کودکان مانند یک لوح سپید هستند که هیچ چیزی روی آن نوشته نشده و این لوح سپید تمامی اطلاعات خود را از محیط اطراف خود چه از طریق خانواده و چه جامعه دریافت می‌کند. زمانی که بچه‌ها اطلاعات را جمع‌آوری کردند به‌تدریج شروع به پرسیدن سوال از والدینشان می‌کنند. هر چقدر کودک نسبت به محیط اطراف خود دقت بیشتری داشته باشد به همان اندازه سوالات بیشتری از خانواده خود می‌پرسد.
همه ی انسان ها وقتی موضوعی را نمی دانند، سوال می کنند. به خصوص کودکان که به تازگی می خواهند محیط پیرامون خود را بشناسند و همه چیز برای آن ها تازگی دارد ولی در مورد آن ها هیچ درک روشنی ندارند .
دانشمندان می‌گویند سوال های بی‌پایان کودکان به قصد کلافه کردن پدر و مادر بیان نمی‌شود. بر عکس این پرس‌وجوی کودکانه تلاشی هوشمندانه برای دست یافتن به حقیقت است.بسیاری از والدین از سوالات زیاد کودکان خسته می شوند و می گویند کودک ما پشت سر هم سوال می کند و ما واقعا برای بعضی از سوال هایش جوابی نداریم.
واقعیت این است که سوال پرسیدن کودکان امری طبیعی است و همه ی بچه ها در دوره های رشدی خود در مورد همه چیز سوال می کنندو وظایف پدر و مادر به عنوان والدین این است که پاسخ سوالات کودکان را بدهند .باید این را بدانید که واکنش والدین در مقابل سوالات کودکان بسیار مهم است و تاثیر زیادی در شکل‌گیری شخصیت فرزندان دارد، پس با حوصله و صبوری به سوالات کودکتان پاسخ دهید.
کاربر گرامی مشكل اصلی شما مربوط به كوتاهی قد نمی‌شود زیرا بسیاری از افراد وجود داشته و دارند كه علی رغم داشتن نقصهای ظاهری و مشكلات جسمانی و یا بی بهره گی از چهره زیبا، انسانهای بسیار موفق و خوشبختی در زندگی بوده اند و یكی از بهترین نمونه های زندگی های زناشویی را تجربه كرده اند و در مقابل بوده و هستند كسانی كه علی رغم محسنات ظاهری و زیبایی چهره، حسرت حتی یكروز زندگی سالم، بی دغدغه و بی درگیری را در زندگی زناشویی خود دارند.
پس این طرز نگرش به خود و جهان است كه نحوه زندگی و موفقیت و عدم موفقیت در زندگی را تعیین می‌كند. كسی كه دارای عزت و اعتماد به نفس است علی رغم نقصهای ظاهری و امكانات محدود، چنان با اطمینان در زندگی پیش می رود كه انگار موفق ترین و خوشبخت تریت فرد در عالم است و برعكس كسی كه دارای عزت و اعتماد به نفس نیست علی رغم داشتن چهره زیبا و امكانات خوب، چنان قافیه را در زندگی می بازد كه انگار بدبخت تر وبیچاره تر از او كسی در عالم نیست.
درست است که کفویت طرفین در ازدواج تأکید شده است و تناسب ظاهری با طرف مقابل یکی از ملاک های انتخاب همسر می باشد. ولی کوتاهی و بلندی قد برای ازدواج مانعی به حساب نمی آید بلكه ملاک های مهم دیگری در ازدواج مثل ایمان و اخلاق شرط است که باید در اولویت قرار گیرد.
کاربر گرامی ازجمله مهمترین مسائل در زندگی، قبول واقعیات و برنامه‌ریزی بر اساس داشته‌ها، برای یک زندگی موفق است. شما باید واقعیت ظاهری خود را بپذیرید. در پایان حتما به این لینک ها مراجعه داشته باشید مطمئن باشید که کمک زیادی به شما خواهد کرد: https://btid.org/fa/news/11270 http://btid.org/node/68814
کاربر گرامی بیان کردید که "بخاطر شرایط ظاهریم اعتماد بنفسم را از دست دادم". در این خصوص تا حدودی با شما هم عقیده هستیم و می دانیم که در ارتباطات اولین نکته ای که مورد توجه قرار می گیرد قیافه و وضعیت ظاهر افراد است. اما شما هم باید این نکته را از ما بپذیرید که بعد از شروع رابطه دیگر این ظاهر و قیافه مد نظر قرار نمی گیرد و جای خود را به کلمات و رفتار می دهد. لذا به نظر نمی رسد بخاطر ظاهر خود را از یک ارتباط موثر دور نمایید.
هر چند باید خدمتتان بیان داریم که زیبایی نسبی است و نمی توان گفت که یک نفر زشت یا زیباست و همین نسبی بودن عاملی برای جذب افراد می شود.اگر واقعا قرار بود مانند الان فکر نمایید نباید تا این سن حتی یک نفر با شما دوست باشد .در دوران مدرسه باید تنها می ماندید.اما خودتان هم می دانید که اینگونه نیست و بیشتر از ظاهرتان این افکارتان است که باعث دور شدن شما از دیگران شده است.
اگر نمی توانید قیافه و ظاهر خود را تغییر دهید که در برخی شرایط می توان این کار را کرد اما می توانید افکارتان را تغییر دهید و مطمئن باشید با تغییر افکار رفتارتان هم تغییر می نماید. همانطور که می دانید ذهن آدمی کارگاه تولید فکر است که از منبعی به نام ضمیر ناخود آگاه سرچشمه می گیرد.ضمیر ناخود آگاه نمی تواند خوب را از بد و درست را از غلط تشخیص دهد ولی چنان قدرتی دارد که اگر از آن غافل شویم می تواند سرنوشت ما را بدست گرفته و آن را به هر جایی که دوست دارد ببرد.
کاربر گرامی کسانی که با ظاهر و قیافه در پی جذب دیگران هستند از توانایی درونی خالی هستند و ضعف خود را پشت این قیافه پنهان می کنند.سعی نمایید راهکارهای ذیل را در زندگی خود عملی سازید و حساسیت خود را نسبت به این موضوع کم نمایید:
1. موفقیت هاى گذشته و توانمندى هاى مختلف خود را در ذهنتان مرور کنید.
2. از نظر جسمانى و ظاهرى، خود را با دیگران مقایسه نکنید.
3. هرگاه جلوى آینه قرار گرفتید، ویژگی‌های مثبت‌تان را ببینید و خدا را شاکر آنها باشید.
4. درباره خوشبختى و سعادت مطالعه کنید و خوب درباره ملاکها و معیارهاى آن بیندیشید.
5. درباره انواع زیبایىها - اعم از ظاهرى و معنوى - و ارزش و اهمیت هر کدام و نقش هر یک در موفقیت و خوشبختى انسانها، بیشتر بیندیشید و مطالعه کنید. مطمئناً در خواهید یافت زیبایى هاى معنوى بسیار متنوع تر و نقش آفرینى آن در زندگى بیشتر و عمیق تر است.
6. سعى کنید خود را اصلاح کنید؛ یعنى تصویرى مثبت از خود درست کنید و ریشه و اساس نگرش منفى که شما به قیافه ظاهرى خود پیدا کرده اید، همین خود پنداره منفى است و خود، پنداره توصیه هایى که شده همه براى این است که شما نگرشى که از خود دارید تغییر دهید.
7. از ورود افکار منفی به ذهنتان جلوگیری کنید و به محض ورود چنین افکاری، با موضوعی دیگر و تغییر آن در صدد جایگزین کردن اندیشه دیگری در ذهن باشید.
8. فهرستی از نقاط مثبت و ارزشمند خود را در کاغذی یادداشت کنید و هر روز آن را بخوانید.
کاربر گرامی لطفاً برای درک بیشتر و بهتر وضعیت تان به سؤالاتی كه در ادامه طرح می گردد، پاسخ دهید تا به طور دقیق تر بتوانیم به شما کمک کنیم.
1. برای مان بنویسید آیا به آینده امیدوار هستید؟ آیا شده كه احساس غمگینی هم داشته باشید؟
2. حس و حال تان چگونه است؟ آیا چیزهایی وجود دارد كه در گذشته از آن لذت می بردید و الآن لذتش برای شما كم شده و یا اصلا لذتی ندارد؟
3. آیا نسبت به كارهایی كه قبلاً می كردید بی علاقه شدید و یا علاقه تان كاهش یافته؟
4. وضعیت اشتها و وزن تان چگونه است؟ آیا كاهش اشتها و یا كاهش وزن محسوسی داشتید؟
5. وضعیت خواب و بیداری تان چگونه است؟
6. آیا احساس می كنید در طول روز رمقی برای كار كردن و فعالیت ندارید؟
7. رابطه تان با اطرافیان چگونه است؟ آیا دوست تان دارند و حضورتان برای آن ها مهم است؟
8. آیا در تصمیم گیری ها دچار مشكل هستید؟
9. آیا كسی در خانواده شما چنین حالتی داشته و یا دارد؟
10. آیا اخیرا تحت درمان دارویی بوده اید و دارویی مصرف می كنید و یا احتمالاً دارویی بوده كه می-بایست مصرف می كردید، ولی به هر دلیلی قطع كردید؟؟
11. آیا اتفاقاتی در زندگی گذشته تان بوده كه الآن بابتش افسوس بخورید؟
12. وضعیت تحصیلی تان چگونه بوده؟ آیا دچار افت تحصیلی شده اید و یا این كه روابط تان در اجتماع با اطرافیان تان دچار تغییر و تحولی شده؟
کاربر گرامی لازم نیست این موضوع را در اولین جلسه خواستگاری مطرح کنید بلکه بهتر است بعد از آشنایی و شناخت بیشتر از همدیگر این موضوع را در جلسات بعدی مطرح کنید، امّا اگر این موضوع را در اولین جلسه مطرح کنید باعث می‌شود که چون خواستگار شناخت زیادی نسبت به شما ندارد، معمولا باشنیدن این موضوع، نظرش تغییر کند و با نگاه مأیوسانه پیش رود و در نهایت نظرش منفی شود.
بهتر است اگر هردو بعد از گفت‌وگو، مشورت و تحقیقات، به این نتیجه رسیدید که از لحاظ اخلاقی، اعتقادی، فکری، رفتاری، فرهنگی و خانوادگی با هم تناسب لازمه را دارید و همدیگر را پسندیده‌اید و ارزیابی مثبتی نسبت به هم داشتید، در آن صورت شما می‌توانید در مورد وضعیت خود، تنها به خود خواستگار بگویید و حتی جهت جلب اعتماد و اطمینان او می‌توانید به او پیشنهاد دهید که با روانپزشک شما نیز مشورت بگیرد تا نسبت به میزان و بهبودی بیماری شما نیز اطمینان کافی را پیدا کند و در نهایت هم انتخاب و تصمیم گیری را به خود او واگذار کنید تا او با درنظر گرفتن همه جوانب مسأله تصمیم گیری کند.
با عرض سلام و تبریک سال جدید؛
کودکان مانند یک لوح سپید هستند که هیچ چیزی روی آن نوشته نشده و این لوح سپید تمامی اطلاعات خود را از محیط اطراف خود چه از طریق خانواده و چه جامعه دریافت می‌کند. زمانی که بچه‌ها اطلاعات را جمع‌آوری کردند به‌تدریج شروع به پرسیدن سوال از والدینشان می‌کنند. هر چقدر کودک نسبت به محیط اطراف خود دقت بیشتری داشته باشد به همان اندازه سوالات بیشتری از خانواده خود می‌پرسد.
همه ی انسان ها وقتی موضوعی را نمی دانند، سوال می کنند. به خصوص کودکان که به تازگی می خواهند محیط پیرامون خود را بشناسند و همه چیز برای آن ها تازگی دارد ولی در مورد آن ها هیچ درک روشنی ندارند .
دانشمندان می‌گویند سوال های بی‌پایان کودکان به قصد کلافه کردن پدر و مادر بیان نمی‌شود. بر عکس این پرس‌وجوی کودکانه تلاشی هوشمندانه برای دست یافتن به حقیقت است.بسیاری از والدین از سوالات زیاد کودکان خسته می شوند و می گویند کودک ما پشت سر هم سوال می کند و ما واقعا برای بعضی از سوال هایش جوابی نداریم.
واقعیت این است که سوال پرسیدن کودکان امری طبیعی است و همه ی بچه ها در دوره های رشدی خود در مورد همه چیز سوال می کنندو وظایف پدر و مادر به عنوان والدین این است که پاسخ سوالات کودکان را بدهند .باید این را بدانید که واکنش والدین در مقابل سوالات کودکان بسیار مهم است و تاثیر زیادی در شکل‌گیری شخصیت فرزندان دارد، پس با حوصله و صبوری به سوالات کودکتان پاسخ دهید.
موفق باشید
با عرض سلام و تبریک سال جدید؛
کاربر گرامی مشكل اصلی شما مربوط به كوتاهی قد نمی‌شود زیرا بسیاری از افراد وجود داشته و دارند كه علی رغم داشتن نقصهای ظاهری و مشكلات جسمانی و یا بی بهره گی از چهره زیبا، انسانهای بسیار موفق و خوشبختی در زندگی بوده اند و یكی از بهترین نمونه های زندگی های زناشویی را تجربه كرده اند و در مقابل بوده و هستند كسانی كه علی رغم محسنات ظاهری و زیبایی چهره، حسرت حتی یكروز زندگی سالم، بی دغدغه و بی درگیری را در زندگی زناشویی خود دارند.
پس این طرز نگرش به خود و جهان است كه نحوه زندگی و موفقیت و عدم موفقیت در زندگی را تعیین می‌كند. كسی كه دارای عزت و اعتماد به نفس است علی رغم نقصهای ظاهری و امكانات محدود، چنان با اطمینان در زندگی پیش می رود كه انگار موفق ترین و خوشبخت تریت فرد در عالم است و برعكس كسی كه دارای عزت و اعتماد به نفس نیست علی رغم داشتن چهره زیبا و امكانات خوب، چنان قافیه را در زندگی می بازد كه انگار بدبخت تر وبیچاره تر از او كسی در عالم نیست.
درست است که کفویت طرفین در ازدواج تأکید شده است و تناسب ظاهری با طرف مقابل یکی از ملاک های انتخاب همسر می باشد. ولی کوتاهی و بلندی قد برای ازدواج مانعی به حساب نمی آید بلكه ملاک های مهم دیگری در ازدواج مثل ایمان و اخلاق شرط است که باید در اولویت قرار گیرد.
کاربر گرامی ازجمله مهمترین مسائل در زندگی، قبول واقعیات و برنامه‌ریزی بر اساس داشته‌ها، برای یک زندگی موفق است. شما باید واقعیت ظاهری خود را بپذیرید. در پایان حتما به این لینک ها مراجعه داشته باشید مطمئن باشید که کمک زیادی به شما خواهد کرد:
https://btid.org/fa/news/11270
http://btid.org/node/68814
موفق باشید
با عرض سلام و تبریک سال جدید
کاربر گرامی بیان کردید که "بخاطر شرایط ظاهریم اعتماد بنفسم را از دست دادم". در این خصوص تا حدودی با شما هم عقیده هستیم و می دانیم که در ارتباطات اولین نکته ای که مورد توجه قرار می گیرد قیافه و وضعیت ظاهر افراد است. اما شما هم باید این نکته را از ما بپذیرید که بعد از شروع رابطه دیگر این ظاهر و قیافه مد نظر قرار نمی گیرد و جای خود را به کلمات و رفتار می دهد. لذا به نظر نمی رسد بخاطر ظاهر خود را از یک ارتباط موثر دور نمایید.
هر چند باید خدمتتان بیان داریم که زیبایی نسبی است و نمی توان گفت که یک نفر زشت یا زیباست و همین نسبی بودن عاملی برای جذب افراد می شود.اگر واقعا قرار بود مانند الان فکر نمایید نباید تا این سن حتی یک نفر با شما دوست باشد .در دوران مدرسه باید تنها می ماندید.اما خودتان هم می دانید که اینگونه نیست و بیشتر از ظاهرتان این افکارتان است که باعث دور شدن شما از دیگران شده است.
اگر نمی توانید قیافه و ظاهر خود را تغییر دهید که در برخی شرایط می توان این کار را کرد اما می توانید افکارتان را تغییر دهید و مطمئن باشید با تغییر افکار رفتارتان هم تغییر می نماید. همانطور که می دانید ذهن آدمی کارگاه تولید فکر است که از منبعی به نام ضمیر ناخود آگاه سرچشمه می گیرد.ضمیر ناخود آگاه نمی تواند خوب را از بد و درست را از غلط تشخیص دهد ولی چنان قدرتی دارد که اگر از آن غافل شویم می تواند سرنوشت ما را بدست گرفته و آن را به هر جایی که دوست دارد ببرد.
کاربر گرامی کسانی که با ظاهر و قیافه در پی جذب دیگران هستند از توانایی درونی خالی هستند و ضعف خود را پشت این قیافه پنهان می کنند.سعی نمایید راهکارهای ذیل را در زندگی خود عملی سازید و حساسیت خود را نسبت به این موضوع کم نمایید:
1. موفقیت هاى گذشته و توانمندى هاى مختلف خود را در ذهنتان مرور کنید.
2. از نظر جسمانى و ظاهرى، خود را با دیگران مقایسه نکنید.
3. هرگاه جلوى آینه قرار گرفتید، ویژگی‌های مثبت‌تان را ببینید و خدا را شاکر آنها باشید.
4. درباره خوشبختى و سعادت مطالعه کنید و خوب درباره ملاکها و معیارهاى آن بیندیشید.
5. درباره انواع زیبایىها - اعم از ظاهرى و معنوى - و ارزش و اهمیت هر کدام و نقش هر یک در موفقیت و خوشبختى انسانها، بیشتر بیندیشید و مطالعه کنید. مطمئناً در خواهید یافت زیبایى هاى معنوى بسیار متنوع تر و نقش آفرینى آن در زندگى بیشتر و عمیق تر است.
6. سعى کنید خود را اصلاح کنید؛ یعنى تصویرى مثبت از خود درست کنید و ریشه و اساس نگرش منفى که شما به قیافه ظاهرى خود پیدا کرده اید، همین خود پنداره منفى است و خود، پنداره توصیه هایى که شده همه براى این است که شما نگرشى که از خود دارید تغییر دهید.
7. از ورود افکار منفی به ذهنتان جلوگیری کنید و به محض ورود چنین افکاری، با موضوعی دیگر و تغییر آن در صدد جایگزین کردن اندیشه دیگری در ذهن باشید.
8. فهرستی از نقاط مثبت و ارزشمند خود را در کاغذی یادداشت کنید و هر روز آن را بخوانید.
در پایین حتما به این لینک هم مراجعه داشته باشید:
http://btid.org/node/36994
موفق باشید.
با عرض سلام و تبریک سال جدید
کاربر گرامی لطفاً برای درک بیشتر و بهتر وضعیت تان به سؤالاتی كه در ادامه طرح می گردد، پاسخ دهید تا به طور دقیق تر بتوانیم به شما کمک کنیم.
1. برای مان بنویسید آیا به آینده امیدوار هستید؟ آیا شده كه احساس غمگینی هم داشته باشید؟
2. حس و حال تان چگونه است؟ آیا چیزهایی وجود دارد كه در گذشته از آن لذت می بردید و الآن لذتش برای شما كم شده و یا اصلا لذتی ندارد؟
3. آیا نسبت به كارهایی كه قبلاً می كردید بی علاقه شدید و یا علاقه تان كاهش یافته؟
4. وضعیت اشتها و وزن تان چگونه است؟ آیا كاهش اشتها و یا كاهش وزن محسوسی داشتید؟
5. وضعیت خواب و بیداری تان چگونه است؟
6. آیا احساس می كنید در طول روز رمقی برای كار كردن و فعالیت ندارید؟
7. رابطه تان با اطرافیان چگونه است؟ آیا دوست تان دارند و حضورتان برای آن ها مهم است؟
8. آیا در تصمیم گیری ها دچار مشكل هستید؟
9. آیا كسی در خانواده شما چنین حالتی داشته و یا دارد؟
10. آیا اخیرا تحت درمان دارویی بوده اید و دارویی مصرف می كنید و یا احتمالاً دارویی بوده كه می-بایست مصرف می كردید، ولی به هر دلیلی قطع كردید؟؟
11. آیا اتفاقاتی در زندگی گذشته تان بوده كه الآن بابتش افسوس بخورید؟
12. وضعیت تحصیلی تان چگونه بوده؟ آیا دچار افت تحصیلی شده اید و یا این كه روابط تان در اجتماع با اطرافیان تان دچار تغییر و تحولی شده؟
منتظر مکاتبه بعدی شما هستیم. موفق باشید.
با عرض سلام
کاربر گرامی لازم نیست این موضوع را در اولین جلسه خواستگاری مطرح کنید بلکه بهتر است بعد از آشنایی و شناخت بیشتر از همدیگر این موضوع را در جلسات بعدی مطرح کنید، امّا اگر این موضوع را در اولین جلسه مطرح کنید باعث می‌شود که چون خواستگار شناخت زیادی نسبت به شما ندارد، معمولا باشنیدن این موضوع، نظرش تغییر کند و با نگاه مأیوسانه پیش رود و در نهایت نظرش منفی شود.
بهتر است اگر هردو بعد از گفت‌وگو، مشورت و تحقیقات، به این نتیجه رسیدید که از لحاظ اخلاقی، اعتقادی، فکری، رفتاری، فرهنگی و خانوادگی با هم تناسب لازمه را دارید و همدیگر را پسندیده‌اید و ارزیابی مثبتی نسبت به هم داشتید، در آن صورت شما می‌توانید در مورد وضعیت خود، تنها به خود خواستگار بگویید و حتی جهت جلب اعتماد و اطمینان او می‌توانید به او پیشنهاد دهید که با روانپزشک شما نیز مشورت بگیرد تا نسبت به میزان و بهبودی بیماری شما نیز اطمینان کافی را پیدا کند و در نهایت هم انتخاب و تصمیم گیری را به خود او واگذار کنید تا او با درنظر گرفتن همه جوانب مسأله تصمیم گیری کند.
موفق باشید
Pages