نظرات setayesh.mashreghi

Retrato de setayesh.mashreghi setayesh.mashreghi 02 Jun, 2016 مسافری که خواستگار شد

؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!چرا 2جا کامنتم ثبت شدهsmiley ببین کامنتمم 2بار ثبت شده که وخامت اوضاع رو نشون بدهwinkگلم از صمیم قلب برات دعا میکنم خدا کمک کنه راه درست رو تشخیص بدیheart

Retrato de setayesh.mashreghi setayesh.mashreghi 02 Jun, 2016 مسافری که خواستگار شد

سلام دوست عزیز

عزیزم شاید هم مشکل خاصی داره

مجبورم براتون جریان یکی از خواستگارام رو کامل بگم....ببخشید که طولانی میشه ولی لازم دیدم بگم بهتون:

من 1خواستگار داشتم مشابه مورد شما ؛یه روز مادرم کاری براشون پیش اومد و من مجبور شدم برم مدرسه ی برادرم دنبالش ،برادرم رو برداشتم و اومدیم خونه عصر برادرم تویه حیاط با دوستاش داشت دوچرخه بازی میکرد اومد بالا گفت مامان یکی اومده گفته شب میان خواستگاری...ما رو میگی اول کلی خندیدیم بعد ترسیدیم چون پدرم سفر بود فکر کردیم شاید جریان خاصی هست خلاصه شبش یه خانم مسن و یه آقای خیلی محترم حدود 50ساله اومدن با شیرینی یه دسته گل که از در خونمون توو نمی یومد گفتن پسرشون رفته بوده دم مدرسه دنبال داداشش که منو دیده و تعقیبم کرده و بعد رفتخ خونه گفته من باید این دختر رو هرطور شده بگیرم کلی از پسرشون گفتن که فلان چیزو داره و فلان کار رو داره و که مهندسی خونده  ولی بازار اهن هم مغازه داره ؛خلاصه وضع مالی در حد خیلی خیلی خیلی بالا بودن پسرشون تحصیل کرده هم بود ظاهرشم خوب بود مذهبی و متدین هم بودن ولی من و مامانم اصلا دلمون از اول یه جوری بود ولی همه میگفتن به خاطر نوع خواستگاریشون ما یه کم بد دل شدیم وگرنه همه گفتن این پسر و خانوادش نظیر ندارن ولی من و مامانم همچنان دلمون با اینا صاف نبود سرتون رو درد نیارم شب بله برونم بود که من دیگه به جدم متوسل شدم و از خدا خواشتم برام یه نشونه بفرسته همون شب ما دیدیم اینا خیلی عجله دارن کی برا بله برون 3تاسرویس طلای آنچنانی و 5تا النگو 14تاسکه به نیت 14معصوم و یه دستبند و دوتا انگشتر و یه حلقه برلیان خیلی خاص و کلی خرده ریز میبره؟؟؟؟؟ کی خودش مهریه عروسش رو 1375تا با یه سفر حج+خونه+زمین پشت قباله میکنه؟ ما اصلا از همین عجول بودن اینا و اینهمه ول خرجیشون هم شک کردیم مثلا همون فردای بله برون زنگ زدن که بیان دنبال من 1واحد آپارتمان توی خ نفت عموی پسره میخواست به نامم کنه....و شب بله برون گفتن دو هفته دیگه عروسمون رو میبریم.....من و مامانم و بابام اصلا تعجب کرده بودیم از این کاراشون خلاصه بابام و عمو بزرگم رفتن حسابی تحقیق تویه تحقیقات هم هیچ چیز منفی نبود همه میگفتن این پسره ماهه جواهره ......برای خاطر جمعی استخاره کردیم نه اومد و ما چون خیلی روی این چیزا حساسیم به خانواده ی پسر گفتیم جریان استخاره رو ولی باز ول نکردن مجبور شدیم خونه رو عوض کنیم باز پیدامون کردن دیگه کار به جاهای بالا کشید جوری که عموهام و بابام رفتن دم حجره ی بابای پسره و بهش گفتن اگه یکبار دیگه بیان سمت خونه ما ما هم جور دیگه باهاشون برخورد میکنیم که شکر خدا بالاخره شرشون رو کم کردن......

بعد ها دختر خاله ی پسره زنگ زد گفت خدا بهتون رحم کرد این تعادل روانی نداره و 1آدم خیلی عصبی و خاصیه ؛ گفت من 3ماهه باهاش ازدواج کردم خونم رو کرده تویه شیشه میگفت ما که فامیل بودیم نمیدونستیم این روانیه به من گفت کاش عقلش مثل من میرسید و جواب منفی میداده میگفت سه ماهه عروس خونشون شدم جز کتک و فحش و بی احترامی چیزی ندیدم بهم میگفت چه فایده تویه قصر طلا زندونی باشی و روزی 100بار شکنجه شی میگفت جراتشم نداره بخواد جدا شه میگفت اگه پسره بفهمه میخواد طلاق بگیره حتما میکشتش.......خدا خیلی به من رحم کرد و البته امیدوارم خدا به دختر خاله ی بیچارش هم رحم کنه

دوست عزیز خیلی مراقب باش بعضی چیزا از همون اولش معلوم میشه چیه

Retrato de setayesh.mashreghi setayesh.mashreghi 02 Jun, 2016 مسافری که خواستگار شد

عزیزم شاید هم مشکل خاصی داره

من 1خواستگار داشتم مشابه مورد شما ؛یه روز مادرم کاری براشون پیش اومد و من مجبور شدم برم مدرسه ی برادرم دنبالش ،برادرم رو برداشتم و اومدیم خونه عصر برادرم تویه حیاط با دوستاش داشت دوچرخه بازی میکرد اومد بالا گفت مامان یکی اومده گفته شب میان خواستگاری...ما رو میگی اول کلی خندیدیم بعد ترسیدیم چون پدرم سفر بود فکر کردیم شاید جریان خاصی هست خلاصه شبش یه خانم مسن و یه آقای خیلی محترم حدود 50ساله اومدن با شیرینی یه دسته گل که از در خونمون توو نمی یومد گفتن پسرشون رفته بوده دم مدرسه دنبال داداشش که منو دیده و تعقیبم کرده و بعد رفتخ خونه گفته من باید این دختر رو هرطور شده بگیرم کلی از پسرشون گفتن که فلان چیزو داره و فلان کار رو داره و که مهندسی خونده  ولی بازار اهن هم مغازه داره ؛خلاصه وضع مالی در حد خیلی خیلی خیلی بالا بودن پسرشون تحصیل کرده هم بود ظاهرشم خوب بود مذهبی و متدین هم بودن ولی من و مامانم اصلا دلمون از اول یه جوری بود ولی همه میگفتن به خاطر نوع خواستگاریشون ما یه کم بد دل شدیم وگرنه همه گفتن این پسر و خانوادش نظیر ندارن ولی من و مامانم همچنان دلمون با اینا صاف نبود سرتون رو درد نیارم شب بله برونم بود که من دیگه به جدم متوسل شدم و از خدا خواشتم برام یه نشونه بفرسته همون شب ما دیدیم اینا خیلی عجله دارن کی برا بله برون 3تاسرویس طلای آنچنانی و 5تا النگو 14تاسکه به نیت 14معصوم و یه دستبند و دوتا انگشتر و یه حلقه برلیان خیلی خاص و کلی خرده ریز میبره؟؟؟؟؟ ما اصلا از همین عجول بودن اینا و اینهمه ول خرجیشون هم شک کردیم مثلا همون فردای بله برون زنگ زدن که بیان دنبال من 1واحد آپارتمان توی خ نفت عموی پسره میخواست به نامم کنه....و شب بله برون گفتن دو هفته دیگه عروسمون رو میبریم.....من و مامانم و بابام اصلا تعجب کرده بودیم از این کاراشون خلاصه بابام و عمو بزرگم رفتن حسابی تحقیق تویه تحقیقات هم هیچ چیز منفی نبود استخاره کردیم نه اومد و ما چون خیلی روی این چیزا حساسیم به خانواده ی پسر گفتیم جریان استخاره رو ولی باز ول نکردن مجبور شدیم خونه رو عوض کنیم باز پیدامون کردن بعد ها دختر خاله ی پسره زنگ زد گفت خدا بهتون رحم کرد این تعادل روانی نداره و 1آدم خیلی عصبی و خاصیه ؛ گفت من 3ماهه باهاش ازدواج کردم خونم رو کرده تویه شیشه میگفت ما که فامیل بودیم نمیدونستیم این روانیه به من گفت کاش عقلش مثل من میرسید و جواب منفی میداده میگفت سه ماهه عروس خونشون شدم جز کتک و فحش و بی احترامی چیزی ندیدم

دوست عزیز خیلی مراقب باش بعضی چیزا از همون اولش معلوم میشه چیه

Retrato de setayesh.mashreghi setayesh.mashreghi 02 Jun, 2016 ازدواج با دختری که قبلا رابطه داشته ..؟؟

سلام برادر گرامی

از نظر اعتماد به این خانم من فکر میکنم چه به ایشون چه به هرکسی نمیشه 100% اعتماد داشت هیچی گارانتی نداره

ولی از اونطرف هم من دیدم به چشم خودم دیدم پسر یکی از فامیلای ما 1دختری رو گرفت مکه دختره خیلی تظاهر به پاکی و عفاف میکرد ولی بعد از یک سال و نیم گندش در اومد که خانم دوست پسر داره و خیلی چیزا که اینجا اصلا جاش نیست بگم فقط بگم که بنده خدا فامیل ما این خانم رو با دوست پسرش تویه خونه ی خودشون میبینه و خانمه با وقاحت میگه من از اول تنوع طلب بودم و ....

از اونطرف هم تویه فامیلای سمت مامانم یکی از پسرای خیلی اقا و تحصیلکرده با یه دختری دوست شد که قبلا با کسی رابطه داشته ولی رابطه ی قبلیش به کل کات شده بوده و از وقتی با فامیل ما بوده خیلی وفادار بوده و خیلی هم صادق بوده یعنی حتی بیرون تنها میرفته هر اتفاقی واسش میفتاده به فامیل ما میگفته خلاصه فامیل ما بعد کلی تفکر و کلنجار رفتن با خودش رفت این دختر رو گرفت الانم خیلی خوشبختن و خدا بخواد تا چند وقت دیگه بچه ی دومشون هم دنیا میاد

اینا رو گفتم چون من هر دو مورد رو به چشم خودم دیدم ولی با اینحال نمیشه گفت این دیده های من تضمینی برای تمام موارد مشابه هست

در کل به نظر من با دقت بیشتر روی خود این دختر خانم شما میتونی پی ببری که واقعا به شما وفادار هست و میتونه همیشه وفادار بمونه یا نه فقط داره تظاهر میکنه

در ضمن برادر گرامی هیچ وقت نخواه بگی داری از خود گذشتگی میکنی چون فردای روزگار با بروز هر اختلاف سطحی بین شما و این خانم میخوای منت سرش بذاری که من گذشت کردم و فلان و فلان

شما باید با خودتون صادق باشید ببینید آیا میتونید به کل از گذشته ی ایشون چشم پوشی کنید؟ آیا فردا در زندگی به خاطر گذشته ی ایشون میخوای هرکاری این بنده خدا بکنه بهش شک کنی یا نه میتونید واقعیت ها رو همونجور که هست ببینید

به نظر من شما اول باید با خودتون کنار بیاید

در مورد این خانم هم بیشتر تحقیق کنید و حتی جوری که خودش متوجه نشه مورد آزمایش قرارش بدید ولی باید حواستون باشه تا متوجه نشه چون اگه متوجه شه دارید امتحانش میکنید قطعا ناراحت میشه

در ضمن فکر نکنید ایشون رو بگیرید ایشون یک عمر مدیون شماست انقدر هستن دخترایی که هزارتا کار بد و غیر اخلاقی میکنن و انقدر خوشگل سر همسر آیندشون کلاه میذارن که بنده خدا پسره نمیفهمه زنش قبل خودش با هزار نفر بوده پس لطفا فکر نکنید ایشون رو بگیرید لطف بزرگی کردید و ایشون مدیون شما خواهد بود با این دید بخواید ایشون رو بگیرید بعد ها براتون مشکلاتی پیش میاد که نه اون خانم میتونه تحمل کنه نه خود شما  اصلا این تفکر مدیون بودن رو فراموش کنید

Retrato de setayesh.mashreghi setayesh.mashreghi 02 Jun, 2016 زنی که شوهرش او را رها کرده باز هم متاهل است؟

سلام و عرض ادب خدمت مشاور گرامی

ممنون از راهنمایی تون با راهنمایی شما اقدام کردیم و دوستم رو بردم پیش یکی از وکلای خوب و ایشون هم گفتن چون همسر این خانم مجهول المکان بوده و 12سال از غیبتش گذشته حکم این خانم زنا نیست و فرزندش هم حلال هست و گفتن به راحتی طلاق ایشون رو میگیرن و تازه حساب اون شوهر بی غیرتش رو هم میرسن و برای طفل معصوم و ناز این خانم هم شناسنامه به نام خود مادر میگیرن تا اگه یه وقت دوستم خواست ازدواج کنه شوهرش بتونه فرزند این خانم رو به نام خودش کنه و خدا بخواد بچه وقتی بزرگ شد دیگه اصلا نفهمه چه اتفاقاتی افتاده

باز هم از شما و راهنماییتون ممنونم

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 37