مطالب دوستان تقی زاده

سلام پیدا کردن همسر از طریق دوستی راه درستی نیست و ممکنه نتونی انتخاب درستی انجام بدی چون اولا قبل از خونوادت داری تصمیم میگیری و ثانیا ممکنه وابسته بشی و با عشق تصمیم بگیری نه با عقل لذا ملاک های خودت رو در نظر بگیر و اونا رو دسته بندی کن. اگه با اولی تناسب لازم فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری رو داری رسما اقدام کن تا هم خونواده ها بیشتر با هم آشنا شن و هم شما با همدیگه بیشتر آشنا بشین. اگه این تناسب ها رو با هم ندارین بهتره رابطه رو قطع کنی و ادامه ندی بعد از اینکه تکلیف اولی مشخص شد میتونی در مورد دومی اقدام کنی و این مواردی که گفتم رو بسنجی ببینی چقدر با هم تناسب دارین. البته در مورد ایشون چون مطلقه هست بهتره علت طلاقشون رو هم جویا بشی که یوقت مشکل از طرف ایشون نبوده باشه و شما دوباره گرفتار اون مشکل نشی. البته اصل اینکه طرف مطلقه هست عیب نیست و میتونی بعد از وجود تناسب های لازم با ایشون ازدواج کنی با این حال کاری که اول از هم باید انجام بدی اینه که رابطت رو با هر دوشون قطع کنی و برای ازدواج تصمیم بگیری.

در وهله اول سعی کنید زندگی خودتون خراب نکنید، اما نمی گم شوهرت کار درستی می کنه ،چون کار او هم اشتباه است ،هم از نظر شرع و ... ولی شما برای اینکه رابطه تون خراب نشه می توانید با نرمی و آرامش به ایشان تذکر بدهی و متقاعدش کنی این رفتارهاش در شما اثر منفی می گذارد و با عث ناراحتی شما است، بگید که هر چند که به ایشان علاقه مند هستی ولی این رفتارش(شوخی با نامحرم) درست نیست ،و در زندگی مشترک شما اثر گذار است.

درمورد اختلاف سلیقه ات با پدرت در چگونگی انتخاب همسر،باید عرض کنم،اگر منظور ایشان از ازدواج سنتی این است که شما را مجبور به ازدواج،با کسی که دلخواه شما نیست بکند،سنتی به این معنا صحیح نیست،ولی اگر ازدواج به کمک خانواده و زیر نظر آنها باشد،بطوری که هم عاقلانه باشد و هم عاشقانه ،صحیحترین راه همین است،اگر هم در آینده به مشکلی برخورد کردی،دیگر خود را ملامت نمی کنی،زیرا از راهش اقدام کرده ای ،مثلا اگر فردی بخواهد از قم به تهران برود و اتوبان را برای رفتن انتخاب کند،برفرض در راه تصادف هم کرد کسی او را سرزنش نمی کند ولی اگر از بیراهه برود و تصادف کند مورد سرزنش خود و دیگران واقع می شود ، که چرا راه نادرست را انتخاب کرده است. باید متوجه باشید که ازدواج از طریق رابطه و عشق قبل از عقد، دارای آسیب ها و عوارض فراوانی می باشد از جمله اینکه ممکن است، به فساد کشیده شوی یا طرف شمارا بازی دهد،چون در این جور روابط،اکثر پسرها بر خلاف دخترها ،قصد ازدواج ندارند و فقط به نیت بهره برداری و سوء استفاده به سراغ این روابط می روند همچنین این احتمال نیز وجود دارد که با مخالفت خانواده ها روبرو شوید و اگر هم این روابط منجر به ازدواج شود علاقه و وابستگی به وجود آمده مانع شناخت کامل و دیدن عیوب طرف می شود ، اگر هم منجر به ازدواج نشود،دچار عذاب و ناراحتی می شوی درمورد داشتن اختلاف معیار با پدرت نیز باید بگویم هرکسی معیارهای خود را در ازدواج دارد و کسی نمی تواند،نظرات خود را به او تحمیل کند،ولی از آنجا که آنچه پیر در خشت خام می بیند جوان در آینه می بیند،باید به عقاید بزرگتر ها نیز احترام گذاشت،و درکل معیارهای اصلی در ازدواج داشتن تناسبهای اخلاقی ،رفتاری،فکری و اعتقادی می باشد،که با تحقیق و بررسی و صحبتهای جلسات خواستگاری کشف می شود واینکه با خانواده خود لج کردی، این کار درستی نمی باشد ، با این کار خواستگارهای خوب خود را از دست می دهی و در مورد منزوی بودنت،باید رفتار خود را درست کنی ،انزوا را کنار بگذاری در اجتماع متین و معقول حاضر شوی ،تا از این طریق بتوانی مورد های خوبی را به طرف خود جذب کنی. در مورد فرد مورد نظرتان ،عاقلانه برخورد کنید و ببینید که آیا از تناسبهای لازم ازدواج برخوردار هستید ؟وآیا مناسب هم هستید یا خیر؟بعد از آن ببین می توانی از طریق شخص سومی که مورد اعتماد است ،نظر فرد مورد نظر را در مورد خودت جویا شوی ،بدین صورت که از او بپرسد نظرش راجع به شما چیست؟ که اگر تمایل داشت،ایشان برای ازدواج واسطه شوند. یا اینکه از طریق فرد سومی ،به او برسانید که مثلا شما خواستگار دارید،در اینصورت اگر به ازدواج با شما متمایل باشند ،سریع اقدام خواهند کرد و الا خیر. با توکل و توسل به خداوند متعال و اهل بیت عصمت وطهارت همیشه پیروز و سربلند باشید

اتفاقا نظرمون را هم نوشتیم