دخترم استرس درس و تکلیف داره...

08:53 - 1403/02/13

سلام

دخترم کلاس اوله درسش عالیه نسبت به بچه ها هم سن کمتره و هم جثه اش کوچکتره اوایل مدرسه خیلی بی تابی میکرد و بهونمو میگرفت و بعدش خوب شد تا حالا که دو سه روزه مثه روز اول بهونمو میگیره و میگه نمیخوام از پیشم بری سعی میکنم کاملا توجیه اش کنم  و آرومش کنم ولی اینقدر بی تابی و گریه میکنه که  واقعا از حوصلم  خارج میشه و خودمم بی تاب میشم. اتفاق بدی تو مدرسش نیوفتاده فقط خیلی زود استرسی میشه البته خودم هم  دوران مدرسه ام  همینقدر استرس درس و تکالیفمو با گریه مینوشتم و همش فکر میکردم که یه وقت تکالیفممو کم ننویسم
ازتون درخواست دارم منو راهنمایی کنید

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/294846
تصویر ابراهیمی راد

با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن و اعتماد شما به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر حوزه سپاسگزاریم.

کودکان هدایای زیبای خداوند وامانات الهی هستند که خداوند آن‌ها را مایه برکت و رحمت و آرامش در زندگی ما قرار داده است. ازاین‌رو توجه  و رسیدگی به آنان و همت گماشتن در تربیت صحیح آنان علاوه بر اجر معنوی در تربیت و شکل‌گیری شخصیت آنان مؤثر و مورد اهمیت است.

آنان قبل از تولد به ‌واسطه مادر در امنیت کامل هستند اما با تولدشان امنیت آنان به خطر می‌افتد زیرا که زبان ندارند تا از خود دفاع کنند و نیازهایشان را بیان نمایند بنابراین نیازمند کسی هستند که بتواند به‌طور دقیق، حساس، منظم و دلسوزانه از آنان حمایت‌های لازم احساسی، عاطفی، تغذیه‌ای و تربیتی را داشته باشد که در اصطلاح مشاورین به او سمبل امنیت کودک می‌گویند و او کسی نیست جز مادر؛ بنابراین مادر ایمن مادری است که چهار ویژگی داشته باشد.

1.  حضور فیزیکی چراکه فرزندان بالباس، بدن و عطر تن مادر و ضربان قلب او آرامش میابند.
2. حضور عاطفی مادر. مادر ایمن علاوه بر شیردهی برای کودکان خود لالایی می‌خواند و آنان را در آغوش می‌گیرد و به آن‌ها محبت می‌کند؛ بنابراین نقش عاطفی مادر از نقش تغذیه‌ای او بااهمیت‌تر است.
3. تا دوسالگی خودش مادر باشد نه اینکه به دلیل شغل یا بی‌حوصلگی پرستار بگیرد یا مادربزرگ یا خاله و عمه‌ها نقش او را بازی کنند.
4. حضور منظم او در ساعات غذا، بازی و خواب که فوق‌العاده مهم است.

با توجه به توصیفاتی که در سوالتان داشتید نشان می دهد که فرزند شما بیشتر از اضطراب جدایی رنج می برد و استرس میگیرد که بخش اعظمی از این نوع رفتارها تاحدودی در این سن طبیعی می باشد و جای نگرانی زیادی وجود ندارد اما نباید بی تفاوت هم باشید .
نکته دوم این که بخشی از این وابستگی فرزند به مادر به دلیل وابستگی و نگرانی های مادر به فرزند است و این نشان می دهد که خود شما نیز این اضطراب و استرس را دارید که باید حتما با آموزش مهارتهای زندگی از قبیل مهارت خودآگاهی ، خلاقیت، اعتماد به نفس و عزت نفس و ارتباط موثر را آموزش ببینید.

این چهار ویژگی و آموزش مهارت های زندگی فردی و اجتماعی و تأمین نیازهای کودکان توسط والدین به روش طبیعی و به‌اندازه و به‌موقع و به‌جا باعث می‌شود فرزندی مقتدر، مسئولیت‌پذیر، با اعتمادبه‌نفس و خلاق تربیت نموده و به جامعه تحویل دهد.

معمولاً به دلایل مختلفی از قبیل اختلافات خانوادگی، دعوای والدین، افراط ‌وتفریط  در محبت زیاد به کودک که باعث وابستگی شدید و عدم استقلال در کودک می‌شود و برعکس بی‌توجهی کامل والدین به کودک که باعث رهاشدگی و درنتیجه مهر طلبی و بروز انواع اختلالات در آنان شده و ترس و اضطراب و استرس را به آنان تزریق می‌کنند که اضطراب جدایی و وابستگی شدید به والدین یکی از آثاری است که در آنان به وجود می‌آید.

اختلال اضطراب جدایی از دو  طریق 1- عوامل ژنتیکی و 2- محیطی ایجاد می‌شود. در واقع این اختلال در کودکان نوعی ترس و اضطرابی هستند که در فرایند رفتارهای والدین با آنان  به وجود می آید. زمانی که کودک دچار این رفتار می شوند در واقع  از درون دچار یک سری اختلالات هورمونی شده و از بیرون هم به صورت رفتاری خودش را نشان بدهد.

در درون عدم تعادل دو ماده‌ی شیمیایی در مغز به نام(نوراپی‌نفرین و سروتونین) نقش کلیدی‌ای را در این مسئله بازی می‌کنند. از سوی دیگراین اضطراب می‌تواند از طرف اعضای خانواده و دیگران صورت بگیرد. حوادث آسیب‌زای روانی هم منجر به اختلال اضطراب جدایی می‌شوند.

اختلال اضطراب جدایی در کودکان اگر به سبب رابطه‌ی قوی بین کودک و والدین یا کسانی باشد که از او نگهداری می‌کنند مثل معلم‌ها و مدرسه قابل‌تحمل است اما درصورتی‌که به دلیل شرایط و مشکلات جدی‌تری باشد باید حتماً از یک روان‌درمانگر به‌صورت حضوری کمک بگیرند.

وابستگی و پیوند عاطفی به والدین امری طبیعی است ونمی‌توان به ضرس قاطع اضطراب جدایی نامید.
چرا که اضطراب جدایی خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد که اگر مداوم بوده باشد یا اگر در محیط دیگری غیر از مدرسه مثل جمع خانواده‌ها و دوستان و فامیل نیز چنین رفتاری را بروز دهد در آن صورت می‌توان گفت که اضطراب جدایی دارد؛ اما جای نگرانی نیست باید مهارت‌های لازم را در این خصوص ببینید. البته به یاد داشته باشید که رفع اختلال اضطراب جدایی در همین پاسخ نمی‌گنجد و نیازمند جلسات متعدد است.

 از نشانه‌های اولیه اضطراب جدایی در کودک می‌توان به: جدا شدن از اعضای خانواده، نگرانی بسیار زیاد از اینکه گم بشود یا در این سن ترس از مردن و فوت والدین ، تنها نخوابیدن به خاطر ترس از کابوس‌های شبانه، نگرانی درباره‌ی امنیت اعضای خانواده، طفره رفتن از مدرسه رفتن، ترس و نارضایتی از تنهایی ازجمله نگرانی‌هایی هستند که در آنان وجود دارد.

همه‌ی کودکان و نوجوانان احساس اضطراب را تجربه می‌کنند و اضطراب بخشی طبیعی از فرایند رشد آنان است. اختلال اضطراب جدایی در کودکان بسیار کم سن و سال 18 ماه تا 3 ساله طبیعی است اما نشانه‌های اختلال اضطراب جدایی شدیدتر زمانی است که یک کودک وابسته یا مهر طلب یا فاقد اعتمادبه‌نفس لازم حداقل به مدت چهار هفته نشانه‌های اضطراب جدایی را در خود نشان بدهد تا این مشکل برای او تشخیص داده شود.

معمولاً کودکانی که چنین اختلالی رادارند به شخصی که می‌چسبند می‌فهمانند که او برایشان شخص قابل‌اعتمادی است و می‌تواند در کنارش امنیت داشته باشد و این چیز خوبی است.

پیشنهاد‌ها و راه‌کارها

1. جدایی را تمرین کنید.
در ابتدا کودک خود را برای دوره‌های کوتاه و زمان‌های کوتاه نزدیک مراقب مطمئن بگذارید. همان‌طور که کودک شما به جدایی عادت می‌کند، می‌توانید به‌تدریج مدت بیشتری او را تنها بگذارید.

2. جدایی بعد از خواب را در او تمرین کنید
برای تنها گذاشتن کودک بعد از چرت زدن برنامه‌ریزی کنید.

3. خداحافظی سریع
یک برنامه خداحافظی سریع ایجاد کنید. تشریفات آرامش‌بخش هستند و می‌توانند یک کار ساده مانند بای بای کردن یا یک بوسه خداحافظی باشند. بااین‌حال همه‌چیز را سریع تمام کنید تا بتوانید: بدون هیاهو برو به فرزندتان بگویید که می‌روید و برمی‌گردید، سپس بروید – متوقف نشوید و آن را بزرگ‌تر ازآنچه هست نکنید.

4. خوش‌قول باشید
به وعده‌های خود عمل کنید برای اینکه کودک به شما اعتماد کند. با این اطمینان کودک می‌تواند جدایی را راحت‌تر تحمل کند. مهم است که درزمانی که قول داده‌اید برگردید.

5. محیط را ایمن کنید
از پرستار یا یکی از نزدیکان بخواهید به خانه شما بیاید. وقتی فرزندتان از خانه دور است، او را تشویق کنید که یکشی آشنا از خانه همراه خود بیاورد.

6. مراقبت‌کننده مطمئن بیاورید
یک مراقب یا آشنا یا پرستار ثابت داشته باشید. اگر مراقبی را استخدام می‌کنید، سعی کنید او را در طولانی‌مدت در کار نگه‌دارید تا از ناهماهنگی در زندگی فرزندتان جلوگیری کنید.

7. برنامه‌های استرس‌زا نداشته باشید
برنامه‌های تلویزیونی ترسناک را به حداقل برسانید. اگر برنامه‌هایی که تماشا می‌کنید ترسناک نباشند، احتمال ترس فرزندتان کمتر است.

8. به احساسات فرزندتان گوش دهید.
مراقب باشید تا در طی گوش دادن از توصیه و نصیحت استفاده نکنید. فقط و فقط به احساسات او گوش دهید تا آرام‌تر شود.

9. اضطراب خودتان را کنترل کنید.
کودکی که اضطراب جدایی دارد با والدین خود همانندسازی می‌کند بنابراین اگر شما اضطراب زیادی داشته باشید او هم از شما تقلید کرده و اضطرابش بیشتر خواهد شد.

به‌آرامی و به شیوه‌ای غیرمستقیم به کودکتان یادآوری کنید که در امنیت است.

درصورتی‌که کودکتان نسبت به شما احساس وابستگی بیشتری دارد، اجازه دهید تا در زمان‌های جدایی مانند زمان خوابیدن، رفتن به مدرسه و. همسرتان این کار را انجام دهد.

چنانچه بازهم در این زمینه سؤالی داشتید می‌توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید