مطالب دوستان محمدطاها1365

Retrato de majid2013 majid2013 06 Nov, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
با سلام خواهشمندم کارشناسان عزیز سایت این متن من رو هم پست کنند. با تشکر.اجرکم عندا... پسری 25 ساله هستم دانشجوی سال آخر کارشناسی ارشد رشته مدیریت دانشگاه فردوسی، اهل شهر مشهد، ازیک خانواده 5 نفری که خودم فرزند اولم و یک برادر کوچیک و یه خواهر دارم که ازدواج کرده. اهل ارتباط غیررسمی و نادرست با هیچ دختری نبودم و نیستم و سعی کردم وقتون واسه امور پوچ و بیهوده هدر ندم. من قبل دوره ارشد 7 ماه خدمت سربازیمو رفتم و ادامشو که یک سال دیگه میشه رو باید سال دگه بعد ارشدم برم(البته چون شرایط ممکنه خدمتم همین مشهده). خانواده ما اصالت بالایی داره، از نظر مذهبی هم سطح متوسطه،از نظر اقتصادی و فرهنگی سطح متوسطی داره پدرم لیسانس و کارمنده و تو مشهد یک آپارتمان 2 طبقه دربست بزرگ داریم که مال خودمونه و یک طبقش داره خاک میخوره و یک واحد آپارتمان نوساز هم توی شهرستان داریم که اونم مال خودمونه. وضع اقتصادیمون شکر خدا خوبه. اما من بخاطر اینکه دوست داشتم از اول مستقل باشم از زمانی که دوره دبیرستان میرفتم زیاد کار میکردم (کارگری) بعدش دوره کارشناسی با هزار سختی یه مغازه خدمات کامپیوتری زدم و تا قبل از ورود به سربازی در حین درسم کار میکردم. الان هم فعلا بخاطر مشغله درسی و پایان نامه اینا فرصت واسه کار ندارم هرچند مدام دنبال کار مناسب میگردم. تصمیم دارم بعد از دوره ارشدم و در حین ادامه سربازیم سال دیگه بصورت حق التدریس برم تدریس تو یه دانشگاه.(واسه سه سال بعدم کلا برنامه دارم از الان همونطور که سالهای قبل واسه الان برنامه داشتم ). با توجه به این شرایطی که دارم الحق و النصاف 2سالی میشه که توانایی ازدواج کردم رو پیدا کردم نه به واسطه پول بابا بلکه از نظر روحی، شخصیتی، ویژگی استقلال پذیری، تلاش خودم، اهل کار بودنم، تحصیلاتم، فرزند اول بودنم، سن و... اما متاسفانه مشکل اینجاست که خانواده میگن شما چون یک شغل درست و حسابی نداری و درآمدی هم از خودت نداری لذا فعلا نمیشه واست اقدامی برای خواستگاری انجام داد . من دو ساله مدام دارم به این والدین عزیز می گم که الان وقتشه و آمادگیشو دارم اما گوش شنوایی نیست که نیست. البته هیچ انتظار خاص و یا توقع بیجایی ازشون ندارم فقط می خوام همراهم باشن و حرفمو بشنوند همین. ضمنا اگه سوالی داشتید بپرسید منم جواب میدم تا بدون اطلاع از چیزی پیش داوری نشه. حالا شما بگید من چکار کنم که اونا متقاعد بشن،حرفمو بشنون و همراهیم کنن؟
Retrato de majid2013 majid2013 20 Set, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
فعلا ک خواهرم در شرف ازدواجه و شرایط خواستگاری رفتنو ندارم. بعدشم به کسی مثل من که شغل و درآمدی نداره کی زن میده؟ تو شهر یزرگی مثل مشهد که اینطوریه! شاغل بودن شرط اکثریته ک به حق هم هست. ضمنا سربازیمو شهر خودمم چون چندماه سابقه خدمت قبلی دارم. صبر هم نمیتونم بکنم. راهنمایی مجدد.
Retrato de majid2013 majid2013 20 Set, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
با سلام. من پسری هستم 25 ساله دانشجوی سال آخر کارشناسی ارشد در یک رشته و دانشگاه خوب، پشتکار زیادی واسه کار دارم حتی حاضرم هر مشقت شغلی و کاری طاقت فرسایی رو واسه کار البته تا سرحد نیاز به زندگی به جون بخرم. اعتقادات مذهبیم متعادله (زیاد خشک نیستم)، از نظر فرهنگی در سطح خوبی هستم پدرم تحصیلات دانشگاهی داره و کارمنده، از یک فامیل با اصالتیم، فرزند بزرگ خونوادم. از نظر اجتماعی فرد گرم و خوش برخوردیم و همیشه در جمع افراد اگر مطلع از موضوعی باشم اظهار نظر میکنم،ارتباط زیادی با اساتید و مهندسین عزیز دارم. چون خدمت سربازیمو تموم نکردم شغل ثابتی فعلا ندارم اما قبلا کار زیاد کردم(شغل آزاد، کار اداری، کار دانشجویی، کار کارگری و...) که اینا بیشتر موقت بودن و واسه خرج جیبم چون اصلا عادت ندارم از پدرم با اینکه داره پول بگیرم سعی میکنم استقلال مالی خودمو داشته باشم.البته پس از اتمام نحصیل و سربازی(دقیقا دوسال دیگه) براحتی می تونم شغلی در شان خودم و مرتبط با رشتم داشته باشم حتی الانشم پیشنهاد کاری دارم اما کارت پایان خدمتو ندارم. حال سوالم اینه با این شرایط من چطور برای ازدواجم تصمیم گیری کنم: صبر کنم دو سال دیگه که شاغل شدم؟؟(که هم دیره واسم هم خداییش سختمه) یا امسال یا سال بعدپس از اتمام درسم اقدام کنم؟؟(که اونم آخه شغل و درآمدی ندارم)!!!!! البته بدون شغل و درآمد نمیشه زندگی ای رو شروع کرد واقعا(حقیقته). خواهش می کنم پاسخ این دوسوال منو بدین. سپاس فراوان. در صورت امکان بصورت پست عمومی برای گرفتن نظرات دوستان این را قرار دهید.تشکر
Retrato de majid2013 majid2013 24 Ago, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
حس بدی بهم دست داد ...
Retrato de majid2013 majid2013 20 Ago, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
با سلام. خانم محترم بنظر من برو با پدر و مادرت بخصوص مادرت صمیم تر شو مثل دوستای همسنت که باهاشون صمیمی هستی.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0