سلام و عرض ادب
ازدواج یکی از ضروریات زندگی بشر است که حیات نسلهای بعد در گرو این پیمان است. این آیین در ادیان جایگاه متفاوتی دارد. برخی مانند اسلام، ازدواج را مستحب مؤکد میدانند. امام صادق (عليهالسلام) فرمودهاند: «مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِيَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ حُبُّ النِّسَاءِ؛علاقه به زن (همسر) از اخلاق انبيای الهی است.» [1] اما ازدواج در ادیان و آئینهای دیگر کمی متفاوت است.
ازدواج در دین مسیحیت؛
گرچه در تورات میخوانیم که خدا برای تنها نبودن آدم، حوا را خلق کرد: «و خداوند خدا گفت: «خوب نیست که آدم تنها باشد. پس برایش معاونی موافق وی بسازم.» [پیدایش 2:18] اما انجیل تجرد را بر تأهل برتر میداند: «زیرا بعضی خواجهاند، ازآنرو که از شکم مادر چنین متولد شدهاند؛ بعضی دیگر به دست مردم مقطوعالنسل گشتهاند؛ و برخی نیز بهخاطر پادشاهی آسمان از ازدواج چشم میپوشند. هر که میتواند این را بپذیرد، بگذار چنین کند.» [متی، 19 :12] در مسیحیت ازدواج با خدمت به خدا تنافی دارد: «لیک به مجردان و بیوه زنان میگویم که ایشان را نیکوست که مثل من بمانند، لیکن اگر پرهیز ندارد نکاح کند. شخص مجرد در امور خداوند میاندیشد که رضامندی خدا را بجوید و صاحب زن در امور میاندیشد که چگونه زن خود را خشنود سازد.» [اول قرنتیان،7:8-9]
در عین اینکه در انجیل تجرد بر ازدواج اولویت داده شده، اما مسیحیان کاتولیک، ازدواج را یکی از آیین های مقدس خود میدانند و کاتولیکها و ارتدکسها تجرد را منحصر در کشیشان و مقامات دینی کردهاند، ولی کشیشان پروتستان برای ازدواج، مانعی نمیبینند.
اجرای مراسم ازدواج در مسیحیت نیز بستگی به بافت فرهنگی و مذهبی هر منطقه دارد. بهطور کلی در مسیحیت خطبهای که سبب محرمیت زوج با یکدیگر شود، وجود ندارد و زن و مرد با حضور در کلیسا سنتهایی که در تاریخ شکل گرفته و رنگ و بوی مسیحی دارند را انجام میدهند. اما متداولترین کارهایی که در مراسم ازدواج مسیحی اجرا میشوند از این قرار است:
مسیحیان مراسم ازدواج را با برگزاری آیین عشای ربانی همزمان میکنند، چرا که عشای ربانی آیینی است که نشان دهنده اتحاد مسیحیان با عیسی مسیح است و ازدواج هم نوعی اتحاد زوجین با یکدیگر است. زوجین ضمن اظهار موافقت خویش از ازدواج، با توبه کردن از گناهان، خود را آماده مراسم میکنند. کشیش حاضر نیز قسمتهایی از کتاب مقدس که مربوط به ازدواج است را برای حضار و زن و شوهر میخواند.
در کلیساهای ارتدوکس، کشیش با گذاشتن حلقه گل بر سر زوج، آنها را متبرک میکند و میگوید: «خداوندا، خدای ما، متبرک میکنم و تاج میگذارم بر سرشان با شکوه و افتخار.» بنابراین، ازدواج در مسیحیت در مرحله اول ناپسند است و اگر انسان ناچار به ازدواج شود، به عنوان یکی از مراسمات دینی شناخته میشود.
ازدواج در دین یهودیت؛
در یهودیت، ازدواج و تأهل، وضعیت آرمانی مردان تلقی میشود نه زنان. زنان مکلف به ازدواج نیستند؛ زیرا وظیفه داشتن فرزند تنها بر عهده مردان است. اساساً تکليف ازدواج و توليد نسل، مستقيماً متوجه مردان است، اما به زنان نيز توصيه شده است که به مردان در اين مسير کمک کنند. همه وعدهها نیز از سوی شوهر به زن داده میشود و زن هیچ وعده قراردادی به شوهرش نمیدهد.
در یهودیت، يافتن همسر معمولاً به واسطه شخص ثالث یا به کمک شدخان (کسي که کارش واسطگي است) انجام ميشود که به دو خانواده کمک ميکند تا نامزد مورد نظر را بيابند. پس از همسریابی، نوبت قرار ملاقات مرد و زن جوان است که آن دو در خانة کسي که هردوي آنها را ميشناسند، همدیگر را ملاقات ميکنند و در صورت تمايل، اين ملاقات دوبار ديگر تکرار ميشود. در صورت موافقت هر دو و عدم مخالفت خانوادههايشان، گام بعدي تنظيم سند تِنائيم است، يعني مراسم قول و قرار که در آن دو طرف شرايط ازدواج را به تصريح مينويسند و سپس با صداي بلند قرائت ميکنند و يک بشقاب سفالين (به نشانة خرابي معبد يا دور کردن شياطين) ميشکنند. اعتقاد عاميانه بر است که هر دختر ازدواج نکردهاي که تکهاي از آن بشقاب را به خانه ببرد، در آن سال ازدواج خواهد کرد. در ميان يهوديان معاصر، تنائيم جاي خود را به مراسم غير ديني مهماني نامزدي داده و تنائيم به يهوديان سنتي اختصاص دارد.[2]
دو بخش مهم مراسم ازدواج يهودی عبارتند از:
يک: اِروسين يا قيدوشين(قداست پیوند زناشویی) که پيمانی مربوط به آغاز ازدواج است که مرد و زن با عقد ازدواج به هم میپيوندند و برای لغو آن بايد طلاق صورت گيرد.
دو: حوپا يا قبه(ازدواج زیر سایبان) که نماد ورود عروس به خانة داماد است. عروس همراه با والدینش وارد حوپا می¬شود و مراسم ازدواج اندک زمان پس از مراسم نامزدی شکل می¬گیرد و در آن حلقۀ ازدواج رد و بدل می¬شود. نخست در کنار جام شراب، دعای نامزدی می¬خوانند و داماد در حضور دو شاهد، حلقۀ ازدواج را در انگشت سبابه عروس قرار می¬دهد و می¬گوید: "تو با این حلقه بر طبق شریعت موسی و اسرائیل به همسری من در آمدی." سپس داماد سندی را در رعایت حقوق عروس امضا می¬کند که به "کتوبا" معروف است. یعنی پیمان ازدواج.[3] مقصود از ازدواج در یهودیت بیشتر ایجاد یک خانه و کاشانه است تا برقراری یک رابطه و به همین خاطر مراسم ازدواج در زیر یک سایبان(حوپا یا قبّه) اجرا می شود.[4]
ازدواج در آئین زرتشت؛
روش ازدواج در ایران باستان، بر اساس رویکرد آیین زرتشتی -بر اساس دیدگاه موبد اردشیر آذرگشسب- چنین است که پس از خواستگاری، مراسم نامزدی انجام میگیرد.[5] بعد نوبت به عقد (پیوند زناشویی) میرسد. در این زمان، دختر خود را میآراید و در مجلس مینشیند. پارچهای سبز بر روی سرش میگذارند تا صورتش را یپوشاند. موبد در مراسم حاضر میشود و از عروس میپرسد که آیا راضی به ازدواج با فلانی هستی؟ موبد این سؤال را چند مرتبه تکرار میکند. عروس در مرتبه سوم یا هفتم پاسخ مثبت میدهد. سپس مراسم گواهگیران آغاز میشود. یعنی موبد به همراه نمایندۀ عروس (پدر یا برادر عروس) به منزل داماد میرود و همین سؤال را در حضور خویشاوندان، از داماد میپرسد. پس از اینکه داماد اعلام رضایت کرد، موبد بخشی از اوستا را میخواند و سپس یک تخممرغ به بیرون از منزلِ داماد میاندازد. بعد نوبت مراسم عروسکِشان است، که موبد به همراه خویشاوندان نزدیک داماد، به منزل عروس میروند. عروس با بدرقه خویشاوندانش، به خانواده داماد سپرده میشود. البته به شوخی یا جدی، خویشاوندان عروس، در ازای تحویل عروس به خانواده داماد، مبلغی پول از آنان میگیرند. سپس خویشاوندان داماد، عروس را به خانه داماد میبرند.[6]
موبد آذرگشسب، پس از بیان این سخنان در باب سنتهای ایرانی ازدواج، ادامه میدهد: «داماد که با بیتابی تمام، دم درب منزل خود، انتظار ورود عروس را میکشد، به محض اینکه عروس بدانجا رسید، پیش آمده سکهای در دست او میگذارد و او را با خود به درون خانه میبرد».[7] سپس داماد و عروس به همراه موبد، دور آتش میچرخند (همانند رسمی که هندیها دارند). بعد داماد عروس را به حجله میبرد و به او رونما (پول یا هدیهای دیگر) میدهد.[8] همچنین در روز پس از عروسی، مراسم پاتختی برگزار میشود. گذشته از این، در ایران باستان نیز مهریه مرسوم بود. مثلاً در زمان انوشیروان، قانون مهریه وجود داشت و مرد باید به زن مهریه میداد. [9]
پینوشت:
[1]. كافي، محمد كلينى، دارالکتب الإسلامية، تهران، 1407 ق، ج5، ص: 320
[2]. آلن آنترمن، باورها و آیینهای یهودی، ترجمه رضا فرزین، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1393، ص 222- 225؛ کلایو لاتون، «یهودیت»، در اخلاق در شش دین جهان، ترجمة محمد حسین وقار، تهران: اطلاعات، 1378، ص 276 و 280
[3]. آلن آنترمن، همان، ص 222- 225؛ ایزیدور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمة بهزاد سالکی، تهران: موسسه حکمت و فلسفة ایران، 1385، ص 200- 205
[4]. کلایو لاتون، همان، ص 277
[5]. موبد اردشیر آذرگشسب، مراسب مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران: انتشارات فروهر، 1372. ص 181-182
[6]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 183-185
[7]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 185
[8]. موبد اردشیر آذرگشسب، همان، 185-186
[9]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه: رشيد ياسمى، تهران: انتشارات دنياى كتاب، 1368. ص 486
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انسان ها عموماً زینت هائی استفاده می کنند؛ نوع زینت های زنان و مردان متفاوت است، همچنین زینت کردن در هر فرهنگ و ملتی متفاوت با سایر فرهنگ ها می باشد. در فرهنگ اسلامی انگشتر به دست کردن سنتی پسندیده است که همواره مورد توجه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و ائمه(علیهم السلام) بوده است و روایات بسیاری در بیان جنس نگین و حلقۀ آن، طرح روی آن، نحوه و کیفیت گذاشتن آن وجود دارد. مثلاً سفارش شده است نگین انگشتر عقیق باشد که باعث برکت و ایمنی از بلاها خواهد بود.(1) شيخ حرّ عاملی در کتاب وسائل الشيعه یک باب دارد به نام «باب استحباب استصحاب العقيق فی السفر والخوف و فی الصلاة و فی الدعاء»، که توصیه به همراه کردن انگشتر عقیق دارد.
در دین اسلام، رسول الله (صلىاللهعليهوآله) می فرمایند: «أنهى أُمّتي عن التختّم في السبّابة والوسطى(2) یعنی امتم را از اینکه انگشتر به دست سبابه و وسط بیندازند نهی می کنم.» همچنین پیامبر (صلىاللهعليه وآله) می فرمایند :«يا علي ، لا تختّم في السبّابة والوسطى فإنه كان يتختّم قوم لوط فيهما، ولا تعر الخنصر (3) پیامبر اسلام در توصیه ای به امام علی (علیه السلام) می فرمایند: نباید انگشتر در انگشت سبابه و وسط انداخت و علت این نهی این است که قوم لوط در انگشت های سبابه و وسط انگشتر می انداختند. و بعد توصیه می فرمایند که انگشت کوچک را از انگشتری خالی نگذارد.»
در قرآن مجید در سوره های اعراف، هود، حجر، انبیاء، نمل، عنکبوت، صافات، ذاریات و قمر اشاراتی به حضرت لوط، قوم لوط و گناه شنیع آنها شده است. شیطان از عوامل اصلی گمراهی و همجنس بازی قوم لوط بوده است.
در سوره اعراف آیات 80-84 می خوانیم:
«وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ اَلْفاحِشَةَ ما سَبَقَکمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ اَلْعالَمِینَ ﴿٨٠﴾ إِنَّکمْ لَتَأْتُونَ اَلرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ اَلنِّساءِ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿٨١﴾ وَ ما کانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاّ أَنْ قالُوا أَخْرِجُوهُمْ مِنْ قَرْیتِکمْ إِنَّهُمْ أُناسٌ یتَطَهَّرُونَ ﴿٨٢﴾ فَأَنْجَیناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ اِمْرَأَتَهُ کانَتْ مِنَ اَلْغابِرِینَ ﴿٨٣﴾ وَ أَمْطَرْنا عَلَیهِمْ مَطَراً فَانْظُرْ کیفَ کانَ عاقِبَةُ اَلْمُجْرِمِینَ ﴿٨۴﴾
ترجمه آیات:
و به خاطر آورید لوط را، هنگامی که به قوم خود گفت: آیا عمل بسیار زشتی را انجام می دهید که هیچ یک از جهانیان، پیش از شما انجام نداده است؟! آیا شما از روی شهوت به سراغ مردان می روید، نه زنان؟! شما گروه اسرافکار(و منحرفی) هستید! ولی پاسخ قومش چیزی جز این نبود که گفتند: اینها را از شهر و دیار خود بیرون کنید، که اینها مردمی هستند که پاکدامنی را می طلبند و با ما همصدا نیستند! چون کار به اینجا رسید، ما او و خاندانش را رهایی بخشیدیم؛ جز همسرش، که از بازماندگان در شهر بود. و سپس چنان بارانی از سنگ بر آنها فرستادیم که آنها را در هم کوبید و نابود ساخت. پس بنگر سرانجام کار مجرمان چه شد!.»
نکته مهم این است که مکاتب با علایم و نمادهائی سعی می کنند خود را معرفی و تبلیغ کنند. گاهی یک نماد حامل پیامی است که چند صفحه کتاب باید آن مفهوم را معرفی کنند؛ پس نقش تبلیغی سریع و آسان دارد. چون نمادها بر احساسات اثر می گذارند نقش تاثیرگذاری بالایی هم دارند. همچنین افراد یک فرقه با همراه کردن نمادها باعث می شوند سایر اعضائی را که نمی شناسند را پیدا کنند و با هم آشنا شوند. کارکردهای استفاده از نماد خیلی زیاد است.
ادعا می شود یکی از نمادهائی که شیطان گراها استفاده می کنند انگشتر در دست اشاره کردن است با توجه به مباحثی که ذکر شد این مسئله تقویت می شود.؛ ممکن است خود انگشتر در انگشت اشاره داشتن اثر وضعی نامطلوب در زندگی ایفا کند چون مورد نهی است. اگر از مباحث دینی هم بگذریم وقتی یک نمادی باعث ترویج و استفاده گروه های انحرافی است یا احتمال می دهیم این گونه باشد، بهتر است ترک شود. افراد زیادی بخاطر اینکه تنوعی در استفاده از زیور آلات داشته باشند و تبعیت از مُد روز کنند ناخود آگاه از نمادهای فرقه ها مثل انگشتر در دست اشاره کردن استفاده می کنند. ولی مسلمانان بخاطر اینکه سیاهی لشگر دشمن نباشند نباید سبک زندگی مانند آن ها داشته باشند.
پینوشت:
(1). شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج 5، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق ، ص 91.
(2). همان، باب كراهة التختّم في السبابة والوسطى وكراهة ترك الخنصر، ص 97.
(3). همان.
https://www.adyannet.com/fa/news/40101
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش از صحت و سلامتی فکری و رفتاری برخوردار باشد و در زندگی به آنها افتخار کند، حتما افکار و رفتارهای فرزندتان موجب نگرانی و ناراحتی شما شده است، که با راهنماییها و پیگیریهایی که خواهید داشت ان شاالله رفع خواهد شد.
به عنوان راهنمایی چند نکته خدمتتان عرض میکنم لطفا به آنها دقت کنید و بر اساس آنها عمل نمایید:
اولین نکته این است که باید او را درک کنید و با او رابطه مثبت برقرار کنید و همدلی داشته باشید.
نکته دوم: توجه به نقش پدر و اهمیت ارتباط او با فرزند پسر در تربیت و اصلاح رفتار اوست، که باید برای برقراری رابطه با فرزند وقت مفید و کافی بگذارد.
نکته سوم: در خصوص مشکلی که فرمودید در اولین قدم باید به شناسایی عوامل آن بپردازید، برخی از علتهای احتمالی این مساله این موارد میتواند باشد:
الف: وجود بیماری طبی همچون اختلال در هورمونهای مربوط به غده تیرویید که در این مورد باید به پزشک مراجعه نمایید تا با کنترل کردن آن بهبودی حاصل شود. اختلال در هرمون تیرویید میتواند این علایم را در فرد ایجاد کند.
ب: افسردگی؛ که برای تشخیص این مساله نیاز به مصاحبه و ارزیابی توسط روانشناس یا روانپزشک میباشد، در صورت وجود چنین مشکلی با دارو و درمانهای روانشناختی درمان خواهد شد.
ج: ممکن است این مساله به خاطر انجام یک رفتار اشتباه خواسته یا ناخواسته مثلا دعوا کردن و ایجاد اتفاق برای فرد مقابل باشد یا مساله ای که موجب عذاب وجدان او شده است؛ بنابراین با برقراری رابطه حسنه و بدون سرزنش کردن یا تحقیر و توبیخ، به آنچه در ذهنش میگذرد یا علت احتمالی آن پی ببرید و با عنوان کردن آن راهنمایی های دقیقتری دریافت کنید.
د: عشق و یا شکست عشقی نیز میتواند دلیل دیگری برای این مساله باشد.
ه: دلایل بسیاری دیگر میتواند وجود داشته باشد که اگر شما نمیتوانید خودتان تشخیص بدهید، با مراجعه به روانشناس به صورت حضوری با مصاحبه تخصصی و تشخیصی میتوان به علت مساله پی برد و درمانهای لازم انجام بگیرد.
نکته چهارم: در مواردی که فرد به مرگ و یا خودکشی فکر میکند نیاز به مداخله سریع است و نباید از این مساله بی تفاوت عبور کرد، بنابراین لازم است حتما به صورت تخصصی دنبال نمایید.
نکته پنجم: با توجه به اینکه فرمودید پسرتان 15ساله است، او دانش آموز است، بنابراین می توانید به مشاور مدرسه مراجعه نمایید، علاوه بر آن میتوانید در موارد لازم با هماهنگی مشاور مدرسه به مرکز مشاوره مربوط به منطقه یا ناحیه تحصیلی او مراجعه نمایید و در صورتی که مدرسه او مشاور ندارد میتوانید مستقیما به اداره آموزش و پرورش منطقه مراجعه نمایید تا خدمات تخصصی به صورت رایگان به شما ارائه کنند.
لطفا موارد ذکر شده را پیگیری کنید و نتیجه آن را به ما گزارش نمایید، در ادامه اگر نیاز به راهنمایی داشتید میتوانید مطرح کنید در خدمتتان هستیم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
مشاهده چنین رفتارها و سخنانی که به نوعی عجیب و غریب است، موجب نگرانی شما شده است، امیدوارم با راهنماییها و پیگیریهایی که انجام میدهید مشکل برطرف شود.
این که دختر شما احساس میکند افرادی در حال اذیت کردن او هستند یا افکاری در ذهنش مبنی بر کنترل شدن و افکار بدبینی نسبت به اعضای خانواده وجود دارد، حالتی است که برای برخی از افراد ایجاد میشود و در این زمینه مراجعین متعددی داشتهایم. حال این مساله چیه و چرا اینجوری میشه و چه باید کرد خدمتتون عرض خواهم کرد.
عموما این مساله ناشی از یک اختلال در کارکرد زیستی و فعالیتهای عصبی و هورمونی سیستم مغز و اعصاب و غدد درون ریز میباشد. زمانی که این حالت در فرد اتفاق میافتد رسیدگی و پرداختن سریع به درمان خیلی مهم خواهد بود.
برای این که این مشکل برطرف شود لازم است ابتدائا مساله از جهت وجود اختلال طبی و جسمی مورد بررسی قرار بگیرد و در صورت نیاز به دارو درمانی با این روش بهبود پیدا کند.
در بسیاری از موارد این مشکل مانند بسیاری از بیمارهای جسمی میباشد، گاهی وقتها مثلا شما گرفتار ویروس سرماخوردگی میشوید و علایمی همچون آبریزش و عطسه و سرفه نمایان میشود گاهی اوقات هم اختلالی در هورمونها از جمله اختلال درتیرویید ایجاد میشود که میتواند علایمی همچون توهم و هزیانهای مختلفی ایجاد کند. جالب اینجاست که توهم به صورتی است که برای فرد تجربه کننده به صورت یک امر واقعی و نه خیالی تظاهر می کند؛ در حالی که کاملا خیالی است و واقعی نیست.
بنابراین لازم است در اولین قدم یک ارزیابی کلی جسمانی انجام شود.
برای بررسی دقیق حتما در گام اول به پزشک متخصص مراجعه کنید، بررسی مشکل تیرویید و اختلال در هرمون تیرویید باید مورد بررسی قرار بگیرد.
برای رفتن پیش متخصص هم میتوانید به متخصص اعصاب و روان ببرید، با مراجعه به متخصص در صورت نیاز ارجاعات مورد نیاز و تخصصی و یا انجام آزمایشات لازم انجام خواهد گرفت.
در قدم بعد و پس از بررسیهای تخصصی در صورتی که مشکلی جسمی و طبی وجود نداشت، باید مساله را در کنار دارو درمانی که توسط روانپزشک انجام می شود از یک روانشناس برای رواندرمانی و استفاده از تکنیکهای شناختی به صورت گفت و گو با او نیز استفاده نمایید.
انشنااله با پیگیری های پزشکی مشکل حل خواهد شد.
موفق باشید.
سلام علیکم
از اینکه مجددا حضور پیدا کردید و به ما اعتماد نمودید تشکر میکنم، این مشکل که برایتان ایجاد شده نوعی اضطراب عملکردی است، نگرانی شما در این مورد برخاسته از افکار منفی و ناکارآمدی است که در ذهن شما ایجاد می شود، از جمله افکاری که مربوط به مورد قضاوت و ارزیابی قرار گرفتن شما توسط مخاطبین می باشد، در این خصوص مطالبی وجود دارد که میتوانیم با شما گفتگو کنیم؛ قبل از اینکه در مورد این مشکل گفتگو کنیم، لطفا در مورد سوال قبل و راهنماییها که خدمتتان عرض کردیم توضیحی بفرمایید؛ همچنین بیان بفرمایید که آیا موفق به شناسایی عوامل نگرانی و عدم تلاش خود جهت درس خواندن شدید یا خیر؟ و این که از نکاتی که به عنوان راهنمایی خدمتتان عرض کردم چقدر استفاده کردید و به کار بردید؟ کدام نکات بیشتر مناسب حال شما بود؟ در ادامه بعد از توضیح موارد فوق میتوانیم در مورد بحث کنفرانس و اینکه چگونه استرس خود را هنگام کنفرانس مدیریت کنید با هم گفتگو کنیم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
از اینکه در این رابطه با بدعهدی مواجه شده اید و آقا نسبت به شما بیوفایی کرده است حتما احساسات و هیجانات منفی را تجربه میکنید، هیجاناتی مانند خشم، نفرت، غم، ناامیدی و...
در مورد چنین اتفاقی چند نکته خدمتتان عرض میکنم امیدوارم مفید باشد:
یک: رضایت وعشق در زندگی بین زن و شوهر در گرو وجود سه مساله مهم است، یک: تعهد، دو: میل و تمایل جنسی و سه: عشق و علاقه. در این میان تعهد و مسئولیت پذیری در زندگی بسیار اهمیت دارد و یکی از مسایلی است که شما باید در تحقیق از همسر خود به این مساله پی ببرید که آیا این فرد، فرد متعهد و مسئولیت پذیری هست یا خیر، در روابط بین زن و شوهر اگر تعهد وجود نداشته باشد قطعا زندگی با مشکلات زیادی رو به رو خواهد شد، بنابراین توجه به این مساله خیلی مهم است و اینکه شما در دو مرحله شاهد بیتعهدی و عدم مسئولیت پذیری او بوده اید یک هشدار جدی برای پیش بینی عدم ازدواج موفق بوده است و نباید از این هشدارها بیتوجه بگذرید، بنابراین این مساله نه تنها نباید موجب نگرانی شما شود، بلکه باید خوشحال باشید که قبل از ورود به زندگی با این مساله مواجه شدهاید و از ازدواج ناموفق پیشگیری کردهاید.
دو: ازدواج در فرهنگ ما ایرانیها فقط ارتباط دختر و پسر نیست، بلکه ارتباط دو خانواده با هم هستند، بنابراین از شروع ارتباط لازم است که این ارتباطات در بستر خانوادهها پیش برود. در بسیاری از موارد دختر و پسر عاشق هم میشوند، اما با مانع بزرگی به نام عدم موافقت خانوادهها بر میخورند که واقعا دختر و پسر را دچار بحران میکند. بنابراین موافقت خانوادهها در ازدواج خیلی مهمه و در رضایت و سازگاری در زندگی آینده نقش مهمی دارد که ظاهرا این مساله در مورد شما وجود نداشته است و از این جهت هم باید خوشحال باشید که ازدواجتان سر نگرفته است.
حال به نظر شما چنین فردی میتواند به عنوان مرد زندگی تکیه گاه مطمئنی برای شما باشد؟
سه: طبیعی است که شما به خاطر این مساله دچار ناراحتی و احساس شکست عاطفی مینمایید، و بنده به شما نیز حق میدهم که ناراحت باشید و احساس افسردگی کنید، برای اینکه با این مساله به نحو موثری برخورد کنید اگر احساس میکنید شدت زیادی دارد و کنترل آن سخت است حتما به مشاور حضوری جهت درمان شکست عاطفی مراجعه نمایید، اما در صورتی که احساس میکنید شدت زیادی ندارد میتوانید از تکنیکهای تخلیه هیجان استفاده کنید.
برای تخلیه هیجان و بیان احساسات و عواطف خود میتوانید به صورت نوشتن احساسات و مسایل، هیجانات خود را تخلیه کنید.
برای برونریزی احساسات نسبت به کسی که ازش عصبانی هستید میتوانید نامه اعتراضی بدون ارسال برای او بنویسید و حرفهای خودتون رو خطاب به او بنویسید سپس آن را از بین ببرید.
یکی دیگه از تکنیکها استفاده ار صندلی خالی است به این صورت که در مقابل یک صندلی خالی قرار بگیرید و تصور کنید شخصی که ازش ناراحت هستید آنجا نشسته و شما با او شروع کنید به صحبت کردن و ابراز ناراحتی خود از او و هر آنچه در دل دارید خطاب به او بگویید.
علاوه بر آن لازم است هر گونه نشانه یا علایمی که شما را به یاد او می اندازد از خود دور کنید و او را از ذهن خود بیرون نمایید. حتی به موقعیتهایی که شما را به یاد او می اندازد نروید.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی بیشتر داشتید در خدمتتان هستم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم
نگرانی و استرس در درس خواندن یا آماده شدن برای امتحان تا حدی طبیعی است و عامل موفقیت و پیشرفت خواهد بود، اما چیزی که استرس را تبدیل به مشکل میکند دایمی بودن آن و یا شدت زیاد آن است بهطوری که مانع از کارکرد مناسب فرد در زمینه فردی، تحصیلی، شغلی، خانوادگی وی شود.
برای کنترل این مشکل در اولین قدم شناسایی عوامل آن است، که میتواند عوامل متعددی همچون ضعف اعتماد به نفس، رقابت منفی، نداشتن برنامه ریزی تحصیلی، هوش و استعداد پایین، بی انگیزگی، نداشتن علاقه نسبت به رشته تحصیل، کمال گرایی، اضطراب عملکردی، انتظارات بالا و سختگیرانه خود فرد یا حتی والدین، و... داشته باشد که شناسایی آنها بسیار مهم است؛ بعد از شناسایی عوامل، باید متناسب با هر عاملی راهکار خودش ارائه شود.
پس در خط اول حل این مشکل، شناسایی علت و انجام راهکارهای متناسب با آن است.
در خط دوم حل این مشکل، مدیریت استرس همچون تنفس دیافراگمی و ریلکسیشن بهعنوان یک مهارت عمومی مورد توجه قرار میگیرد.
به صورت کلی توجه به نکات زیر نیز میتواند به شما کمک کند که خدمتتان ارائه میکنم:
اهداف تحصیلی خود را به اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت تقسیم کنید حتی زمانی که میخواهید یک درس را مطالعه کنید، معین کنید که برای این ده دقیقه قرار است تا صفحه چند بخوانید. زمان را طوری تنظیم کنید که برای خواندن آن انگیزه کافی داشته باشید.
یکی از تکنیکهای ایجاد انگیزه و رفتن به سمت مطالعه استفاده از تکنیک 5 دقیقه است، معمولاً همه ما با مطالعه 5 دقیقه مشکلی نداریم و انگیزه مطالعه به این اندازه داریم اما زمانی که در ذهنمان این باشد که درسهایم زیاد شده و کلی مطلب باید بخوانم حوصله رفتن سمت مطالعه را نخواهیم داشت بنابراین در این صورت به خودتان بگویید 5 دقیقه مطالعه میکنم با این هدف کتاب را بردارید و به مدت 5 دقیقه مطالعه کنید اگر در ادامه هنوز انگیزه مطالعه داشتید و خسته نشدید (که معمولاً هم همین اتفاق میافتد) به مطالعه خودتان ادامه بدید.
سعی کنید افکاری که مانع از رفتن شما به سمت مطالعه میشود را شناسایی کنید، زمانی که میخواهید کتاب را به دست بگیرید اما حوصلهتان نمیشود همان موقع این سؤال را از خودتان بپرسید: «همین الان چه فکری یا تصویری از ذهنم گذشت؟» برای درمان باید آن افکار ناکارآمد، شناسایی شده و به چالش کشیده بشن و با افکار کارآمد جایگزین بشن.
ممکنه شما به دنبال این باشید که همه چی به بهترین وجه ممکن و عالی انجام بشه مثلاً توی درس خواندن به دنبال این باشید که تمام نکات درس و خط به خط درس رو خوب بفهمید و یا حفظ کنید و معتقد باشید که اگر اینجور نشد فایدهای ندارد و نمیتوانید موفق باشید و در واقع به مسائل صفر و صدی نگاه میکنید؛ وقتی این چنین باشید طبیعتاً رسیدن به اون هدف غیر ممکنه و یا خسته کننده و انرژی بر، لذا انگیزهای برای رفتن به سمتش پیدا نمیکنید و اهمال کار میشوید. اگر اینگونه هستید باید به صورت تخصصی مورد بررسی قرار بگیرد.
مساله بعد که به عنوان دلیلی مهم مطرح میشه عادت به انجام کارها در لحظه آخر و نداشتن برنامه است، مثلاً در طول سال درس را رها میکنیم و هنگام امتحانات شروع به درس خواندن میکنیم. برای درمان این مساله باید کارهای سخت و دشوار مانند درسخواندن را به بخشهای کوچکتر تقسیمبندی کنید و با برنامهریزی در طول زمان انجام بدید.
نحوه صحیح مطالعه یکی از مهمترین کارها برای موفقیت در درس و ایجاد انگیزه است. در این زمینه مهارتهای لازم را دنبال کنید و آموزش ببینید.
اگر اضطراب عملکردی (ترس از صحبت کردن یا ارائه در کلاس و جلو جمع) شما را رنج میدهد بهترین کار مواجه شدن است سعی کنید به بهانههای مختلف و چیزهای ساده جلو کلاس برید و مطالبی را بیان کنید تا صحبت کردن جلو جمع برایتان عادی شود.
امیدواریم نکات گفته شده بتونه بهتون کمک کنه.
در ادامه اگر نیاز به مشاوره داشتید در خدمتتان هستم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم.
اینکه بعد از خواستگاری و عدم توافق چقدر باید بگذرد تا بتوانیم به خواستگار بعدی بپردازیم، هیچ گونه ملاک زمانی مشخصی وجود ندارد، به عبارت دیگر اینجور نیست که بگوییم بعد از هر خواستگاری مثلا چند ماه یا چند هفته صبر کنید، بلکه در این مورد مسایل دیگری باید در نظر گرفت و بر اساس آنها تصمیم بر خواستگاری بعدی گرفت.
ممکن است در برخی شرایط هیچگونه فاصله زمانی بین آن نیاز نبوده و فاصله انداختن اهمیتی نداشته باشد، مثلا فردی به خواستگاری یک نفر میرود و به خاطر عدم توافق به نتیجه نمیرسند و بدون هیچ گونه مشکلی ختم رابطه اتفاق میافتد؛ در این گونه موارد رفتن به خواستگاری بعدی نیازی به گذشت زمان خاصی ندارد؛ اما در برخی موارد ممکن است نیاز به گذشت زمان باشد مثلا در جایی که هنوز تکلیف این خواستگاری معلوم نشده است، خب طبیعتا باید صبر کنید تکلیف این خواستگاری را معلوم نمایید، سپس برنامه خواستگاری بعدی را دنبال نمایید؛ نکته مهم اینجاست که در برخی موارد دیگر از جمله جایی که به خاطر داشتن رابطه با هم، نوعی دلبستگی و علاقه ایجاد شده باشد (با توجه به سوالی که مطرح کردید به احتمال زیاد همین مورد مد نظر شما می باشد) لازم است تا قبل از خواستگاری بعدی از لحاظ هیجانی و عاطفی به یک ثبات هیجانی و عدم درگیری عاطفی برسید سپس اقدام به خواستگاری بعدی نمایید خصوصا اگر بعد از اتمام رابطه دچار شکست عاطفی و عشقی شده باشد اهمیت گذشت زمان جهت درمان شکست عشقی از اهمیت بالاتری برخوردار است.
اما اینکه در این گونه موارد این فاصله چه مدت زمانی باید باشد، هیچ منبع علمی مدت زمان خاصی را مشخص نکرده است، بله ممکن است برخی از کتابها یا افراد بگویند حداقل شش ماه بگذرد، بعد وارد رابطه بعدی شوید، اما این عدد هیچ موضوعیتی ندارد، آنچه مهم است همانطور که عرض کردم فارغ شدن از دلبستگی و درگیری عاطفی رابطه قبل و رسیدن به ثبات هیجانی است، چرا که اگر فرد هنوز درگیر رابطه قبل باشد، به خاطر درگیری هیجانی موجب می شود که فرد نتواند در خواستگاری جدید به شناخت کافی و صحیح از طرف مقابل دست پیدا کند و در نتیجه در روابطش با فرد جدید دچار مشکل خواهد شد.
در ادامه اگر نیاز به راهنمایی های بیشتری داشتید در خدمت شما هستم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور و اعتماد به ما تشکر میکنم
قطعا این مساله باعث نگرانی شما و همسرتان شده است که لازم است خدمتتان عرض کنم با توجه به اینکه تازه ازدواج کرده اید جای نگرانی ندارد، البته این جمله به معنای بی تفاوت بودن و دنبال درمان نرفتن نیست بلکه حل این مشکل از ضروریاتی است که در ادامه نقش مهمی در رضایت زناشویی خواهد داشت. بنابراین راهنمایی هایی خدمتتان عرض میکنم امیدوارم با پیگیریهایی که خواهید داشت مشکل برطرف شود.
انجام رفتارهای جنسی بین زن و شوهر یک مهارت است و همانطور که هر کار مهارتی همچون رانندگی، خیاطی، آشپزی و... نیاز به آموزش و تمرین و تکرار داره این مساله هم نیاز به آموزش و تمرین و تکرار دارد. اولین نکته ای که در بحث آموزش روابط جنسی باید بیان شود و از اهمیت زیادی برخوردار است و به مشکل شما مربوط می شود این است که هنگام برقراری روابط همسران نباید عجله کنند، انجام معاشقه های کلامی، لمسی در حد لازم خصوصا توسط مرد نسبت به همسرش بسیار مهم است این کار باعث ایجاد آمادگی روحی، فیزیولوژیکی و جسمی خواهد شد. معاشقه قبل از رابطه جنسی به صورت طبیعی موجب آماده شدن عضو جنسی برای رابطه خواهد شد، استفاده از ژل به تنهایی هم اگر چه کافی نیست اما کمک مناسبی به این مساله می کند پس مهم داشتن معاشقه قبل از رابطه است.
نکته دوم این است که دخول دردناک ممکنه برخاسته از مشکلات جسمی همچون عفونت باشد که پیشنهاد میکنیم برای بررسی این موضوع حتما به متخصص زنان مراجعه نمایید.
نکته سوم اینکه گاهی اوقات علت این مساله اختلالی به نام واژینیسم خواهد بود که برخاسته از اضطراب می باشد، در این اختلال هنگام برقراری رابطه توسط همسر ماهیچه های واژن به صورت خود به خود وغیر ارادی منقبض می شود و مانع از انجام رابطه طبیعی خواهد شد و در صورت انجام رابطه ممکنه همراه با تجربه درد و عدم لذت باشد، در این صورت برای حل مشکل باید به صورت تخصصی به سکس تراپ یا مراکز مشاوره روانشناختی معتبر مراجعه نمایید تا با کنترل اضطراب و تکنیکهای تخصصی مشکل را حل نمایند.
نکته آخر اینکه افکار شما در این مساله به شدت دخیل هستند، اساسا یکی از دلایل مهم اضطراب همین افکار ناکارآمد و منفی است که باعث میشه تمرکز شما بر لذت و رابطه را مهار کند و دچار مشکل شوید که لازم است این افکار خودتون را هنگام رابطه شناسایی کنید و کنترل و اصلاح نمایید.
در ادامه اگر نیاز به مشاوره داشتید در خدمتتان هستم.
موفق باشید.
سلام علیکم
از حضور شما واعتماد به ما تشکر میکنم
از اینکه متوجه پیمان شکنی همسرتون شده اید احساس ناراحتی و خشم و تنفر می کنید، امیدوارم با انتخاب بهترین راه، زندگی تان به مسیر خوب گذشته که همراه با عشق و علاقه بود برگردد.
آگاهی از خیانت همسر تاثیر منفی بر فرد و بر رابطه زناشویی می گذارد. طبیعی است که با مطلع شدن از پیمان شکنی همسر دچار واکنشهای هیجانی منفی شده باشید.
شوک، خشم، نفرت، تاسف، خصومت، رنجش و آزردگی و افسردگی هیجاناتی است که ممکن است شما تجربه کرده باشید. این هیجانات اگر به درستی تخلیه نشوند در روند تصمیم گیری برای ادامه زندگی و در رفتارهای شما با همسر اثر منفی خواهد گذاشت و بر ناسازگاریها خواهد افزود.
نکته ای که وجود دارد این است که معمولا خانمهایی که شاهد پیمان شکنی همسرشان هستند ترجیح میدهند که با همسر خود بمانند و برای جبران و تداوم زندگی مشترک به شوهرانشان فرصت بدهند، چیزی که در مورد شما هم وجود دارد و بسیار خوب است، بنابراین اینکه تصمیم گرفته اید که به او فرصت بدهید و زندگیتان را حفظ کنید تصمیم درستی گرفته اید.
بهترین کار که میتونه شما را به مسیر صحیح زندگی برگردونه اینه که از او بخواهید تا دوتایی به مراکز مشاوره زوج درمانی مراجعه داشته باشید.
اینکه همسرتان به سراغ رابطه پنهانی رفته و پیمان شکنی داشته عللی دارد که باید مورد بررسی قرار بگیرد و آنها را برطرف نمود، باید دید چه مشکلی وجود داشته و یا اینکه در چه مهارتهایی در زندگی ضعف وجود داشته است که به این سمت رفته است و در نهایت آن را حل نمود تا دوباره به سمت پیمان شکنی نرود.
کسانی که بعد از مشاهده پیمان شکنی همسر، قصد ادامه زندگی دارند باید درباره مهارتهای زناشویی جنسی و چگونگی حل اختلاف آموزش ببینند. با مهارتهای زندگی آشنا شوند. برای اعتماد سازی تلاش کنند.
علاوه بر این لازم است همسر خیانت دیده با فرایند تخلیه هیجان و با راهکارهای مقابله با فلش بک ها(یادآوری خیانت) آشنا شوند و در زمینه فرایند بخشش آموزش ببینند.
بنابراین پیشنهاد ما این است که رفتن به مشاوره زوج درمانی را از او بخواهید.
انشاالله بامشاوره و مداخلات روانشناختی تخصصی و غنی سازی روابط و آموزش مهارتهای لازم، صمیمیت و تعهد در زندگی تان افزایش خواهد یافت.
موفق باشید.
Páginas