سلام خسته نباشید من دوسال پیش ی پیشنهلد,داشتم واسه ازدواج و دوستی,از,پسرخالم من بیسو دو سالم بود اون نوزده سالش بود دانشگاه نرفته بود,یک هفته قبل از قبولی دانشگاهش بود من ردش کردم بخاطر سنش و دمدمی مزاج بودن خودم و به این فکر میکردم خدا تو قران گفته دوست نگیرید دو سه هفته بعدش دیگه همش کارم گریه بود چون تا اون لحظه که ردش کردم نمی دونستم دوستش,دارم بعد واسش پیام فرستلدم ک متاسفم و معذرت خواهی کردم امانگفتم دوسش,دارم غیر مستقیم خاستم برگرده ولی,سررد,جواب داد ک بی خیال مهم نیست دیگه خودم مشغول کردم کمرنگ شد تو زندگی ام الان خیلی زندگیم عالیه و شادم اما مشکلی ک من دارم اینه که من کرمانشاه هستم و دوسال گذشته ازین ماجرا و اون توشهر یزد هستش بعد هر وقت ک میاد کرمانشاه دیوانه وار گریم می گیره و واقعا اون یک ماه رو عزا میگیرم وقتی می ره دوباره زندگی عالی می شه حتی ی بار انقد بخودم گفتم نکنه دوستم داره هنوز یه خاستگار اومد بود با پسر خالم در میون گزاشتم چون رشتش روان شناسیه گفتم بهش ک کتاب بم معرفی می کنی سر,در گمم و ازین حرفا منتظر بودم بازم ک حرفی پیش بکشه اما نزد ولی هر بار ک میاد با نگاهش ازارم میده من چکنم ک انقدر موقع اومدن به اینجا اذیت نشم از یه طرف خیلی هم بدم ازش نمیاد از,طرفی مغرورم و میگم تا اخر عمر اگر بش بگم دوسش,دارم سر کوفتم میزنه اصلا نمی دونم چطور بش بگم نمیدونم چکنم بنظرم اگر منو میخاست واقعا حتما میومد میگفت چطور پاپیش بزارم?اصلا کار درستیه ؟ اگر نه چطور فراموشش کنم الان همش میگم خدایا چرا اینکارو کردم بخاطر گفته خدا این کارو کردم وبا خداو زمین و زمان قهر میکنم
اصلا این عشق که میگن یعنی چی ....
تمام این عشق و عاشقیها مال دو سه ماه اول زندگی هست. بزار وقتی وارد زندگی شدید اونوقته که ارزش تصمیمهایی که از سر احساسات نبوده خودشو نشون میده...
ببین !
با ابراز علاقه ی مستقیم فقط و فقط خودت رو تحقیر میکنی
به احساسات خودت احترام بذار! ولی خودت رو هرگز کوچک نکن
این خیلی منطقیه که ثابت شده اون اقا هیچگونه تمایلی به شما نداره پس تو میتونی یه رفتار جدید یاد بگیری
منظورم اینه که تحقیر هایی که تحمل کردی رو تبدیل کن به حس انتقام تو قلبت تا راحت بشی ولی سعی کن این حس انتقام فقط تو قلبت باشه این روش خیلی جواب میده و باعث میشه تو غرورت رو حفظ کنی
مواظب باش این حس انتقام تو رفتارت خیلی پررنگ نباشه سعی کن تو قلبت نگهش داری ....
موفق باشی اجی جون!
واقعا از سنتون بعيده اين حرفا .. زندگي رو اگه به كام دل و عشق بگيري اولش عاليه ولي بعدش كه ضربه زندگي و ضربه از اون اقا بخوري هيچ عشق و احساسي جز تنفر و يه رابطه فوق العاده سرد نميمونه ..
چه زيادن ادمايي كه سال ها عاشقي كردن ولي الان حتي اسم طرف يادشون نمياد و از كاراي خودشون خندشون ميگيره.
سلام
خواهر خوبم٬ معمولا بهتره آقا چندسالی از خانم بزرگتر باشه تا اون حس تکیه گاه بودن و بلوغ فکری و اجتماعیش به خانم القا بشه. اغلب دخترا دوست ندارن با فردی که از خودشون کوچیکتره ازدواج کنند چون به عنوان همسر و همراه بهش نگاه نمیکنند. عامیانه بگم فکر میکنند بچه ست و وقتی شوهری در نظر خانومش بچه باشه معلومه عاقبت اون زندگی چی میشه.
الان شما درگیر احساسات هستید و تفاوت هارو نمیبینید. شما باید ناز کنی و ایشون ناز شمارو بخره. مردی که قراره با یه بار یا دوبار جواب رد کنار بکشه٬ همون بهتر که بره. اون مردی ارزش داره که برای عشقش بجنگه. مبارزه کنه تا بدستش بیاره.
اجازه نده شما بشی طالب و ایشون مطلوب. شما بشی عاشق و ایشون معشوق! این چیزا به ضرر یه دختره. آقایون دنبال کسایی هستند که نازشون رو بخرن و بیشتر جذب خانمایی میشن که زیاد منعطف نیستن! خب اگه قرار باشه هرکسی بیاد ابراز علاقه کنه به دختر و اونم نرم پاسخ بده٬ پس جایگاه و ارزش یک زن کجا میره؟
عشق اگه واقعی و خالص باشه به مرور افراد رو بهم دیگه جذب میکنه حتی اونایی که از اول رضایت آنچنانی نداشتند یا بی محلی میکردن یا براشون مهم نبود. بنظرم شما بیخیال این آقاپسر بشو و عواطف لطیف و قشنگتو بیشتر ازین درگیر نکن. اینطوری بیشتر اذیت میشی و آسیب میبینی.
دل به کسی ببند که برات ثابت بشه واقعا خواهانته. نه کسی که بیاد بهت پیام بده یا یکی دوبار ابراز علاقه کنه. در عمل ببین برای رسیدن به تو چه کارایی انجام داده. اگه کسی واقعا عاشقت باشه اولا سعی میکنه عشقشو چه در عمل و چه در گفتار بهت ثابت کنه دوما خودشو همه جوره بهت اثبات میکنه. تو انتخابت دقت کن تا پشیمون نشی.
یازهرا س
سلام
اگر سنتون درج نمیکرید بنظرم می اومد یک دختر 16 ساله این متن نوشته.احساسات خوبه اصلا یک خانم باید احساس داشته باشه واگرنه با یک مرد چه فرقی داره ؟!
خانم..!
بیایید منطقی نگاه کنیم ..!
اولین مشکل سن ایشونه ک کمتره ..
دومین مشکل اینه ک شما ردش کردید حالا برگشتید اونم بعداز دوسال!
موضوع بعدی اینه اون پسراگر احساس سابق رو داشت بازم میومد.پسری ک عاشق باشه اروم موندن براش یک واژه بیگانس...چون عاشقه ومعتقده من زمین و اسمون به هم میدوزم تا به فردمد نظرم برسم ..نمیشینه بیرون گود نگاه کنه که!
حالا فرض براین بگیریم شما ب عواقب انتخابتون فکر کردید بازم ایشون رو میخاید!خب اینجا نظرمن اینه به یک واسطه بگید بهش بگه نظرایشون درباره شما چیه!
ی جورغیرمستقیم!شما ک شخصا بگید فکر میکنه !حالا چه تحفه ای هست ..درحالی بهش خبری هم نیست منتها امان ازعشق!
پس خودتون نگید..
جای شماباشم ایشون فراموش میکنم سخته اما شدنیه و با کسی ازدواج میکنم ک وجود منو معجزه بدونه در زندگیش!اون بیاد سرااغم...و تمام تلاشش انجام بده تا به من برسه .
همیشه نباید به حرف دل گوش کرد..گاهی دا ادمو گمراه میکنه.
بهرحال من برای شما ارزوی ارامش دارم ..
موفق باشید
عاااااالي
با سلام خدمت شما کاربرگرامی و تشکر از حسن انتخاب و همراهی شما با گروه مشاوره سایت رهروان ولایت
از اینکه ملاکتان را فرمایش خداوند در قرآن قرار داده اید ناراحت نباشید چرا که با عمل به اینکه خداوند سفارش کرده که وارد دوستیهای ناپاک نشوید گشایش عظیمی را در کارهایتان خواهید دید.
{يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر (آیین) خدا را یاری کنید، شما را یاری می‌کند و گامهایتان را استوار می‌دارد.}(سوره محمد آیه 7)
ضمن اینکه پسر خاله شما اگر برای ازدواج خواهان شما بود و واقعا از ته دل و وجودش شما را برای ازدواج دوست می‌داشت به یکبار رد کردن شما عقب نشینی نمی‌کرد. و یا زمانی که برای خواستگاری با ایشان مشورت کردید حداقل عکس العملی نشان داده و یا ابراز علاقه می‌کرد چون ممکن بود هر لحظه شما ازدواج کرده و برای همیشه شما را از دست بدهد. این دو دلیل برای اینکه شما یک سرمایه ای را در این بین خرج کرده و نتیجه ای نگرفته اید کافی است البته مساله سن ایشان و شما نیز جداگانه قابل بحث است که آیا در این سن پسران چقدر جدی به ازدواج فکر کرده و پیشنهادهایشان چقدر با خواسته دختران که برای ازدواج رابطه برقرار میکنند مطابقت دارد.
در مورد متوجه شدن علاقه ایشان هیچگاه مستقیم وارد عمل نشوید و اصلا نباید علاقه شما و حالاتتان (گریه) را نسبت به خود متوجه شود که اگر چنین شود شما دچار یک درد سر بزرگی شده اید.
اما باز هم برای اینکه دلتان آرام شود بهتر است کسی را در فامیل که به هردوی شما نزدیک و قابل اعتماد است را واسطه کنید تا به نحوی صادقانه نظر ایشان را درمورد شما و البته ازدواج با شما جویا شود.
اینکار را برای این باید انجام بدهید که الان شما برای کسی هزینه می‌کنید که ممکن است در جاهای دیگری مشغول بوده و حتی ممکن است درمورد ازدواج با شخص دیگری در حال مذاکره بوده و شما خبر ندارید.
موفق و موید باشید.