سلام من وقتی متوجه صیغه کردن پدرم شدم به مادرم اطلاع دادم وطرف مادرم رو گرفتم همین اطلاع دادن ها باعث شد از هم جدا بشن بعد از کشمکش هایی فراوان...حالا منی که در برابرکارپدرم که صیغه میکرد قد علم میکردم... الان در کار مادرم سکوت میکنم نمی دونم چرا؟ آیا من الان شریک گناه هستم سکوت در برابر کار های مادرم ؟ آیا کار اشتباهی کردم پدرم رو لو دادم ؟ و سکوت میکنم در برابر کاری مادرم؟
-------------------------------------
کاربران محترم ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين ميتوانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران ميتوانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگهدارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
خوب کردی طرف مادرتو گرفتی
بیخود کرده تا زن خودش هست
رفته یکی دیگه رو صیغه کرده
منم بودم پرده از رازش برمیداشتم
اشتباه نکردی حقشه بدونه با چه آدمی زیر یه سقفه
من همیشه طرف مادرمم
حس خوبیه پسر داشتن وقتی هوای دلتو داره
خیلی اوضاع تو خرابه
خلیلی
و متاسفانه امثال تو زیادند
تند نرو
اوضاع خودت تو و عاقبتت معلوم نیست خیلی از این بهتر باشه
خدا که خداست
میگه توبه کنید
تو چیکاره ای اینجوری صحبت میکنی؟
با سلام به شما کاربر محترم
متاسفانه بسیار عجولانه رفتار کردید که مسئله مربوط به پدرتان را به مادرتان انتقال دادید. ای کاش بیشتر تأمل میکردید. هر راست نشاید گفت!!! در هر صورت کاری است که شده، ولی اشاره کردید که در برابر کارهای مادرتان سکوت کردید! توضیح ندادی که مگر مادرتان خطایی کرده است که شما در برابرش سکوت کردید؟ البته اگر هم مادرتان خطایی هم کرده باشد، راهکارش این نیست که شما فریاد بکشید، بلکه راهکار دارد. برای دریافت راهکار میتوانید به لینک ذیل که مشابه سوال شماست مراجعه کنید.
http://btid.org/node/136750
موفق باشید.
البته شما کاربر محترم قبلا در یک لینک دیگری شبیه همین سوال رو مطرح کردید و آنجا به طور مفصل تری به جواب سوالتان پرداخته شد.
http://btid.org/node/148403
اما درباره اینکه آیا چون شما سکوت کردید، شریک گناه مادرتون هستید، باید عرض کنم؛ اگر واقعا وضعیت مادرتون برای شما مهم نبود و هیچ گونه تلاشی برای بازداشتن ایشون از گناه نکرده باشید، چه بسا شما هم در این زمینه مقصر هستید، ولی اگر تلاشتون رو برای بازداشتن ایشون از گناه رو انجام داده باشید، چیزی گردن شما نیست.
با توجه به مکاتبات قبلی شما، به نظر میآید که مادرتان متوجه شده است که شما از روابطش آگاهی دارید و جای مخفی کاری نیست. اگر گفتگو و راهکارهایی که قبلا در مکاتبات قبلی گفته شد، تاثیر نداشت، در اون صورت چاره ای ندارید جز اینکه روی حساسیتها و نقاط ضعفش دست بگذارید. لذا برای بازداشتن ایشون از گناه، باید روی حساسیتها و نقاط ضعف ایشون کار کنید؛ بررسی کنید که حساسیتهای ایشون نسبت به شما چیه؛ از اون طریق ایشون رو از ترک گناه بازدارید؛ مثلا اینکه شما رو از دست بدهد و اینکه مثلا شما برید و اون رو تنها بگذارید، حساسیت دارد، خب روی این مسئله مانور بدید و هشدار بدید که اگر رویه زندگی خودش رو تغییر ندهد، شما مجبور به ترک ایشون میشوید. البته فتیله این کار رو هم خیلی تشدید نکنید، بلکه روزنه ای از بازگشت رو برای ایشون قرار بدید تا امید به بازگشت ایشون فراهم باشد.
البته این کار به صورت مقطعی جواب میدهد، ولی برای اینکه به صورت پایدار باشد، سعی کنید شناخت ایشون رو نسبت به مسئله بوجود آمده بیشتر کنید و از هر ابزاری که بتواند او را وادار به تجدیدنظر در رفتارهایش بکند، استفاده کنید؛ حتی اگر واقعا تمایل به ازدواج دارد، ایشون رو همراهی کنید. لذا از هیچ راهی را که بتواند تغییر رویه در رفتارهای مادرتان انجام دهد دریغ نکنید، ولی مبادا که بخواهید خدای نکرده مادرتون رو پیش دیگری رسوا کنید که بدترین کاری است که انجام خواهید داد و چه بسا با این کار دیگر امیدی به بازگشت مادرتون وجود نخواهد داشت.
موفق باشید.
خب توی پروفایلش هست دیگه برید بخونید
حاجی خودت که مشاوری، لابد فهمیدی منظورش جیه دیکه
خخخخ