مطالب دوستان عسل پارسا

سلام  حرفهای لازم رو دوستان گفتن اما یه نکته ای که جا موند اینه که  ما ادم ها عادت داریم یکی که یه کاری کرد به همه ی اون گروه جمع ببندیم، مثلا یه دختری یه کاری کرده دیگه حالا همه ی دختر ها این شکلی هستن... من به خاطر انتقادی که به این حرف دارم حتی خاستگار دیپلمی داشتم که مثل بقیه ی خاستگارها باهاش برخورد کردم که نکنه خدایی نکرده این ادم توی اخلاقش یه نکته ی مثبت باشه و من غافل به خاطر مدرکش بهش بگم نه... ایشون بعد یه ماه که اومدن و رفتن پدرشون گفته بود که تو کار نداری چه طوری میخوای زن بگیری!!!!! جالب بود من که قرار بود باهاش زندگی کنم حتی این سوال رو ازش نپرسیده بودم چون میدونستم ایشون تلاش خودش رو در پیدا کردن کار کرده و.... و با افتخار می گم من جلوی خدا سرم بلنده که تا حالا یه هیچ خواستگاری نه نگفتم که فوق لیسانس چه دیپلم و چه سرمایه دار و چه بی کار، چون معیارم هیچ کدوم از اینها نبود من میخواستم ادمی که توی زندگی من میاد انسانیت داشته باشه و محبت ... تمام خاستگارهایی که برای من اومده یا مادرشون مخالفت کرده یا خواهرشون یا هم پدرشون... و در همه ی موارد پسر موافق بوده و هیچ کاری نکرده ... من که جای خود، خانواده ی من هم به هیچ کدوم از این موارد حرفی نزدن که خدایی نکرده اونها فکر کنن نظر ما منفیه... و می شناسم کسانی که وضعیتی مشابه من داشتند...  هنوز هم نمی دونم که ایا من یا خانواده ی من مقصر بودیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا سخت گرفتیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اقای یاسین امیدوارم بلاخره خانومب باشه که بفهمه شما چی میگین والا که نمی تونین ازدواج کنین  شاید هم تا الان به خاطر اینکه فکر می کنین دخترها حرفهاتون رو نمی فهمند ازدواج نکردین...  

اجازه بدین جمله به جمله ی حرفهای اقای یاسین رو نقد کنم: "شما وقتی میری دانشگاه خوب درس میخونی فوق یا دکترا می گیری خواه ناخواه سطح فکری و فرهنگی و شخصیتیت تغییر میکنه" این حرف شما کاملا درسته، اما به چه شکلی تغییر می کنه؟؟؟؟ من به شخصه همین جور که سالهایی که توی دانشگاه هستم بیشتر میشه بیشتر به این پی می برم که اصل زندکی، اصل خوب زندگی کردن به مرفه بودن نیست به سختی کشینه، به بی درد بودن و همه چیز مهیا بودن نیت به تلاشو همته... وقتی این طوری سطحت تغییر کنه دیگه این جمله بی معنی میشه "شرایط اقتصادی جامعه جالب نیست از نظر مالی و موقعیت اجتماعی ممکن در حد همون فرد دیپلم یا زیر دیپلم " " یک دختری همسطح خودش بگیره مشکلات مالی نمیذاره" هم سطح فکری بودن خیلی مهم تر از هم سطح مالی بودن است، شما می تونین دختری هم سطح فکری خودتون پیدا کنین که دیپلم باشه ( و این رشد فکری رو در تجربیات زندگیش بدست آوورده باشه) و هم میتونی دختری پیدا کنی که فوق دکترا باشه... و اگر شما مادی فکر کنی بله باید منتظر باشی که وضعیتت مالیت خوب شه تا دختری هم که فکر مادی داره ( هم سطح فکری) به شما بله بگه اما اگر به ازدواج به یک سنت حسنه و اصل زندگی نگاه کنی دختری هم با همین سطح فکری می خوایی که اون هم فکرتون براش مهمه و مطمئنا از نظر مادی با همه  مشکلاتتون کنار میاد "همین مساله باعث شده پسرها در امر ازدواج بی رغبت باشند و سنشونم که بره بالا دیگه حوصلش ندارن" والبته درباره ی این جمله کاملا درسته... اما علتی که این امر رو سبب میشه نگرش اشتباه ما به ازدواجه نه مشکلات اقتصادی امروز جامعه چون شرایط اقتصادی زمان پدرمادرهامون هم بهتر از این نبوده ولی نگرششون به ازدواج درست بود، و به نظر من جامعه وقتی پیشرفت میکنه که خوبی های جوامع گذشته ی خودش رو حفظ کنه و بدی هاش رو به خوبی تبدیل کنه نه برعکس... "مثلا فرض کنید طرف فوق لیسانس فلان رشته هست به هر دری زده کار گیرش نیومده بعد مجبوره بره تو کار ازاد و همین باعث میشه جایگاه و مقامش با کار آزاد برابری کنه خب این نمیتونه بره سراغ دختری فوق لیسانس و که مدرس هست شاغل و.." این حرف خیلی جای تامل داره!!!!  طرف درس خونده باشه، پول داشته باشه، اما شغلش مرتبط با رشته اش نباشه!!!! من شک دارم که دخترهایی که به این اقا به فرض اخلاق خوب و ایمان خوبشون به این اقا نه بگن بیش از 30 درصد دخترهای دم بخت باشن...  اون وقت اقا پسر محترم خودش میشینه میبره و میدوزه و همه ی دختر هارو کنار این 30 درصد میذاره و نمیره خواستگاری و می گه به من زن نمیدن و در نتیجه سنش بالا میره... من به چشم خودم دیدم دخترهایی که در این 30 درصد هستند (خیلی در ازدواج سخت گیرهستن) خیلی زودتر ازدواج می کنن نسبت به بقیه ی دختر ها ولی هنوز علتش رو نفهمیدم...

دختری که بلاخره تصمیم خودش رو می گیره و به خاستگاری یه پسری میره معمولا 60-70 درصد ایده آل هاش رو توی اون پسر دیده و به این فکر میکنه که من چرا بشینم و منتظر بمونم که حالا آیا یکی پیدا بشه بیاد خاستگاری من که شاید 50 درصد ایده الهای من رو داشته باشه یا نه...چون قدرت انتخاب نداره... اون وقت پسری که دختره اومده خاستگاریش حتی اگه 80-90 درصد ایده الهاش رو هم داشته باشه به این فکر میکنه که اگه این دختر من رو می خواد پس هستند دخترهایی که 90 به بالا ایده الهای من رو داشته باشن و بهم جواب مثبت بدن... چون قدرت انتخاب داره... این درست مثل اشتباهیه که دخترها وقتی خاستگار زیاد دارن به یه نکته ی منفی هم میگن نه... اما ما اون رفتار پسر رو درباره اش نظر نمیدیم میگیم دختر نباید میومد خواستگاری ولی این رفتار دخترهارو هم که برای خواستگار ناز میکنن رو هم نکوهش می کنیم...