مطالب دوستان هواهیان

Portrait de mostafavi mostafavi 16 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
سلام چه بسا علت اینکه طرف مقابلتون گفته که فعلا قصد ازدواج نداره و می‌خواد ادامه تحصیل بده میشه دو جور تحلیل کرد؛1- قصد ازدواج را دارد ولی علاقه ای برای ازدواج با شما را ندارد. 2- واقعا قصد ازدواج را ندارد و فکر می‌کند که اگر ازدواج کند دیگر قادر به ادامه تحصیل نیست. بنابراین اگر اینگونه باشد می تونید به اون برسونید که با ازدواج هم می تواند ادامه تحصیل بدهد، البته اگر واقعا قصد داشته باشید که ایشون ادامه تحصیل بدهد و از طرفی بهش بگیید که خود شما هم قصد ادامه تحصیل را دارید البته واقعا هم اینگونه باشد. ناگفته نماند که اگر به صورت حضوری و زیرنظر خانواده‌ها، با ایشون گفتگو کنید نتیجه بهتری خواهید گرفت زیرا با گفتگو بسیاری از شرایط و ملاکها برای هردوی شما مشخص می‌شود. چه بسا با گفتگو با ایشون، خودشما به این نتیجه برسید که ایشون شرایط ازدواج با شما را ندارند. در مورد استخاره هم باید این یاداوری رو بکنم که استخاره زمانی می توان انجام داد که شما در مورد این مسئله فکر کرده باشید و بعد از آن مشورت گرفته باشید ودرنهایت بین دو راهی قرار گرفته باشید و مستاصل از نتیجه گرفتن باشید(یعنی نمی دونید که چکار کنید مثلا با در نظر گرفتن تمام جوانب کار واقعا ندونید که چکار بکنید؛ آیا دوباره به خواستگاری طرف برم و یا نرم؟) بنابراین قبل از هرکدوم از مراحل (فکر کردن ومشورت گرفتن) نمی توان استخاره گرفت واگر گرفته شد نمی توان به ان استناد کرد.
Portrait de mostafavi mostafavi 16 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
سلام اولا داشتن سن 24 سالگی سن کمی برای ازدواج نیست؛ برای ازدواج نیازمند دو صلاحیت برای فرد است؛ یکی صلاحیت ذاتی که با بلوغ جنسی به دست می‌آید و دیگر صلاحیت مهارتی(مهارتهای زندگی اعم مهارت ارتباطی،کلامی، رفتاری و...) که فرد باید سعی کند این مهارتها را بدست اورد البته این مهارت در دوران عقد به وسیله اموزش خانواده‌ها نیز می‌توان بدست آورد. دوم در مورد اینکه از طرف مقابلتون خوشتون اومده و می‌خواهید با ایشون ازدواج کنید، ولی نگران آینده و حرفهای مردم هستید که نکنه شمارا سرزنش کنند، باید عرض کنم؛ که بخشی از این مربوط به شخصیت خودتون است که چقدر تحت تاثیر حرفهای دیگران قرار می‌گیرید(به نظرتون شخصیت انفعالی دارید یا خیر؟) اگر شخصیت انفعالی داشته باشید چه بسا حتی اگر دختر بسیار زیبایی رو هم بگیرید با حرف دیگران از او رو برگردانید و نسبت بهش سرد بشید. پس یک بخشی از ان بستگی به شخصیت خودتون داره که آیا شخصیت مستقلی دارید و یا انفعالی؟ البته کمی انفعال اشکالی ایجاد نمی‌کند ولی انفعال شدید شما ا دچار مشکل می‌کند. اما بخشی دیگر هم بستگی به شما دارد، و ان اینکه شما اهل دیدن صورت های زیبا و مدام اهل مقایسه کردن نباشید. منظور این نیست انسان صورت زیبا نبینه و ... بلکه منظور این است که فرد اهل دیدن و مقایسه نباشد زیرا این اهل دیدن و مقایسه کردن باعث می‌شود در زندگی مدام فرد، همسرش را با زنانی که زیبا چهره هستند مقایسه کند وچه بسا در ادامه منجر به دلسردی و در نهایت طلاق عاطفی شود. البته ناگفته نماند که رفتار خود همسر نیز بسیار می‌تواند روی افکار و رفتار شوهرش تاثیرگذار باشد به گونه‌ای که خود را شیفته شوهر کند.
Portrait de mostafavi mostafavi 14 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
سلام نکته‌ای که حائز اهمیته این است که طرفین در جلسات خواستگاری در صدد هستند که هم طرف مقابل رو بشناسند و همین اینکه متوجه بشوند که ملاکها و شرایط ازدواج با هم را دارند یا خیر. لذا برای اینکه مسئله براتون بیشتر روشن بشه و متوجه بشید که برای ازدواج باهم مناسب هستید یا خیر به ملاکهای ازدواج توجه داشته باشید، لذا ببینید چه مقدار این ملاکهارو طرف مقابل دارد.(البته لزومی ندارد که 100درصد این ملاکهارو داشته باشد.) این ملاکها که ملاکهای اصلی هستند، عبارتند از؛ 1. تناسب و شایستگی فکری، اعتقادی، اخلاقی، رفتاری و خانوادگی مراد از تناسب، این است که طرفین از نظر علایق و سلایق فکری اخلاقی و رفتاری و همچنین از نظر خانوادگی شبیه هم باشند. و مراد از شایستگی این است که هرکدام از انها طرف مقابل را در زمینه دارا بودن نقاط مثبت و نداشتن نقاط منفی فکری، اخلاقی و رفتاری طرف مقابل را شایسته بداند. پس تناسب طرفینی به معنی شباهت علایق و سلایق فکری اخلاقی رفتاری و شایستگی طرفین به معنی وجود نقاط مثبت و نبود نقاط منفی فکری اخلاقی رفتاری در طرف مقابل است. 2. عفت و پاکدامنی (عدم رابطه با جنس مخالف) عفت از نظر اخلاقی خویشتن داری در برابر شهوات است؛ یعنی فرد اهل خلافهای جنسی نباشد و اگر هم قبلا خلاف کار بوده است الان توبه کرده باشد، همین معنا در انتخاب همسر مراد است. 3. پسند قلبی طرف مقابل (علاقه حداقلی) مراد از پسند قلبی این است که پس از بررسی وجود تناسب و شایستگی و پاکی در طرف مقابل او را برای ازدواج مناسب ببیند و قلبا تمایل به ازدواج با او پیدا کند و این علاقه تدریجا با دیدن عملی تناسبها و شایستگی های طرف رو به تزاید می رود و به عشق پایدار مبدل می شود. این مقدار علاقه حداقل مقدار لازم برای ازدواج است چون اگر علی رغم دیدن نقاط مثبت در طرف مقابل این پسند و علاقه حداقلی در او ایجاد نشود احتمال دارد که در طول زندگی هم به وجود نیاید و زندگی به شکست منجر شود. 4. پسند ظاهر طرف مقابل 5. سلامت از اعتیاد به مواد مخدر 6. وجود مسئولیت پذیری و داشتن جوهره کار غیرازاین ملاکها، ملاکهای ترجیحی هستند، منظور از ملاکهای ترجیحی، نقاط مثبت و منفی است که بودن آن بهتر است ولی نبود آن قابل تحمل است مثل تناسب سن، تحصیلات، تفاوت کم در زمینه فرهنگ و ... در مورد شناخت شما از طرف مقابل و خانواده‌اش لازم است علاوه بر گفتگو که بوسیله جلسات خواستگاری مقداری شناخت بوجود می‌آید، باید در مورد او خانواده‌اش تحقیق کنید. زیرا با تحقیقات مواردی که برای شما پنهان و یا مبهم بوده، رفع می‌شود. از راه تحقیق و سوال از دوستان و آشنایان طرف مقابل در محل کار و زندگی و تحصیل می توان به صحت گفتار و شناخت بیشتر او پی برد. شاید گفته شود که بسیاری افراد در تحقیق حقیقت را نمی گویند، اما می توان با وسعت تحقیق و همچنین تذکر به طرف نسبت به مسئولیت شرعی و اخلاقی خیانت در مشورت، درصد احتمال خلاف گویی را کم کرد. بنابراین اگر طی این جلسات که داشتید متوجه شدید که طرف مقابلتون اکثر ملاکهای ازدواج را دارد و مشکلی با این مسئله ندارید، دراینصورت برای شناخت بیشتر باید نسبت به طرف مقابلتون تحقیق کنید تا هم صحت گفتار او و هم شناخت بیشتری حاصل شود. در مورد اینکه بعضیها برای شناخت بیشترشما نسبت به طرفقتون، پیشنهاد میدهند که با طرفتون به پارک و ...برید، همانطوری که خودتون هم اشاره کردید نیازی نیست، و چه بسا موجب سوءتفاهم هم شود بنابراین همین که زیرنظر خانواده جلساتی داشتید، کار درستی کردید. همچنین در مورد تصمیم گیرتون می تونید به مشاور هم مراجعه کنید. در مورد پرسیدن در خصوص مسائل جنسی از انجایی که این مسئله مهم است واز طرفی حیا اجازه مطرح کردن این مسئله نمیده، همین مقدار که طرفین بپذیریند که اگر طرفین یا یکی از ان دو مشکل داشتند، حاضر باشند خود را درمان کنند کافی است.( چه بسا ورود زیادی به این مسئله، ایجاد مشکل و سوءتفاهم بکنه)
Portrait de mostafavi mostafavi 14 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
سلام برای فراموش کردن عشق بی سر انجام، شما را به این موارد ارجاع میدهم؛ - کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او نا امید شود. - توجه کنید که این عشق مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد و سعی کنید از آن متنفر شوید. - خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید. - فکر نکنید که فراموش کردن محال است چون عده زیادی از دخترها توانسته اند پس شما هم می توانید. - هر وقت به یادش می افتید سعی کنید بیشتر به عیوب و نقصها و کارهای بدی که احیانا انجام داده فکر کنید. - هر گونه نشانه ی او را از بین ببرید و یا از خود دور کنید و جایی که شما را یاد او می اندازد نروید. - خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید. - در نشست های دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید. - از تنهایی بپرهیزید. - فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می کند. - ارتباط محبت امیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید. - ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت علیهم السلام برقرار کنید. - از دعا و گریه در درگاه خدا غافل نشوید چون هم سبک می شوید و هم ممکن است که خدا دل شما را از این علاقه خالی کند. - هرچه زودتر ازدواج کنید چون اولا: محبت جدید محبت قبلی را کم رنگ می کند ثانیا: نیاز شما را به عشق و محبت جنس مخالف رفع می کند.
Portrait de mostafavi mostafavi 14 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
سلام اول باید شما آگاهی داشته باشید که ایشون به چه علت دو بار متارکه داشته است؛ چه بسا علت متارکه ای که داشته است مقصر بوده باشد و یا اینکه اصلا نباشد لذا در این مورد باید تحقیق کنید.
Portrait de mostafavi mostafavi 14 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
سلام یک ملاک ترجیحی در انتخاب همسر این است که دختر چند سالی کوچکتر باشد چون زن ها زودتر شکسته می شوند و از نظر جنسی زودتر سرد می شوند و همچنین رشد عقلی دخترها زودتر است اما این ملاک ترجیحی قابل گذشت است یعنی در موارد مشاوره ای از ازدواج هم سن ها منع نمی شود چون شکسته شدن زنها با لوازم ارایش قابل اصلاح است و مشکل سردی انها با کمک تقویت کننده های جنسی قابل حل است در زمینه رشد عقلی هم باید گفت که اختلاف رشد عقلی دختر و پسر در سنین کم بیشتر است اما اگر سن بالا باشد اختلاف چندانی نیست. نکته دیگر اینکه بالاتر بودن سن دختر نسبت به پسر به خودی خود مشکل ساز نیست البته به شرط اینکه اولا: به اختلاف زیاد درک و فهم و علم مربوط به مهارتهای زندگی منجر نشود ثانیا: دختر، پسر را بچه نبیند و ثالثا: اختلاف زیادی در علایق و سلایق نداشته باشند و رابعا: دختر خود را بالاتر نبیند و فخر فروشی نکند خامسا: خانواده دختر و پسر، طرف مقابل را بپذیرند.
Portrait de mostafavi mostafavi 14 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
در مورد انتظاری که از همسر آینده اتون دارید اینکه خیلی ادم پاکی باشه، جسارتا کمی دور از واقعیت به نظر میاد. زیرا در خارج و واقعیت، چنین افرادی بسیار کم هستند، بنابراین با توجه به اینکه اصل تناسب اعتقادی جزءملاکهای اصلی ازدواج است ولی اینکه انتظار داشته باشید که طرف مقابلتون از جهت اعتقادی خیلی پاک باشد در اینصورت چه بسا جزء ملاکهای ترجیحی ازدواج قلمداد شود. لذا با توجه به حساسیت داشتن منطقی نسبت به ملاکهای ازدواج و شناخت طرف مقابل سعی کنید واقع نگر به مسئله نگاه کنید و انتظار واقع بینانه ای داشته باشید. البته اینکه شما انتظار داشته باشید از طرف مقابلتون اهل خمس باشد و ... انتظار بیجایی نیست اما می توانید در جلسه‌ای این مسائل رو با ایشون در میان بذارید و انتظارت خودتون برای ایشون مطرح کنید و ایشون رو از حساسیت خودتون نسبت به مسائل دینی؛ از جمله خمس،گوش ندادن به خواننده زن و ... مطلع کنید. اما انتظار شما از اینکه طرف مقابلتون خیلی ادم پاکی باشد، اگر منظورتون اینه که اهل خمس باشند و گوش به خواننده های زن ندهند و فیلم های مورد دار نبینند مشکلی ندارد و انتظار به جایی است اما اگر فراتر از این باشد، کمی غیرواقع بینانه است مگر اینکه شما هم خیلی ادم پاکی باشید، اما به نظرشما چند درصد از خواستگارهایی که داشتید چنین ویژگی هایی رو داشتند البته با این فرض که دیگر ملاکها و شرایط ازدواج را هم دارا باشند؟
Portrait de mostafavi mostafavi 13 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
با سلام در مورد اینکه یک خواهر بزرگتر از خودتون دارید که هنوز ازدواج نکرده است، اشکالی ندارد که برای شما خواستگار بیاید چه بسا کلید ازدواج خواهرتون در ازدواج شما باشد یعنی شوهر خواهرتون از فامیلها یا اشناهای همسر اینده شما باشد. بنابراین توجیهی برای رد خواستگار به این دلیل که خواهر بزرگتر دارید که هنوز ازدواج نکرده است، وجود ندارد. یک ملاک ترجیحی در انتخاب همسر این است که دختر چند سالی کوچکتر باشد چون زن ها زودتر شکسته می شوند و از نظر جنسی زودتر سرد می شوند و همچنین رشد عقلی دخترها زودتر است اما این ملاک ترجیحی قابل گذشت است یعنی در موارد مشاوره ای از ازدواج هم سن ها منع نمی شود چون شکسته شدن زنها با لوازم ارایش قابل اصلاح است و مشکل سردی انها با کمک تقویت کننده های جنسی قابل حل است در زمینه رشد عقلی هم باید گفت که اختلاف رشد عقلی دختر و پسر در سنین کم بیشتر است اما اگر سن بالا باشد اختلاف چندانی نیست. در مورد اینکه طرف مقالبتون فرد به ظاهر مذهبی و متدین هستند، از انجایی که جزء ملاکهای اصلی ازدواج، تناسب اخلاقی، اعتقادی، رفتاری و خانوادگی است لذا در مورد این زمینه باید هم با گفتگو وهم با تحقیقات(البته با وسعت تحقیق می تونید بهتر ایشونو بشناسید) ایشون رو بشناسید. در مورد اختلاف تحصیلیتون باید عرض کنم که جزء ملاکهای اصلی ازدواج نیست یعنی اینکه شما لیسانسه اید و طرف مقابلتون دیپلمه است، مشکلی ندارد مگراینکه این اختلاف تحصیلی، اولا: به اختلاف زیاد درک و فهم و علم مربوط به مهارتهای زندگی منجر نشود ثانیا: اختلاف زیادی در علایق و سلایق نداشته باشند و ثالثا: دختر خود را بالاتر نبیند و فخر فروشی نکند رابعا: خانواده دختر و پسر، طرف مقابل را بپذیرند. اینکه خانواده ایشون چه جور اداب و معاشرتی دارند، این مسئله نیاز به تحقیق داره اینکه طرف مقابلون در اولین دیدار از شما درخواست کرده که فعلا در موردش تحقیق نکنید، جای شک داره، باید از ایشون بپرسید که دلیلش چیست؟ زیرا قسمت اعظم شناخت از ایشون و خانواده‌اشون از طریق همین تحیقات است. لذا شما برای انتخابتون نمی توانید صرفا به حرفهای خواستگارتون استناد و اکتفا کنید. در مورد بقیه مسائلی که اشاره کردید اعم از صیغه محرمیت، مهریه و ... در جلسات بعدی باید ذکر بشه. زیرا جلسه اول بیشتر روی مسائلی همچون معارفه و شناخت و داشتن ملاکهای زندگی باید تمرکز داشت علی الخصوص که از طرف مقالبتون و خانواده اش چندان شناختی هم ندارید.
Portrait de mostafavi mostafavi 13 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
این ویژگی شخصیتی شما که با جنس مخالف ارتباط ندارید و وقتی که ایشونو می بینید، احساس خجالت می کنید این نشونه خوبیه بلکه نشونه حیای شماست بنابراین نگران نباشید این ویژگی مثبت و طبیعیه. اما در خصوص اینکه ایشون به چه نیتی قصد ازدواج با شما را دارند بگذارید زمانی که به خواستگاری شما اومدن، بعد به این مسئله فکر کنید و تحقیق کنید. در حال حاضر ذهنتونو مشغول این مسئله نکنید، چون ایشون هنوز به طور رسمی اقدامی نکرده و چه بسا اصلا اقدامی هم نکنه.بنابراین تا خانی نیامده و خانی نرفته، فعلا ذهن خودتونو درگیر این مسئله نکنید. زیرا اگر زیادی ذهن خودتونو درگیر کنید، چه بسا انتظار داشته باشید که ایشون رسما اقدام بکنند و ممکن است به هردلیلی ایشون هیچ اقدامی نکنه، ازاین رو باعث بشه که شما حداقل از این مسئله ناراحت بشید و حداکثر سرخورده بشید.
Portrait de mostafavi mostafavi 12 déc, 2013 گفتگوی آزاد درباره ازدواج
سلام علت اینکه میل به ازدواج ندارید شاید به این خاطر باشد که تا به حال موردی را نیافتید که فرد به خاطر شما و نه مسائل مالی اقدام به خواستگاری شما کرده باشد. اما اصل ازدواج یک نیاز است که برای هر فردی لازم و ضروری است و چه بسا اگر فردی به خواستگاری شما بیاید که مسائل مالی پدر شما تنها انگیزه آمدن او نبوده باشد، بلکه برای شما نیز امده باشد، باعث شود که شما شوق به ازدواج داشته باشید. اما در مورد شخصی که به شما علاقه‌مند شده باید عرض کنم؛ آیا صرفا فقط ابراز علاقه کرده؟ زیرا صرف ابراز علاقه دلیل بر قصد ازدواج نیست، بنابراین برای شما باید مشخص شود که ایشون به نیت ازدواج، ابراز علاقه کرده ویا قصد اون صرفا برای ایجاد دوستی بوده. اگر قصد ازدواج را داشته باشد، شاید علت اینکه به شما علاقه مند شده به این دلیل باشد که طی این 5سال که همکلاسی هم بودید از رفتارشما خوشش اومده، اینکه اهل ارتباط با جنس مخالف نیستید و گویا اخلاق خوبی دارید و... چه بسا اینها، باعث شده که به شما علاقه پیدا کنه. بنابراین در مورد ارتباط شما با ایشون باید عرض کنم که به ایشون بگیید که اگر قصد ازدواج با شما را دارند به خواستگاری شما بیایند.(اما این معنای نظر مثبت شما به ایشون نیست.) اگر ایشون به خواستگاری شما اومدن، با هم به گفتگو بنشیند و ببینید که ایشون ملاکهای ازدواج رو دارند یا خیروبعداز اون باید تحقیقات رو شروع کرد. اما برای اینکه متوجه بشید که ایشون انگیزه‌اش مادی نبوده، بهتره که در همون جلسات به طور غیر مستقیم به طرف مقابل بفهمونید که روی مسائل مالی پدرتون حساب باز نکنه. به طوریکه موجب ناراحتی طرف مقابل هم نشه. مثلا می تونید بگیید که بعضی از خواستگارای قبلیتون به نیت مادی به خواستگاریتون اومده بودن که شما اونهارو رد کردید و به اونها گفته بودید که روی کمک پدرتون برای ازدواج و تشکیل زندگی حساب باز نکنند. اما این نکته رو باید اضافه کنم که؛ پول پدر شما اگر تمام انگیزه او برای ازدواج باشد بد است ولی اگر شما را بخواهد اما این مساله انگیزه اش را تقویت می‌کند اشکال ندارد شما برای اینکه بفهمی از کدام قسم است به طور مستقیم اگر امکانش بود بگو روی کمک پدرم به ازدواج و تشکیل زندگی حساب نکن و اگر امکان گفتن به صورت مستقیم نبود، به طور غیرمستقیم این مسئله رو بازگو کن به طوریکه طرف متوجه قصدتون بشه.

Pages

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 21