تبدیل کرد.توجه به این نکات ضروری است؛- زمان استفاده از رایانه و اینترنت، برای فرزندان باید محدود و با برنامه ریزی دقیق، انجام شود.- استفاده از اینترنت و رایانه باید برای فرزندان هدفمند باشد؛ بدین معنی که قبل از استفاده فرزند بداند چه کاری قرار است انجام دهد و خارج از آن، هیچ فعالیتی انجام ندهد.- رایانه باید در محلی از خانه قرار داشته باشد كه والدین به راحتی بتوانند بر صفحه مانیتور آن نظارت داشته باشند.- والدین نیز باید فرزندشان را از وجود خطرات و آسیبهای جدی(امّا به صورت کلی) اینترنت آگاه کنند. (چه بسا بیان جزئی خطرات بیشتر او را کنجکاو به تجربه کردن میکند.)- از طرفی والدین لازم است که اطلاعات رایانهای خود را ارتقا دهند.- نظارت والدین روی فرزندان، باید بصورت غیرمستقیم و تاجایی که امکان دارد نامحسوس باشد تا ناخواسته تنشی بین والدین و فرزندان ایجاد نشود. (از نرم افزارهای موجود مانند؛ Parental Control و امکانات خود مرورگرهای اینترنت و رایانه که نشان میدهند چه صفحاتی باز شده، میتوان استفاده کرد.)- یكی از قابلیتهای مرورگر اینترنت، این است كه والدین میتوانند با تغییر در تنظیمات مرورگرها، تعداد محدودی سایت را براساس نیاز فرزندان در اختیار آنها قرار دهند و سایتهای دیگری که احیانا مضرّ هستند، از دسترس آنها خارج کنند.در ضمن باید زمانی هم برای ورزش و تفریح در بیرون از خانه و دیدوبازدید اقوام اختصاص داد تا از این طریق علاوه بر تخلیه هیجانات و ایجاد سلامتی و نشاط فرزندان، از آسیبهای جسمانی استفاده از رایانه نیز کم شود.با آرزوی موفقیت
روایتی از امام صادق(علیهالسلام) نقل شده که فرمودند: «خَمسٌ مَن لَم یَکُن فِیهِ لَم یَتَهنأ العِیش؛ الصِّحِّة وَ الأَمن وَ الغِنی وَ القِناعَة وَ الاَنیس المُوافِق؛ کسی که پنج چیز در او نباشد زندگی برایش گوارا نیست؛ سلامتی، امنیت، بینیازی، قناعت و همسر موافق داشتن.»[1]از این رو، یکی از آن 5 مولفهای که میتواند در ایجاد یک زندگی خوب و خوشایند نقش داشته باشد، قناعت است.امّا برای داشتن یک زندگی توأم با قناعت و همراه کردن اعضای خانواده با چنین زندگیای، راهکارهای مهم و جالبی وجود دارد.اول اینکه؛ در مورد پیامدهای حرص و قناعت که در روایات آمده است، اطلاع پیدا کرده و اهل خانه را نیز از آن مطلع کرد. امام علی(علیهالسلام)فرمودند: «اِن کُنتَ تُرید الدُّنیا مَا یَکفِیکَ فَاِن أیسرَ مَا فِیهَا یَکفِیکَ وَ اِن کُنتَ اِنَّما تُرید مَا لا یَکفِیکَ فَاِنّ کُلَّ مَا فِیها لا یَکفِیکَ؛ ای انسانها اگر از دنیا به اندازه کفایت بخواهید، کمترین اندازه، شما را کفایت خواهد کرد و اگر بیش از آن بخواهید، همه آنچه در دنیا است، نیز شما را کفایت نخواهد کرد.»[2]دوم؛ در روایات دینی به دو نکته مهم اشاره شده که به عنوان مهارتی برای رسیدن به زندگی توام با قناعت قابل استفاده است؛1. همنشینی با فقرا؛ امام علی(علیهالسلام) فرموده: «جَالِسِ الفُقرَاءَ تَزددُ شُکراً؛ با فقرا همنشینی کن تا شکرت فزونی یابد.»[3]2. مقایسه موقعیت اقتصادی زندگی خود با افرادی که به لحاظ اقتصادی با مشکلات زیادی مواجهاند؛ امام صادق(علیهالسلام) در این باره فرموده: «اُنظُر اِلَی مَن هُو دُونکَ فِی المُقدره...فَاِنّ ذالکَ اقنعُ لَکَ بِمَا قَسَّمَ اللهُ لَکَ؛ از نظر امکانات، به کسی بنگر که فروتر از تو است...، چرا که این امر تو را به روزی مقدر از جانب خداوند قانعتر میسازد.»[4]3. یک برنامه مشخص و منظم اقتصادی برای نوشتن خریدها و هزینههای ماهیانه باید داشته باشیم. با این کار هنگامیکه به آخرماه میرسیم، میتوانیم به دخل و خرجها نظارت داشته باشیم و نسبت به خرجهای احیانا اضافی و غیرلازم مطلع میشویم و سعی در مدیریت مالی خواهیم داشت.امام باقر(علیهالسلام) در این باره فرموده: «الکَمالُ کُلُّ الکَمالِ ... وَ تَقدِیرُ المَعِیشةِ؛ تمام کمال در سه چیز است که یکی از آنها برنامه ریزی درباره معیشت است.»[5]در آخر هم، جهت بالابردن کارایی و همچنین همراه کردن اعضای خانواده(با رویکرد قناعت) با این برنامه اقتصادی، میتوانیم در آخر ماه، یک جلسه خانوادگی برگزار کنیم و درمورد مسائل مختلف؛ از جمله همین هزینههای زندگی بین اعضای خانواده تبادل نظر کنیم. این کار باعث میشود که بچهها نیز به تدریج، مهارت خرج کردن درست را، از والدین یاد بگیرند.پینوشتها:[1]. بحارالانوار، ج1، ص83[2]. الکافی، ج2، ص139[3]. غررالحکم، ص430[4]. بحارالانوار، ج75، ص242[5]. الکافی، ج1، ص232
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید تشکر میکنم.یک آسیب شناسی مختصری که بکنیم به این نتیجه میرسیم که یکی از پیامدهای منفی رابطه بر ازدواج همین است که شما در زندگی بدان دچار شدید و آن این است که امکان دارد که نظر یکی از طرفین نسبت به دیگری به تدریج عوض شود.(از طرف زده شود یا فرد بهتری را پیدا کند یا بفهمد که مناسب هم نیستند)اینکه گفته میشود قبل از ازدواج به صورت منطقی و به دور از احساسات تصمیم گیری کنید، شاید یک توصیه به ظاهر سادهای است، ولی بسیار مهم که گاهی افراد نسبت به این مسأله بسیار اغماض میکنند و به نوعی، سهل انگاری میکنند.آنچه که از گفتگوهای شما متوجه شدیم، این است که قبل از ازدواج شما با همسرتان در ارتباط بودید و این ارتباط زمینهای برای ازدواج هر دوی شما شده است.نکتهای که شما و همسرتان از آن غفلت کردید، همین غافل بودن از پیامدهای چنین ارتباطاتی است که باعث شده طرفین از روی احساس و به دور از منطق همدیگر را انتخاب میکنند و وارد زندگی میشوند اما غافل از اینکه بعد از فروکش کردن علاقهها و احساسات، دلسردی نسبت به هم آغاز میشود.(البته منظور من این نیست که هر کسی قبل از ازدواج، رابطه داشته باشد، در زندگی زناشوییاش حتما دچار مشکل میشود؛ بلکه چه بسا افرادی قبل از ازدواج رابطه داشته باشند ولی در زندگی زناشویی دچار مشکل نشده باشند. مسأله مهم اینجاست که افراد باید از پیامدهای رابطه قبل از ازدواج، غافل نباشند؛ زیرا غفلت از این گونه روابط همانا و دچار شدن با مشکلات بعدی در زندگی همان.)امّا راهکار درست؛از آنجایی که ما اطلاعات لازم و مناسبی نه از شما و نه از همسرتان نداریم، بهتر است که شما به اتفاق همسرتان به یک مشاور خانواده مراجعه کنید؛ زیرا در مشاوره حضوری، مشاور محترم بهتر میتواند جزئیات و اطلاعات لازم را هم از شما و هم از همسرتان بگیرد و راه حل مناسبی برای شما و همسرتان ارائه بدهد.با آرزوی موفقیت
سلامبهتر است در این زمینه با همسرتان حرف بزنید و به طور مستقیم در این خصوص گفتگو کنید چه بسا خیلی از آقایان به جهت روزمرگی، اشتغال زیاد، مشوش بودن ذهن یا ... متوجه نیاز همسرشان نشوند.عدهای هم مهارت ابراز محبت به همسرشان را ندارند...
سلاماز همه دوستانی که در این پست اظهار نظر کردهاند، تشکر میکنم.جمع بندی:در مورد این هدیهای که خدای بزرگ به همه انسانهای متاهل میدهد باید چند نکته را مدنظر قرار داد تا بتوان از این هدیه به نحو درست استفاده کرد.نکته اول اینکه؛ جوانهایی که در آستانه ازدواج قرار دارند سعی کنند به این چند آیتم بیشتر توجه داشته باشند.* از عشقهای قبل از ازدواج پرهیز کنند، زیرا عشق قبل از ازدواج، بدلیل اینکه باعث می شود حتّی از عیوب اصلی هم چشم پوشی کنند و بعد از ازدواج با مشکل جدایی روبرو شوند.* لازم است تصمیم گیری در زمینه انتخاب همسر با مشورت خانواده صورت گیرد تا در آینده دچار تنش و مشکلات ناخواسته نشوند.* سعی در پایین آوردن توقع در انتخاب همسر بر اساس شرایط خود باشند.* در هرکاری توکل برخدا و اهل بیت و همچنین استمرار این توکل در زندگی موجب هیچ گونه شکستی در زندگی نمیشود.نکته بعدی این است که خانوادهها نیز باید از این هدیهای که نصیب فرزندانشان میشود، در راستای آن به این نکات توجه داشته باشند؛* خانوادهها سعی کنند نسبت به ازدواج در صورت در خواست جوان موافقت کنند.* خانوادهها نسبت به نظر جوان در زمینه انتخاب همسر بها بدهند.* اهتمام جدی در یافتن مورد مناسب برای ازدواج فرزندانشان داشته باشند.در کنار همه اینها خانوادهها نیز باید با توکل برخدا و اهل بیت، از این هدیهای که نصیب فرزندانشان میشود، محافظت کنند.چه بسا یکی از مشکلات مهمی که باعث میشود در زندگی زناشویی مردم حتی در بین افراد مذهبی بوجود بیاید، نداشتن اطلاعات و آگاهیهای لازم در زمینه مهارتهای زندگی است؛ از این رو لازم است که همگی چه جوانان و چه والدین سعی در کسب مهارتهای زندگی از طریق مطالعه، استفاده از تجارب خود و دیگران، آموزش دیدن و... داشته باشند.
با سلام به دوستان از اینکه در این مطلب نظر خودتان را مطرح کردهاید، تشکر میکنم.اگر شما در چنین وضعیتی که از طرف جنس مخالف؛ چه همکار، چه همکلاسی، چه هم محلهای و یا ... سیگنال ارتباط دریافت کردید و احساس کردید که طرف مقابل میل به ارتباط با شما را دارد، لازم است در این موقعیت، با حفظ خونسردی و رعایت شؤونات دینی و به صورت احترام آمیز به طرف مقابل بگویید که اهل ارتباطهای این گونهای نیستید و لذا اگر شما به نیت ازدواج، قصد ارتباط را دارید، لطفا به صورت رسمی و از طریق خانواده اقدام کنید.لذا اگر طرف مقابل، به دنبال ارتباط نادرست بوده باشد که با جواب و پاسخ قاطع شما کم کم از این ارتباط دست میکشد و اگر هم واقعا قصد ازدواج را داشته باشد، به صورت رسمی و عرفی اقدام به ازدواج میکنددر ضمن برای شناخت همدیگر نیازی به ارتباط قبل از ازدواج نیست؛ زیرا که نه تنها ارتباط قبل از ازدواج باعث شناخت درست از همدیگر نمیشود بلکه موجب گمراهی و شناخت نادرست و غیر واقعی از همدیگر میشود؛ چون که به دنبال ارتباط، حس عاطفی طرفین تحریک میشود و این تحریک عاطفه به طرفین اجازه نمیدهد که به صورت عقلی و منطقی شناخت درست و بعد از آن انتخاب درستی از همدیگر داشته باشند.همچنین در طول جلسات خواستگاری و تحقیقات کافی که انجام میشود، شناخت لازم برای انتخاب درست، برای طرفین فراهم میشود.
سلاممنظور این نیست که از فردا هر خانمی به همسرش بگوید؛ من کنیز تو هستم، بلکه این تنها یک شاهد مثالی از اظهار محبت حضرت فاطمه(س) نسبت به همسر گرامیشان بود.بکار بردن این تعبیر در ان زمان نه تنها زشت و ناپسند نبوده بلکه چه بسا مرسوم بوده باشد؛ همچنانکه که حضرت خدیجه نیز چنین تعبیر برای پیغمبر(ص) بکار بردهاند.(همچنین اگر تورقی در شیوه اظهار محبت در روایات بکنیم، از این تعابیر کم نیست.)نکته بعدی اینکه در هر دوره و عصری یکسری عبارات و اصطلاحات در جامعهای باب میشوند که مخصوص همان دوره و عصر هستند؛ کمااینکه در عصر و دوره خودمان نیز یکسری عبارات و اصطلاحاتی باب شده که کمتر در عصر دیگری بکار برده شده است؛ به عنوان نمونه عبارات عاشقانهای که امروزه بیشتر بین جوانان شنیده میشود؛ نفسم، عشقم، جیگرم و... تعابیر دیگری شبیه به این دست که امروزه کم و بیش بکار برده میشود.
سلاممتاسفانه همیشه در گیر و دار این افراط و تفریطها بودهایم. لذا بهترین راهکار اعتدال داشتنه. البته اعتدال نیز با نگاه به گذشته و آینده ساخته میشود. از آنجایی که ادامه این شیب تند جمعیتی خطرات بزرگی هم برای جامعه و هم برای خانواده دارد، لازم است که با فرهنگ سازی همه جانبه، در این خصوص به اعتدال رشد جمعیتی برگردیم. البته باید به اعتدالی برسیم که مبادا روزی برسد که دم از کاهش جمعیت و شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» بزنیم؛ نه افراط و نه تفریط.
صفحهها