این ایات و احادیث که از ان حقوق برداشت میشود، علاوه بر پوسته ظاهری آن، بطونی دارند که بر ما پوشیده است. ولی ما با تفکر میتوانیم بقدر وسع خودمان از انها بهرمند شویم. برای همین هم هست که روایت داریم: "افضل العباده ؛ التفکر". و در قران ایات "افلا یتدبرون" و "لعلکم تعقلون" زیاد هست.
چرا ما همش پوسته ظاهری حقوق را می بینیم؟ چرا فکر نمی کنیم که خدایی که این حقوق را وضع کرده بعدش هم فرموده : «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» زن و شوهر بايد همانند لباسی عيبهای يكديگر را پوشش داده و در اصلاح يكديگر بكوشند.
اجازه بدید خیلی بازتر بیان کنم!
چرا شما از این حقوق برای نفوذ به قلب همسرانتون بهره نمیبرید؟ مگر تمام آرزوی یک زن تسخیر قلب همسرش نیست؟!
یادم هست زمانیکه تازه ازدواج کرده بودم باید برای کاری بیرون میرفتم. با سختی شماره همسرم رو که در دسترس نبود ازاد کردم و از ایشان اجازه گرفتم.
وقتی خانه آمد خندید و گفت تو 4 ساعت خط منو ازاد کردی که نیم ساعت بری کاری انجام بدی؛ خب میرفتی!
به او نگفتم این یکی از حقوق توست اولا. ثانیا چنین است.ثالثا چنان است.
به او گفتم وقتی از تو اجازه میگیرم قلب من در ارامش است و بدون استرس بکارم میپردازم و ... .
از انروز تا به امروز ایشان بارها این مساله رو مایه مباهات خود نقل کرده و به خود میبالد.
اجازه دهید از منظر دیگری طرح موضوع کنم؟
این ایات و احادیث که از ان حقوق برداشت میشود، علاوه بر پوسته ظاهری آن، بطونی دارند که بر ما پوشیده است. ولی ما با تفکر میتوانیم بقدر وسع خودمان از انها بهرمند شویم. برای همین هم هست که روایت داریم: "افضل العباده ؛ التفکر". و در قران ایات "افلا یتدبرون" و "لعلکم تعقلون" زیاد هست.
چرا ما همش پوسته ظاهری حقوق را می بینیم؟ چرا فکر نمی کنیم که خدایی که این حقوق را وضع کرده بعدش هم فرموده : «هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» زن و شوهر بايد همانند لباسی عيبهای يكديگر را پوشش داده و در اصلاح يكديگر بكوشند.
اجازه بدید خیلی بازتر بیان کنم!
چرا شما از این حقوق برای نفوذ به قلب همسرانتون بهره نمیبرید؟ مگر تمام آرزوی یک زن تسخیر قلب همسرش نیست؟!
یادم هست زمانیکه تازه ازدواج کرده بودم باید برای کاری بیرون میرفتم. با سختی شماره همسرم رو که در دسترس نبود ازاد کردم و از ایشان اجازه گرفتم.
وقتی خانه آمد خندید و گفت تو 4 ساعت خط منو ازاد کردی که نیم ساعت بری کاری انجام بدی؛ خب میرفتی!
به او نگفتم این یکی از حقوق توست اولا. ثانیا چنین است.ثالثا چنان است.
به او گفتم وقتی از تو اجازه میگیرم قلب من در ارامش است و بدون استرس بکارم میپردازم و ... .
از انروز تا به امروز ایشان بارها این مساله رو مایه مباهات خود نقل کرده و به خود میبالد.
به همین سادگی.
«الْمُؤْمِنُ كَیّس»؛ «مؤمن زرنگ است»
موفق باشید.