متوجه شدم که شوهرم ،چند ماهه، ازدواج موقت کردن....

14:02 - 1401/09/02

سلام وقت بخیر
من40سال دارم،شوهرم 47سال
یه دختر 26 ساله ام داریم، که ازدواج کرده ویه فرزند داره
اخیرا متوجه شدم که شوهرم ،چند ماهه که،ازدواج موقت کردن،با یه خانم که توی یه شهری دیگه ست که فاصله ش تا ما ۲ ساعته
شوهرم تو ازدواج موقتش با پدر اون خانم  قول وقراری گذاشتن که دوشب نباشه ،یه شب بیاد پیش دخترش
الان چند ماهه که این روال انجام میشه
این موضوع منو خیلی خیلی رنج میده
تو این مدت هم با هم دعوا زیاد داشتیم
من اصلا نمیتونم قبول کنم که شوهرم با یکی دیگه باشه، باهم خوش باشن، همبستر باشن،
شوهرم با این کارش لطمه بزرگی به من زد
خیلی فکر وخیال میکنم،شبی که نیست تا صبح نمیتونم بخوابم وگریه میکنم وهزارتا فکر وخیال،انقدر حالم بد میشه که وقتی پیشم نیست،حوصله هیچ کس وهیچی رو ندارم،حتی دختر م ونوه ام،
دوست ندارم برم خونه پدر ومادرم
خواهر برادر رو ببینم،مادرم هم از دستم ناراحته که دیر به دیر میرم سر میزنم
به شوهرم میگن که ارامشو از من گرفتی،من زن دائمتم،وظیفته که ارامشو برا من فراهم کنی وپس بزنی این رابطه رو،قبول نمیکنه،میگم لاقل شب ها نمون،میگه قول دادم که تو در وهمسایه واقوامش مثل یه ازدواج دائم برخورد کنم
شوهرم میگه اگه کاری کنی که بهم بخوره،من دوباره میرم یکی دیگه رو میگیرم
میگه که من از نظر جنسی به 2 تا زن احتیاج دارم
من به خاطر 25 سال زندگی وحرف ونقل مردم وبه خاطر دخترم که ازدواج کرده،نمیتونم ترکش کنم
از اون طرف هم تحمل این موضوع برام سخته،از چند نظر
یکی اینکه نمیتونم یه زن دیگه رو در کنار شوهرم ببینم
دوم اینکه اگه داماد ودخترم وفامیل یه روزی متوجه ازدواج موقت شوهرم بشن،ومورد سرزنش ونیش وکنایه های اطرافیان بشم،ودامادم این کار شوهرمو بزنه تو سر دخترم یا خدایی نکرده اونم همین بلا رو سر دخترم بیاره،خیلی خیلی میترسم
همه ساعاتم همش داره با این افکار میگذره
از شما خواهش میکنم که به عنوان یه برادر بهم کمک کنید که چکار بکنم که با این مشکل کنار بیام وکسی متوجه نشه،وخودمم کمتر داغون بشم
یا اینکه راهی هست که انجام بدم که شوهرم دست از این کاراش برداره واون خانم رو طلاق بده؟
ایا راهی هست که به ارامش برسم وزندگیمون رنگ شادی و خوشبختی بهش بگیره؟
لطفا راهنماییم کنید وراه حل بدید که چکار کنم

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/226093
تصویر سحرخیز

سلام؛ عرض ادب و احترام خدمت شما خواهر گرامی ...

از اینکه­ سؤال خودتون رو با ما به اشتراک گذاشته‌اید و نیز تلاش دارید مسائل زندگی رو به شیوه درست و از طریق مشورت نمودن حل مسئله کنید از شما سپاسگزاریم. سوالتون رو مطالعه کردم؛ اشاره داشتید که متوجه شده ­اید اخیراً همسر شما با خانمی دیگر ارتباط به‌صورت ازدواج موقت برقرار کرده ­اند و در این مدت آرامش خود را ازدست‌داده ­اید و برای بهبود زندگی خود به دنبال راهکار مناسب هستید؛ در ذیل نکاتی رو خدمت شما عرض می­ کنم.

خواهر گرامی؛ شرایط شما و رنجش خاطرتان قابل‌درک هست، به شما حق می‌دهم که این‌چنین آزرده‌خاطر شده باشید و حال دلتان خوب نباشد؛ مسلماً هر زنی دوست دارد همسرش تمام‌وکمال برای او و وفادار و متعهد به زندگی باشد. اما اگر آن‌گونه که باید روابط پیش نرفت و مردِ زندگی دچار حاشیه شد چه باید کرد؟

در این شرایط دوراه وجود دارد: طلاق و جدایی که حل مشکل نیست؛ یعنی باید رها کرد و رفت و چه‌بسا این رفتن آسیب را بدتر کند و کمکی به آرامش روان نکند. همان گونه که خود شما اذعان دارید که رفتن به صلاح نیست. در واقع پاک‌کردن صورت‌مسئله و وجود آمدن مشکلاتی جدید هست؛ و راه دوم ماندن و تلاش کردن برای حفظ و آرامش زندگی مشترک؛ یعنی صبر فعال داشت. یعنی صبر فعالی که در پیش گرفته‌اید و مهارت و سیاستی که می‌آموزید همسرتان و زندگی‌تان را حفظ کنید.

در ابتدا باید ریشه و در واقع انگیزه اصلی این حاشیه روی همسر خود را پیدا کنید، باید بررسی شود که چه چیز باعث گرایش مرد به فردی غیر از همسرش شده است. گاهی ممکن است ناشی از فرهنگ و عرف باشد یا دلیل بیماری و ناتوانی جنسی خانم و یا غیره. به‌صورت کلی، عموماً این نوع حاشیه روی‌ها به دو سرمنشأ می‌رسد: کم‌کاری و کوتاهی خانم یا بی‌تقوایی آقا یا هر دو با هم. لذا این موضوع نیاز به بررسی جدی و دقیق دارد که چه شده است که همسر شما در این مسیر قرار گرفته­اند.

اگر دلیل اصلی­ کم­ کاری خانم بود؛ در اینجا خانم باید سعی کند کوتاهی‌های خود را چه از نظر عاطفی چه جنسی چه روحی به نحو احسن جبران کند تا بتواند علاقه و جذابیت از بین رفته را برگرداند و اگر مشکل ناشی از بی‌تقوایی و غفلت آقا بود، خانمی که مهارت و سیاست زندگی را بداند در این عرصه نیز می­تواند موفق باشد و همسرش را از طریق بعضی از امور، از مسیر رفته برگرداند. پس خواهرم لطفاً صادقانه یک بازنگری به روابط خود و همسرتان از ابتدای آشنایی داشته باشید، سهم خود را از اشتباهات پیدا و تلاش کنید. بامهارت آموزی و پیاده کردن آن‌ها در زندگی آرامش را به خود و همسرتان برگردانید.

در مسیر دوم نیز سختی‌هایی وجود دارد. تغییر به‌راحتی صورت نمی‌پذیرد و البته تمام‌وکمال نباید انتظار داشته باشید که همه چیز درست شود؛ لذا پیشنهاد بنده به شما مسیر دوم هست؛ چراکه تبعات آن باتوجه‌ به شرایط شما کمتر می‌باشد اگر قصد دارید که در زندگی بمانید نباید سراسر احساس تنفر و بی‌نشاطی را داشته باشید؛ بلکه باید متوکل، امیدوار و تلاشگر باشید. در این مسیر احتمال دارد اشتباهاتی را نیز، شما مرتکب شده باشید؛ باید آنها را به کمک یک مشاوره امین شناسایی کنید و رفتارهای مخرب را تشخیص دهید و شروع به تغییر کنید و با تغییر شما زندگیتان نیز بهبود پیدا می­ کند.

در نتیجه خواهرم؛ همه جوانب را بسنجید و برای حفظ آرامش زندگی­تان تلاش­ کنید. نه فقط به‌عنوان همسر، بلکه در جایگاه مادری، باید نقطه امن و آرامش برای بقیه باشید و اولین قدم برای رسیدن به این آرامش، شروع از خودِ شماست. در این مدت که متوسل به دعوا و تنش و دلخوری شده‌اید آیا شرایط بهتر شده است؟ قطعاً خیر. جز اینکه روزبه‌روز فاصله و سردی روابطتان بیشتر شده و زمینه را برای رفتن همسرتان مهیاتر می­ کنید. پس اول در این مسئله پیش‌آمده، توکل به خدا کنید و از خدای منان طلب آرامش و صبر داشته باشید.

در ادامه مسیر دقت بفرمایید که دررابطه‌با مسئله پیش‌آمده، اگر چنانچه کاملاً متوجه این ارتباط شده ­اید، خیلی نیاز هست که با صبوری و بامهارت رفتار کنید. البته تحمل این شرایط و با صبر رفتارکردن قبول داریم که سخت است؛ اما باید مراقب بود که مبادا قبح این کار بریزد و یا آقا شروع به دعوا و پرخاش کند و به نحوی حتی طلبکار هم شود و زمینه دلخوری و تنش و فاصله بیشتر شود.

در این‌گونه مواقع بهتر است ابتدا خانم به خودش رجوع کند که کجا را کم گذاشتم که باعث شد مرد من به غیر رجوع کند و بعد در جهت جبران بر آید. چون به‌هرحال باید زندگی مشترک را حفظ کرد و برای آرامش و محبت در زندگی تلاش کرد و نباید سریع میدان را خالی کرد. تشخیص درست و به حق این موضوع نیاز به بررسی خیلی دقیق دارد.

و گاهی هم ممکن است خانم کمبودی برای آقا نگذاشته باشد؛ اما آقا به‌واسطه فضای مجازی و یا شغل و.... دچار بی‌تقوایی شده باشد که قطعاً اینجا هم خانم اثرگذار است و می‌تواند بامهارت‌هایی که هنر یک زن است زمینه معنویت همسر را تقویت کند. در مورد رفتار همسرتان کشف این نکته مهم هست که علت زیربنایی این رفتار چه بوده است؟ چه نیازی در زندگی همسرتان ممکن نبوده باشد؟ گاهی اوقات نیاز به عشق و تعلق، گاهی اوقات نیاز به آزادی و گاهی اوقات نیاز به اقتدار مرد به‌گونه‌ای که بایدوشاید تأمین نمی ­شود، گاهی کمبودهای جنسی و گاهی هم تنوع طلبی و...  لذا باید خوب بررسی شود که چه مسئله بغرنج در این میان وجود داشته است. انتظار همسرتان از شما چیست و با تغییر سبک زندگی تان ریشه‌های این مشکل را شناسایی کنید.

متأسفانه، برخورد شما با همسرتان در موقعی که متوجه اشتباه او شدید نیز درست نبوده است؛ بلکه شما باید حریم‌ها را حفظ می‌کردید و به‌صورت غیرمستقیم زندگی خود را تغییر می‌دادید و مطرح‌کردن آن با همسر، دعواکردن یا مسائلی ازاین‌دست اوضاع را بدتر می‌کند و بعضاً کمکی به بهبود اوضاع نمی‌کند؛ لذا شما باید به جبران آن اشتباهات نیز بپردازید. اگر بعدازاین تغییرات لازم در شما و شناسایی چرخه معیوب روابط باز همسرتان به این موارد ادامه دهد آنگاه باید با کمک یک مشاور امین تصمیم دیگری بگیرید.

درهرصورت این‌گونه مسائل باید بررسی دقیق شود تا ابعاد مختلف آن روشن شود و بتوان راهکار قطعی را داد. مسئله شما نیاز به بررسی دقیق‌تر دارد (اختلافات شما، مهارت­های کلامی، حفظ اقتدار مرد، کمیت و کیفیت نیازهای زیستی، ارتباط عاطفی، استقلال‌های اقتصادی و ...) ، برای بررسی بهتر پیشنهاد می‌کنم با مشاوری امین ارتباط بگیرید. تا ارزیابی بهتری از شرایط شما شود و نکات لازم را دریافت کنید.

کلام پایانی:

دراین‌ارتباط طبیعی هست که نتوانید در شرایط فعلی مباحث هنر زنانه بودن را به‌خوبی برای همسرتان پیاده کنید، چرا که اولاً به قول خودتون، نشاطتان را در زندگی از دست دادید، و ضربه سنگینی به روان شما وارد شده که هنوز کابوسش را می ­بینید، و احتمالاً هم در مواردی خودتون رو سرزنش می‌کنید؛ پس باید اول اون ضربه را حداقل اندکی ترمیم کنید تا انرژی و انگیزه کافی برای اجرای آموزش‌هایی که به شما داده میشه را دوباره به دست بیاورید ان شاالله.

پس توصیه می‌کنم حتماً به یک روان‌شناس بالینی یا زوج درمانگر متعهد مراجعه کنید، ترجیح این هست که هر دو نفر با هم مراجعه کنید، اما اگر نشد خودتون به‌صورت فردی حتماً مراجعه بفرمایید. برای بهبود حال خودتان دست از مرور خاطرات و نشخوار فکری بردارید و خیال‌پردازی را کنار بگذارید و برای خود مشغولیت مناسبی فراهم کنید تا بتوانید به چرخه درست زندگی برگردید.

موفق و سربلند باشید .