اگر برخی از احکام الهی به ظاهر خشن باشند ولی در عین حال با کمی تفکر و تامل در می یابیم که منطبق بر عقل و منطق بوده است. بعنوان مثال حکم قصاص که توضیحات آن در پست های دیگر داده شده.
و اما مساله ی ارتداد هم فی الجمله عرض کنم که اینطور نیست که خداوند برای هر کسی که از دین برگشت، حکم اعدام داده بشه، بلکه این مساله به ندرت پیش میاید که شخصی بعد از ارتداد مشمول حکم اعدام گردد چرا که برای ثابت شدن چنین حکمی نیاز به شرایط بسیاری می باشد.
که میتوانید برای طلاع از آن؛ عنوان شرایط مرتد فطری را جستجو بنمایید.
باتشکر از شما
باسلام و عرض ادب
مسلما کوکان و خردسالان در هنگام عذاب الهی، گناهی نداشته اند که مستحق چنین عذابی باشند؛ اما توجه به نکات زیر می تواند پاسخگوی ما در این سوال باشد:
1: حتما این ضرب المثل را شنیده اید که گاه تر و خشک با هم می سوزند. چرا که فعل الهی عادی است و از مجرای عادی می گذرد؛ بنابراین طبیعی است که افرادی را مستثنی نکند و همگی با هم بسوزند.
2: فرود امدن عذاب الهی و کشته شدن برخی، همیشه به این معنا نیست که همه گناهکار بوده اند، بلکه عده ایی نیز به جهت مجاورت با افراد گتاهکار به این صورت جان خود را از دست می دهند، و از سویی هم نمی توان گفت که خداوند به ان ها ظلم کرده چرا که این خداوند است که مالک جان آن ها بوده و هر وقت و هر جور بخواهد می تواند باز گیرد.
3: سخن در اینجور مواقع بر سر بوجود آمدن شر است، که این شر هم به انسان های مستحق شر اصابت می کند و هم به غیر آنان.
برای تفریب ذهن:
دزدی شر است؛ خواه دزد اعتراف کرده و مال را برگرداند، خواه امتناع ورزد.
باتشکر از شما
باسلام خدمت شما دوست عزیز:
همانطور که در دلیل اول بیان شده؛ بحث بر سر امکان می باشد نه حتمی بودن. به این معنا که ممکن است برای برخی ثروت موجب انحراف گردد، که شاید اگر اندکی تامل در مصادیق تاریخی کنیم بوضوح این مساله روشن گردد.
و اما در دلیل دوم نیز به یکی از دلائل کلی اشاره شده است؛ به عنوان مثال برای آنچه شما مثال آوردید، شاید تلاش و کوشش کارگر جوابگوی تامین نیازهای خانواده اش نباشد به دلیل اینکه مثلا موانع دیگری در رسیدن رزق و روزی به او دخیل باشد. می توانید برای مطالعه بیشتر می توانید به این پست نیز سری بزنید. http://www.jonbeshnet.ir/news/6719 که در آن اشاره به سه دلیل پیرامون فقر و قحطی های موجود در جوامع بین المللی است.
باتشکر از حضور شما
در حدیثی زیبا از امام حسن عسگری علیه السلام است که فرمودند:« زمانی که بنده «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین» را قرائت کرد و فاتحه الکتاب و سوره را خواند، خداوند تعالی خطاب به ملائکه خود میگوید: آیا این بنده مرا نمیبینید چگونه با قرائت کلام من لذّت میبرد؟ شما را شاهد میگیرم، ای ملائکه من! هر آینه در روز قیامت به او خواهم گفت: در بهشت من قرائت کن و به درجات بالا ارتقا پیدا کن؛ پس او دائم قرائت میکند و به عدد هر حرف، درجهای از طلا و نقره، درجه از نور ربّ العزّه به او عطا خواهد شد»
برای رسیدن به این درجه از عشق و محبت، باید خداوند را به جهت خداوندیاش بندگی و عبادت کنیم، نه برای رسیدن به مقام عالی و برتر.
آنچه وظیفه ماست، انجام تکلیف است و بندگی نمودن و به همین انگیزه و نیّت، باید پا به عرصه گذاشت؛ و گرنه هر انگیزهای غیر از این، شایسته انسانهای طالب کمال نیست. از این رو در تشّهد نماز ابتدا شهادت به بندگی و عبودیت پیامبر میدهیم؛ سپس ایمان خویش را به رسالتش ابراز میداریم و میگوییم:« و أشهدأنّ محمّدا عبده و رسوله».
آیا در قرآن نیامده است که شیطان گفت: خدایا! به عزّتت سوگند که همه انسانها را گمراه خواهم کرد؛ مگر بندگانت را که از جمله آنان مخلصان هستند.
سلام اقا احمد.
شما صحیح می فرمایید و ما در معرفی دین نتوانستیم انگونه که شایسته است عمل نماییم ولی اینگونه هم نیست که همه علت درست معرفی نکردن ما باشد بلکه حرام معمولا جذابیت دارد و مطابق با شهوت و نفس انسان است، که به این مطلب در روایتی هم اشاره شده است که پیامبر(ص)می فرماید:حفت الجنة بالمكاره وحفت النار بالشهوات(بهشت پیچیده شده به سختی هاست و جهنم پیچیده شده به شهوات است)و اگر غیر از این بود سختی دین از ارزش چندانی برخوردار نبود و همه به سمت ان براحتی می امدند.
و از انجا که قوانین غرب برای جذب جوانان پیچیده شده از شهوت است، و بسیاری از احکام غیر اخلاقی و نفسانی را در کشورهای اروپایی به وضوح می توان دید،لذا کسانی که متوجه پایان قوانین نفسانی غرب نیستند میل به انان پیدا می کنند.
Pages