مطالب دوستان yasin1366

آبجی میدونم رهایی از روابط احساسی که ایجاد شده برای شما قطعا آسون نیست. اتفاقا تاکید دین برای دوری از رابطه نامتعارف و احساسی با نامحرم بخاطر همین مسائله، بخاطر درگیر نشدن در رابطه های موقت و دور از چارچوب.  قبول دارم یکدفعه نمیشه. چون تو ناخودآگاه شما وارد شده. باید کمی زمان بگذره از حال و هواش دربیان. اما چه زمانی بهتر از همین امشب و ماه رمضان؟ آدم ارتباطش با خدا نزدیکتر و رفیق میشه. وقتی خداوند میگه اندازه هزار ماه می ارزه حتما اسراری داره که زبان از بیان همه اونها کوتاهه. یه نعمتش میتونه همین کمک به عزت نفس و خوب شدن حال آدم باشه. خدا به دل شکسته بنده هاش خیلی نزدیکه خدایا عاشقان را با غم عشق آشنا کن  ز غم‌های دگر غیر از غم عشقت رها کن  تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری  شکسته قلب من جانا به عهد خود وفا کن  دعا می کنم ان شاءاللّه به حق همین شبهای مبارک، اونی که لایق و شایسته شماست پا در سرنوشتتون بذاره و به عشق حقیقی و الهی برسید. الهی آمین 

آبجی دو حالت داره، یا عشقتون یکطرفست و مخاطبتون جرات اظهار حقیقت درونش رو نداشت، یا مشکل و مانعی در راه ازدواج وجود داشت که اون پسر پنهان کرد

شما مطمئن هستید اهل دوست دختر نبود؟ ببین خواهر من، از دید خودم عرض می کنم، کسی که دنبال اقامت در کشور دیگه هست احتمالا زرنگ تر از این حرفهاست. شما تو برخورد اول سادگی و سرخ و سفید شدن یه پسر خجالتی رو تو چهره اش حس کردین؟  اینها رو میگم بدونید شاید همه چیز اونی نبوده که شما تصور می کنید. ببینید خانواده سنتی از باب آشنایی میتونه مقدمات رو فراهم کنه و این خوبه، اما روی دیگه قضیه بحث شخص مورد نظر هست. بنظرم شما باید حد و فاصلتون رو حفظ می‌کردید و می گفتید خانوادم تاکید می کنن این آشنایی طولانی نشه. اینطوری هم تکلیف خودتون هم تکلیف اون آقا روشن میشد. از طرفی انگشتر پوشیدن باید رسمی و با اطلاع خانواده ها باشه، اگه داوطلبانه و یکطرفه اینکار رو کردید قطعا اشتباه بود. ببین خواهرم، تجربه ام میگه وقتی در یک ارتباط و دوستی، وقتی ابتدا خواسته ای مطرح میشه باید هوشیار بود چون آدمها در توقعاتشون مشخص می کنن هدفشون علاقه هست یا منفعت. البته اینها تجربست. آدم دوست نداره با دید شک و تردید به قضیه نگاه کنه، اما با تاکید بر حفظ حدود و فاصله تا به نتیجه رسیدن این ارتباط باید محک می زدید. مطمئن باشید ارتباط بعد از چند ماه انحراف میاره برای دو نامحرم، چون بهرحال آدم هستید و غریزه دارید. کاش اون پسر در برخورد با شما فکر می‌کرد قضیه برای خواهرش اتفاق میفته و غیرت به دادش می‌رسید. از اینها بگذریم، شما میگید با اطلاع خونواده ها بوده، چطور با وجود این خانوادش راضی به ازدواج پسرشون با فرد دیگه شدن؟ مطمئن باشید یا پسر در این مورد صادق نبوده و یا گفته قضیه جدی نیست یا تموم شدست و از این حرفها، یا خانواده پسر اینقدر روش کنترل دارن که براش کسب تکلیف می کنن وپسر رو سر سفره عقد به اجبار می نشونند. خب هر دو این احتمالات بد و ناامید کنندست. در حال حاضر هم اگر یک در هزار درصد نامزدی اون پسر بهم بخوره و با شما تشکیل زندگی بده، از زندگی با همچین شخصی لذت می برید که اختیار انتخاب همسر هم نداره؟  این احساسی که بهش دارید در واقع بخاطر رابطه ای هست که ایجاد شد و طبیعیه. اینجا تدبیر باید احساس رو هدایت کنه تا وجودتون آسیب نبینه.  و اینکه در این نشدن خیر بوده. توکلتون به خدا 

سلام خواهر من. ببینید اساس این آشنایی اگر بر غیر ازدواج بوده اشتباه بود. بعد شما از چارچوب فراتر رفتید، بعد از چند بار لذت گرفتن جنسی هوس کنار میره و انگیزه ادامه ارتباط از بین میره برای پسر، با اینکه دختر درگیر احساسه و متوجه نیست. با بی محلی و تندخویی خواست به نوعی به تدریج فراموش کنید. اینها مهم نیست، گذشت شما ازفکر اون ارتباطی که از اول هم اشتباه و کج بود دربیاین.  همین ماه رمضون بخدا فرصت خوبیه، یه ماه که آدم تو حال و هوای این ماه هست، بعدش قول میدم حالتون بهتر و بهتر میشه. حستون عوض میشه، می‌بینید چقدر رو انتخابی اشتباه اصرار بیهوده داشتین