مطالب دوستان توفیقی

Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 09 Jan, 2024 یه خواستگار برام اومد که از خانمش جدا شده
با  عرض سلام وادب واحترام ... ممنون وتشکر از راهنمایتون..اینکه سوال پرسیده بودید درمورد ازدواج نا موفق طرف مقابل ،،درکل به خونواده گفتند که اهل زندگی نبودند وحرف شنوی از شون نداشتند ودر آخر دچار بیماری روحی وروانی شده بودند.از نظر میزان سن وسال هم که پرسیده بودید بنده سه سال ازشون کو چکتر هستم واز لحاظ تحصیلات هر دو دیپلم هستیم.ایشون فرزند هم نداشتند. به امید خدا وبا توجه به رهنمودهای شما ومراجعه به مشاور حضوری پیش میروم چون من میبینم که خواستگار اصلا برام نمی آید در شهری که من زندگی میکنم محیطش کوچک است هر فرد نامناسبی که شد برات میارند میگن چون طرف سنش بالاست میشه.یا بازم مطلقه با سن بالا ودارای فرزند برات پیدا می کنند ..یه موقع خونوادم میگن دوران مدرسه مثل بعضی دوستا نتون برا خودتون پیدا میکردین الان این وضع تون نبود چون از خونواده مذهبی بودم رعایت نامحرم کردم بعضی مواقع از همه چیز ناامید میشوم و به خودم میگم من که بعد از مدرسه خدمت به پدر ومادر میکردم وعبادت به موقع ام چه از دیگران کم دارم که الان این طور شد برام .حالا ماندم حیران وسرگردان خیلی برام دعا کنید
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 08 Jan, 2024 پسرم نسبت به همسن و سال هاش خیلی اجتماعی و پر حرفه....
ممنونم بابت راهنمایی هاتون مرسی بابت قوت قلبتون خدارو شکر روز ها اروم تر شده در رابطه با اینکه نوشتید معمولا بچه های دوساله میتونن شب رو راحت بخوابن متاسفانه پسر من اینطور نیست از زمان بدنیا امدنش تقریبا شب ها خواب اروم نداره اون موقع که کوچک تر شاید توقعی ازش نبود ولی حالا هم همینطور هست شب ها چند نوبت بیدار میشه و با صدای بلند گریه میکنه ...این رو هم بگم کلا از چیزی نمیترسه از تنهایی تاریکی یا غول و جن و ..این ها رو از اول مواظب بودم که نترسه ازش ....در رابطه با از شیر گرفتن هم خیلی وابستگی شدید داشت به شیر و اینکه چون شب ها زیاد بلند میشد تقریباً همش مشغول شیر خوردن بود و از این بابت خیلی اذیت میشدم و همین باعث شد زودتر از شیر بگیرمش ... من شاغل نیستم معمولا هم خودم پیشش هستم شاید همین که همش منو میبینه باعث میشه منو پس بزنه ولی با گذشت دو سال دوست دارم ارتباطم رو با اجتماع بیشتر کنم ....الان که بزرگ تر شده وقتایی که نصفه شب بیدار میشه علاوه بر گریه کردناش وقتی اروم میشه گاهی به چیز های نامعلومی اشاره می‌کنه یا یهو شروع به حرف زدن میکنه....خودم این تصور رو دارم که ممکنه خواب بدی دیده باشه یا از چیزی مثلا سایه ی مبل میترسه ....این پیام رو دارم ساعت ۵ صبح مینویسم در حالی که بچم روی پام خوابیده هر از چند گاهی بلند میشه منو نگاه میکنه و باز می‌خوابه .... این حالت هاش گاهی هر شب هست یه وقتایی هم که معمولا کمه تا صبح راحت می‌خوابه بدون اینکه بیدار بشه (شاید ده بار توی این دو سال) در رابطه با اینکه نوشتید بچه های این سنی خود محور هستند با توجه به اینکه وابستگی شدید به پدرش داره ولی بخاطر شرایط کاری ایشون رو کم میبینه حس میکنم این جدایی هم توی این رفتارش بی تاثیر نیست گاهی به بچه ی دوم فکر میکنم پیش خودم میگم امیرعلی هنوز شب بیداری هاش تموم نشده چطور میشه به بچه ی دیگه فکر کرد !  نا امید و خسته با اینده ی مبهم.
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 07 Jan, 2024 دخترم اگر بهش توجه نکنند تو صورتشون چنگ میزنه....
سلام وقت بخیر پیرو سوال قبلی دخترم الان دو سال و نیم داره و فرزنددومم هم دوماه داره و از بدو تولد پسرم دخترم بشدت بهانه گیر شده حتی بیشتر از قبل وابسته پدرش شده به خاطر شرایط سختی که دارم رسیدگی به دو فرزند کوچک در کنارش رسیدگی به کار خونه و درس خوندنم    از لحاظ روحی به هم ریختم و به شدت خودم عصبی شدم و کنترلی روی خشمم ندارم و زود عصبی میشم برای کم شدن کار ها درسم رو فعلا کنار گذاشتم و حتی کارهای خونه هم کم کردم و با همسرم تقسیم کار کردیم که بتونم به بچه ها رسیدگی کنم ولی باز هم عصبانیت من سر جاشه و دخترم همچنان برای اینکه چزی رو بدست بیاره گریه می کنه و حتی حرف نمیزنه که بگه من فلان چیز رو میخوام و من خودم باید حدس بزنم که اون چه چیز رو میخواد بهش بدم وقتی با ارامش برخورد میکنم به گریش ادامه میده و حتی گاهی جیغ می‌کشه و وسیله هارو پرت میکنه و من میگم کمی صبر کن مثلا برادرتو بخوابونم یا کارمو انجام بدم بعد کار شمارو انجام میدم حتی گاهی کار اون رو در اولویت قرار میدم ولی گریش همچنان سر جاشه ،حتی دعواش کردم گفتم گریه کنی کارتو انجام نمیدم یا  گریه کنی و جیغ بکشی مامان ناراحت میشه یا حتی گفتم میدمت پیشی ببره  ولی ادامه میده به حدی عصبی شدم که وقتی گریه میکنه دست خودم نیست و خودم رو میزنم که مبادا کتکش نزنم.روشی هم که قبل گفتید انجام دادم الان کار به جایی رسیده که وقتی کارشو میخواد انجام بدم اگر دیر بشه یا نهیش کنم ازون کار میگه من گریه میکنم ها برای کنترل خشم خودم و اینکه در برابر این گریه ها چکار کنم راه حلی هست واقعا دیگه خسته شدم از تمام خواسته هام زدم که وقت بیشتری برای خانواده ام داشته باشم حتی برای همسرم . کاردستی برای دخترم درست کنم در کنار بقیه کار هام ،نقاشی کشیدن اموزش حیوانات و...چون دخترم هوش بالا و انرژی بالایی داره در حد توانم دارم کار میکنم
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 06 Jan, 2024 سوال اعتقادی/ اخلاقی: چرا حجاب اجباریه؟
ولی خب من نمیخوام حجاب رو باید چیکار کنم ؟؟؟؟ 15 سالمه
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 04 Jan, 2024 اگه تابع اونا باشم یعنی اخلاقم خوبه ؟؟؟؟
سلام ببخشید جواب مشخص ندادید آیا بهشت زیر پای همه مادران هست؟مادری که در رابطه با مسائل دینی فرزندان هیچ کوششی نکرده و حتی خودش هم انجام نمی‌دهد ویا مسائل تربیتی و اخلاقی رو درست انجام نداده   بهشتی است چون فرزند به دنیا آورده؟ پدر مادری که خودشون هیچ درکی از دین و اخلاق ندارند و حالا که فرزند تشکیل خانواده میده و مستقل میشه مرتب مشکلات اخلاقی و رفتاری داره  چون تربیت درستی نداشته وحتی به واجبات هم اعتقادی نداره؛ ماحصل همچین پدرومادرهایی هست آیا این پدر ومادر بهشتی هستند؟ زنهایی که نمیتوانند بچه دار شوندبه هر دلیلی و از این نعمت محروم هستند اینها چی ؟
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 31 Dez, 2023 پسرانم به هیچ عنوان به درس علاقه ای ندارند
سلام ممنون از پاسخگویی ب سوال قبلی پسرانم کلاس پنجم وچهارم  مدام درحال کتک زدن یکدیگر هستند والبته درکنارش بازی هم می‌کنند ولی بعضی مواقع خیلی بد همدیگر را کتک می‌زنند. کتک زدن خطرناک من باید چکار کنم درآن لحظه وچه عکس العملی نشان دهم؟ لطفا راهنمایی کنید برای درس خواندن تا تذکر ندهم درس نمی‌خوانند ومشق نمی‌نویسند مدتی مدیریت را ب دست فرزندانم سپردم وفقط یادآوری میکردم ک درس دارید یا امتحان دارید  اگر جایی هم مشکل داشتند کمک میکردم ولی بازهم این روش جواب نداد ونمرات درسی بچه هایم خیلی پایین آمد واصلا برایشان مهم نبود   من هم نمی‌توانم مدام پای درس هردو بنشینم تا آنها درس بخوانند ومشق بنویسند   قصد بارداری سوم هم دارم چکار کنم تا خودشان درس بخوانند وبرای زندگی ودرس خواندنشان تلاش کنند ؟ وخودشان ب نتیجه درستی برسند ؟ من‌تا چه حد مجازم فرزندانم را به جلو هل بدهم وکمک کنم   دوست دارم مستقل شوند وخودشان به این نتیجه برسند که درس نخواندن بد است ولی نتیجه ی برعکس می‌دهد وفرزندانم به نمرات کم گرفتن عادت کرده ومیگوید اشکال ندارد ایا پدر هم در این گونه مسائل مربوط می‌شود همسرم فوق‌العاده بی خیال وریلکس هستند و وقتی در خانه حضور دارد می‌گوید اصلا به بچه ها درس یاد نده وسروصدا نباشد
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 30 Dez, 2023 تصمیم گرفتند ازدواج کنند ولی با مشکل بچه‌هاشون مواجه اند....
با  عرض سلام  و ادب ، عصر آدینتون بخیر و شادی ،مشاور عزیز آیا به نظر شما با توجه به شرایطی که براتون توضیح دادم آیا درست و مصلحت که با دختر خانم 29 ساله این آقا یعنی سه نفری در ی واحد زندگی کنند آیا مشکلی بوجود نمییاید؟ چون با توجه به خصوصیاتی که دختر داره و حالت لجبازی را داره.به نظر شما به چه صورت می سه با دختر کنار اومد. چون پدر نگران دختر هست که جدا  به صورت مجرد زندگی کند. و به نظر شما مهریه چقدر مناسب و رسومی هست با توجه به اینکه فرزندان علی الخصوص دختر تمایل به این ازدواج ندارند که بعدا خدای نکرده اگه مهریه کم باشه با مشکل مواجه نشوند. با توجه به اینکه خانم وضع اقتصادی خوبی داره و نیاز به مهریه نداره فقط برا محکم کاری است. ممنون از راهنمایی و مشاوره شما
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 28 Dez, 2023 میخواستم ببینم اولویت فکر کردنم باید کدوم باشه و چرا
۳۸ ساله هستم و اقا یک سال از بنده بزرگتر هستن. تحصیلات دانشگاهی دارم شاغل هستم وببخشید این رو میگم از نظر ظاهری هم هر دو خوب هستیم البته من فقط عکسشون رو دیدم و ایشون بنده رو ندیدن و فقط معرفی شدیم به هم و از اخلاقشون خیلی تعریف کردن... ایشون کارشناسی هستن و شاغلِ اداره ... میدونید چون هم سن و سالهای بنده ازدواج کردن و قاعدتا ۹۰ درصد موارد برای بنده به این شکل هستن پذیرفتم که این موارد قدم پیش بذارن وگرنه متوجه هستم که ریسک این نوع ازدواجها زیاده ... موارد مجرد اکثرا کوچکتر من هستن که خانواده‌ پسر قبول نمیکنن...
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 26 Dez, 2023 فکرم مشغول این فرد شده...
سلام. وقت بخیر چندین ساله که کسی پای حرفام نمیشینه، دلم پر از درده ولی هیچکس حوصله‌ی حرفام رو نداره روزای سخت زیادی رو گذروندم، تنهایی کشیدم از همه زخم خوردم ولی بازم من رو مقصر میدونن و من رو سرزنش میکنن خیلی  تلاش می‌کنم تا تو زندگی موفق بشم تا بتونم خودم رو ثابت کنم  ولی همش شکست میخورم انگار برای مردم نامرئی ام چون موقعیت اجتماعی چشمگیری  ندارم انگار هیچ ارزش یا خوبی دیگه ای هم ندارم به خاطر همین غر غر میکنم و خیلی زود اوقاتم تلخ میشه مامانم دیگه از دستم خسته شده میفهمم دیگه دلش نمیخواد تو خونه باشم دلش میخواد هر جور شده شوهرم بده برم از خونه ولی من دلم نمیخواد با هر کسی ازدواج کنم آدم سخت پسندیم و دیدگاه و خواسته هام  راجع به زندگی با اکثریت تقریبا متفاوته برای همین نمیتونم هر کسی رو به عنوان همسرم قبول کنم و هرکسی نمیتونه من رو بفهمه
Retrato de دریافت سوالات دریافت سوالات 26 Dez, 2023 پسرم خیلی سر به سر دوستاش میزاره
سلام مجدد، در مورد پسرم که گفتید خانم معلمش اونو پلیس مخفی کنه تا بتونه رفتارش رو کنترل کنه ،همینکار رو انجام دادن ولی متاسفانه فقط یکی دوساعت تونسته تحمل کنه و دوباره همون کارهای قبلش رو انجام داده ،همینکار رو ادامه بدیم چکار کنیم ؟ در ضمن من دختر بزرگم ۱۰ سالشه کند ذهن و بیش فعال است وبه خاطر اختلال هایی که داره از بچگی مهارتها و آموزشهاو مفاهیمی که برای مدرسه لازم بوده با کار درمانی ذهنی ،بازی درمانی وگفتار درمانی تمرین و تکرار مداوم میکردم پسرم هم همراه ما اینها رو یاد گرفته یعنی میتونم بگم همه مفاهیم درس علوم ریاضی وحتی حروف و اوا شناسی ها رو که توی پیش دبستانی آموزش داده میشه بلد هست مگر شعر ها و آیات قران، حتی کاردستی های کلاسیش هم خودش میتونه انجام بده ،آیا این موضوع میتونه در این مشکل اثرگذار باشه ،ممنون میشم دوباره راهنماییم کنید خیلی  از این بابت ناراحت هستم و نمیخام بواسطه این اخلاق بد، علاقش به مدرسه رو از دست بده

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 534