فرار کردن در خواب هم به معنی رهایی از مشکلات هست. به هر حال تعبیر خوابتان خیر هست : بدست آوردن روزی / رساندن منفعت به دیگران + رهایی از مشکلات
موفق باشید
سلام؛
ظاهر خواب ترسناکه ولی تعبیرش اینطور نیست.
کشتن فرزند در خواب به معنی کسب رزق و روزی است و کشتن دیگران هم به معنی منفعت رساندن به شخص مقتول.
«لا تقتلوا اولادکم خشیة املاق نحن نرزقکم و ایاکم»
سلام و احترام
اینجور حرفزدن برای گرفتن بهانه و فرار از مسئولیت اجتماعی است وگرنه همه میدانند که اینها ربطی به هم ندارند. همین خانمی که چنین بهانهای برای عدم رعایت حجاب میاره، اگر مثلاً مورد مزاحمت قرار بگیره و همین جواب را بشنود، آیا قانع میشود؟ فرض کنید مزاحم بگوید اگر من مزاحمت ایجاد نکنم آیا مشکل اختلاس و اقتصاد حل میشود؟ آیا چنین جوابی درست و عقلانی است؟
جواب دیگر این است که همان طور که اختلاس و مشکلات اقتصادی باعث میشه گروهی از جامعه دچار مشکل شوند، بدحجابی هم بخشی از جامعه را دچار انحراف میکند، بنابراین عاملان هر دو مورد، باید نسبت به پیامدهای اقدامات خود پاسخگو باشند.
موفق باشید
سلام و احترام
هیچ شکی نیست که جنگ را صدام با حمایت آمریکا شروع کرد و هدفش اشغال ایران و جنایت علیه ایرانیان بود همانطور که در زمان اشغال خرمشهر، انواع و اقسام جنایتها را مرتکب شدند.
بنابراین طرفداران صدام در عراق، متجاوز بودند و معنا ندارد چنین کسانی را -در صورت کشتهشدن در جنگ- شهید بنامیم!
البته یک گروه از عراقیها بودند که صدام آنها را به زور و اجبار به جبهه اعزام میکرد و اگر اطاعت نمیکردند خودشان و خانوادهشان کشته میشدند. چنین افرادی هر چند برای دفع شرّ صدام در جنگ حاضر میشدند ولی با این حال، حق آسیب رساندن به نیروهای ایرانی را نداشتند و باید طوری وانمود میکردند که مثلا در حال جنگ هستند. این دسته از افراد اگر همهی این شرایط را رعایت کرده و در جنگ کشته شده باشند، خون آنها برعهدهی صدام خواهد بود اگر چه باز هم نمیتوان آنها را شهید نامید.
بنابراین موضوع بسیار واضح است و هیچ ابهامی ندارد و در حال حاضر، اغلب مردم عراق هم به مقصر و جنایتکاربودن صدام در جنگ هشت ساله اعتراف اعتقاد دارند.
موفق باشید
سلام و احترام
در حال حاضر، چه در مدارس و چه در دانشگاههای ایران، شرایط تحصیل اتباع خارجی فراهم است. البته آن دسته از اتباعی که حضورشان غیرقانونی است را شامل نمیشود.
دربارهی مشاغلی مثل حضور در نیروهای نظامی و انتظامی، شرط ایرانیالاصل بودن در قانون آمده است که به نظرم عقلانی است و اسلام با امور عقلانی مخالفتی ندارد.
موفق باشید
سلام و احترام
علامه طباطبایی (رحمةاللهعلیه) از همراهان انقلاب و امام راحل بود و چنین حرفهایی دور از شأن بلند و جایگاه ممتاز آن بزرگوار است.
دربارهی سیدکاظم شریعتمداری هم با اینکه ضدانقلاب و ضد امام (ره) بود ولی چنین دستوری برای عمامهی او صادر نشد.
در این جا خوب است به این نکته اشاره شود که شریعتمداری در سال 1326 شاه را در سفر به تبریز همراهی کرد و البته پول خوبی هم از او گرفت که این اقدام او با واکنش تند علما و آیتالله میرزا فتاح شهیدی -مجتهد وقت تبریز- مواجه شد و او را از حوزهی تبریز اخراج کردند. شریعتمداری در کوتای نوژه و کودتای قطبزاده علیه جمهوری اسلامی، همراهی داشت و همین باعث شد که جامعهی مدرسین قم، او را از مرجعیت، سلب کنند.
با تمام این اقدامات لما دستوری برای برداشتن عمامهی او صادر نشد.
سلام و احترام
ما اکنون در دوران غیبت کبری به سر میبریم و متأسفانه دسترسی به حجت معصوم الهی نداریم. اگر امکان کسب تکلیف از امام معصوم (علیهالسلام) وجود داشت که اصلا بحث مجلسی به نام خبرگان رهبری، به وجود نمیآمد اما در حال حاضر، چارهای نداریم جز اینکه به احادیث موجود در این زمینه مراجعه کنیم شرایط ولیفقیه و رهبر جامعه را بیان کرده است. بنابراین، مجلس خبرگان که شورایی متشکل از تعداد قابل توجهی از فقها و مجتهدان مورد اعتماد جامعه است، شرایط ذکر شده در روایات را بر افراد مختلف، تطبیق میدهد تا ببیند چه کسی آن شرایط را دارد.
به عبارت دیگر، مجلس خبرگان فقط کشف میکند که ولیفقیه در شرایط امروز، چه کسی است نه اینکه قادر باشد به یک فقیه، ولایت دهد تا رهبری جامعه را به عهده بگیرد.
با این توضیح، معلوم میشود که ولیفقیه از قبل و بر اساس شرایط ذکرشده در روایات، تعیینشده است و مجلس خبرگان فقط باید او را شناسایی کند. بر این اساس، چون راهی که برای تشخیص ولیفقیه طی میشود، راه منطبق بر اسلام و آموزههای دینی است و ما در این دوران، راه دیگری نداریم، بنابراین میتوان مطمئن شد که مورد تأیید است.
سلام و احترام
اساس قبولی اعمال به این است که انسان دارای اعتقادات صحیح باشد. در قرآن کریم، مکرر به این نکته اشاره شده است که «ایمان و عمل صالح» دو شرط لازم برای رستگاری و خوشبختی هستند. بنابراین کسی که فاقد یکی از این دو مورد باشد، بنا بر نظر قرآن کریم، در مسیر درستی قرار ندارد.
دربارهی شخص مورد نظر، این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که تا امکانش هست از مسیر خوشرویی و مهربانی با او برخورد کنید و سعی کنید ابهامات ذهن او را برطرف کنید. چنین اشخاصی معمولا از درون، دچار بنبست فکری میشوند و چون از تحلیل درست مسائل و رویدادهای سیاسی و اجتماعی، عاجز هستند، عصبانیت یا ناتوانی خود را به شکل انکار برخی امور، بروز میدهند. باید شخص آگاه و مطلعی وجود داشته باشد تا تحلیل درست به این شخص بدهد و او را از گرداب درونی نجات دهد.
البته در برخی موارد، هر چه تلاش شود هم فایده نخواهد داشت چون مشکل، فقط ضعف در تحلیل نیست بلکه دلبستگی و آلودگی به دنیا سبب میشود تا توفیق پذیرش حق از شخص، سلب شود. ما در تاریخ، داریم نمونههایی را که مثلا از اصحاب حضرت علی (علیهالسلام) بودند ولی در نهایت، کارشان به جایی رسید که امام حسین (علیهالسلام) را به شهادت رساندند.
پناه بر خدا از شرّ فتنههای رنگارنگ دنیا!
Páginas