مطالب دوستان mo442

سلام علیکم از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم. اینکه به فکر حل مشکل دیگران هستید بسیار پسندیده است و این کار شما قابل تحسین می باشد. در خصوص مساله ای که فرمودید چند نکته را خدمتتان عرض میکنم تا بر اساس آن بتوانید آنها را راهنمایی نمایید تا در نهایت تصمیم گیری مناسبی داشته باشند. مساله اول اینه که صرف علاقه و اینکه حس خوبی به کسی داشته باشیم برای ازدواج اگر چه لازم است اماکافی نیست، بلکه باید بسیاری از مسایل را به صورتی فردی در مورد هر کدام از آنها بررسی نمود و بعد از آن (که خیلی مهم است) بررسی شود که آیا در ابعاد مختلف،  دو نفر با هم از جهت فرهنگی، ملاکها، شخصیتی، و.... تناسب دارند یا نه ؟ چه بسا قرار ازدواج گذاشتند اما بعدا معلوم شد که بدرد هم نمیخوند دچار آسیب خواهند شد خصووصا اینکه قبلا تجربه طلاق داشته اند و سن خانم 8 سال بزرگتر از پسر هست. مساله دوم این که یکی از علل نگرانی و دودل بودن در تصمیم گیری عدم آگاهی نسبت به فرایند ازدواج صحیح است، برای اینکه بتوانند این فرایند را به درستی طی کنند و ازدواج موفقی داشته باشند مطالب زیر را به آنها یادآور شوید:  اول: خودشناسی؛ یعنی نسبت به ویژگی های شخصیتی، نقاط مثبت و منفی، انگیزه ها و توانمندی ها و مهارتهای خودت آشنا باشی و نسبت به آنها آگاهی داشته باشی. گاهی وقتها عیب در خودمان است و با همان عیب اصلاح نشده وارد زندگی میشویم و زندگی را با چالش مواجه میکنیم و بعد چون نسبت به عیب خودمان آگاه نیستیم علت مشکل را در طرف مقابل جستجو میکنیم. بنابراین خود شناسی و خود آگاهی به منظور استفاده از نقاط قوت و اصلاح نقاط ضعف خیلی مهم است. دوم: داشتن آمادگی های لازم برای ازدواج است؛ برخی مسایل لازمه داشتن ازدواج موفقه، از جمله رشد و بلوغ جسمانی، اجتماعی، مالی، اسقلال روانی، ثبات هیجانی، و... که لازم است این مسایل مورد بررسی قرار بگیرد و در صورت لزوم آموزشهای لازم هم فرا گرفته شود. سوم:وجود تناسبها میان دختر و پسر؛ در مرحله بعد آنچه مهمه اینه که بررسی بکنیم که این دختر خانم با این ویژگیها و ملاکهای مختلف و شرایطی که دارد تا چه میزان با این آقا پسر که ویژگیها و ملاکها و شرایط خاص خودش را دارد با هم تناسب دارند، و آیا این تناسبها در حد کافی هست یا نه. مثلا اگر فردی دارای اختلال روانی و یا اختلال شخصیت تشخیص داده شد لازم است قبل از ازدواج آن را درمان کند، و یا اگر شرایط مالی، فرهنگی، و... خانواده ها با هم تناسب ندارد و اختلاف خیلی زیادی داشت تناسب ها کمتر خواهد بود و لازم است مورد توجه قرار بگیرد. در مورد این قسمت مسایل زیادی وجود دارد از جمله تعیین کردن ملاکهای اصلی و فرعی خود، روش تحقیق کردن، سوالات خواستگاری ، مشاوره گرفتن و انجام مشاوره پیش از ازدواج و... که برای آشنایی بیشتر در این زمینه کتاب زیبای «مطلع مهرراهکارهای جامع و کاربردی برای انتخاب همسر، نویسنده امیر حسین بانکی پور فرد » را مطالعه نمایید. (توی اینترنت موجود است) همچنین در این مرحله شرکت در کارگاه های آموزش پیش از ازدواج(PME) که به صورت حضوری و یا مجازی برگزار می شود مفید خواهد بود.   در مرحله بعد، شرکت در جلسات مشاوره پیش از ازدواج (PMC) در مراکز مشاوره جهت بررسی تناسبها و ویژگیهای شخصیتی بسیار مفید خواهد بود. و حتما توصیه میشود. چرا که بسیاری از موارد به صورت تخصصی است و با بررسی ها و تشخیص روانشناس قابل شناسایی و حتی آموزش خواهد بود. چهارم: آموزش مهارتهای لازم زندگی است؛ یکی از موارد مهم در داشتن زندگی موفق داشتن مهارتهای مهم و لازم زندگی است که لازم است به مرور زمان آنها را آموخت. برخی از این مهارتها مهارتهای ساده و عمومی برای اداره زندگی و گذران آن است مثل مهارت غذا پختن، رسیدگی به امور منزل، مهارت رانندگی در صورت لزوم، مهارت خیاطی در حد لازم و ... که اگر چه چیزهای ساده ای هستند اما برای یک زندگی مستقلانه لازم است؛ برخی از مهارتهای دیگر هست که جزء مهارتهای اساسی و پایه برای مسایل ارتباطی و روانشناختی است که از اهمیت زیادی برخوردار است و باید آنها را فرا گرفت مثلا مهارت حل مساله، مهارت حل تعارض، مهارت همسرداری، و... مثلا وقتی دختر و پسر از مهارت حل تعارض و مذاکره برخوردار نباشند با کوچکترین اختلافی که توی همه زندگی ها بوجود می آید و طبیعی است چون این مهارت را بلد نیستند یا پرخاشگری میکنند یا قهر میکنند و این اختلاف کوچک را تبدیل به تعارض و ناسازگاری و دعوا میکنند. البته هر کدام از آنها دارای زیر مجموعه های زیادی است و در مراحل مختلف ازدواج قابل بررسی است.  برای کسب این مهارتها هم این طور نباشد که فکر کنند اول همه اینها را یاد بگیرم و بعد ازدواج کنم چون این تفکر برخاسته از کمالگرایی است و به شدت آسیب میزند. زن و مرد مرحله به مرحله و بر اساس اولویتها و به مرور زمان و با سعی و تلاش خود شروع کنند و با مطالعه و شرکت در کارگاههای آموزشی حضوری و مجازی و مشاوره گرفتن بر دانش و توانمندی خود بیافزایند. موفق باشید

سلام علیکم از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم آموزش نظم به فرزندان یکی از وظایف تربیتی والدین است و اینکه شما به دنبال آموزش نظم به فرزندتان هستید بسیار قابل تحسین است. برای آموزش نظم و در کل افزایش هر رفتار مطلوبی به کودکان تکنیکها و آموزشهای خاصی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنم: یک: الگو گیری در کودکان بسیار قوی است، یعنی از رفتار اطرافیان الگو میگیرند بنابراین در اولین تلاش باید سعی کنید که اعضای خانواده، مادر، پدر، خواهران و... رعایت نظم داشته باشند که الحمدلله بیان فرمودید در این زمینه اعضای خانواده اهل رعایت نظم و مرتب بودن هستند. دو: برقرای رابطه حسنه و ارتباط موثر با کودک و محبت کردن به او زمینه پذیرش حرف والدین را افزایش میدهد. سه: استفاده از تشویق کلامی،  پاداش و تنبیه؛ برای اینکه بتوانید یک رفتار مطلوب را در او افزایش بدهید اولا باید آن رفتار کاملا مشخص و معین باشد و کودک بداند که دقیقا چه کاری باید انجام بدهد، مثلا باید بداند که وقتی از مدرسه یا بیرون می آید لباسش را تعویض کند و لباس بیرونش را بر فلان آویز لباس آویزان کند یا در این جارختی بیاندازد تا کودک به روشنی و وضوح تکلیف خودش را بداند؛ در مرحله بعد برای تقویت این کار میتوانید برای او به عنوان تشویق ستاره بدهید و مشخص و اعلام کنید که وقتی ستاره هات مثلا 10 تا شد میتونی این مقدار پول یا فلان جایزه بگیری. نکته مهم این است که باید همون موقعی که رفتار مطلوب انجام گرفت این تشویق چه به صورت کلامی و چه به صورت دادن جایزه انجام بدهید. در مرحله بعد اگر با تشویق علاقه ای به انجام رفتار مطلوب نداشت میتوانید از تنبیه (محرومیت از یک امر خوشایند کودک) استفاده کنید، مثلا اعلام کنید که آخر شب اتاق را نگاه میکنم اگر لباسهایت را منظم نگذاشته باشی فردا از تماشای فلان برنامه تلویزیون محروم میشوی( محروم کردن از یک چیز مورد علاقه) البته برای هر کدام از تشویق و تنبیه نکاتی وجود دارد که باید در نظر بگیرید مثلا تنبیه بدنی نباشد، محرومیت یا جریمه امری امکان پذیر باشد، در سطح کودک باشد و... در ادامه اگر نیاز به راهنمایی داشتید در خدمتتان هستیم موفق باشید.

سلام علیکم از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم تلاش شما به منظور انتخاب بهترین مسیر در تحصیل را تحسین میکنم. ابتدا در مورد قسمت اول سوالتان که فرمودید «به خاطر جلب توجه و رضایت دیگران درس میخواندم، تا اینکه متوجه شدم هم قصدم هم عملم اشتباه هست» چند نکته را خدمتتان عرض میکنم: اول اینکه اگر چه قصد جلب توجه و رضایت دیگران در درس خواندن چندان مطلوب نیست اما عملتان که درس خواندن باشد اشتباه نبوده است.  دوم اینکه: گاهی اوقات انسان برای اینکه انگیزه لازم برای فعالیت داشته باشد و پیشرفت کند، از حس رقابت و برتری جویی استفاده می کند که این مساله به خودی خود بد نیست، آن چه این کار را منفی می کند انجام رفتارهایی است که ممکن است به نوعی از بین بردن حق دیگران باشد، در حالی که شما میتوانید همان حس برتری یا رقابت را اینگونه در ذهن و نیت خود بیاورید که مطالعه و کسب علم، یک امر بسیار مطلوب و ارزشمند دینی است چنانکه در روایت آمده است: خداوند دانشجویان و کسانی که به دنبال کسب علم هستند را دوست دارد.همچنین پيامبر اکرم(صلی الله عليه و اله) فرمودند: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ أَلاَ إِنَّ اَللَّهَ يُحِبُّ بُغَاةَ اَلْعِلْمِ ؛ دانشجويي بر هر مسلماني واجب است، همانا خدا دانشجويان را دوست دارد» ( الکافي،ج 1، ص 30 ) و بر اساس این آیه قرآن که خداوند متعال فرمود: «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَات[بقره/ 148]؛ پس بشتابید به خیرات» تلاش میکنم در این امر خیر از دیگران سبقت بگیرم و از بقیه برتر و بالاتر باشم. اما در مورد بخش دوم سوالتان که فرموید چگونه به استعداد و علاقه خود پی ببرم خدمتتان عرض میکنم که: یکی از مسایل مهم در موفقیت شغلی و تحصیلی مشاوره استعداد سنجی است در این نوع مشاوره شما بر اساس مصاحبه و تستهای روان شناختی نسبت به ویژگیهای شخصیتی، هوش پایه، هوشهای چندگانه و نوع علاقه و رغبت خود آشنا میشوید و در ادامه با در نظر گرفتن شرایط و منابع موجود فردی و خانوادگی و همچنین نیاز جامعه هدایت تحصیلی و شغلی انجام خواهد گرفت. در چنین شرایطی است که شما به بهترین وجه، انتخابی خوب و سرنوشت ساز را خواهید داشت. برای آگاهی از ویژگیهای شخصیتی، هوش، علاقه، و توانمندیها علاوه بر مصاحبه که بسیار مهم است معمولا از تست شخصیت کتل یا نئو، تست MBTI؛ تست هوش ریون، تست هوش چندگانه گاردنر، تست رغبت سنج هالند، استفاده می شود، بنابراین برای آگاهی از استعداد و علاقه خود پیشنهاد میکنیم حتما مشاوره استعداد سنجی را انجام بدهید. موفق باشید.

سلام علیکم از حضور شما و اعتماد به ما تشکر میکنم از اینکه توی زندگی مشکلات زیادی رو داشتید سختی های زیادی را متحمل شده اید، امیدوارم با تلاشی که خواهید داشت و راهنمایی هایی که خدمتتون ارئه می کنم از این مشکلات کاسته شود. در خصوص سوالی که مطرح کردید، لازم است بررسی های بیشتری انجام بشه؛ اینکه دختر شما علاقه داره پایین بره و یا اصل رفتن او به خانه زن باباش مشکلی ندارد؛ مگر اینکه این وسط مشکلی وجود داشته باشد که به خاطر اون مشکل رفتنش مساله ایجاد کند، شاید اینکه فرمودید تا حالا مشکلات زیادی تو زندگیم داشته و دارم؛ به همین چیز اشاره داشته باشد. بنابراین با توجه به توضیحاتی که خدمتتان عرض کردم نیاز به توضیحات بیشتری است که شما باید بیان بفرمایید تا راهنمایی های لازم خدمتتان ارائه شود، لطفا روشن بفرمایید که چرا با رفتن دخترتان مخالف هستید؟ علت این مخالفت علاوه بر احتمال وجود مشکلاتی که توضیح خواهید داد؛ ممکنه برخی افکار یا اعتقادات شما باشد که لازم هست اونها هم بیان بفرمایید. مثلا برخی خانمها اعتقاد دارند که هوو آدم دشمن آدمه یا رقیب آدمه و نباید باهاش خوب بود و یا هر فکر دیگه ای که باعث میشه نسبت به او حس بدی داشته باشید. همچنین در خصوص کمیت و کیفیت رابطه خودتون با همسرتان و همسر اول او و رابطه شما با هوویتان، شرایط زندگی تان و... توضیحات لازم را بیان بفرمایید. پس از توضیح بیشتر و روشن کردن ابعاد دیگر ماجرا در ادامه در خدمتتون هستم. موفق باشید.