من نمیدونم شما چند سالتونه، ولی صبر کردن بخاطر خواهر بزرگتر هم تا اندازه ای درست هست، من چندین سال بخاطر خواهرم صبر کردم، خیلی از خواستگارای خوبی که داشتم از دست دادم. اگه خواهرم ازدواج نکرد فقط و فقط مقصر خودش بود نه کس دیگه. من چندین بار مشاوره رفتم برای این موضع بلا استثنا گفتن توقعات خواهرت ماورایی هست و ممکنه یا ازدواج نکنه یا خیلی دیر ازدواج کنه. دیگه نمیشه یه نفر به پای کس دیگه بسوزه. اگه خواهرتون سنش کمه بهتون حق میدم که یه چند سال دیگه صبر می کرد ولی تو سن من و خواهرم دیگه واقعا جایز نیست. در ضمن من خیلی از دوستام دیدم که خواهر بزرگ بودن و خواهر کوچکشون ازدواج کرده بود، الان ازدواج کردن و خانواده همسرشون اونا رو رو سرشون میذارن. به نظرم با تعریف از دختر میشه نظرشون رو جلب کرد.
قطعا همین طوره عزیزم
نمیدونم ولی به دلم افتاده با ازدواج من بخت خواهرم باز میشه و اونی که می خواد میاد
پدرم گفته برای عقدم تصمیم داره تالار بگیره، احتمالا بعد ماه رمضون مراسم بگیریم.
ممنون مریدا جان
حیف که اتاق گفتگو نداریم وگرنه میومدم حسابی براتون می گفتم.
ان شا ا... همتون خوشبخت بشید
برای من و خواهرم دعا کنید
دعا کنید قبل از عروسی ما موردی که می خواد پیدا بشه دوست دارم روز عروسیم اونم عروس باشه خیلی کیف میده
هنوز هم اذیتاش ادامه دارد... ولی پدر و مادرم راضی شدن به ازدواجم البته از اول راضی بودن ولی بخاطر خواهرم همش بدگویی می کردن و سنگ مینداختن.
اما دیگه همه چی تموم شده تقریبا
اونا هم هیچی کم و کاست نذاشتن می ترسیدن بابم پشیمون بشه یهو بگه نه
اما خواهرم باید بره مشاوره نه بخاطر اینکه من ازدواج کردم بخاطر اینکه زندگی موفقی داشته باشه و خودش شاد باشه بتونه انتخاب کنه وگرنه من بارها بهش گفته بودم آرزوم اول عروسی تو هست اما همه این سالها تقصیر خودش بود که ازدواج نکرد چقدر موردای خوب داشت هی کم و کمتر شدن
سلام دوستان
خدا روشکر اومدن و صحبت مهریه و شیر بها هم کردن، کلا هر چی هم ما گفتیم شد، هر چی پدرم گفت اونا رو چشمشون گذاشتن. خواهرم یه کم جنگ و دعوا راه انداخت. منم خیلی نگرانش شدم زنگ زدم جلو مادرم با مشاوره صحبت کردم، گفت این مسأله ریشه داره و فقط به ازدواج شما بر نمی گرده، به مشاوره گفتم خواهرم هم خوشگله، هم تحصیلات هم کار هم خانواده خوب داره، اما فقط بداخلاق و تنده، گفت حتما باید یه دوره مشاوره بره. با مادرم داریم تلاش می کنیم که خودشو اذیت نکنه و تو انتخاب همسر عجله نکنه. خیلی براش دعا کردم بهترین همسر و اونی که می خواد نصیبش بشه. موقع عقد هم فقط می خوام برای خواهرم دعا کنم. دلش نرم شه و عاشق یه آدم همسطح خودش بشه. ان شا ا...
من نمیدونم شما چند سالتونه، ولی صبر کردن بخاطر خواهر بزرگتر هم تا اندازه ای درست هست، من چندین سال بخاطر خواهرم صبر کردم، خیلی از خواستگارای خوبی که داشتم از دست دادم. اگه خواهرم ازدواج نکرد فقط و فقط مقصر خودش بود نه کس دیگه. من چندین بار مشاوره رفتم برای این موضع بلا استثنا گفتن توقعات خواهرت ماورایی هست و ممکنه یا ازدواج نکنه یا خیلی دیر ازدواج کنه. دیگه نمیشه یه نفر به پای کس دیگه بسوزه. اگه خواهرتون سنش کمه بهتون حق میدم که یه چند سال دیگه صبر می کرد ولی تو سن من و خواهرم دیگه واقعا جایز نیست. در ضمن من خیلی از دوستام دیدم که خواهر بزرگ بودن و خواهر کوچکشون ازدواج کرده بود، الان ازدواج کردن و خانواده همسرشون اونا رو رو سرشون میذارن. به نظرم با تعریف از دختر میشه نظرشون رو جلب کرد.
قطعا همین طوره عزیزم
نمیدونم ولی به دلم افتاده با ازدواج من بخت خواهرم باز میشه و اونی که می خواد میاد
پدرم گفته برای عقدم تصمیم داره تالار بگیره، احتمالا بعد ماه رمضون مراسم بگیریم.
ممنون مریدا جان
حیف که اتاق گفتگو نداریم وگرنه میومدم حسابی براتون می گفتم.
ان شا ا... همتون خوشبخت بشید
برای من و خواهرم دعا کنید
دعا کنید قبل از عروسی ما موردی که می خواد پیدا بشه دوست دارم روز عروسیم اونم عروس باشه خیلی کیف میده
هنوز هم اذیتاش ادامه دارد... ولی پدر و مادرم راضی شدن به ازدواجم البته از اول راضی بودن ولی بخاطر خواهرم همش بدگویی می کردن و سنگ مینداختن.
اما دیگه همه چی تموم شده تقریبا
اونا هم هیچی کم و کاست نذاشتن می ترسیدن بابم پشیمون بشه یهو بگه نه
اما خواهرم باید بره مشاوره نه بخاطر اینکه من ازدواج کردم بخاطر اینکه زندگی موفقی داشته باشه و خودش شاد باشه بتونه انتخاب کنه وگرنه من بارها بهش گفته بودم آرزوم اول عروسی تو هست اما همه این سالها تقصیر خودش بود که ازدواج نکرد چقدر موردای خوب داشت هی کم و کمتر شدن
سلام دوستان
خدا روشکر اومدن و صحبت مهریه و شیر بها هم کردن، کلا هر چی هم ما گفتیم شد، هر چی پدرم گفت اونا رو چشمشون گذاشتن. خواهرم یه کم جنگ و دعوا راه انداخت. منم خیلی نگرانش شدم زنگ زدم جلو مادرم با مشاوره صحبت کردم، گفت این مسأله ریشه داره و فقط به ازدواج شما بر نمی گرده، به مشاوره گفتم خواهرم هم خوشگله، هم تحصیلات هم کار هم خانواده خوب داره، اما فقط بداخلاق و تنده، گفت حتما باید یه دوره مشاوره بره. با مادرم داریم تلاش می کنیم که خودشو اذیت نکنه و تو انتخاب همسر عجله نکنه. خیلی براش دعا کردم بهترین همسر و اونی که می خواد نصیبش بشه. موقع عقد هم فقط می خوام برای خواهرم دعا کنم. دلش نرم شه و عاشق یه آدم همسطح خودش بشه. ان شا ا...
Páginas