با سلاماز انتخاب گروه مشاوران رهروان ولایت برای راهنمایی متشکریممن پاسخ شما را در چند بند خدمت تون عرض می کنم1- تازمان درمان کامل نباید عروسی کنید.2- به مشاوره ادامه دهید و سعی کنید بهترین مشاور را پیدا کنید شاید این مشاوری که پیشش می رید راهکارش خوب نباشد لذا بهتره به چند جا مراجعه کنید تا بهترین مشاور را پیدا کنید.3- زبان تشکر و سپاس در افراد مختلف متفاوت می باشد و بعضی از افراد ممکنه به یه تشکر بسنده کنند و بعضی دیگر کلی زبان بریزند اما هیچکدام از اینها بیانگر دوست داشتن نیست و اینه درون نمی باشد بلکه برای اینکه بدانید وی دوست تون داره یا خیر بیشتر به اعمال وی توجه کنید نه زبان.4- زبان عشق همسرتان را پیدا کنید چرا که ممکن است وی از یه کار کوچک شما انچنان خوشش بیاید که از 50 کادوی شما خوشش نیومده بود5- بدانید ارضای زنانه در گرو فهم مردانه است و این مرد است که می تواند با پیدا کردن زبان عشق همسر دل سنگش را اب کند.6- احتمال دارد سردی وی از سردی شما نشات گرفته باشد لذا از گیر دادن بی جا و گوش دادن به حرف دیگران خودداری کنید7- احتمال دارد وی در گذشته به شخصی علاقه مند بوده در صورت امکان این مسئله را با مشاور متخصص در میون بذارید8-شما 7 سال تفاوت سنی دارید و دختر بیست ساله امروزی هنوز بچه است و نباید انتظار داشته باشی که مثل شما برخورد کند مخصوصا اگر تک دختر یا تک فرزند باشند رفتارهای بچه گونه زیادی خواهد داشت9- شما می توانید هر روز ساعت 17 الی 19 در گفتگوی انلاین ما شرکت کنید تا بیشتر در این زمینه بحث کنیم.موفق باشید
با سلامدرست می فرمایید در کشورهای اروپایی ازدواج با دختر زیر 18 سال کودک آزاری محسوب میشه اما نمی دانم چرا 80 در صد دختر های زیر 18 سال (در همین کشورهایی که ازدواج در سن پایین را کودک ازاری می دانند)دختر نیستند!
با سلامضمن تشکر از مکاتبه شما با سایت رهروان ولایت خدمت تون عرض کنم، همان طور که خودتون فرمودید ارتباط با جنس مخالف باعث وابستگی می شود همچنین بزرگترین اتش سوزی ها از یه جرقه ایجاد می گردد لذا باید توجه داشته باشید همین ارتباط کم ممکنه شما را به مرور به مرزهای مبهم بکشونه و راه برگشت نداشته باشید پس تا زمانی که اختیار دست خودته باید درست تصمیم بگیری چرا که بعد از وابستگی برگشت دست شما نخواهد بود.اما در مورد چگونگی پاسخ به خواستگارتون عرض کنم که اولا وی از شما خواستگاری نکرده پس علت پیاماش خواستگاری نیست ثانیا اگر خواستگاری هم کرده باشد معلوم نیست چنین درخواستی به ازدواج ختم شود یا خیر. ثالثا اکثر درخواست های شخصی پسران برای سرگرمی است (متاسفانه) نه برای ازدواج لذا بهترین کار عدم پاسخ و قطع ارتباط است اما اگر زمانی بحث خواستگاری را پیش کشید خیلی مودبانه بهش بگید این کار مربوط به شما نیست و وی می تواند از طریق خانواده اقدام کندموفق باشید
با سلامدوست گرامی از نظرات کاربران دلخور نباشید بالاخره اینجا انجمنه و نظر دادن هم آزاده اما مشاوران سایت در پاسخگویی به اکانت توجهی ندارند ما فقط سوال را می خوانیم و پاسخ می دهیم امیدوارم پاسخمون برای دوستان مفید باشد
با سلامهر چند خواسته شوهرتان خیلی منطقی نیست اما مشکل اساسی هم محسوب نمی شود.طبق اصول روانشناسی هم نباید زن و شوهر بر خواسته خودش پافشاری کنند بلکه اگر واقعا می بینند همسر اشتباه می کند این مسئله را در وقت مناسب براش گوشزد کنند، بهترین موقع برای انتقاد و پیشنهاد موقعی است که زن و شوهر کاملا ارام و در وضعیت روحی مناسبی به سر می برند و یا زمانی که در بستر پیش هم به ارامش رسیده اند در این صورت می توانند انتقادات را مطرح کنند و از کاری که نسبت به ان ازرده خاطر هستند پرده بردارند و ازش بخواهند که دیگر چنین کار ناشایستی را مرتکب نشود.موفق باشید
با سلامبا توجه به حرفهای شما وی از اول هم عاشق شما نبوده بلکه شما را در حالت استند بای نگه داشته بوده که اگر شخص مناسبی خواستگاریش نیومد با شما ازدواج کند اما وقتی حس کرده موقعیت خوبی دارد با خیال راحت تر دست رد به سینه تان زده، یقین بدان اگر باز هم شخص بهتری نسبت به شما ازش خواستگاری نکند خودش بهت زنگ می زنه و میگه بیا خواستگاری.اما چه این اتفاق بیفتد و چه نیفتد ایشون دیگه نمی تونه همسر مناسبی برای شما باشد یعنی حتی اگر خودش هم پشیمون بشه شایسته است شما باهاش ازدواج نکنید و در حال حاضر بهترین کار فراموشی و ازدواج با شخص مناسب می باشد.برای فراموشی پست زیر را مطالعه کنید
با سلاممشخصات پروفایل مهم نیست شاید یکی از دوستان نخواسته باشد مشخصات واقعی بدهد یا اینکه مشخصات پروفایل واقعیه اما سوال برای کسی دیگر است و ایشون کنجکاو شده ببینه اگر چنین اتفاقی بیفتد چکار میشه کرددر بد بینانه ترین حالت هم میشه گفت سوال را از خودش در اورده در این صورت هم زحمات پاسخگویان از بین نمیره چون مطالب را هزاران نفر می خوانند و شاید این سوال برای کسی واقعا اتفاق افتاده باشد و به دردش بخورد بقیه افراد هم در این زمینه اطلاعات کسب می کنندالبته ما از دوستان خواهش می کنیم سوالاتی را مطرح کنند که درگیرش هستند و از خیال پردازی بپرهیزنداز دقت نظر شما هم ممنون
با سلاماز انتخاب گروه مشاوره رهروان ولایت برای راهنمایی متشکریم امیدوارم راهکارمان مفید باشد.با توجه به دوری راه و ندیدن خواستگارتون معلوم میشه که در اینترنت با همدیگر اشنا شده اید این در حالی است که ما بارها نسبت به این روابط هشدار داده ایم برای مطالعه کلیک کنید.این مطلب هم برای یکی از دوستانی است که در اینترنت اشنا شده بود خواندنش خالی از لطف نیست: هرچه بیشتر می شناختمش بیشتر می ترسیدم!با توجه به مطالب بالا این رابطه به صلاح نیست و هر چه زودتر باید ارتباط خود را قط کنی و الا ممکن است دچار اسیب های جبران ناپذیر شوی و باید بدانی که هیچ کدام از حرفهایی که وی به شما زده قابل اعتنا نیست و ممکن است حتی عکس ارسالی هم دروغی بیش نباشد لذا بهتره کمی به فکر اینده ات باشی و روی حباب دریا نوردی نکنی.موفق باشید
با سلاماز انتخاب گروه مشاوره رهروان ولایت برای راهنمایی متشکریم امیدوارم راهکارمان مفید باشد.شما برای ازدواج با اون آقا سه تا مشکل دارید که کلید دو مورد در دست خودتان می باشد اما یک مورد مربوط به خانواده است که باید حل شود. اما قبل از اینکه به خانواده برسید باید مشکلاتی که مربوط به خودتونه را حل کنید این مشکلات عبارتند از 1- توجه به افکار عمومی 2- وجود فرزند.شما باید به افکار عمومی توجه داشته باشید و دید مردم را نسبت به این قضیه در نظر بگیرید به یاد داشته باشید که باید اولین ملاقات ها با اقوام و فامیل با حضور یک کودک چهار ساله انجام خواهد شد و شاید نگاههای سنگی مردم را حس کنید. حال اگر شما فردی هستید که به هیچ وجه به افکار عمومی اهمیت نمی دهید و اگر پشت سرت صد تا حرف هم بزنند نه تنها از زندگی سرد نمی شوی بلکه بیشتر دلگرم خواهی شد در این صورت این مشکل حل میشه و در ازدواج شما را ازار نخواهد داد.اما در مورد مشکل فرزند عرض کنم که این مسئله فقط حرف مردم نیست بلکه یک مسئولیت بالایی را می طلبد و شما زودتر از موعد مادر خواهی شد ان هم مادر کودک چهار ساله لذا باید ببینی ایا این توان را داری که با کودک ایشان مدارا کنی و مثل بچه خودت بپذیری یا خیر بعد از اینکه احساساتت فرو کش کرد تازه وارد رقابت با کودک خواهی شد؟ باید بدانی ممکن است شوهرتون نسبت به بچه توجه نشون دهد و حتی ممکن است با مادر کودک رودرو شود و باهاش در مورد اینده فرزندشان مذاکره کند (البته اگر مادر فرزندرا طلاق داده باشد چون نگفتی طلاق داده یا فوت شده)ایا در این صورت حسادت زنانه نخواهید داشت؟ و حتی احتمال بازگشت دوباره مادر هم وجود خواهد داشت و شاید هم احتمال بازگشت مادر کاملا منتفی باشد ولی برای شما کابوس شده باشد.اگر دو مشکل بالا را برای خودت حل کردی و دیدی باهاشون کنار میایی و با کلید منطق و نه احساس در مشکلات را گشودی در این صورت مشکل سوم که مربوط به خانواده است قابل حل می باشد و شما به مرور موافقت خانواده را جلب می کنی راههای جلب رضایت خانواده هم در سایت هست می تونید مطالعه کنید. مثل این پستموفق باشید
Páginas