از عشق تا عشق

13:34 - 1392/11/26
رهروان ولایت ـ اگر در عشق مجازی، عاشق همواره به این حقیقت واقف باشد که معشوق او مجازی است و تنها برای راهبری او به عشق برتر و برین است، می‌تواند از این عشق گذر کرده و به عشق حقیقی و الهی برسد.
راه

جوانی که ازجاده‌هاى پر عابر جوانى عبور کرد، جوانى که دوست داشت بداند چطور انسان به متن تميز فطرت بازگردد و با نورهاى درون، يكى يكى دست بدهد.و ردّ پاى عشق را بگيرد تا به سرزمين دل‌انگيز ايمان برسد و آنجا با تمام مرغان باغ ملكوت رفيق شود. او می‌دانست جوانى، گاهِ مناسبى براى ديدن مناظر شگفت از باغ خداست. و بوى بى‌قرارى‌هاى بهار است در تن، تا برود به سوى دشت‌هاى فرهمند سلوك. آن هم با كفش‌هاى مكاشفه، چه زیبا پرسید ازچه راهی عشق مجازی را به عشق الهی و حقیقی تبدیل کنم؟

درود بر گذرگه زيباى مقصود کردم، و گفتم: باید نخست کوشید که این عشق مجازی ریشه در هواهای نفسانی انسان نداشته باشد؛ بلکه منشأ آن دل باشد، زیرا عشق مجازی که در طبیعت و دنیای مادی ریشه دار باشد هیچ‌گاه نمی‌تواند آدمی را به عشق حقیقی رهنمون کند. تنها آن عشق مجازی که در دل جای دارد، می‌تواند پلی برای رسیدن به عشق الهی باشد عاشق باید به منشأ کمال و حسن معشوق توجه کند و دیدگاه خود را به آن معطوف دارد و معشوق مجازی را نمادی از معشوق حقیقی خویش تلقی کند و او را جلوه ای از جمال و کمال او بداند.

اگر در عشق مجازی، عاشق همواره به این حقیقت واقف باشد که معشوق او مجازی است و تنها برای راهبری او به عشق برتر و برین است، می‌تواند از این عشق گذر کرده و به عشق حقیقی و الهی برسد؛ اما اگر نگاه خویش را بر همان معشوق مجازی محدود سازد و جان و دلش محدود و مسخر و مقید وی گردد، هیچ گاه نمی‌تواند از او گذر کند و به معشوق حقیقی دست یابد.

علاوه بر این؛ همواره بکوشد و دقت نماید که هنگام برخورد با معشوق مجازی، به یاد معشوق حقیقی افتد و با نگاه او، هجران معشوق اصلی را یاد آورد؛ مانند عشق یعقوب به پسرش یوسف؛ هر گاه که یقوب، یوسف را به چشم سر میدید، به چشم سرّ در مشاهده‌ی حق بود و چون مدتی مشاهده‌ی یوسف از وی دریغ شد، مشاهده‌ی حضرت حق نیز از دل وی در حجاب گردید.

از این رو آن همه جزع و فزع یعقوب در فراغ یوسف، بر فوت مشاهدهی حق بود؛ نه بر فوت مصاحبت یوسف و آن زمان که دوباره به دیدار یوسف موافق شد، به سجده افتاد که دلش معشوق اصلی را دید.[1]

خلاصه این‌که، زمانی می‌توانیم عشق مجازی را به عشق الهی و حقیقی مبدّل سازیم که از آن گذر کنیم و منبع اصلی و سبب اصیل آن روی آوریم.

چشم دریا دیگر است و کف دگر
کف بهل وز دیده دریانگر

جنبش کف ها زدریا روز و شب
کف همی بینی و دریا نی عجب

ما چو کشتی‌ها به هم بر می‌زنیم
تیره چشمیم و در آب روشنیم

ای تو در کشتی تو رفته به خواب
آب را دیدی، نگر در آب

آب را آبی است کو می‌راندش
روح را روحی است کو می‌خواندش [2]

--------------------

منبع:

[1]:[کشف الأسرار/ج5/ص1140]
[2]:[مثنوی ومعنوی]

نظرات

تصویر آفرین
نویسنده آفرین در

سلام خیلی قشنگ بود.منم میخوام واقعاعاشق خدابشم،همه قلبم بشه مال خودش،دوست دارم دل کندن ازاین دنیابرام راحت باشه ودربرابرمشکلاتش خم به ابرونیارم ولی نمیدونم چطوری ؟؟میشه راهنماییم کنید؟

تصویر reza
نویسنده reza در

در حدیثی زیبا از امام حسن عسگری علیه السلام است که فرمودند:« زمانی که بنده «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین» را قرائت کرد و فاتحه الکتاب و سوره را خواند، خداوند تعالی خطاب به ملائکه خود می‌گوید: آیا این بنده مرا نمی‌بینید چگونه با قرائت کلام من لذّت می‌برد؟ شما را شاهد می‌گیرم، ای ملائکه من! هر آینه در روز قیامت به او خواهم گفت: در بهشت من قرائت کن و به درجات بالا ارتقا پیدا کن؛ پس او دائم قرائت می‌کند و به عدد هر حرف، درجه‌ای از طلا و نقره، درجه از نور ربّ العزّه به او عطا خواهد شد»
برای رسیدن به این درجه از عشق و محبت، باید خداوند را به جهت خداوندی‌اش بندگی و عبادت کنیم، نه برای رسیدن به مقام عالی و برتر.

آن‌چه وظیفه ماست، انجام تکلیف است و بندگی نمودن و به همین انگیزه و نیّت، باید پا به عرصه گذاشت؛ و گرنه هر انگیزه‌ای غیر از این، شایسته انسان‌های طالب کمال نیست. از این رو در تشّهد نماز ابتدا شهادت به بندگی و عبودیت پیامبر می‌دهیم؛ سپس ایمان خویش را به رسالتش ابراز می‌داریم و می‌گوییم:« و أشهدأنّ محمّدا عبده و رسوله».
آیا در قرآن نیامده است که شیطان گفت: خدایا! به عزّتت سوگند که همه انسان‌ها را گمراه خواهم کرد؛ مگر بندگانت را که از جمله آنان مخلصان هستند.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 6 =
*****