سلام من با یه پسری اشنا شدم و بعد عاشق هم شدیم اوایل خیلی خوب بود ولی یهو حس کردم خدا ازم ناراضیه همش متن هایی رو میدیدم که خدا از رابطه با نامحرم ناراضی و هر کار کردم که از اون پسره دور شم بهش گفتم ولی اون میگفت وقتی ما قصدمون ازدواجه گناه نیست ولی دوباره جلوتر حس کردیم که دیگه دوسش ندارم و بهش گفتم ولی اون دست از سرم برنمیداره نمیدونم چکار کنم و وقتی کلا ازش خدافظی کردم ولی اون پیام میداد و دوباره وسوسه میشدم و جوابشو میدادم اصلا نمیتونم فراموشش کنم و اصلا نمیدونم چمه همش دلم میخواد بهش پیام بدم اون پسر خوبیه ولی از یجا دوسش ندارم و از یجا خدا
میدونم اشتباه کردم ولی لطفا کمکم کنید
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
با سلام به شما کاربر محترم
اگر واقعا قصد دارید ازش جدا بشید و رابطه رو قطع کنید، قاعدتا باید ابزارهایی که باعث دسترسی ایشون به شما میشه رو مثل خطتون رو تغییر بدید یا برای مدتی خاموش کنید. ایشون هم بعد از اینکه ببینه شما گوشی تون رو خاموش کردید و به پیامها و تماسهایش جواب نمیدید بعد از مدتی خسته میشه و شما رو کنار میزنه. پس حل این مسئله به همت و اراده شما بستگی دارد. اگر واقعا خواهان این هستید این رابطه ناسرانجام رو فیصله بدهید، این کار رو به تاخیر نیندازید.
جهت مطالعه بیشتر می توانید به لینک ذیل مراجعه کنید.
http://btid.org/node/91303
موفق باشید.
اگه تهدیدت کرد به پدر و مادر بگو یا به پلیس فتا خبر بده.
سلام.
اول از همه باید به خدا توسل کنی و واقعا ازش بخوای. باید اراده ی قوی ای داشته باشی. تو یه کانالی عضوم که تجربه های دخترا و پسرا رو از این دوستی ها و ارتباطات میزارن( خود دخترا و پسرا تجربشونو برای ادمین میفرستن) اکثرشون اول به خدا و بعد به اماما و آخر هم به شهدا مخصوصا شهید ابراهیم هادی که تو اینجور شرایط خیلی دست جوونا رو گرفته، توسل کردن.
میتونی به بهونه ی حجم درس و یا هرچیز دیگه ای یه مدت حداقل موقتا جدا بشی و همه برنامه های گوشیتو پاک کنی. تو اون مدت بشین منطقی فکر کن.
منم همینکارو کردمو نشستم منطقی فکر کردم. دیدم اون پسری که فکر میکردم نیست. پسر بدی نیست. اما طرز تفکرمون بهم نمیخوره.
البته اینو بدون که جدایی یه سری قوانین داره. نباید بزنی طرف مقابلتو خورد کنی.
بنظرم جدایی بهتر از ادامه دادن رابطه ایه که اگه تموم بشه طرف دیگه دنبالت نیاد سراغتو نگیره و برای خواستگاری اقدام نکنه.
البته اگه خواستگاری کرد هم باید بشینی منطقی در مورد آیندتون تصمیم بگیری.
من با توبه و پاک کردن برنامه هام خودمو خلاص کردم.
از این قصد ازدواجا زیاد شده
الخصوص اگه بفهمند خانوادت ترس داری
یا نمیتونی بهشون بگی
میگند من چیکار کنم میخوام بیام خواستگاریتا
ولی تو که نمیتونی بهشون بگی
پس بیا باهم یه مدت دوست شیم
بعد یجوری میام خواستگاریت
انگار تو منو دفعه اولته میشناسی
باور کن اگم باهاش ازدواجم کنی
هر روز میخواد بهت بگه اگه تو پاک بودی
درخواست دوستی منو قبول نمیکردی
هر روز بهت شک میکنه
اگه واقعا ته دلت میخوایش
شماره پدرتو بده بگو بهش زنگ بزنه بگه دخترتو میخوام
مرد اگه مرد باشه حریم خصوصی داره
اگه عاشقته باید خانواده ها رو در جریان بزاری
یه چیزایی بعدش ازت میخواند
که انگار آقا بالاسرتند نمیدونم اول عکس بعد شماره
بعد یه عکس یهویی یکبار با تاپ بعد فجیع تر
کسی که خواهان کسی باشه تو گوشی دوستت نمیشه
یا تو خیابون بعد چند سال یا چند ماه یه بهونه میاره
میخواد بره اونوقت اگه تو عاشق شده باشی
لطمه میخوری من یکی از دوست های مجازیم
همینطور شد طرف بعد یکسال ولش کرد رفت
قبلش هر شب میگفت بهش شب بخیر بگه
هر روز عاشقتم و اینا تا چی طرف خر شه
به هر خواسته طرفش پا بده
بنظرم داره هی پیام میده تا رباطه جنسی برقرار کنه و بعدش بذاره بره.
ولششششششششش کنید بره گمشه
خطت رو کامل عوض کن