مطالب دوستان رویا...

خواهش میکنم  بله درسته سرتون شلوغه میتونید کتاب درباره وزن و عروض بخونيد یادگیریش تو کلاس سریعتر هس ولی شما ماشاالله خودتون از عهده اش برمياید اگه بخوايد چیز سختی نیس  اشعار جدیدتون هم قشنگه... ممنون 

ممنونم  چون طبع شعری رو دارید بنظرم کلاس های وزن و عروض شرکت کنید و ادامه اش بدید  تو تهران برگزار ميشه نزدیک صادقیه اساتید بزرگی هستن از جناب محمد علی بهمنی و غیره  اگر خواستید آدرس کاملتر ميدم تا پیگیری کنید     

ان شاء الله دلتون شاد و تنتون سالم  بنظر حقیر هم ادامه بحث بی فایده هس ممنونم از لطفتون  من سعی کردم که بدون ناراحتی و خدایی نکرده توهین جواب بدم هر چند دلخور شدم مثلا بخشی از صحبت های بنده رو کات کردید و در بالا آوردید ولی برام محترم هستید و نخواستم به زبون بيارم اگر هم جایی ناراحت شدید بی غرض بوده و صرفا ميخواستم نظرم رو بگم. ببخشید  در پست قبل صحبت های من برای آروم کردن خواهرم بود شاید احساسی ولی بزارید به پای دل خسته من و حقیقتا توانایی بحث کردن نداشتم و اگه وارد بحث شدم ميخواستم بی حرمتی نشه چون زحمت پست کردن رو کشیده بودید.   در انتها اعلام میکنم که من يه فرد عامه هستم که حرف هام نظر شخصی هس و قابل تکیه و استناد نیس و تا افرادی چون شما هستن حرف های من ارزشی ندارد.  و من الله توفيق     

باسلام مجدد خدمت جناب متفکر  ببینید برادر گرامی، من تعصب و حساسیت دینی شمارو درک میکنم چه بسا اگر بنده رو میشناختید میفهمیدید که منی که چنین نسخه ای پیشنهاد ميدم آدم سخت گیری هستم. تا چند ماه پیش هر کسی ازم سوالی میکرد ميگفتم صبور باش مهم نیس اگر قسمتت باشه ميشه من شاید برام مهم نباشه چون راحتم با تنهایی خودم  ولی برادرم هر کسی چنین نظری خوبش نمیکنه راه عملی ميخواد شما نگاهتون صفر و یک هس من قبلا مثه شما بودم ولی الان حس میکنم نگاه صفر و یک من خونخواهی بود در حق دوستام که به جای اینکه کمکش کنم حرفایی که دوست داشتم رو تکرار کردم و ازش خواستم صبوری کنه  نمونه اش دوستان همین جمع که خارج از نت ارتباط داریم هم بودن که به بنده بابت چنین نظری خرده گرفتند که چرا درک نمیکنم چرا همه اش ميگم صبور باش، توکل کن  خیلی فکر کردم حتی سوال کردم  متاسفانه شما صحبت های منو در پست دوستم کامل نیاوردید مثلا سوال آب نجس که اينجا کامل نیاوردید که اصلا مفهوم مشخص نیس بحث دو ساعت کلاس اخلاق و فلسفه ای هس که استادش فوق العاده هستن من به هیچ عنوان موافق با کوتاه اومدن از مواضع دینی نیستم ولی اگر شرایط جامعه بگونه ای باشه که دختر خوب ما بخاطر ظاهرش رد ميشه بنظر حقیر آرایش و پوشش در حدی که جلب توجه نکنه ولی اعتماد به نفسش هم خرد نشه ایرادی نداره  چرا این حرفو میزنم چون تبعات افسردگی و گوشه گیری به مراتب بيشتره  خدای کریم و مهربان وقتی دختری رو زیباتر خلق کرده پس زیبایی جرم نیس اما در حد اعتدال  حالا یا خدادادی یا ساختگی  متاسفانه شما متن پستتون مناسب با صحبت من انتخاب نکردید حجاب معمولی با ازدواج در جامعه رابطه دارد چرا؟ دلیلش رو ميگم شما یک سوال مجازی راه بیندازید و از مردم بخواهید که بین سه پوشش چادری، معمولی و بدحجاب پوشش همسر مورد نظرشون رو انتخاب کنن من این رو چون دیدم به شما عرض کردم که امتحان کنید البته نه اینجا مثلا کلوب یا غیره  همه دوست دارند که همسرشون مذهبی و خداشناس کامل باشه ولی واقعیت جامعه این هست که از يه سن به بعد که خواستگار کم ميشه احتمال داشتن چنین خواستگاری به مراتب کمتر ميشه حالا تکلیف چیست. عرض میکنم  وقتی از دختر جوان پرسیده ميشه حاضري مجرد بمانی اگر خواستگار مذهبی واقعی نباشد بیشتر مواقع ميگن خیر تنهایی برام سخته و نميتونم حتی به این فکر کنم که در چهل سالگی مجرد باشم این درد جامعه ماست حالا اگر من بخوام به دوستانم راه حل بدم بايد راه حل مطابق میلم ندم چون من تنهایی رو انتخاب کردم اما اون دوست داره ازدواج کنه زندگیش براش سخت شده، اگر ساعت ها کنارش بشينم و بگم باز دو روز که بگذره غصه میخوره و از تجردش در این سن ناراحته  پس نگاهم رو عوض کردم ديگه حالا بخاطر دلم بهش نمیگم اگر کمی تغییر کنی اتفاق خاصی میفته چون دیدم در عمل از همون سوالی که از جوون ها پرسیده شده که تمایلشون بیشتر به ظاهر معمولی از نظر حجاب هس نه حجاب محکم بدون آرايش  امیدوارم صحبت های بنده رو بی غرض بخوانید   دلم ميخواست مملکت امام زمانی بود من عاشق حجاب هستم عاشق پاکی هستم  ولی ديگه نمیخوام نظری بدم که دوستانم رنج بکشند و همه اش بگن چرا  ديگه بهشون ميگم برو دنبال چیزی که ارومت کنه خدا ازت خواسته بدی نکنی پس در هر شرایط جوري باش که کسی آزار نبينه  من نمیگم بین مسئول شدن و آرایش اون خانم ها ارتباط هس من ميگم بین زیبایی با آرایش و ازدواجشون ارتباط هس کاری اصلا به مسئوليت ندارم حرف من ازدواج هس  البته به شخصه در کارهای مذهبی حتی اگه خانمه ایکس قویتر هس از جنبه های ارتباطی، خانم ایگرگ که الگوی مناسب تر هس انتخاب میکردم حتی اگه اون منو نمیشناخت ولی من اونو معرفی میکردم چون تاثیرش روی مردم زیاده روی جوان زیاده  من به دخترهاي زخم خورده دهه شصت علی الخصوص،  نميتونم حرفی بزنم که پنج سال ديگه شرمنده اش بشم چون همین الان بهم ميگه چرا این مدت خدا دعاهامو ندید من ميدونم خدا اول از همه تفکر ميخواد اینکه راهتو پیدا کنی برای رسیدن به خواسته هات، برای اینکه نشاط داشته باشی، بالندگي داشته باشی راه های جذب خواستگار جواب نميده برادرم چون جامعه در اکثر مواقع زیبایی ميخواد البته در کنار خوبی ها  ولی زیبایی ميخواد  منه جوان يه کار مناسب با رزومه قوی هم داشته باشم از شرکتی برم داخل و يه دختر ماه رو باشه اون متاسفانه احتمالا اولویت انتخاب ميشه چون متاسفانه ميخواد تو همایش ها که نیروهای هر شرکت دسته جمعی میان رییسش ميخواد کم نياره و نیروهاش بیشتر به چشم بیاد  باور کنید وجود داره اونم نه کم... مثالی که من درباره پزشک و دندانپزشک وغیره میزنم موردهای زیادی هس که کیس مناسب ندارن مگر ظاهر خاصی داشته باشن شیراز که اينطوره  دوست من که دندانپزشک بود خیلی ناراحت شد که تغییر کرد چون راحت برخی بخاطر ظاهر همه توانایی آدمو نادیده ميگيرن و طرف رو خرد میکنن ولی اگر بخوان زیبا کنن اکثر دخترا بلدن اما حرمت نگه میدارن اما گاهی بی حرمتی دریافت میکنن  به شخصه چندین بار تو حرم ازم خواستن دختر معرفی کنم باور کنید پسر از خانواده مذهبی، وقتی به مادرش یا خواهرش معرفی میکردم میگفتن این نه قشنگتر باشه، درحالیکه دختر قشنگ بود... واقعا حرف زياده که واقعا گفتنش سخته برام  عاقبت همه بخیر