روز معلم
سر به زیر و اُفتاده
چون درختِ پُرباری
کوهِ عِلمی و دانش
شَمعی در شبِ تاری
بر کویرِ نادانی
قطره قطره می باری
در مسیرِ آموزش
علمِ تو بُود جاری
در زمانِ تَدریسَت
صبر و حوصله داری
بَهرِ دانش آموزان
باغِبانی تو آری
باغِ علم و دانش را
کرده ای تو آبیاری
هر که خسته شد او را
داده ای تو بس یاری
نا اُمید و غمگین را
داده ای اُمیدواری
گاهی تو پدر ، گاهی
مادری وفاداری
خستگی چه بی معناست
حتی وقتی بیماری
شب ها فکر فردایی
تا سحر تو بیداری
من به تو بدهکارم
بس که تو بزرگواری
شد معلمی بر تو
افتخارِ بسیاری
روزتان مبارک باد
مظهرِ فداکاری
شاعر : علیرضا قاسمی
یا سیده شریفه بنت الحسن ای کریمه بحق پدرت امام حسن مجتبی و جیگر سوخته زینب و شهدای کربلا اللهم عجل لولیک الفرج و سلامتی اقا و بحق دردی ک کشیدی نزار دخترم بیمار بمونه خودت شفای کامل فاطمه دخترم بده العجل العجل العجل
سلام من از داستان این نویسنده عزیز سپاسگزارم خیلی زیبا وآموزنده هست با اجازتون واسه یکی از دانش آموزان که برای داستان نویسی میخوان از مطالب خوب شما استفاده می کنیم ممنون
Páginas