فرهنگ سازی برای تعدد زوجات

الان چه بخوای چه نخوای تعدد زوجات در جامعه هستم منتها مخفیانه و غیر شرعی  وقتی اینقدر زنا و مردان بصورت مخفیانه رابطه برقرار میکنند خوب یه کار کنید این رابطه شکل شرعی به خودش بگیره

کسانی که میخواهند حق شرعی و نیاز امروز جامعه را از دختران سن بالا نفی کنند

ظلم بزرگی در حق بشریت انجام میدند

امروز تعدد زوجات لازم هست

بله نه برای همه

بلکه برای مردانی که شرایطش را دارند

و زنانی که سنشان بالا رفته

الان چرا سر جنگ با سلب امتیاز دارین ؟ اینکه به نفع شماست چرا همش نیمه خالی لیوان رو میبینید؟ چرا نیمه پر لیوان رو نگاه نمیکنید ؟ حالا بیایید یه جور دیگه یعنی نیمه پر لیوان رو ببینید. همونطور که بسیاری از  مردان مجرد قصد ازدواج ندارند زنان هم اینگونه هستند حال باید ریشه یابی کرد که به چه دلیل قصد ازدواج ندارند ؟

1. آنهایی که به علت مخالفتهای والدین و... هنوز امید و انتظار رسیدن بهم دارند و موقعیت های دیگه رو از دست داده اند

2. آنان که در غم از دست دادن یار هنوز در ماتم نشسته اند

3. آنان که از شرم و حیای بسیار نتوانسته اند این خواسته طبیعی خود رو بروز دهند و تنها به علت شرم حاضر به رویارویی با این مسئله نشده اند

4. آنان که حتی الامکان از لحاظ علمی ، مالی و... به درجات بالا رسیده و استقلال طلبی بیش از اندازه مانع ازدواج آنها شده که گاها اعلام میکنند ما به تنهایی به اوج رسیده ایم حالا کسی دیگر رو شریک قرار دهیم؟

همسر فوت شده ها فرزند دار مستثنی هستند البته بیشتر در مورد خانم ها صدق می کرده که ازدواج مجدد نداشته باشند و برای بزرگ کردن فرزندانشان مانده اند.

آیا شخص محترمی که نظر دادن برای تعدد زوجات امتیاز به متاهلین بدن و حقوق در نظر گرفته شود آنجا زن به دیده کالا دیده نمیشود؟ و فقط با سلب امتیاز زن را کالا میبیند؟

آیا وام ازدواج که امتیاز ویژه متاهلین است زن کالا دیده میشود؟

آیا امتیازی که به سربازان متاهل داده میشود زن به صورت کالا دیده میشود؟

در صورتی که اینگونه نیست و  امتیاز به شرط تأهل در اموری چون خرید مسکن، ماشین و امورات مربوط به استخدامی پیشنهادی بسیار عالیست که در برخی استخدامی ها هم شرط شرکت در آزمون همینه.

اگر به مجردی خانه اجاره ای نمیدهند یعنی متاهل شدن برای رسیدن به اهداف کالاست؟

از سویی دیگر خانه مجردی برای خلوت کردن و فساد نخواهیم داشت و ماشینی که با آن به مسافرتهای دو نفره و... بروند نخواهد بود

دیگر افراد به تنهایی به موفقیت هاشون دست پیدا نمیکنند که اعلام کنند ما خودمان به زحمت رسیده ایم حالا یکی دیگر را شریک کنیم؟

چرا اینگونه نگاه نمیکنیم و نمی گوییم که هم زن و هم مرد مکمل یکدیگرند و به یکدیگر نیازمند هستند و برای رسیدن به اهداف وجود آن یکی مستلزم مستلزم مستلزم دیگری است؟

با اجرای این طرح بهتر به ارزش یکدیگر در زندگی پی میبرند میدانند که برای رسیدن به استقلال یک دست صدا ندارد و با یک گل بهار نمیشه آیا غیر از این هست؟ حال که به تنهایی به استقلال مالی رسیده اند آیا بهار زندگی مشترک خود را شکوفا کرده اند؟

آنان که میگویند  پسران سن پایین دختران سن بالا رو نمی گیرند اولا متناسب سن شما هم بسیار مردان مجرد هست بسیار بسیار

و غیر از این، مردان سن پایینی  هستند که به لحاظ رشد عقلی و داشتن مهارتهای زندگی خیلی بالاتر از شما سن بالا ها وجود هست و شاهد ازدواج های اینگونه موفقی هم بسیار بوده و هستم

مردان سن بالا هم همانند دختران سن بالا در معرض حرف و حدیث های غیر هستند مثلا دم پیری معرکه گیری، عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند، بابا بزرگ میخواد ازدواج کنه و... و به این دلیل از  رفتن به این مسیر خودداری میکنند یا بعلت رودربایستی با اجتماعی که در آن حضور دارن به دلیل اینکه شاید زمانی به خاطر شرایط سخت ازدواج اعلام کرده اند ما هرگز زن نمی گیریم یا آنکه همسرش فوت شده بشنود همانی که دم از عشق و عاشقی میزد و وفادار بود الآن ببین چگونه پی هوس است  شاید به این دلیل و دلایل غیر محبورند و فقط منتظر چراغ سبزی هستند که روشن شود و گرنه مردان در ازدواج تمایل بیشتری نسبت به زنها دارند با توجه به آنچه دیده میشود گرچه هزاران بار صیغه کنند اما یه روزی اون میل به داشتن فرزند و ... در آنها روشن خواهد شد اما زنها خوددار تر هستند

چنانچه بعد از فوت همسر زنان بیشتری ازدواج نکرده اند اما مردان ازدواج کرده اند چون نیاز داشتند به خاطر ویژگی های مردانه( مسئولیت های حفظ کانون گرم خانواده و نگهداری فرزند و... که وجود زن را میخواهد)

حتی شاید کسی که همسرش را  از دست داده به خاطر پست و سمت سنگینی که دارد و ازدواج مجدد هم عرف نیست با این شرط به راحتی میتواند متاهل شود، در این شرط نمیتوان نگاه بدبینانه کرد و افراد با آرامش و دوری از نگاههای بد میتوانند زندگی مشترک خود رو شروع کنند اما در تعدد زوجین چون با مشکلاتی نظیر عدم پذیرش از سوی همسر و فرزندان روبروییم و باید دلایل منطقی برای این امر وجود داشته باشه و آسیب های زیادی به دنبال خواهد داشت نگاههای بدبینانه وجود خواهد داشت 

ما به زن اول این حق رو میدیم که انحصار طلب، خودخواه و حسود باشه چرا؟ چون زن خواستگار زن اول مجرد بوده و قطعا در مورد تجدید فراش سخن به میان نیاورده حتی در صورت بروز مشکلاتی نظیر مثلا عدم فرزند آوری و بیماری های سخت و ناگوار و حوادث پیش بینی نشده و زن اول با این شناخت و این ماهیت عینی، یقینی  خواستگارش ازدواج کرده که با روحیاتش سازگار داشته و این ویژگی هایی که برچسب خورده ویژگی های عاشقانه است که به پاس این ویژگی ها و عشقش هست که اکنون در سن 80 و اندی سال همسر پیرش رو مانند نوزاد تر وخشک میکند،

به پاس همین حس بجا و زیبای زنانگیش است که در سن تقریبا 60 سال شوهری که بیمار روحی - روانی و آلزایمر هست رو با وجود داشتن بیماری دیابت و ناراحتی قلبی... در حالیکه فقر مالی دارد پرستاری میکند

به خاطر این حس عاشقانه و زیبایی که به بدترین لفظ نام گرفت پس از فوت همسرش دخترانش رو زیر بال و پر گرفت و ازدواج نکرد تا قیم بچه ها بماند و با کارگری آنان را از تمامی خطرات موجود در جامعه از فرش به عرش برساند

آیا اگر این حس زیبا نبود پایبندی به زندگی وجود داشت ؟

آیا فقط بحث تأهل و متاهل بودن مطرحه؟ پس تعهدات ما چی؟ تاهل بدون تعهد ؟

مردی که متاهل میشود اول باید امانت امانت امانت امانت دار خوبی باشد دختری که روز اول به خانه خود برده هم روح و روان داشته و هم جسم و جان و این دختر به امید خوشبختی بیشتر از خانه پدر به خانه همسر میرود و همسرش لبیک میگوید

ایا مرد نباید امانت دار خوبی باشد؟

حال که مرد متاهل به خواستگاری شما می اید و شما میدانید که متاهل است و روحیاتتان با این شرایط اگر هم ناسازگار باشد آنقدر فکر میکنید و راه حل پیدا میکنید که سازگار کنید سازگار میشوید به خاطر منافعتان وگرنه اگر شرایط یکسان بود برابری تعداد زن و مرد مجرد برای ازدواج و حتی تعداد مردان خیلی بیشتر  طوریکه همه در آن واحد خواستگار پر و پا قرص داشتین عاشق سینه چاک با شرایط اکی شده و حتی بهتر از معیارهای شما که در خواب شب هم نمی دیدین آیا در این هنگام مردا متاهل ، همسر فوت شده و مطلقه می آمد باز جواب میدادین؟ خیر چرا چون علم به احوال ایشون دارین و روحیات شما سازگار نیست و خواستگاری که از همه لحاظ سره و حرف برای گفتن نداره قطعا برای ازدواج انتخاب خواهید کرد و آینده ای میرسد غیر قابل پیش بینی و از جمعیت مردان کاسته میشود و شمایی که سازگاری حتی زن دوم شدن نداشتین و با علم به دو همسری ازدواج نکرده این آیا حاضرین زن دومی بیاد؟ خیر

چطوره شما حق دارین مطابق با روحاتتان ورود پیدا کنید زن اول حق ندارد روحیات ورودیش رو ثابت نگه دارد، مرد متاهل خود واقعیش رو به شما نشان داده اما به زن اول خیر ؟

شاهد عینی که چنین داستانی رو مطرح کردین البته امکانش هست بنده هم شاهد هستم که مردی با موقعیت اجتماعی ، تحصیلی و مالی بالا با توجه به اینکه ازدواج فامیلی داشته و فرزندانی فرزندانی متأسفانه مریض به لحاظ ژنتیکی داشته از دختر خانم تحصیلکرده با سن بالا خواستگاری میکنند و برای اینکه رضایت همسرش رو نشون بده همسرش رو برای صحبت با ایشون دعوت میکنه و این زن به دختر خانوم فهمونده با قسم که جواب بله نده و ایشون هم به خاطر تخریب روحیه و اوضاع احوال زن اول چنین نکرده .

همانطور جسم آدم مهمه و باید به آن رسیدگی شود روح آدم بیشتر از جسم و آسیب پذیرتره ،روح آدم الهیه

اگر کسی با ماشین به ما بزنه و دست ،پا و دندون ما رو بشکنه  و فرار کنه چی بهش میگیم؟ قطعا طلبکاریم و دنبال دیه و ... و می گوییم حق الناس مگر حق الناس فقط با جسم در ارتباطه ؟

خیر حق الناس تعلق به روح، روان و فکر ادم هم داره روحی که از خداست و به سوی خدا میره...

خدا هیچ وقت هیچ وقت هیچ وقت تو قرآن لفظ یک نیاورده فرمودهدو تا دوتا سه تا سه تا چهارتا چهار تا زن بگیرید حتما سوره نسا بخونید 

اسامی زنان پیامبر:خدیجه،سوده،عایشه،حفصه،زینب دختر خزیمه،ام سلمه،زینب دخترجحش ،ام حبیبه ،ماریه،صفیه،میمونه،جویریه کی گفته پیامبر تک همسر بوده یا در زمان حضرت خدیجه با زن دیگه ای نبوده اسم دوازده زن به عنوان زنان پیامبر در تاریخ اومده

مثل تو یک ناشناس درسته ، پیامبر اکرم (ص) بعد از وفات حضرت خدیجه(س) از طایفه ها و قبیله های متعدد یک زن می گرفتند تا در زمان جنگ از هر طایفه حامی داشته باشند و از طرفی چون در آن زمان جاهلیت به دلیل بیشتر بودن نسبت دخترا به پسرها به زنده به گور کردن دختران مشغول بودن و دختران رو زنده به گور میکردند تعدد زوجات انجام شد الآن عصر جاهلیت زنده به گور کردن دختران نیست و مردان هم قرار نیست جنگ و نزاع کنند بر سر کفر و حق که به دنبال یار و یارکشی و حامی باشند و این اقتضای مسئولیت پیامبر (ص) بود طبق مأموریتی که از جانب خدا داشت که پیامبر گرامی بعد از همسر اول تعدد زوجات داشتند نه در قید حیات ایشون،

در ثانی همسر دوم همونطور که اشاره کردین با علم به این موضوع که مرد متاهلی به خواستگاریش اومده و با آگاهی کامل و یقین به متاهل بودن مرد روحیات خود رو هماهنگ کرده و وارد زندگی مردی که عشق یا عشق های دیگر داشته وارد شده مگر زن اول با علم و آگاهی و یقین به این موضوع که همسرش در آینده همسری اختیار میکند ازدواج کرده که حال باید توقع داشت سازگاری روحی ، روانی پیدا کند ؟ خیر نه تنها این علم رو از غیب نداشته حتی اون مردی هم که به خواستگاری رفته هرگز چنین سخنی به زبان نیاورده، پس زن اول حسود، خودخواه و سواره نیست و این کاملا برعکسه تو با علم ازدواج کردی و مرد تو را آگاه کرد اما زن اول خیر و از این بابت مرد در حقش ظلم کرده و عدالتی برقرار نبوده،

حالا در مورد سلب امتیاز ... هیچ کس نمیتواند نیاز به داشتن همسر رو کتمان کند و بگوید چنین نیازی در من نیست این میتونه نیروی محرکه باشه جهت اقدام واقعی برای ازدواج ، چنانچه در مورد بعضی استخدامی ها این امر صادق است در این مورد قرار نیست دو نفر به اجبار ازدواج کنند قراره مرد حرکتی کنه و اقدامی کنه برای یافتن همسر مورد دلخواهش .... .

بسیاری از مذکرهای مجرد به هر دلیل قصد ازدواج ندارند

نمیتوان آنها را مجبور به ازدواج کرد وگرنه هم خودش رو بدبخت میکند هم شخص مقابل را

هستند مردانی که توانایی سرپرستی حداقل دو همسر را دارد

دختر سن بالا هم او را عاشقانه دوست دارد

منع آنها از ازدواج

سرکوب دو انسان است. چرا؟؟؟؟ چون زن اول میخواهد فقط خودش باشد!!!

سلام دوستان واقعا ارتباط بین مردان متاهل و زنان بیوه و دختران مجرد زیاد شده متاسفانه این دسته از آقایون از ترس زنان اولشون بعد از مدتی این خانونما رو ول میکنن و ضربه روحی روانی عاطفی جبران ناپذیری به این خانوما وارد میکنن خواهشا با فرهنگ سازی تعدد زوجات یه فکری به حال این دسته از زنان و دخترا کنید نزارید بیش به لطافت زنانگیشون و احساسات پاکشون توهین بشه امیدوارم دولتم زمینه برای فرهنگ سازی فراهم بیاورد