خوش بحال این پسر که یه دختر فهمیده نصیبش شده که میگه عروسی رو ساده بگیریم!
کمتر دختری هست که خواستش این باشه
ولی از من به شما یه نصیحت!
مراسم عروسی رو با گلزار شهدا و مسجد و ... قاطی نکنید....جشن و شادی جای خود دارد دعا و و...هم جای خود...زیاد تندروی نکنید
جشن عروسی بگیرید با لباس عروس و شادی و خوشحالی هر چند ساده
یه چند سالی صبر کن تا بزرگتر بشی
تو الان ابتدای یه جاده وایستادی که فقط چند متر جلوتر رو میبینی و از بقیه مسیر هیچی نمیدونی ولی خانوادت سوار بر یک بالن یا یک بالگرد از بالا کاملا مسلط دارن کل مسیر جاده رو میبینن و از همه پیچ و خم ها و پستی ها و بلندی هاش خبر دارن
کاملا به حرف خانوادت باش عزیز من
خیلی ناعادلانه هست....پسر عاشق میشه و میره دنبال عشقش ولی دختر عاشق میشه و هیچ کاری نمیتونه بکنه! چرااااااااااا
من کلا موندم که اینجور مواقع دختر باید چیکار کنه!
همه چیز رو تو دلش نگه داره ، که سخته ممکنه عشقش بپره یا مجبور بشه با یکی دیگه ازدواج کنه
علاقش به پسر رو بهش بگه که ممکنه جواب رد ببینه که این خیلی بد هست
واسطه بفرسته که بازم ممکنه جواب پسر منفی باشه.....اونوقت دختر میمونه و عشقش و یه دل سوخته!
کلا به نظرم دخترا سعی کنید عاشق نشید که ضرر میکنید....هر چند دیگه امروزه دختر پسرها اینقدر راحت با هم در ارتباط هستن که از دل هم خبر دارن ولی خب دخترای مقید و مذهبی اینجوری نیستنا!
ولی با همه این تفاسیر به نظر من مرگ یه بار شیون هم یه بار...دلو بزن به دریا و از طریق یه واسطه مطمئن ، اون پسر رو از علاقه خودت باخبر کن ؛ اگه دلش باهات باشه میاد سراغت اگرم نباشه که نمیاد مطمئن باش....اینجوری حداقل خودت رو راحت میکنی به بقیه خواستگارات فکر میکنی ولی باید هر چی زودتر این کار رو بکنی که بقیه فرصت ها از بین نره...اگه میخوای ضرر نکنی باید منطقی فکر کنی شاید اون از تو خوشش نیاد و باید این آمادگی رو داشته باشی
سلام آقای آرش نمیدونم شما خودتون چند سالگی ازدواج کردید! ولی حقیقتش یه چیزی هست که آدم دیگه وقتی سن و سالش بالا میره و مثلا از سی سال میره بالا واقعا دیگه گزینه ای براش نمیمونه که بخواد مثل اوایل جوانی عاشقش بشه و شب و روز و فکر و خیالش بشه یه دختری که دوستش داره ...تو این سن و سال دیگه واقعا باید سبک سنگین کرد و یکی رو انتخاب کرد ...
واقعا خوش بحال اونهایی که طعم عشقی رو میچشن که بعدش هم به اون عشقشون میرسن!
Pages