نظرات فاطمه زهرا68

Retrato de فاطمه زهرا68 فاطمه زهرا68 04 Mar, 2017 بهش بگم دوستت دارم؟

سلام

دوست عزیزم  بیان کردن احساستون به اون آقا به صورت مستقیم درست نیست.. چرا که طبق عرف جامعه ما نیست..این رو در نظر داشته باش که اگر احساستو بیان کردی ولی جواب مثبت نگرفتی چه اتفاقی واست میوفته..اول این که خودت از لحاظ روحی دچار مشکل میشی و بعد صد هزار بار خودتو سرزنش میکنی که چرا احساستو بیان کردی..دوم اینکه اگه اون آقا واسه بقیه همکاراتون تعریف کنه میدونی چی میشه؟ اگه دانشجوهاتون بفهمن چی؟ البته حتی اگه احساستو بری بگی و خدای نکرده این اتفاق بیوفته ربطی به کسی نداره ولی بهرحال حتی ممکنه دیگه دلت نخاد تدریس کنی ..پس همه جوانب مساله رو بسنج..اما کاری که میتونی بکنی اینه که اولا کاملا ازش مطمعن بشو که دقیقا معیاراهایی که مد نظرت هست رو داره اگه داشت با یکی از همکاراتون که خیلی خیلی بش اعتماد داری در میون بذار که نقش واسطه رو داشته باشه و درحقیقت این همکاراتون باشه که شما رو به اون آقا برای ازدواج معرفی میکنه

یا علی

 

Retrato de فاطمه زهرا68 فاطمه زهرا68 28 Fev, 2017 مچ پدرم را گرفتم

سلام

درسته پدرتون خطا کرده ولی خطای شما خیلی بزرگتره...شما چطور روتون شد تو روی پدرت وایسی؟ خطا کرده ولی قرار نیست که به شما جواب پس بده..

حالا هم که پشیمون هستن. پس برو با خیال راحت به زندگیت برس .ن زندگی پدر و مادرت رو داغون کن و ن زندگی خودتو.

یا علی

Retrato de فاطمه زهرا68 فاطمه زهرا68 28 Fev, 2017 مخالفت خانواده پسر

سلام

واقعا ما دخترا چقدر بدبختیم..راضی نمیشن که نشن

خواهر عزیزم زندگی توقف نمیکنه روزهای عمرت دیگه بر نمیگردن..تا کی بخای غصه بخوری که راضی میشه یا نه..همدیگرو دوست دارین قبول

ولی اون خیلی بیشتر از تو مادرشو دوست داره و این خیلی عادیه.

خاستگار منم مادرش بیماری قلبی داشت و همیشه میگفت نمیتونم بشون زور بگم میترسم اتفاقی بیوفته میگفت خودش راضی میشه و میایم

ولی عزیزم 4 سال گذشت ولی نیمد ..ما هم خیلی همدیگرو دوست داشتیم عاشق هم بودیم ولی نشد چون مادر نخواست

خودت تمومش کن نذار واست ناز کنن ..منم خودم تمومش کردم ولی خیلی دیرررر..تو اشتباه منو تکرار نکن

یا علی

Retrato de فاطمه زهرا68 فاطمه زهرا68 18 Fev, 2017 ازدواج دختر با پسر کوچیکتری که هیچ چیز ندارد

سلام. صبر نکن اگه میخاد بگو الان عقد کنیم بعد منتظر می مونم تا سربازی بری..دختر خوب منتظر نشین اونم سه چهار سال که بهترین سالهای زندگیته.. بخدا داغون میشی از انتظار ..سه چهار سال باید تمام خاستگاراتو رد کنی مطمعن باش تو خونتون دلخوری پیش میاد از این انتظار ..من خودم صبر کردم اونم چهار سال ولی چی شد فقط و فقط داغون شدم همه خاستگارامو رد کردم اونم با کلی ناراحتی که پیش اومد . چهار سال هروز و هر ثانیش فقط با غم و غصه میگذره که چی میشه آیا سر حرفش می مونه؟ اگه خونوادش مخالفت کردن چی؟ همدیگرو دوست دارین این فقط کافی نیست ..الان مث اونروزای من شاید هر کی راهنماییت کنه گوشت بدهکار نباشه بگی نه این با بقیه فرق داره . شایدم واقعا قصدش  ازدواج باشه ولی خدا میدونه چی پیش میاد ..هر چی زودتر تصمیمتو بگیر نذار مدت زیادی از رابطتون بگذره وابسته نشو..چون خودم خیلی زجر کشیدم دلم نمیخاد هیچ کس دیگه ای مثل من زجر انتظارو بکشه..

یا علی

 

Retrato de فاطمه زهرا68 فاطمه زهرا68 16 Mar, 2016 و اما بعد از دو سال: باز هم ایشالا ماشالا

اتفاقا دوست داشتم تو این موقعیتم اصلا خواستگار نیاد ولی هر دعایی میکنم برای خودم برعکس اجابت میشه ..ان شاء الله اگه شما هم ازدواج نکردی تو سال جدید خواستگارای خیلی خوبی داشته باشی

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 2