7 سال رابطه بی سرانجام

با سلام مجدد و عرض خداقوت

راستش خودم همیشه فکر می کنم اندازه سنم رفتار نمی کنم و این فکر آزارم میده. شاید دلیل اصلیش این باشه که خیلی علایق و یا دغدغه های خانمها رو ندارم. خیلی دوست دارم ادامه تحصیل بدم که همان سالهای بعد از ارشد، دکتری هم قبول شدم ولی شرایط تحصیل خارج از استان و ... با شرایط زندگیم موافق نبود؛ لذا صرفنظر کردم. گاهی آرزو میکنم میشد دوباره از سال اول دبیرستان رشته هایی رو که علاقمندم شروع میکردم. جالبه که این رشته ها هیچ ربطی هم به هم ندارند. و چون فرصت تحصیلش برام مهیا نیست، توی سایتها و کانالها پیداشون میکنم.  
شاید عجیب باشه ولی من گاهی کار بانکی یا ... پیش میاد که باید حضور داشته باشم، و چون بانک توی بازار هست، همسرم پس از کار بانک میخواد بره بازار خریدی انجام بده، به من میگه کلید رو بگیر بنشین تو ماشین. من هم بی چک و چونه می پذیرم. هیچوقت هم از این بابت اعتراض نکردم. البته اگر کاری داشته باشم، بازار هم میرم. منظورم این هست که علایق خانمها رو ندارم. برجسته ترینش رو مثال زدم.
خیلی مدت پیش یک سؤال تو سایت گذاشتم. خواستم ببینم ممکنه افسرده باشم؟! اگر اگر اگر اگر فرصت کردید این سوال منو هم جواب بدید. 
http://btid.org/node/159176
سپاسگزارم.