دوران غیبت امام زمان در کلام امام صادق علیهماالسلام به گونهای ترسیم شده است که علاوه بر بیان امتحان و آزمایش انسانها، راه نجات نیز معلوم شده است.
خداوند قلب امام را مملو از علم و نورانیت قرار داده است؛ بنابراین امام به تمام وقایع و اتفاقات گذشته، حال و آینده علم دارد. امام صادق علیهالسلام نیز بر اساس همین علم، برخی از حوادث دوران غیبت امام زمان علیهالسلام را ترسیم میکند.
دوران امتحانات سخت
امام صادق علیهالسلام فرمود: «اَما وَ اللّهِ لَیَغِیبَنَّ اِمامُکُمْ سِنِینا مِنْ دَهْرِکُمْ وَلَتُمَحَّصُنَّ حَتّی یُقالَ ماتَ قُتِلَ هَلَکَ بِأَیِّ وادٍ سَلَکَ وَلَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَلَتُکْفَؤُنَّ کَما تُکْفَأُ السُّفُنُ فِی اَمْواجِ الْبَحْرِ»؛[1] «به خدا سوگند! امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت میکند و بهیقین مورد آزمایش واقع شوید تاآنجاکه گفته شود: او مرده، کشته و یا هلاک شده است، به کدام وادی رفته است؟ و چشمان مؤمنان بر او بگرید و واژگون شود، چنانکه کشتیها در امواج دریا واژگون شوند».
در برخی روایات از امتحان و آزمایشی یاد میکند که انسانهای صالح از فاسد جدا شوند.[2]
سختی دینداری در دوران غیبت
همواره بدخواهان سعی میکنند حقیقت را با شبهات مختلف و در لابلای آنها پنهان کنند. امام صادق علیهالسلام فرمود: «وَ لَتُرْفَعَنَّ اِثْنَتا عَشْرَةَ رایَةً مُشْتَبِهَةً لا یُدْری اَیٌّ مِنْ اَیٍّ قالَ فَبَکَیْتُ»؛[3] «و دوازده پرچم مشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود». همین امر باعث مشتبه شدن حق و پنهان شدن آن میشود؛ هر چند برای جویندگانش، روشن است.
رئیس مذهب شیعه در مورد دینداری در دوران غیبت فرمود: «اِنَّ لِصاحِبِ هذا الاْمْرِ غَیْبَةً الْمُتَمَسِّکُ فِیها بِدِینِهِ کَالْخارِطِ لِلْقَتادِ»؛[4] «به راستی برای صاحب این امر، غیبتی است که پایبندی به دین در آن، مانند کسی است که دستش را بر روی شاخههای خاردار بکشد».
اهل نجات در دوران غیبت
هرچند انسانها در دوران غیبت امام زمان علیهالسلام در معرض امتحانات سخت و دوری از امام گرفتار میشوند، ولی بیتردید، اهلبیت علیهمالسلام ویژگی اهل نجات را نیز بیان کردهاند؛ امام صادق علیهالسلام فرمود: «فَلا یَنْجُوا اِلاَّ مَنْ اَخَذَ اللّهُ مِیثاقَهُ وَکَتَبَ فِی قَلْبِهِ الاْیمانَ وَاَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ»؛[5] «پس نجات نیابد از این امتحان، مگر کسی که خدا از او پیمان گرفته و در قلبش ایمان را نوشته و او را با روحی از جانب خود، تأیید کرده باشد».
بیشک اینها همان کسانی هستند که پابهپای پیامبر صلیاللهعلیهوآله و اهلبیت علیهمالسلام حرکت میکنند.
اینان علاوه بر ولایتپذیری و دوستشناسی، دشمنان را خوب میشناسند و هرگز با آنان طرح دوستی ندارند.[6] آنها همان فرقه ناجیه [شیعیان امیرالمؤمینن علیهالسلام] در کلام پیامبر صلیاللهعلیهوآله هستند.[7]
پینوشت:
[1]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، اسلامیه، ج1، ص336.
[2]. نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغيبة، نشرصدوق، ص201.
[3]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، اسلامیه، ج1، ص336.
[4]. صدوق، محمدبن علی، کمالالدین، اسلامیه، ج2، ص346.
[5]. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، اسلامیه، ج1، ص336.
[6]. مجادله: 22.
[7]. خزاز رازی، علیبن محمد، کفایةالاثر، بیدار، ص155.