مطالب دوستان asmaa

Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 07 Fev, 2015 خواستگار باید آزمایش ایدز بدهد!
سلامدر حال خاضر که همه بخصوص مردها خودشون را مشاور می دونند و این حرفتون درسته لذا برای مشاوره رفتن باید با ترفندهای خاص این کار انجام شود که این ترفندها بسته به موقعیت و شرایط خانواده ها متفاوت می باشد
Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 07 Fev, 2015 تیرم بد جوری به سنگ خورد
با سلامدوست گرامی اینکه شما کسی را دیدید و خوشتون اومده چون قصد سوئی نداشته اید و هدف تون ازدواج بوده و شما هم نمی دونستید وی شوهر دارد گناهی بر شما نبوده است اما ادامه دادن این مسئله در ذهن تون گناه محسوب می شود لذا این مسئله را از دو باب عقلی و شرعی بررسی می کنیم.شرعا: زنی می تواند ازدواج کند که مانع ازدواج نداشته باشد از جمله موانع ازدواج داشتن شوهر می باشد که خواستگاری از چنین زنی حتی به صورت کنایه(مثلا گفته شود هر کسی دوست دارد زنی مثل شما داشته باشد) حرمت دارد پس وقتی با شخصی شرعا ازدواج ممنوعه دلیلی نداره بهش فکر کنیدشاید بگید من عاشق شدم و عشق که منطق حالیش نیست در این صورت بهتره این مسئله را از باب عقل بررسی کنیم.از منظر عقل: با وجود شوهر که وی نمی تواند با شما ازدواج کند پس باید بهش بگید که از شوهرش طلاق بگیرد و با شما ازدواج کند این مسئله هم تقریبا غیر ممکن می باشد چرا که اولا: امکان اینکه وی چنین پیشنهادی را قبول کند کمه و شاید کار به آبروریزی و حتی به جاهای باریک بکشد و جوانی تان تباه گردد ثانیا: گیرم که وی قبول کرد و طلاق گرفت در این صورت آیا حاضری با وی ازدواج کنید عذاب وجدان جدا کردن یک خانم از شوهرش چی میشه؟ بد بینی های که نسبت به خانم پیدا می کنید باید چطور بر طرف کنید؟ جواب مردم را چی می خواهید بدهید؟ و دهها سوال دیگر که باید پاسخگویی کنید لذا برای رهایی از این مشکل تنهاترین راه فراموشی است لطفا نگویید نمی توانم فراموش کنم چون اگر بخواهید می توانید و تا زمانی که نخواستید فقط خودتون را زجر خواهید دادبه هیچ وجه اداره ای که وی کار می کند نباید برید و زودتر شخص مناسبی را برای ازدواج انتخاب کنید تا زودتر ازدواج کنید.موفق باشید
Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 07 Fev, 2015 مرغ از قفس پرید
با سلامدوست گرامی از اینکه نتونستید به عشقتون برسید متاسفم و احساس تون را کاملا درک می کنم اما به جای اینکه به پدر وی نفرین کنید باید بدانید که علت شکست خود شما بوده اید نه کس دیگر چرا که شما گفتید:از سال دوم که سرو کله خواستگارا پیدا شد خیلی بیشتر به من میگفت بیا خواستگاری... خب پسر خوب دختر مردم که نمی تونه مدتها بشینه تا شما موقعیتت جور بشه بلا نسبت الان می خوای یه ماشین بخری فقط دو میلیونش را بخوای چک بدی دو ساعت بعد اگر مشتری دست به نقد اومد رد می کنه میره و به هیچ وجه منتظر نمی مونه حالا در بحث ازدواج که مسئله یک عمر زندگیه و در شرایط فعلی جامعه ازدواج ناموفق = با باخت کل زندگی است و از طرفی دختر و پسر خوب کم پیدا میشه ... حالا شما انتظار داشتید که وی بشینه بعد شما امروز فردا کنی تا موقعیتت خوب بشه و شاید هم شرایط شما هیچ وقت درست نمی شد اون وقت بنده خدا چه کار باید می کرد لذا با عرض شرمندگی اگر اون خانم پیش من هم می اومد می گفتم یا بگو هر جه زودتر بیان خواستگاری و یا اگر خواستگار مناسب داری ازدواج کن ... لذا شما باید ازدواجتون را مسجل می کردید و بعد می تونستید شرایط را کم کم فراهم کنید.اما الان اتفاقیه که افتاده و این راه بی بازگشت می باشد و تنها کاری که از دست تون بر میاد فراموشی است حالا که خربزه رو خوردی و باید پای لرزش هم بشینی و این قدر تحمل کنی که این عشق بی سر انجام رو فراموش کنی ولی اینم درسته که نباید تسلیم بشی و دست روی دست بذاری تا رنج فراغ داغونت کنه پس برای اینکه درد و رنجت تا زمان فراموش کردنش کم بشه اقدامات زیر رو انجام بده:          ۱- اولش به این فکر کن که عشق بی سر انجام تو یه تمایل شدید مضره که داره جسم و روحت رو می خوره و نابود می کنه درست مثل کشش شدید یه معتاد به مواد مخدر که می دونه براش مضره اما بخاطر کیف و لذتی که داره تمایل شدید بهش داره پس سعی کن ازش متنفر بشی چون از یه طرف سلامتت رو به خطر انداخته و از طرف دیگه شبیه یه تمایل کثیف مثل اعتیاده بعدشم همون طور که یه معتاد برای ترک اعتیاد باید سختی و مرارت بکشه تو هم خودتو برای یه مدت سختی کشیدن آماده کن و فکرم نکن که فراموش کردنش محاله چون وجود عده زیادی از دخترا که بعد یه مدت تونستن عشقشون رو فراموش کنن دلیل خوبیه بر اینکه کاملا ممکنه و تو هم می تونی فراموشش کنی        ۲- هر وقت به یادش می افتی سعی کن بیشتر به عیوب و نقصها و کارهای بدی که احیانا انجام داده فکر کنی و به تدریج فکر کردن به نقاط منفیش رو زیاد کن تا ازش متنفر بشی       ۳- هر گونه نشونه ای که تو رو به یاد او می اندازه از بین ببر و اگه نمی شه از خودت دورش کن و حتی جایی که تو رو یاد او می اندازه نرو       ۴- با اشتغالات فکری و عملی اوقات زندگیت رو طوری پر کن که وقت فکر کردن بهش رو نداشته باشی و همچنین اوقات فراغت و بیکاریت رو هم با تفریحات و بازیها و مطالعه و کارای متنوع و جذاب سپری کن       ۵- در محیط های چمعی مثل جمع های مختلف دوستانه و فامیلی سفرهای دست جمعی شرکت در کلاسهای مختلف ببشتر شرکت کن          ۶- از تنهایی بپرهیز          ۷- از فعالیتهای ورزشی خصوصا جمعی غافل نشو چون با تخلیه انرژی به آرامشت کمک می کنه        ۸- جذابیت های قلبی دیگر رو در خودت تقویت کن مثل ارتباط محبت امیز بیشتر با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی        ۹- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت علیهم السلام برقرار کن و اینو بدون که اگه محبت اونا در دلت شعله بکشه محبتهای دیگه میره پی کارش    ۱۰- اگه مورد مناسب پیشنهاد شد هرچه زودتر ازدواج کن چون محبت جدید محبت قبلی رو کم رنگ می کنه بخاطر اینکه آنچه تو رو به طرف این عشق بی سر انجام جلب کرد نیاز تو به عشق و محبت جنس مخالف بود که یه ازدواج عاشقانه این نیاز رو رفع می کنه و آروم می شی و راحت تر می تونی از دست اون عشق مزاحم خلاص بشی     ۱۱- از دعا غافل نشو چون دلی که شکسته است و چشمی که اشک داره به خدا نزدیکتره ، پس با آه و ناله در خونه خدا و مقربان درگاهش برو و با اصرار حاجتت رو بخواه تا هم انشا الله حاجتت بر آورده بشه و دلت از این علاقه خالی بشه و آزاد بشی و هم اینکه به برکت پناه بردن به خدا و ارتباط قلبی با درگاه الهی از نظر روحی آروم و سبک بشیموفق باشید
Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 07 Fev, 2015 خواستگار باید آزمایش ایدز بدهد!
با سلامضمن تشکر از دوست بزرگوارمان جناب ملکی این نکته هم اضافه کنم که احتمالا پدرتون به نوعی بد بینی کم رنگ نسبت به غریبه ها دچار شده و به همین خاطر فکر می کنه شخص غریب شاید در صدد فریب خانواده وی می باشد و یا ممکن است خواستگار بیمار باشد کما اینکه گفته باید آزمایش اچ ای وی بدهد که این مسائل از بدبینی و یا محافظه کاری تند نشأت می گیرد که در این زمینه باید با مشاور حضوری گفتگو کند.
Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 04 Fev, 2015 چطور باید ابراز علاقه کنم؟باید کم محلی کنم؟
با سلام هیچ کدام از این رفتارها دلیل بر علاقه نیست و به فرض وجود علاقه دلیل بر ازدواج نمی باشد
Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 03 Fev, 2015 ازدواج در سن پایین
با سلاماز انتخاب گروه مشاوره رهروان ولایت برای راهنمایی متشکریمتفاوت سنی شما هشت سال می باشد که این تفاوت هر چند ایده آل نیست ولی خطرناک هم نمی باشد و اگر شما در سایر شرایط کفویت داشته باشید ان شا الله ازدواج خوبی خواهید داشت درصورتی که نیاز به کمک بیشتر دارید سایر زوایا را مطرح کنید تا مشاوره تکمیلی خدمت تان ارائه گردد.موفق باشید
Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 03 Fev, 2015 نگران گذشته امید به اینده!
سلام مجدددوست گرامی من فکر نکردم شما می خواهید وی را رها کنید بلکه همانطور که عرض کردم شما بدون تحقیق و بررسی وارد یک بازی خطرناک شده اید چون نه می توانید دل بکنید و نه اینکه بعضی رفتاراشو تحمل کنید که این مسئله بعد از ازدواج به شدت زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد لذا به همین خاطر گفتم باید در 19 سالگی این کارها را می کردید و به خودتون صدمه نمی زدید و اینکه با تعجب می پرسید یعنی در 19 سالگی! بله کاملا درست فهمیدید در 19 سالگی باید ازدواج می کردی. شاید بپرسی چطور من که شرایط ازدواج را نداشتم و ندارم در پاسخ باید بگم ازدواج دو صلاحیت می خواهد یکی جسمس و جنسی که حتما در شما اتفاق افتاده بوده که با دختر ارتباط برقرار کردید دیگری بلوغ فکری است که این مسئله اکتسابی است و ممکن است در پسر 15 ساله اتفاق افتاده باشد ولی مرد 40 ساله هنوز نابالغ باشد
Retrato de yunos yunos 02 Fev, 2015 هدف وسیله را توجیه نمی‌کند
http://www.jonbeshnet.ir/forum/هدفی-صحیح-اما-راهی-اشتباه
Retrato de حسین وجدانی «مشاور» حسین وجدانی «مشاور» 02 Fev, 2015 نگران گذشته امید به اینده!
با سلاماز اینکه گروه مشاوران رهروان ولایت را برای راهنمایی انتخاب نمودید متشکریممن به سوال شما کلی پاسخ  می دهم چون فکر می کنم این مسئله برای افراد زیادی پیش بیاد لذا په دل نگیریداینکه گفتید نگوییم در گذشته دختر نباید تحقیق کرد باید خدمت تان عرض کنم تحقیق و تفحص از خانواده دختر و پسر حق هر جوانی است و می توانند حتی در مورد پدر بزرگ و جد دختر خانم هم تحقیق کنند (و چه کاری بهتر از تحقیق) اما اینکه ما می گوییم جستجو لازم نیست زمانی است که شخص بدون تحقیق و تفحص عاشق شده (مثل سوال کننده) بعد هم یه مواردی را می بینه که باب میلش نیست (این موارد ممکنه فرهنگی، اقتصادی، حجاب، رعایت شئونات اسلامی...) و آن موقع است که دلش می خواهد دختر خانم انطور باشد که وی دوست دارد و از گذشته وی عصبانی است و از طرفی وابستگی اجازه نمی دهد دل بکند! لذا موقع تحقیق این موقع نیست و ما با کمال تاسف به سوال کننده عزیز باید بگوییم حق تفحص در گذشته ندارید چون این کار را باید 4 سال پیش می کرد نه الان که هم خودش را وابسته کرده و هم اون دختر خانم را مثل اینکه یه کسی را در جایی استخدام کنند و بعد از 4 سال بگویند باید شما امتحان بدید ببینیم شما لیاقت استخدام دارید یا خیر!اینکه گفتید دختر خانم گفته باید بیایید خواستگاری و مشهد زندگی کنید. باید عرض کنم حق با ایشونه و شما باید اقدام به خواستگاری کنید و برای این کار باید 4 سال پیش اقدام می کردید نه الان ولی کاریه که شده و الان اگر اقدام نکنید ایشون بهتره به فکر ازدواج باشند اما در مورد مشهد رفتن می تونید باهاش صحبت کنید و کنار بیایید.اینکه می گویید فعلا شرایط اززدواج ندارید باید گفت بهتره ایده الگرا نباشید تا مشکلات حل شود که نود درصد مشکلات با قناعت حل میشه نمونش همین طلبه ها که با شهریه اندک ازدواج می کنند اما اگر بگویی که من اصلا شرایط ندارم در این صورت به فرض محال اگر گفته تان را بپذیریم باید بگیم کسی که شرایط ازدواج را محال می دونه حق نداره با دختر مردم ارتباط داشته باشد که این کار نه شرعی است نه اخلاقی نه قانونی...موفق باشید

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0