آقا محمد وقتی همسر اولتون با داد و گریه فامیلو خبر میکنه یعنی زندگیشو دوست داره یعنی شمارو دوست دارهاینم قبول دارم که اگه زن اراده کنه میتونه شوهرشو از خیلی از اسیب ها حفظ کنه لذا فکرمیکنم خانمتون بلد نیست ازین توانایی و قدرتی که خداوند در وجودش قرار داده استفاده کنه. بخاطر همینم دچار مشکل شدید(در این مورد بهتون حق میدم)ولی شما هرچقدر هم که تو زندگی مشکل داشتید نباید با یه خانم دیگه ارتباط برقرار میکردید و نهایتا محرم میشدید.این یعنی خیانت بخاطر همین من و سایر دوستان شمارو سرزنش میکنیم بابت رفتار زشتتون. پس سعی نکنید اشتباهاتتون رو توجیح نکنید بلکه سعی کنید بپذیرید و جبرانش کنیدتوصیه ی من به شما اینه که از همسر دومتون جدا بشید و دیگه نه ببینیدش و نه باهاش رابطه ای برقرار کنیدو میتونید خانم اولتونو با این سایت اشنا کنید تا مشاوران ایشونو راهنمایی کنن(اگه براتون سخته برید پیش مشاور یا امکانش نیست)بلاخره مشاوران و کاربران سایت میتونن احساسات زنانه اش رو تحریک کنن تا بیشتر به شما توجه کنه و برخی مسائل رو هم یاد بگیره ازتون خواهش میکنم از روی هوس و بهانه های بیخود(چاقی و ... که قابل حله) زندگیتونو از هم نپاشیدبرادرم بترس از اون موقعی که آه همسر اولتون بگیره و کل زندگیتونو نابود کنه اینو دیدم که دارم میگم اون وقت دیگه هیچ راه برگشتی وجود نداره به حرفام خوب فکر کنیدچندتا سوال داشتم:1-خانواده ی شما نظرشون چیه؟مخالف طلاقن یا موافق؟چرا؟2-بچه دارید یا نه؟3-چرا با اینکه پیش روانشناس و دکتر تغذیه رفتید نتیجه ای نگرفتید؟اگه خواستید اتاق گفت و گوی انلاین بیاید تا به همراه سایر دوستان تبادل نظر داشته باشیم(البته بیشتر از اینجا)
از قدیم گفتن دوری و دوستیاگه میتونید ازطریق وام و قرض و ... یه سرمایه ای جور کنید و یه خونه به مراتب دورتر از خونه ی فعلیتون اجاره کنید حتی اگه کوچک باشه.واقعا دخالتهای خانواده ی شوهر بخصوص مادر شوهر با روح و روان عروس ها بازی میکنه یکی از همسایه هامون مشکلی شبیه مشکل شما داشت عروسشون بیماریه روانی گرفته بود(از دست مادر شوهرش) انقدر بردنش پیش روانشناس و ... که الان یکم بهتر شده شوهر اونم توان خرید یه خونه رو نداشت با کلی قرض و وام دست زنشو گرفت و برد تو یه خونه ی اجاره ای اونم کجا ته ته جنوب شهر(چون واقعا وضعیت مالیش خوب نبود) ولی خب الان با دلی خوش داره زندگی میکنه به دور از مادر شوهراتفاقا اونم شوهرش خیلی دوسش داشتنمیگم زندگیتونو بهم بریزید سر این موضوع نه ولی با همسرتون صحبت کنید تا از خانواده ش جدا بشید به هرطریقی که شده اینطوری دیگه شوهرتون نمیتونه سیر تا پیاز زندگیتونو براشون تعریف کنهمگه خانما از زندگی چی میخوان؟یه همسر باایمان و عاشق و یه احساس ارامش +عدم دخالت اطرافیان بخصوص خانواده ی شوهراگه حرفام غیر منطقیه بگید البته مطمئنم اکثر خانما با نظرم موافقن.تو این دوره و زمونه کسی حاضر نمیشه بره با خانواده ی شوهرش زندگی کنه(خطاب به اقایون)!!!!
بیچاره کودکان غزه. حتی اگه صهیونیست ها نابود بشن اونا خاطرات این دوران وحشتناک رو هیچ وقت نمیتونند فراموش کنند.عکسو که دیدم یاد اون طفلیا افتادم انشالله به حق حضرت علی اصغر و حضرت رقیه همه ی ظالمان از صفحه ی روزگار محو بشن.آمین
به نظر من همون جلسه ی اول بگید اگه خواست ادامه میده و بیشتر باهاتون اشنا میشه و اگه نخواست که هیچیچون اگه این موضوع رو همون اول بهش نگید فکرمیکنه شما داشتید با پنهون کاری بازیش میدادید و میخواستید هرجور که هست یرای ازدواج جذبش کنید که این روی خوشی نداره.البته این نظر منه چون من خودم بدم میاد خواستگارم چیزی رو ازم پنهان کنه یا بعدا بخواد بگه(مسائل مهم رو) باید همون اول بگه اینطوری هم خیال خودش راحت میشه هم من به صداقتش پی میبرم.
ایمان خیلی گسترده ستمثلا اگه کسی ایمان واقعی داشته باشه:1-به همسرش خیانت نمیکنه2-واجبات را انجام میده و از محرمات دوری میکنه3-گفته های ائمه و پیامبر اکرم رو تا جایی که میتونه انجام میده(درهر بخشی)4-اخلاق خوب و نیکوی پیامبرو الگوی خودش قرار میده و همچنین طریقه ی رندگی کردن ایشون و امامان رو5-پاکی و طهارتشو حفظ میکنه6-نگاهشو کنترل میکنه(،نگاه حرام تیری از جانب شیطان است...پیامبر اکرم)7-در زندگی گذشت و فداکاری میکنه برای جلب رضایت همسر8-هیچ وقت دروغ نمیگه و صداقت رو در همه چیز رعایت میکنه9-ودر اخر فقط و فقط ازبین زنان دور و اطرافش فقط همسر خودشو میبینه و روز به روز بیشتر عاشقش میشه و بهش عشق میورزهمیدونید چرا یه فرد با ایمان اینکارارو انجام میده؟چون به فکر اخرتشه میدونه اگه همسرش ازش راضی نباشه اون دنیا باید چواب پس بده البته این نباید منجربه سوء استفاده بشهاگه زنان ماهم اینقدر به این موضوع توجه میکردن امار طلاق پایین میومدروایت داریم که حضرت زهرا فرمودند:شرمم میاد ازاینکه چیزی از علی بخوام که نتونه انجامش بده(عین روایت رو یادم نیست ولی مضمونش همینه) پس "ایمان" تقریبا 80-90 درصده یه زندگیه موفق رو شامل میشه که بقیه اش تناسبه(فکری و ...) یک خانم و آقایی پیش اقای بهجت رفته بودن تا ایشون خطبه ی عقدشون رو بخونه بعد از اتمام خطبه ایشون یه نکته ی پر محتوا رو به این زوج یاد دادن که اگه ما واقعا به عمق این سخن ایشون پی ببریم میبینیم چقدر از مشکلاتمون حل میشهنکته این بود: به مرد گفت هیچ وقت دل زنتو نشکن(میدونیم خانمها از بعد عاطفی بسیار بالایی برخوردارن و خیلی از میدانیم های دیگر،یکم فکر کنید یادتون میاد)به زن گفت هیچ وقت غرور شوهرتو له نکن(میدونیم اقایون خیلی براشون مهمه احترامشون و مردونگیشون در هر حالتی حفظ بشه و خیلی از میدانیم های دیگر،که بازم فکر کنید یادتون میاد)امیدوارم شاهد این باشیم آمار طلاق روز به روز کاهش پیدا کنه و زوجین آموزش های لازم رو قبل از ازدواج ببینن و فساد و گناه در جامعه کمتر بشهانشالله
بازم خیانت!واقعا چرا اقایون اینطورین؟من تو همین سایت کلی مورد مشابه این سوال خوندم که همش ختم میشد به خیانت اقایوناخه ما دخترا به چه امیدی ازدواج کنیم؟من اگه روزی بفهمم همسرمم بهم خیانت کرده هم اونو میکشم هم خودمو چون طاقت همه چیو دارم الا این.
Pages