نظرات دختری ازجنس باران

Retrato de دختری ازجنس باران دختری ازجنس باران 03 Ago, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج

ممنون ازراهنماییتون
اما نگفتین بقیشو
ازش بخوام ک برگرده؟اخه دیروز ازترسم جواب رد دادم
واسم بدنمیشه غرورمو بشکنم؟اگه واقعا کوته خردباشه باید من مث یه مادر براش باشم اینطور نیس؟
لطفا دقیق و واضح و کامل بگین

Retrato de دختری ازجنس باران دختری ازجنس باران 03 Ago, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج

سلام روزتون بخیر آقای مهدیار--شمارو بمن آقای کریمی معرفی کردن تا مشکلمو بهتون بگم
من چطوری تشخیص بدم که خواستگارم کوته خرد وشیرین عقل نیس؟
من یه دختر26ساله ام که معلولیت جسمی حرکتی دارم
یه سال پیش اقایی که قد کوتوله ای داشت بهم پیشنهاد ازدواج داد ک من زیادجدیش نگرفتم
گفت ک مدتی باهم حرف بزنیم اگه ب تفاهم رسیدیم باخونواده هامون درمیون بزاریم و ازدواج کنیم
پیش چندتا مشاورم توشهرستانمون رفت اما اونا میگفتن ازدواجتون غیرممکنه
چون اون اقا درامدش کم بودو نمیتونست برام پرستار بگیره و میگفتن اگه هم نگیره خودشم بعدا دیکس کمر میگیره(بخاطر جابجایی من)
تواین مدت هرچه اون عاشقم میشد علاقه من نسبت بهش کم میشد چون من2سال از اون بزرگتر بودم و فک نمیکردم این کار شدنی بشه اخه من تحصیل کرده و باهوش وتیز بودم اما اون بی سواد و ساده و....
بعدا فهمیدیم ارتباطمون گناهه ومن گفتم تاموقع ازدواج قطعرابطه کنیم
اخه برادربزرگتراز خودش هنوز ازدواج نکرده بود باید منتظر اون میشد
کم کم سادگی بیش از اندازش برام سوال شد
ب عقلش شک کردم
باتوجه ب اطلاعاتم حدس زدم کوته خرده اخه من دانشجوی حقوقم و توی یکی از کتابام نشانه هاشو خوندم و بدتر کلافه شدم
اخه بیش ازاندازه سادس و گیج میزنه------تازه حتی نتونسته درسم بخونه---7یا8بارم تو امتحان آیین نامه راهنمایی ورانندگی رد شده،بااینکه میدونم میخونه،همینا بیشتر میترسوندم
از یکی از پسرای کلاسمون که خیلی بهش اعتماد داشتم وفرد معتقدی بود خواستم بره باهاش باب دوستی بذاره تا همه چیزرو بفهمه اما هیچی دستگیرش نشد
بهش جریانو شکمو گفتم اولش ناراحت شد اما بعد قبول کرد ک بره پیش روانشناس و تست ایکیو بده
اما باز نمیتونستم ب ازدواجباهاش فک کنم میترسیدم نمیدونم چرا
تا اینکه دیروز مطالبی از سایت شما راجب معایب و مشکلات بزرگ بودن دختر از پسررو خوندم و بدتر ترسیدم بهش گفتم اونم بره بخونه اما بعدش نمیدونم چرا یه دفه بهش گفتم منو فراموش کنه ازدواج ما اخروعاقبت نداره و و....
کلی قسمم داد ک نرم و ترکش نکنم اما من فقط حرف خودمو زدم
گوشی و ایدیمم آف کردم
اون عاشقمه
همه چیزمو قبول کرده
اما شک من راجب هوشش کاررو خراب کرد
بنظرشما پسر کوتوله ای ک اخلاقش مث بچه ها سادس میتونه بامنی ک 2سال ازش بزرگترم ازدواج کنه؟؟؟؟؟؟
چرامن نمیتونم دوسش داشته باشم؟بخاطر کم سن بودنشه؟ما زیاد تفاهم اخلاقی وسیاسی و مذهبی داریم
فرهنگمونم مث همه
من احساس میکنم ک باید ازدواج کنم چو ناارامم
بنظرمن فلسفه ازدواج فقط حمایت اقتصادی و تولید مثل و روابط جنسی نیس--ازدواج یه ارامشی ب دوطرف منتقل میکنه
یه نیاز عاطفیه
یه همدم و همراز
---------------------------------------------
اگه اینو ازدست بدم دیگه میدونم کسی حاضرنمیشه باهام ازدواج کنه
چون اقای کریمی هم تو سایت مشاور گفتن فقط یه عاشق میتونه بامن ازدواج کنه که اون اقا واقعا عاشقمه-توی این یه سال فهمیدم

ازنظرمالی اگه من دفتر بزنم کارمون حله و میتونم کمی کمک خرجش باشم و پرستار بگیرم
--------------------------------
دیروز استخاره باقران کردم ک ازش جدا بشم: ک سوره الجن ایه1 و باردومم سوره الانسان ایه1 اومد که معنیشو نفهمیدم تکلیفم چیه؟؟؟
چطوری ازش بخوام برگرده؟؟ایا اصلا ب صلاحمه ک بگم برگرده یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
توروخدا زودجواب بدین ،

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0