با سلام خدمت شما
ببنید دوست عزیز
اولا: زن امیرالمومنین فاطمه کلابیه است که فرزند حِزام بن خالد یا حرام بن خالد از قبیله بنی کلاب است و مادرش و لیلی یا ثمامه دختر سهل بن عامر بن مالک. لذا هیچ ربطی به شمر بن ذی الجوشن نداره، چون پدر شمر شُرَحبیل بن اَعْوَر بن عمرو نام داشت.
اما ظاهرا از یک طایفه بودن و او هم کلابی بوده، لذا شب عاشورا میاد و میگه خواهر زاده های من کجا هستن، نه اینکه واقعا خواهر و برادر باشند، مگر نمیشه که از یک طایفه یکی بد باشه و یکی خوب؟؟؟؟ حتی از این خانواده هم میشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!
در رابطه با امام حسن مجتبی(ع) هم هیچ زنی به این نام در بین همسران ایشان دیده نمیشه که دختر معاویه باشه و خواهر یزید و این دروغه محضه.
بله دختر ابوسفیان و عمر و ابوبکر زن پیامبر بوده اند، اما چه ربطی بین پدر و دختر وجود داره، اینکه شخصی پدر زن ما باشه چه ربطی به خود شخص داره، ما به خاطر اعمال و رفتار خودشون دشمنی میکنیم.
نکته پایانی اینکه اصلا این نسب ها درست هم باشه هیچ ربطی نداره دشمن داره مغالطه میکنه، مگر پسر حضرت نوح، کافر نبود؟؟؟؟ میشه بگیم چون پسرش کافر بود پس پیامبر نیست؟؟؟؟؟؟ چه ربطی داره!!!!!!!!!!!!!!!!!!! همه انسانها آزادن هر جور که میخان تصمیم بگیرن و رفتار کنن و هر راهی که دوست دارن و لو دشمنی خدا و پیامبرش بشه و انتخاب کنن، مگه نمیشه خواهر کسی خوب باشه و برادرش بد باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟مگه نمیشه دختر خوب باشه و پدر بد باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بنابراین این حرف ها همش مغالطه و برای منحرف کردن ذهن جوانان هستش که باید هوشیار بود و فریب دشمن رو نخورد.
با سلام خدمت شما.
مطالب خوبی نوشتید اما یه جا هم نوشتید کارهای مباح برای امام حرامه؛ که درست نیست، برای امام هم مباحه و حلاله، مثلا گوشت خوردن مباحه، ائمه اطهار گاهی گوشت میخوردن، رفتن به باغ مباحه، گاهی میرفتن، مباح یعنی عملی که نه واجبه و نه مستحب، نه حرامه و نه مکروه؛ لذا بیشتر امور زندگی مون رو امور مباح تشکیل میدن.
با سلام خدمت شما.
این خیلی عالیه که شما به این فکر هستید که حتی زندگی روزمره خود رو شبیه معصومین کنید.
بذارید از شبیه ترین افراد به معصومین صحبت کنیم یعنی مراجع تقلید وعلما تا حساب کار دستمون بیاد، علما هیچ وقتی برای دین فیلم سریال و فوتبال و ... تلف نمیکنن؛ نهایت چیزی که گوش میکنن یه اخباره اونم یک دفعه نه چند مرتبه، لذا بیشترین وقت و زمان این بزرگوران صرف مطالعه و تدریس میشه، علما خیلی کم میخوابن، خیلی کم غذا میخورن و بیشتر مشغول استفاده از عمر و وقت هستن.
خوب ما که مثل علما نمیتونیم باشیم چون وظیفه اونا با ما فرق داره، ممکنه من یه مغازه دار باشم، یه راننده باشم، یه مهندس عمران باشم ... که تدریس و تحقیق و... تو برنامه ام نباشه پس چه باید کرد.
خوب بدون شک ما زمان رو باید به 4 قسمت تقسیم کنیم، امام رضا(علیهالسلام) هم میفرماید: یک بخش صرف کار و تلاش برای روزی حلال بشه، یک وقت باید صرف عبادت خدا بشه، یک وقت هم صرف مطالعه و بالا بردن سواد دینی و غیر دینی بشه مثلا روزی 1 ساعت یا نیم ساعت هم بذاریم برای مطالعه احکام یا کتاب دینی، یک وقت هم باید برای استراحت و لذات حلال بذاریم.
خوب تفریح ما باید چه باشه، تفریح باید حلال باشه، مثلا رفتن به پارک و جنگل و مناطق خوش آب و هوا، کوهنوردی، استخر، رفتن به فوتبال و ورزش و ...، حتی این تفریح میتونه صله رحم باشه، بریم دیدار پدر و مادر و بزرگان فامیل و حتی در کنار خانواده بودن، در کنار بچه ها بودن، بازی کردن با بچه ها و... بردن بچه ها و خانواده به مسجد و هیئت و مکان های مذهبی هم میتونه جزئی از تفریح سالم باشه.
حتی میشه گفت برخی از برنامه های تلوزیون که آموزنده هستن و آدم چیزی یاد میگیره هم خوبه دیدنش، اما بیشتر برنامه هاش واقعا آموزنده نیست واتلاف عمر و وقت هست.
بنابراین نمیشه ما دقیقا مثل معصومین زندگی کنیم، چون وظیفه امام با ما فرق داره، اونا بیشتر وقتشون رو به تربیت شاگرد و مجالس درس و بحث و تدبیر امور شیعیان گذروندن، لذا هر کسی باید نسبت به خودش تفریحات سالم رو بسنجه و برنامه ریزی کنه. شما هم برای تفریحات حلال و مورد تایید شرع مقدس برنامه ریزی کنید.
چطور میگید سنت نبوی اینا رو رد میکنه؟ کدون روایت، خود حضرت میگوید به زیارت قبور بروید، در جنگ بدر پیامبر رو میکنه به کشته شدگان از دشمن و میفرماید: آیا وعده خود را گرفتید؟ اصحاب میگن چرا با این مردگان صحبت میکنید، حضرت میفرماید اگر گوش شنوا داشتید میفهمیدید که اونا شنواتر از شما هستن و پاسخ اونا رو هم میشنیدید.
نکته دوم چرا شما پیامبر و ائمه رو مرده فرض میکنید این مخالف قرآنه؛ قرآن به صراحت بیان میکنه پیامبر و مومنین که ائمه اطهار مهمترین مصداق اون هستن، زنده هستن و ما رو میبینن: «وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ[توبه/105]» این آیه یعنی پیامبر و مومنون زنده هستن و تمام اعمال ما رو میبینن، بعدا هم شهادت میدن، حالا شما بگو اگر مرده هستن و خبری از دنیا ندارن، چرا این آیه میفرماید پیامبر اعمال ما رو میبینه؟؟؟؟؟
نکته سوم اینکه قرآن در رابطه با عاصف بن برخیا میفرماید: «قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ » یعنی عاصف که کمی از علم کتاب در نزد او بود، تونست چشم بر هم زدنی تخت بلقیس رو در نزد حضرت سلمیان حاضر کنه، لذا این قدرت رو داشت. حال مقایسه کنید با امیرالمومنین(ع) که قرآن در شان او میفرماید: «قُلْ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتاب» یعنی نزد او تمام علم کتاب است، پس قدرت امیرالمومنین(ع) خیلی برتر از عاصف بن برخیا است. لذا حضرت هم میتونه در عالم دخل و تصرف کند.
نکته چهارم: دوست عزیز به الفاظ قرآن دقت کنید، قرآن از زبان عاصف میفرماید «أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ» یعنی من اینکار رو میکنم، عبارت اینه «أَنَا آتِيكَ»، چرا شما اونا رو به خدا نسبت میدید، چرا عاصف نگفته: خدا تخت بالقیس رو از اونجا میاره اینجا، میگه من میارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در مورد حضرت عیسی هم میفرماید: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ» یعنی من خلق میکنم، من بیماری برص رو شفا میدم، من از داخل خونه هاتون خبر میدم، میگه: من اینکارا رو میکنم یعنی توان و نیروی من است، اما به اذن الله، یعنی توانی که از خدا گرفته ام. اما چرا شما میگید حضرت عیسی و دیگران هیچکاره هستن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خدا انجام میده یا ولی خدا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مطمئنا ولی خدا اما با اذن و ارده الهی، با توانی که خدا به اونا داده.
ما هم میگوییم خدا به ولی و حجت و اما و جانشین پیامبر در میان امت اذن داده و قدرت داده که اعجاز کنه و کار خارق العاده نشون بدهد.
با سلام مجدد.
متاسفانه هیچ کدوم از این دو کتاب، معتبر نیست و نویسنده اونا از علمای مطرح شیعه نیست، لذا اعتباری ندارن، در منابع قدیم هم نیست که علمای شیعه تایید کرده باشن.
با سلام خدمت شما.
طبق روایاتی که در دست داریم حَوْض کوثر نام حوض یا نهری در بهشت است. این حوض که با نام حوضُ النَّبی نیز شناخته میشود در حدیث ثقلین و دیگر روایات بهتصریح بیان شده است. بنا بر نقل روایات، قرآن و اهل بیت(ع) در کنار این حوض بر پیامبر اکرم(ص) وارد میشوند و پیامبر(ص) با مؤمنان امت خویش در کنار آن حوض دیدار میکند. بنابر روایات شیعه و اهل سنّت، حضرت علی(ع) ساقی حوض یا ساقی کوثر است.
برای مطالعه در زمینه حوض کوثر به این مطلب مراجعه کنید.
لذا طبق این روایات این حوض مختص پیامبر اکرم(ص) است و در همین حدیث کسا تعبیر «حوضی» دارد یعنی امام حسن مجتبی(ع) صاحب حوض من است، پس اصل حوض متعلق به وجود نازنین پیامبر اکرم(ص) است. و این مطابق سایر روایات ما هم هست.
اما چرا در این روایت تعبیر «صاحب حوضی» یعنی صاحب حوض من، به کار رفته، به نظر میرسه چون همه ائمه نور واحد هستند و همه اون بزرگواران دارای مقام شفاعت هستن، و به نحوی ساقی و صاحب حوض هم محسوب میشن البته در طول پیامبر اکرم(ص)؛ به طور مثال خونه ای مال پدر هست و اون رو میده به پسرش که استفاده کنه، اینجا خونه مال هر دو هست، اگر چه اصالتا مال پدر هست. اینجا نیز پیامبر به امام حسن مجتبی میفرماید که تو صاحب حوض من هستی، یعنی اونجا به مردم و شیعیان از اون آب میدی تا بخورن.
برای مطالعه بیشتر به این مطلب مراجعه کنید.
با سلام خدمت شما.
ببنید دوست عزیز خداوند متعال در وجود انسان نیرویی به اسم عقل گذاشته تا بتونه بین حق و باطل تمییز بده و بفهمه کدوم حقه و حدوم باطل، این نیرو هم در همه انسان ها هست حالا در برخی بیشتر و در برخی کمتر؛ لذا معیار رو همه داریم و در روایات نیز از عقل به رسول باطنی تعبیر شده، پس عقل و حکم اون حجته.
نکته دوم اینکه لازم نیست ما همه ادیان و همه مذاهب رو مورد مطالعه قرار بدیم، به قول شما اینجوری خیلی وقت میبره، پس چه باید کرد؛ لازمه ابتدا با همین معیاری که در دست داریم به صورت مستقل و بدون کمک از ادیان مختلف، به مطالعه خدا و صفات و افعالش بپردازیم، وقتی با برهان و استدلال عقلی و صدرصدی به نتیجه رسیدیم اون وقت بیایم و دینی که اون معیارها رو داره رو پیدا کنیم و ما بقی رو رها کنیم.
به طور مثال ادله عقلی میگن خداوند متعال محدود نیست و جسم نداره، چون جسم نداره، زاد و ولد نداره، غذا نمیخوره، دست و پا نداره، حالا بر این اساس باید دین مسیحیت رو بذاریم کنار، چون مسیحیت حضرت عیسی رو پسر خدا میدونه؛ یهود رو هم باید کنار بذاریم چون یهود هم حضرت عزیر رو پسر خدا میدونه؛ همچنین عقل میگه خدا یه دونه بیشتر نیست، پس تمام ادیانی که مشرک هستند و چند خدا دارن رو میذاریم کنار، دیگه لازم نیست خیلی در اون دین غور کنیم، همین که فهمیدیم در رابطه با خدا چه نظری دارن برای ردشون کافیه.
اینجا فقط اسلام میمونه که تصویری که از خدا نشون میده همونه که عقل میگه، حالا در بین فرق اسلامی برخی میگن خدا جسم داره، برخی میگن دست و پا داره و ... اینها هم باطله و باید بذاریم کنار، برخی میگن انسان مجبوره و اراده و اختیار نداره، باید بذاریم کنار.
ما اگه با معیار عقل بریم جلو خود به خود راه برامون روشن میشه، اینهایی که گمراه هستند معمولا بر اثر تعصب و لجاجت و دنیا طلبی و پست ومقام و جایگاه و ... رها نمیکنن.
باز به طور مثال عقل حکم میکنه خداوندی که حکمیه نباید بعد از پیامبر امت رو رها کنه، باید هادی و هدایت کننده و مفسر قرآن و تبیین کننده احکام و مشائل شرعی در بین مردم باشه، اما اهل سنت میگن لازم نیست، خوب اینجا باید بین شیعه و سنی انتخاب کرد، شیعه میگه چون مسائل جدید به وجود میاد و مردم جایز الخطا هستن، ممکنه دین رو حتی ناخواسته خراب کنن و به انحراف کشیده بشه، باید همواره مردی الهی و حجت خدا بر روی زمین باشه و با علمی که از جانب خدا داره جلوی این کار رو بگیره، اما اهل سنت میگن این شخص لازم نیست.
خوب اینجا عقل حکم که همیشه امام و هادی و حجتی از جانب خدا لازمه تا مردم رو هدایت کنه، چون خدا حکیمه و حجت رو بر مردم تموم میکنه.
خلاصه دوست عزیز اصول دین که توحید و نبوت و معاد و امامت هستند، عقلی ان و باید با دلیل و برهان بهشون رسید و اگر این کار رو بکنیم و مثلا یکی دو سال وقت بذاریم و کتب مربوطه رو مطالعه کنیم، به راحتی اصول عقلی رو پیدا میکنم و با توجه به اون اصول میشه دین حق رو هم پیدا کرد، دیگه لازم نیست همه ادیان و مذاهب رو با دقت مطالعه کنیم، همین که یکی از اصول اساس شون مشکل داشته باشه برای ردش کافیه.
ما معتقدیم تنها دین و مذهبی که برحق هست، مکتب اهل بیت و شیعه دوازده امامی است و بر این مدعا نیز دلیل داریم و اون رو بر اساس دلیل و برهان و استدلال میدونیم.
با سلام مجدد.
عرض کردم بنده مستندی برای این نماز پیدا نکردم، اما در پاسخ شما باید عرض کنم، خیر دیگه سوره نمیخواد، قنوت هم بخونید هر ذکری که دوست داشتید بگید، اینکه اسم پدر باشه یا مادر نمیدونم، اما توی برخی سایت ها نوشته بودن اسم مادر اون شخص گفته بشه؛ اگر مخاطب دختر باشه باید بنت استفاده کنید.
با سلام خدمت شما.
در نت مطالبی در این مورد نوشته شده که البته بدون منبع ذکر شده بود و بنده هم چیزی در منابع در این رابطه پیدا نکردم، اما چیزی که نوشته شده همین بود: دو رکعت نمازخوانده شود
ودر رکعت اول بعد از حمد آية الکرسی
و در رکعت دوم بعد از حمد آیه 7 سوره ممتحنه؛
در قنوت نیز این دعا را 70 مرتبه بخواند: اَللّٰهُمَّ لَیِّنْ لی قَلْبَ (اسم شخص و مادرش رابگوید) کَما لَیَّنْتَ الْحَدیدَ لِداووُدَ و سَخَرتَ الریحَ لِسُلیمان
یعنی دیگه سوره توحید نداره، قتوت داره و ادامه نماز، یعنی تنها سوره توحید رو نمیخونیم وبجاش در رکعت اول آیه الکرسی ودر رکعت دوم هم آیه 7 سوره ممتحنه.
لطفا این نماز رو به نیت رجا بخونید، یعنی به این نیت که یه کار مستحبی و خوبه، نه به این نیت که در شریعت اومده و امام معصوم گفته، چون ممکنه صحیح نباشه.
با سلام خدمت شما.
ببینید شیعه یعنی کسی که به امامت و خلافت بلا فصل امیرالمومنین معتقد باشه و ائمه اطهار رو امام خویش و ولی خدا بدونه و خلفای سه گانه اهل سنت رو غاصب خلافت بدونه. در اون زمان کسی که این اعتقاد رو داشته باشه کم بودن، حتی در جنگ صفین که عده زیادی همراه امیرالمومنین(ع) بودن امامت الهی ایشان رو قبول نداشتن و تنها معتقد بودن خلیفه مسلمین هست و خلیفه چهارم. لذا اعتقاد به امامت و خلافت بلافصل خیلی مهم بوده که شیعه رو از غیر شیعه جدا میکرده.
در تاریخ نوشته شده که ابن زیاد به زور مردم کوفه رو به جنگ با امام حسین و کربلا میفرستاد، اما در بین راه بسیاری از اونا فرار میکردن، که احتمالا همون شیعیان بودن که فرار میکردن، لذا خیلی بعیده کسی در کربلا مقابل امام ایستاده بوده و این اعتقاد رو داشته او امام و ولی خدا بر روی زمین هست.
به همین خاطر روز عاشورا امام حسین دشمنانش رو شیعه ابوسفیان خطاب میکنه و نه شیعه خودش.
نکته دوم اینکه همان طور که توصیح داده شد برای یزید زمان که اسرائیل و آمریکا و داعش و عربستان و ... هستند میشه این دعا رو خوند.
Pages